بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-جناب مرحوم دکتر عباس یمینی شریف رحمت الله که گروه ایشان قبلا شرح دادم که به شوروی دعوت کرده بودند به یک مرکز نجوم بردند-دونفر را میشناسم- که ضرف مدت هشت ماه یک بان خارجی را یاد گرفتند یکی  جهانشاه صالح است ایشان از اطراف تهران بوده است عموی ایشان درتهران یک بقالی مختصری داشته است- به تهران میایدودرمغازه عموی خود شروع بکار میکند چون عموی ایشان همه فرزندهایش – دختربوده است به ایشان میگوید در مغازه بخواب- درضمن کار دیپلم میگیرد پسرعموی اش  به المان رفته بوده است وان جا مهندس شده بوده پولی برای ایشان میفرستدتوسط نامه که به المان بیاید وانجا کارزیاد است- زمان بعداز جنگ جهانی دوم- اینالمان درترکیه وکشورهای دیگر اوپائی مانند  یوگسلاوی  اژانس داشت که همه تشویق میکرد که به المان بروند ولی اخیرامیخواست زیراب ترک ها رابزند درست مانن دامریکا میخواست زیراب سیاه پوستان رابزند- جاده ها  وپله  هاهمه خراب شده بودند راه حمل ونقل درحال درست شدن بود ایشان هشت ماه دراسلامبول ماندونزدیک ارمنی المانی خواند راه قطاردرست شد از اسلاموبل به  بلگراد امد پایتخت یوگسلاوی- تا فطارعوض کند  در ایستگاه ارتش   همه جارا گرفته بودندنفراول یک ترک بود پیاده شد افسر  ارتش سئوال کرد که کجا میروی  ایشان گفت برای نقاشی به المان میرویم  افسر گفت خودما به نقاش نیاز  داریم  ایشان را گرفتند درکامیون گذاشتند- نفردوم با یک ترک بود گفت کجا میروی –گفتمن یک پزشک هستم با تخصص به المان میروم باز ان افسرگفت ما به پزشک نیازداریم وبه شماهم تخصص یادمیدهیم- نفرسوم اقای  صالح بود گفت کجامیروی ایشان به المانی  برای کار به المان میروم و اگرشد پزشکی بخوانم- افسرگفت المانی را کجا یادگرفتی  ایران زبان المانی یادنمی دهد ایشان گفت هشت ماه در اسلامبول المانی خواندم- افسرگفت تومعلوم میشودنابغه هستی  بهاندازه پنجسال بکش  المانی خواندی ما به تو تخصص پژشکی میدهیم ایشان فرار میکنند زنان زیادی  ار بلگراد برای کار به المان میرفتند لای انها قایم میشود وسوار فطارالمان میشودبه المان میرود-  دوم جناب اقای یمین الشریف بود ایشان درحدود هفت ماه روسی خواند با  طریقه شخصیخوداش توسط کسی روسی بلد بود هفته سه جلسه هر جلسه سه ساعت- خانمی که درباره دستگاه نجوم به فارسی توضیح بدهد- یک خانمی امدندکه ایشان بروسی بگوید وان خانم ترجمه کند خانم مترجم  به روسی گفت مواظب باش اینها همه غرب گرا هستند-جناب اقای  بیرشک که سرگروه بود  میابیست هروز یک قرصی رابخورد ایشان گفتخدا کند شما اب ولرم داشته باشدید چون زمستان بود خانم مترجم فرمودندمعنی ولرم چیست- گفتنداب نه سذدباشد نه بسیارگرمباشد خانم مترجم گفتند من بایادازبخش  ادبیات فارسیدانشگاه مسکو سئوال کنم جناب مرحوم یمنی الشریف گفتند به روسی چنین میشود-خانم مترج گفتند شما حرف من را فمیدید- ایشان گفتند بله من فهمیدیم فقط یک سئوال دارم شما  از کجا فهمیدید-که همه غرب گرا هستند- ایشان گفتند شما چه مدت روسی خواندید –ومن گفتم هشت ماه ایشان گفت دروغ میگوئی  پنج سال بکش خواندی – درهواپیما به سمت سیبری  یکی روسی  بهنزد جناباقی  یمینی الشریف میاید  بادادن اطلاعات دقیقی  زیادی  ایشان میگوید برای ما مسجعل است شاه رفتنی است- فرح و ولیعهد قدرت اداره کشورراندارند انهاهم رفتنی هستند- سئوال مهم ما این است چه کسی سرکار می اید- نظر شما چیست- ایشان میگوید من نمیدانم ولی مشخص است ایران حزب درست وحسابی ندارد تنها حزب درست حسابی حزب امام الخمینی رحمت الله علیه است زیرا همه روحانیت وطلبه های گوش بفرمان ایشان خواهند شد وانها موردتوجه مردم هستند گوش بفرما ن انها هستند ان جناب میفرماید درحدود یک صدسی هزار هستند هرکس بخواهد به حکومت برسد-چراغ سبز ان معظم له باید داشته باشد- بهترین الگو جهاندر بخش حکومتعلق به رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-قانون اساسی  مدینه بهترین قانون اساسی دنیا است- چون اکثریت مسلمانان بودند قانون براساس اسلام نوشته شده بود-تمام فرق ومذاهب ازادبودند ایدلوژی خودرا داشته باشند حتی بت پرستان وکافران وملحدین ولی حق ضربه زدن به جامعه نبایداشته باشدودرجهت سعاد جامعه باید کوشا باشندهرکس واقعا از روی عقل مسلمان شدن حق ارتدادویاباز گشت ندارد وازاول باید انرا دقت کند ولی میتواند به فرق دیگر  ملحق شودواگر  از فرقه خداش دفاع کرد اسلام حق مجادله وچالش دارد ولی پیامر اکرم صلواتهالله علیه واله والسلم نسبت به کفار ومنافین  درجه ا.ل  ظرفیتی زیادنشان داد ومداومفرمودندمسلمانان بااخلاق حسنه افرادرا جلب کنند ومنافقین درجه دو که سینفربودندواز اصحاب کبارهم ودند نام انها به چندنفر دادند ولی گفتندحق افشا ندارید  وباانها هم بخوبی مدارا کردند- غرب میگوید فرد میتواند هرچقدرخواست تغیر مذهب بدهد این عمل حرج ومرج میسازد-که بنفع مافیا است حضرت رسول صلواته الله علیه واله والسلم حقیقت یکی است انهم مانندتنه درخت ولی باطل مانندپرنده است برروی شاخه ای میرود وفکر میکند که درجا مستحکمی است وناگهان متوجه ریزش افراد میشود وبرروی یک شاخه دیگر میرود- وپس از مدتی باز  ان عمل تکرار میشود غرب تصور میکند شیعیان از روی تعصب میگویند ما احساس ارامش وسعادت میکینم وحوایج ماپسازمدتی عاقلانه حل میشود- میگئیند چنین چیزی امکان پذیر نیست مداوم باید فرد تغیبر کند-