بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان سایت کلمه- بیمن تبلیغات امریکائی که مداوم تور عنکوبوتی را  کلف تر میکند- که کار شیطان است-   اتفاقا نه روشنائی دل میاورد م نه عقلانی است- اعضا خاناده سخت من رامتهم میکنند   این سایت گم راه انسان را افیونی میکند والبته من گاه به گاه سرمیزنم-  از ایرادهای درشت تمام شده است حال بدنبال بهانه هائی میگرد که یلی ریز واحمقانه است خوداش هم راه حل اش  بلد نیست- ایشان فرمودندکه  رهبران مذاهب سنی کتاب نوشتند لی امام صادق علیه السلام کتاب ننوشته است-؟؟ کتاب جناب ابوحنیفه چه بوده است؟؟ مابقیه تعداد حدیث نوشتند بجز  جناب اقا ابوحنیفه که عقل متحرک بوده است  ربطی به حدیث ندارد انامطلب را عقلی حل میکند- ونمیتواند بین امامان معصوم وغیرمعصوم اختلاف را درک کند- مقدمه اول زمان رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم زمانی که به سمت مکه رفتند نوشتند هشتادهزارنفر این عددکمترین است قلم بدست یعنی باسواد همراه ایشان بود اصحاب عرب جاهلی مداوم  احادیث را از یک دیگر اخذ میکند- اشتیاق زیادی به یادگیری داشتند بعضی ازاقایان تصور کردندکاری اسان است درخاطراتمالک بن انس  امام مالکی نوشته است درسن پائین در مدینه  به مدرسه های  دینی رفتم تعدادی مدرسه بود-که  درباره حدیث شناسی کار میکردند مهمترین انها هفت تابود اولی چهارده تا طلبه داشت ونزدان  یادگیری را شروع کردم وکم کم بر قوانین شناخت مسلط شدمولیپساز مدتی متوجه شدم بعضی احادیث  باطل را بنحوی  بقول عرب زبان را میچرخاند یعنی منطق را میجرخاندکهاز باطل یک حق بیرون بیایدچرا برای انکه بقول امروز ی ها  ایدولوژی داشتند بقول اسلامی ها مذهب یعنی یکمذهبی  جدید بوجود اورده بودند-که مطابق ان مذهب شود وان مذهب را تائید کند وبه من گفتند اگر ماراقبول نداری اینجاراترککند ودرمدرسه  دیگر همین اتفاق افتاد واخرینانها  پنچاه طلبه داشت وانهم به همین طریق بود ان عظمت را  تبدیل به این وضع کردند این را میگویند سیر قهقرائی  ایشان به کوفه میاید کوفه رقیب مدینه بود واز لحاظ اخلاقی شراب وقمار وترانه های شهوانی ورقاصی به حدوفوربود کسی مانع  نمیشد وشام بشدت ضعیف بود وبیشتر تفسیر قران بود وان زمان بنابرقولی چهارده نوع تفسیر قرانداشت وبناربرقول یهفتادنوع تفسیر قران بود که یک دیگررا لعن میکردند-درکوفه باز به همان منوال بود ایشان ببغدادامد  وعده ای ایشان فردی  فاضل تشخیص دادند وبه کمک ایشان امدند  وپولی به ایشانقرض دادند که خانه بخرد وحتی باغ بخرد ویک مدرسه کوچک- برای ایشان هم درست کردند منصور دوانقی ایشان بشدت طرفدارشیعه بود ومرید ششدنگ امام صادق علیه السلام وبسیارفرد  احساساتی بود درجلسات بزرگی  که برای امام حسین علیه  السلام گرفته میشد وروضه میخواندند ایشان بشدت گریه های بسیار  بلند میکرد که مردم نمیتواستند  سخنان مداح رادرک کندومجبور میشد از جلسه خارج شود وهرکس رد میشد وداخل سالن نمیشد پس گردنی میزد