بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بخاطر   بزرگ داشت ماه محرم-!!- بخش-2-درانتخاب  یزید بعنوان خلیفه بعدی  تعدادی از شیوخ که یا ازروی دوستی ویا صحابه مهم  فقط دونفر هستند ودونفراز صحابه غیر مهم هستند جمعا یک عدد هیچده نفر هستندویک عدد سی نفر هستند خریداری شدند- این بهمعنای  اجماع ویا شورای اسلامی  نیست- مابق ه یا ازروی ترس  ویا منافع-و-حس ناسیونالیستی  قبائلل دوست ویا قبائل بنی امیه ویانفرت از قبیله بنی هاشم – اعراب درجنوب بدودسته مهم  تقسیم میشدند – عدنانی وقحطانی – عدنانی بعد  ازدرون ان بنی هاشم بیرون امد وتمام انبیا  از  سلسله حضرت اسماعیل علیه السلام دراین  خانان ببعد بوجود امدند لذا بین امید که تاحدی بسیار نزدیک بودند وقحطانی  فرزنران دیگار  حضرت اسماعیل علیه السلام است پیامبری بوجود نیامد بین قبائل با بنی هاشم یک رقابت ونفرتی اشکارشد برا درک ریاست این مطلب وموضوع اقای عمر مطرح کرد وبیان کرد که برای بنی هاشم همان رسالت کافی است وامامت ویا خلافت ازاین پس تاقیمت بعهده دیگر فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام است وفرمودند من نمیگذارم دیگربه بنی هاشم برسد از این جهت محبوب شد واقای عمر  گفتنداز این ببعد سلطنت درنژاد من خواهد بود- و حوزه های  اسلامی بخصوص درمکه ومدینه ساکتشدند- زیرا ثروتمندان  بنی امیه وخاندان ابوسفیان برای تجارت بهانجا رفته بودند – وحضرت علی علیه السلام درمدینه زیاد یاری پیدا کرد ونه مومنینی زیاد زیرا مرعوب ابوسفیان وجامعه  انزمانمدینه بودند که طرفدار بنی امیه وشیوخ سه گانه بودند بخصوص اقای عمر- لذا  درحال یکنوع محافظه کاری طرفدران حضرت علی علیه السلام درپیش گرفتند ودر زمان ساخت کوفه حضرت علیعلیه السلام تشویق کرد  مسلمانان بخصوص طرفداران خوداش به این شهربروند وشهر  بصره بعلت نزدیکی به ایران  ودریا قحطانی  درانجا مستقرشدند باز تعداد بنی هاشم ودست داران  حضرت علی علیه السلام دراقلیت بودند که بعدا  قحطانی ها  درهیچ جنگی  کمکی به حضرت علی علیه السلام نگردند وبعدا هم به دشمنان ایشان چرخیدند ومزاحمت برای شیعان ایجاد کردند ولی درکفه   عدنانیان حاضر – مضر میگفتند واینها در  اکثریت بودند ومابقه دراقلیت بودند لذا حضرت علی علیه السلام به انجا کوچ کرد- قبیله کلب=سگ- یک قبیله بسیاربزرگ است که بخشی از ان  در حجاز وبخشی بیشتر در شام- وبخشی دیگر درکوفه وشهرهای دیگربودندوبعضی از انها دسوتدار حضرت علی علیه السلام که حضرت ام البین از همین قبلیه است وبعضی طرفدار ابو شفیان ومعاویه بودندوبعضی هم بیطرف کلب طرفدار معاویه به انجا مهاجرت کردهبودند وسنگ اندازی میکردند وسعی میکردند  ابوسفیان ومعاویه برنده شوندوپول های زیادی هم هزینه میکردند- قحطانی  مداوم با عدنانی ها در مدینه درزد وخوردبودند که انهارازانجا به سمت مکه اخراج کنندوبعداز اسلام باز این ایده راداشتند وجنگ را میانداختند-  یک گوشه ای  فرهنگ جاهلیت را من نشان بدهم شخصی شتر داشت این شتر مریض شد اورا رها کرد وشتر کنار جاده مرد وانشخص خودرا به رسوتا خود رساند شخیص پیاده حرکت میکرد احتمالا کفش نداشت خواست که مثلازین رابردارد پای را استخوان شتر که عفونی بود مجروح کرد وبه روستا خودرفت وجریان را گفت ومرد افرادفامیل بهنزد فردی که صاحب شتربود رفتند وجریان گفتند وفرمودند دیه ویا خون بهای اورا بده شترتو عامل مرگ این فرد شده است انمرد گفت شماها از شترمنهم  نادان تر هستید وخون بهایی درکارنیست- هفتادسال بین این دوروستا جنگ درگرفت تانسلبعد صلح کردندذرست است که اسلام قوانین بسیارپرارزش دارد ولی ساحت انسان کاری سخت است واز حس قبلی به