بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است امروز برای تحویل گرفتن  اشنائی به  اداره متوفیات رفتم- فردی پخته .شریف فرمودند صبح زود بیائد دیر کنید  به فردا موکول میشود بعدا فهمیدم طبق نظر ریس  میبایست تا یکشنبه تعطیل باشد ودوتا دکتر  حاظر شدن برای کمک به مردم سرکا ر بیایند—تمام این افراد باید قبلا  بهدادسرا رفته باشند که تا روز یکشنبه فقط  به این افراد پاسخ میدهندکه بادی به کلانتری بروند وسپس به پزشکی قانونی وپاسخ انهارابیاورند-که مثلا خودکشی کردند از طریق قرص ویا اسیدیاقرص عوضی خوردن- قبلا مثلا بیمارستان نماز ی خوداش پزشکی قانونی داشت حا ل پزشکی قانونی زیرنظر دادگستری است- شباز قبل جراحی من یک اشتباه کردم وبه خانم  فلوشیب جراحی گفتم یک سئوالدارم این فرد  قبلاز کرنا چشم درد گرفت وبه بیمارستان خلیلی رفت ویک چکاپ کامل کرد هیچ مشکل نداشت ایا رشد سرطان معده به این سرعت است البته من دراینترنت سرطان معده را خواندم با مشخصات ایشان هماهنگ بود وفقط لوله نای سوخته بود که میتوانست کار اسید باشد وتصورمن این است که شب قبل  درلیوان  وایت کس بوده است انراسر کشیده است وتصور کرده است دلستر است معده را  داغان کرده است- جوانی افغانی  بسیار زیبا وقدبلند وسرش را المانی زده استمن ایشان صدا زدم کهمیخواست سوار ماشین خود شود یکتی شرت که پشتاش یک عقاب عصبانی انذاخاه است وزیراش با  حروف قرمز اینگلیسی  نوشته است امریکا گفتم  مسئله شما چیست گفت گدرم سکته کرده است سه روز می ایم ومیروم- کمی خشمگین بود  درست مثل  جوانان غرب زده هرچقدر مادرتعلیم وتربیت جوانان مال هرکشوری هزینه کنیم جادارد وبسیارخوب جبران میشود همه کار من دخترم بود ومن در ماشین بودم  یکی دوباره به بیمارستان نمازی رفتم عفونت چشم پیداکردم-وداوای ساده دارد که داروخانه بیمارستان فقط با نسخه دکتر میداد-پرسیدم مشکا شما چیست گفت پدرم سه روز سکته کردندوهنوز جواب درستی به من نمیدهند- گفتم باسیستم طالبان چطور هستی که گفت منظرتان چیست گفتم با دولت طالبان باعصبانیت گفت ولش کن باباچه دولتی – میخواهم به طالبان بگویم تاین تی شرط های غربی را محو کند وبداند چه باید بکند دخترم امد گفت  اشکال اینها ا  ین است شبهه خفه کردن پدر دارد شاید میخواسته پدر به افغانستان برود- شوهر خانی اوردوزموادکرده استوسط خیابان به  زمین میخورد وفوت میکند خانم اش از محل میگذرد ومیگیود شوهر من است به انه میاورد درحالکی باید به کلانتری میرفت وگلانتری جریان  تائید میکرد خوب مسائل برای مردم روشن کنید  وگفتند باید اثبات کنی که اوهمسرتوبوده است ومابقیه ماجرا- روز جناب  کشیک متوفیات بهما گفت  خانه رفتید تمام لباس ها و وسایل دراب جوش بشوئید اینجاکورنا بیدادمیکند امروز  راننده امبولان سامد تا  متوفی به دار الرحمه ببریم نه مساک زدهومداوم دستاش به میکه  بود گفتم  کورنا میگیری گفت  پانزده سال کامن است من ابوالفضلی هستم درهیت هستم هیچ-اتفاقی  برای من نمی افتد