ومجبور میکردکه داخل جلسه شودوحتی گاهی درجلسه غش میکرد ولی زمانی بقدرت رسید ظرفیت نداشت بسیارنکته مهمی است اولین کسی ایراد به ایشان گرفت ابوحنیفه بود درمسائل اقتصادی  وشروع کردبه کوبیدن حنفی ها- حنفی دو گروه شدندگروهی بظاهر از ایشان حمایت کردند که  کشته نوشند وبه موقع کودتا کنند  وعده ی به شام گریختند ودرانجا برعلیه او اقدام کردند  منصور دوانقی  طبقی از سکه طلا برای ابوحنیفه فرستاد ودضمن منصور به کنار دجله میرفت برای  ماهیان نان خشک میرخت- جنابابوحنیفه پولرا پس فرستاد وگفت این پول غصب است یعنی بزور گرفته شده است .بازمنصور برای ایشان ماهی فرستا دوایشان گفت چون این ماهی از نان غصب خورده است حرام است حتی نسل اوهم حرام است  وسرانجام ایشان  را در زندان کرد درزندان مرد بلافصله منصور برای انکه جانشین ابوحنیفه انتخابشود چون چندنفر کاندید بودند ایشان سه نفراز بزرگان دین سنی بغداددعوت کردمهمترین انها اگرحافظه درست یای کند سفیان بود که ضدمنصوربود ویکنفردیگر وسومی اقای  امام مالکی بود اندونفر بول نکردندومالکی قبول کرد وسفیان دلیلاش پرسید فرمودندوام خانه وباغ دارم جناب مالک به منصور گفت منرا انتخاب کردی نه مدازس مدینهونه مدارس کوفه من راقبول ندارند منصور گفت کوفه که ارزشی ندارد وبخاری ندارد ولی من مدینه را با چماغ رام میکنم ودرشام هم نفوذ دارم- یک زمان مدرسه روش تقلیدی  دارد مانندعربستان- ولی غالبا تاحدی مدارس سنی  تحقیقاتی هم بوده است وتاحدی مالک اهل تحقیقات بوده است لذا بایدکتاب علمی که اصطلاحا   کلمه ایگنیسی را تکست دانشگاهی ویامتون ودروس حوزه وی داشته باشندکار برا دارن سنی  بسیارسختراز برادارن شیعه است چون جعل حدیث درانها بسیارزیاد است جناب استدمعززمرحوم حضرت ایت الله عبدالله زبرجد علیه السلام میفرمودندمن درحدودپازده سال درقم باط لبهای پاین تراز خودم وبالاتر ئوبا بعضی همکلاس ها مداوم در  مباحثه وجدال بودیم ومن همه کتب را مطالعه میکردم ویاداشت داشتم  وحال بدستور حضرت ایتاله مجاهد کبیر  ایت الله عبدالحسین  دستغیب رحمت الله ریس یکح.زه شدم درسطح خارج هرشب به کتب ویاداشت مراجعه کنم پس ا زپنچ سالتدریس درشیراز  تا  فردا بتوانم درس بدهم باز مشکلا مطرح میشودکه باید دوباره مطاله کنم این کتب اقای  مالک برایهیمن منظور است که دلائل رابین کند ایشان درمرحله اول فقط چهل حدیث راتدریس-کم کم به دوهزار حدیث رسید ودراخربه شش هزار حدیث وفقط دوبار اسنباط کرد وبع  فهمید اشتباه کرده است وسالها گریه میکردواز خداوندمنان استغفار میکرد ووقتیکه طلبه ای سئوالی میکرد ایشان جواب میدادند دراین رابطه من حدیثی پیدا نکردم یعنی وقت نشده است خودات طبق قوانین بروحدیث معتبر انرا پیدا کن- ایشان امام هدایت هستند؟؟ اما امام صادق علیه السلام نیاز ی به مطالعه ندارند وهرسئوالی را پاسخ میدهند نمیشود علم ایشان را کتاب کرد فرد بایدکه سئوال میکند  کتاب بنویسد که به ان اصول میگفتند انشاالله مطلبرا درک کرده باشید