بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- پس از مدتی  کوتاه درخدمت حضرت ایت الله مرحوم عبدالله زبرجد رحمت الله علیه بودم- ایشان دراطاق درس-من بودم وایشان- فرمودند فلانی برای شما اشراقی رخ داد- گفتم خیر- فرمودند شمادرخانواده پدری وحال- اگر کاری کوچک برای شما کردن شما تشکر میکنید- گفتم خیر میکنم-  گفتم من برای کارهای بزرگ تشکر میکنم  عادت کاربس سخت است یعنی انسان فراموش میکند از کودکی باید عادت شود- فرمودند اگر کسی بهنزد شما وکاری خواست مثلا سخنرانی کنید ویا کمک کنید شنا باروی  گشاده استقبل کنید اگر خودتان نمیتوانید بفماید از یک شخصیت دیگر استفاده کنید ویا از دیگری کمک بگیرید- همان روز  من از  حوزه  از خیابانی که معروف به خیابان ساحلی بود به سمت حضرت شاه چراغ  امدم سوار خط شوم به منزل بیایم دم بازار یک فرد تاجری تاحدی مسن جلوی من امد با کمال خضوع وادب فرمودند من شما چند بار در نزدیکی حوزه دیدم ماتعدادی بازری هستیم جمعه ها یک جلسه گردهمائی داریم ویک جناب روحانی  برای ما سخنرانی میکنند این دفعه نیستند- شمامیتوانید جور ایشان را بکشید-من گفتم منسوادی ندارم شما به یکجناب روحانی دیگری مراجعه کنید فرمودند ما بادیگری مانوس نیستیم انهم فقط برای یک بار من گفتم خدمت استادم عزز برسید یاخودایشان تقبل میکند- ویا یکی از شخصیتها را میفرستد ولی شاخ من درامد از لحاض عدد امکان اش صفر است- دوسه چشمه دیگر ایشان نشان داد تابرای من اشراق رخ داد- عرفا ازخداوندمنان درد وسپس درمان میخواهند- چه جسمی وچه روحی نتجه این است  بهخداوندمنان نزدیک میشوند- درشیعه عرفا بیشترین دشمنانرا دارا هستند- یک سنت الهی است وقویترین دشمن انها شیطان است- زیرا یک سلطه درونی دارند که قابل شکستن نیست- اما صوفی  اهل سنت سعی میکندکه فرد همیشه منور باضشد وبه گناه الوده نشود- لا جزو افرادحکومت نبایدباشد- قاضی نبای باشدذ منزوی باشد ئبه عبادت بپردازد وفقط بادوستان خود  تشریک مساعی کند- فقط ناچیزی متعقد هستند که  با توسل برسول الله صلواته الله وعلیه والسلم- درخواب یایک وسیله ان عظمت صلواته اللهعلیه والسلام میفرست به حکم ویاتدبیر میرسد مانند نجم الدین کبری سرانجام شیعه شد جناب حافظ صلواته الله علیه  برای انکه حکومت حساسیت نشان ندهد- این درد ودرمان- درعشق مجازدنیانی  نسبت جنس مخالف بیان کرد که حکومت خیالاش تخث شودومشروب که اول اش تلخ است وسپس مستی میاورد- درحدیث است- خداوندمنان فرشتهای داردبنام لوح که حکیم مطلق الهی استد هرچه مخلوق خلق شده است علم الهی درنزد او است فقط از روح انسانی خیلی کم میداند- یک فرشته دیگر بنام قلم است ا ایشان علمی که فرشته لوح بفرمان الهی انتخاب شده است برای قلم ظاهر میکند وقلم انر به فرشتگان عرشی میدهد وفرشتگان عرشی مقداری به فرشتگان که به سمت مخلوق میروند میدهد حضرت رسولالله صلواته الله علیه واله والسلام- فرمودند به مقداری  انگشت من از اب دریا بدست میاورد علم ک لفرشتگان وانبیای دیگر است که لوح وقلم هم دران هستند- بنابر گفته استادمعز این  حدیث اثبات میکند کل علم لوح به اندازه ان قطره است  ومابقه خطرات علم متعلق به ذات الهی است لذا روح ظرفیت بسیارزیاد دارد حتی از ظرفیت لوح هم بیشتر است دراشراق مقداری روشن میشود