بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- عشق من- با لبت شیرین تو –امروزی نیست- دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم- شاه باتو گرنشنید بر زمین- خویشتن بشناس  ونیکو تر نشنین—چون   به نزدیک شود- ان زبان صد گزش کوته شود-پیش من اوازات   اواز خدا است  عاشقاز معشوق حاشا که جدا است- تا قیامت گربگویم زین کلام- صد قیامت بگذرد وین ناتمام- پیش شیری اهوئی بی هوش شد هستیش درهست او روپوش شد-  تو- به – نا-درامدی درجان ودل ای دل وجان ازقدوم  -تو خجل- گر-به- انبانم؟-ندردست عشق یک دمبالا ویک دمی پست!! عشق- برگ کاهم پیش تو ای تند باد – من چه دانم که کی کجا خواهم فتاد- مرخ خانه اشتری بیخرد؟؟(ب) رسم مهمانش- به خانه-می برد –چون  به خانه مرغ اشتر(شتر)پانهاد –خانه ویران گشت-!! وقف اندر فتاد.-بگ کاهم پیش تو ایتند باد- من چه دانم  که کجا خواهم فتاد—سایه ی که بود جوی نور نیست گردد!! چون کند نورش ظهور—پیش شیری اهوئی بی هوش شد هستیش درهست او روپوش شد