بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است بخش دوم از کتاب  سیمای خلیفه دوم- مینویسد- که ایننویسندگانمانند  الفاروق عمر تالیف  جناب محمد حسین هیکل—و- الفاروق – تالیف شبلی نعمانی- و کتاب حیات عمر و اشتراکیه= سوسیالیزم-تالیف محمود شبلی- وعبقریه = نابغه عمر- تالیف عقاد –و- خلفائ الرسول  ورجال حول الرسول- تالیف- خالد محمد خالد  -و- فجرالا سلام احمد امین-نیز مراجع یک فصل کامل را نوشته اند- نه مراجع یکا یک مطالب—اولا این تاریخ  نویسان –عمر راقبل از اسلام درشکل  شتر چرانی نشان داده اند- کهتنها از فرهنگ ومعرفت زمان بر بهره ای نداشته ونادانترین افراد قبیله  خوداش بوده است—بلکه از  از عمومی  خصلتهای فطری واز کمترن عواطف  بشری نیز محروم- البته جزو هفدهنفر باسواد مکه بوده است –ثانیا این تاریخنگاران عمر بعداز اسلام  و- در رابطه با گفتار-و- رفتار رسول الله صلواته الله علیه اله والسلم—دریک شکل  یک عنصر لجوجانه و حرف نشنو وبی انضباط ومزاحم نشان دادند وجسارت  ولج بای عمر =رضی عنه- را به انجا رسانیده اند که نوشته اند- درمرض فوت رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم درحالیکه جمع کثیری از اصحاب کباربدور پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم  و نشسته ودر غم واندوه ونگرانی  غرق بودند—پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمود –قلم ودواتی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسیم که بعداز من گمراه نشوید-وعمرادرمیان اصحاب فریاد کشید  که خیرابدا لازم نیست توچیزی برای ما بنویسی حسبنا کتاب الله = قران برای ما کافی است= کههرجور خواستیم تعبیر وتفسیر میکنیم- وبه روایتی  کسی روبحاضرین گفت- این مرد از شدت بیماری نمیداند چه میگوید—ایشان بیان کردند صدای اقای عمر دور گه خشن بلند بوده است ولی با پیامبر اکرم صلواته الله علیه عمر درحل کفر ومبارزه با اسلام  نیز از ازار پیامبر اکرم  صلواته الله علیه واله والسلم همراره خود داری میکرد وبا کمال ادب واحترام  با او برخورد مینمود به تاریخ مرجعهکنید در شرایط ی بحثی را ادامه میداد که احساس میکرد پیامبر اکرم صلواته الله با ادامه  دادن ان مایل بود وبهنگام حرف زدن بحدی از درشتی صدای خود میکاست وارام ومودبانه صحبت میکرد که گوئی با پیامبر نجوا ودرگوشی حرف میزنند به ایه قران مراجعه کنید- جالبترین  در صفحه  -ط –پیشگفتار- مینویسد- درقضیه بدر- و-خواندن نماز- بر عبدالله  ابن ابی = ریس منافقین مدینه که یهودی بود- وتحریم خمر- و- رعایت حجاب وچندین قضیه دیگر با ینکه دراین قضا یا صائب بود- یعنی درست میفهمید- وحتی ایه های بعدی اورا تائید کردند- بازهم  پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- نظرهای ایشان قبول نکردند- درحالیکه درغار حرا تمام قران بر  رسول اکرم صلواته الله علیه نازل شده بود-خواستند ایشان عبقریه اسلام معرفی کنندتا انکه نقطه ضعف ایشان رابرملا کنند تابتوانند از وجود ایشان بد کافی سوئ استفاده کنند  وپیامبراکرم صلواته اله علیه اله والسلم را  منافقین باعث شوند درجات ای شان را  بشدت کم کنند