بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- تصوف  از منظر اهل بیت مکرم صلواته الله علیهم اجمعین-با الهام ا زکتاب  حکمت عرفانی-به نگارشاستادمعزز حضرت  علی امینی  که تحریری ازدروس عرفان نظری استادمعزز  حضرت جناب اقای سید یدالله یزدان پناه-این پرسش مطرح است یک جا صوفی مورد تائید ائمه اطهار علیهم السلام  اجمعین است  ومواردی مورد مذمت است ایشان درچکیده بیان فرمودند- اصل تصوف وعرفان  را تاید وتشویق کردند--  لکن کج فهمی ها وانحراف ها وبدعت ها مورد انتقاد ونقد ورد- ان بزرگواران است- اول این مطلب تنها درمورد عرفان وصوفی نیست درزمان ائمه اطهار علیهم السلام- صوفی مطرح بوده است چه برای شیعیان وچه برای برادران سنی بعدا  برای درک بهتر وجدا شدان از  صوفیان سنی  و بعضی مکاتب صوفی شیعی  عرفان مطرح شد که به معنای شناخت است-کج فهمی ودرک غلط تنها درمورد  تصوف نیست درهمه موارد وشئونات وحرفها وعلوم حتی اخلاق وفقه  هم چنین است- ولی هیچکدام  بهتاثیر ونفوذ کردن ودرک  قوی داشتن به پای عرفان .ویا تصوف نمیرسد- انسان معمولی درحد شناخت شریعت کافی است ولی بعضی اصول به اصطلاح کتاب میزان عام شریعت درسطح نازل است میتوان از طریق طریقت یعنی روش ویک مکتب تحقیقاتی عقلی- وهمرا ه عمل تقیه وعمل صالح واحکام عمل کردن  ازلوازم ایمان نظری است هیچ کس بدون عمل درعلمی ومهارتی  به جائی نخواهد رسید قران یک محتوادارد ویک شیوه بیان دارد به اعراب که کمترین علم جهانی داشتند وباوجودان بازا زلحاظ محتوا وحقیقت ها چیزی درک میکردند مثلا حضرت سعدبنمعاذ پنچ ایه  سوره طا ها-که رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم در مکمه درمسجدالحرام خواندن فرمود این پنج ایه زشتی وحماقت مارا اشکار کرد وعلت عقب ماندن مارا بیان کرد ولی شیوه بیان بسیارمهم بود که خودان باعث انگیزه وتشویق به گوش کردن ودرک معنا میکند  وبه همین دلیل است مسلمانان به سمت شعر و نثر سجع که شعر گونه است رفتن مانندجناب مرحوم سعدی شیراز رحمت الله وماازهرودو غفلت کردیک وتاحدی غربیان بهتراز ما درعصر حاضر عمل کردن- لذا بعضی حقایق  شریعت توسط طریقت به یک سری حقیقت های تازه میرسد کاری اسان نیست  ودیگران تنهابه میزان شریعت برای انها کافی است مثلا خداوندمنان یک نوع اتحاد با مخلوق دارد که ترکیبی نیست ان زمان این نوع اتحاد درک نمی کردند چون فقط مادی بلد بودند وروح هم مادی میدانستند—وبه همین علت صوفیان صدر اسلام تصوف رابدرستی درک نمی کردند- هرچه زمان گذشت درک بهتر شد-تصورمیکردند در سر وراسصوفی پیامبر اکرم صلوالته الله علیه والسلم است- که لباس ارزن قیم کهانزمان پشم بوده است ونخی بسیار گران بوده است بپوشد وبدان افتخار کند وصفای باطن را ازدست ندهد- وطلا ونقره وسنگ قیمتی با کلوخ  یکسان باشد این به این معنا است هرکدام میسر شد ارزشی انچنان ندارد ولی لطف الهی را باید پاسداشت ودرجائی میبایست ازان استفاده کرد- واین جمله  امیرالمومنین علی علیه السلام است-درکوخ نشسته ام مانندان است-درکاخ نشسته ام-درکاخ بنشینم مانندان است  که درکوخ نشسته ام ازاین معیارها عبور کرده است- سفیان ثوری- درزمان خود بزرگترین مرجعیت دینی براردران  سنی را  داشت-منصور دوانقی ملعون خلیفه عباسی بود میخواست مرجعیت ابوحنیفه  رابه زمین بزند  زیرا ازاو تبعیت نمی کرد و بیعت هم نکرد درست ماندشاه اینافراد ساواک بزمین میزد انشالله جریان  اش خواهد امد- همه گفتندسفیان ثوری بزرگترین است ایشان خواست  وسفیان ثوری گفت من صوفی ستم هرکس صفی نباشد درحقیقت  برخلافاو هستم اگربتوانم قیام میکنم بعد صوفی انسان وارسته که بیطرف وانقلابی نباشد منصور دوانقی گفت ایشان به خانه ببرید یک هدیه گرانقیمت مثلا کنیزی عبدی به او بدهید اگرقبول کرد گردنش رابزنید- بعدمالک را انتخاب کرد مالک گفت من قرض زیادی دارم- به پول نیازمند هستم با این شرط قیول میکنم- باز منصور دوانقی ز ایشان  باسام وصلوات فرستاد وباز همراه اشیک هدیه گرانقیمت   داد وگفت اگرایشان قبول نکرد گردن اشرابزنید-معلوم میشودهرفردی هرشرطی دارد برای اقیان مناسب بود قبول است بشرطی که راستگو باشند- بعدا تعدادی صوفی تکثیرشدند ازجانب حکومت های ظالم که مردم شکار کنند-که جناب حضرت حافط رحمتالله وعلیه وجناب سعدی فردوس وغیره انهارا مذمت کردهاند- یک نکته را بیان کنم احادیثی درباره مذمت صوفیان نقل شده است بعلت حساسیت زمان کم یاب است- واینهم قابل درک است وشخصیتی مانند  مقدس اردبیلی  ویا گاهی درکتاب اول کافی که مال اواخر عباسین است ذکری کرده باشد نباید جای تعجب باشد زمان سانسور است از امام هادی نقل شده است صلواته الله علیه واله السلم-درمسجدالنبی نشسته بودیم-گروهی از سوفیان  داخل مسجد شده – وشروع به ذکر تهلیل یعنی گفتن لا اله الا الله  درباره اسم اعظم چندین نقل قول است ومیتواند هرهمه درست –باشد-  یکمورد بسمالله الرحمن الرحیم- مورد دیگر همین تهلیل است ومورد یگر  اسم اماحسین علیه السلام بردن است ومورد بعد هراسم ویاصفت که برای رفع حاجات ازته قلب باخلوص قلب گفته شود نقش  اسم اعظم را ایفا میکند- دراین هنگام حضرت فرمودند- به این فریبکاران توجه نکنید- که جانشین شیطان  و ویران گران ارکان دین اند و-رای راحتی خود وتن اسائی( پول مفت دربار)- به زهد وپارسایی تظار میکند- وبرای شکار چهار پایان( مردم احمق ونادان) که متاسفانه درکل جهان اکثریت دارند- شب ها بی دارمیمانند- عمری  بهخود گرسنگی میدهند  تا الاغهایی را برای = امروز مثلا داعش-پالان نهادن تا رام کنند کلمه لا اله الا الله  راجز فریب مردم برزبان نمیاورند-واز غذای اندک استفاده میکنند—تاظرف های بزرگ خودرا پرا از غذا سازنند( مخفیانه)- دل های مردم پست و فرومایه را مجذوب  خویش کنند ادامه دارد</