این سادگی به حس جدید نمی پذیرنند بخصوص بزرگانشان هم  نسبت به عقاید جاهلی درمواردی تعصب جاهلانه دارند بخصوصو که عدل حضرت علی علیه السلام دیدندگرچه نخوبی نپذیرفتند ولی  اهرمی  وچماقی برای بسر یزید زدن مناسب دین یزید اشتباه کرد وگفت اخراج این را بایدبه شام برسد نه برای کوفه باشد وچون ایرانیان واز ملتهای مختلفی مثلا مصر درانجا کار میکردند  واز ین خراج بهرهداشتند  سخت مضطرب شدند وخواستند با  پتانسیل شخصیتی امام حسین علیه السلام- یزید زا مرعوب وترسان کنند ویزید چون معاویه  هم به میخ میزد وهم بنعل وگاهی گضاده دست بود وگاهی هم  زور میگفت با ارتش  سرکوب میکرد ومردم منتظربودن فرجی شود ول یبعلت نفوذ وقدرت طرفدران معاویه کاری زپیش نمیبردند وبهبنی هاشم   توجه ای نداشتند دریک برزخ گیر کردهبودند ومسلما ضد یزید بودند-ادامهدارد

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بخاطر   بزرگ داشت ماه محرم-!!- بخش-2-درانتخاب  یزید بعنوان خلیفه بعدی  تعدادی از شیوخ که یا ازروی دوستی ویا صحابه مهم  فقط دونفر هستند ودونفراز صحابه غیر مهم هستند جمعا یک عدد هیچده نفر هستندویک عدد سی نفر هستند خریداری شدند- این بهمعنای  اجماع ویا شورای اسلامی  نیست- مابق ه یا ازروی ترس  ویا منافع-و-حس ناسیونالیستی  قبائلل دوست ویا قبائل بنی امیه ویانفرت از قبیله بنی هاشم – اعراب درجنوب بدودسته مهم  تقسیم میشدند – عدنانی وقحطانی – عدنانی بعد  ازدرون ان بنی هاشم بیرون امد وتمام انبیا  از  سلسله حضرت اسماعیل علیه السلام دراین  خانان ببعد بوجود امدند لذا بین امید که تاحدی بسیار نزدیک بودند وقحطانی  فرزنران دیگار  حضرت اسماعیل علیه السلام است پیامبری بوجود نیامد بین قبائل با بنی هاشم یک رقابت ونفرتی اشکارشد برا درک ریاست این مطلب وموضوع اقای عمر مطرح کرد وبیان کرد که برای بنی هاشم همان رسالت کافی است وامامت ویا خلافت ازاین پس تاقیمت بعهده دیگر فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام است وفرمودند من نمیگذارم دیگربه بنی هاشم برسد از این جهت محبوب شد واقای عمر  گفتنداز این ببعد سلطنت درنژاد من خواهد بود- و حوزه های  اسلامی بخصوص درمکه ومدینه ساکتشدند- زیرا ثروتمندان  بنی امیه وخاندان ابوسفیان برای تجارت بهانجا رفته بودند – وحضرت علی علیه السلام درمدینه زیاد یاری پیدا کرد ونه مومنینی زیاد زیرا مرعوب ابوسفیان وجامعه  انزمانمدینه بودند که طرفدار بنی امیه وشیوخ سه گانه بودند بخصوص اقای عمر- لذا  درحال یکنوع محافظه کاری طرفدران حضرت علی علیه السلام درپیش گرفتند ودر زمان ساخت کوفه حضرت علیعلیه السلام تشویق کرد  مسلمانان بخصوص طرفداران خوداش به این شهربروند وشهر  بصره بعلت نزدیکی به ایران  ودریا قحطانی  درانجا مستقرشدند باز تعداد بنی هاشم ودست داران  حضرت علی علیه السلام دراقلیت بودند که بعدا  قحطانی ها  درهیچ جنگی  کمکی به حضرت علی علیه السلام نگردند وبعدا هم به دشمنان ایشان چرخیدند ومزاحمت برای شیعان ایجاد کردند ولی درکفه   عدنانیان حاضر – مضر میگفتند واینها در  اکثریت بودند ومابقه دراقلیت بودند لذا حضرت علی علیه السلام به انجا کوچ کرد- قبیله کلب=سگ- یک قبیله بسیاربزرگ است که بخشی از ان  در حجاز وبخشی بیشتر در شام- وبخشی دیگر درکوفه وشهرهای دیگربودندوبعضی از انها دسوتدار حضرت علی علیه السلام که حضرت ام البین از همین قبلیه است وبعضی طرفدار ابو شفیان ومعاویه بودندوبعضی هم بیطرف کلب طرفدار معاویه به انجا مهاجرت کردهبودند وسنگ اندازی میکردند وسعی میکردند  ابوسفیان ومعاویه برنده شوندوپول های زیادی هم هزینه میکردند- قحطانی  مداوم با عدنانی ها در مدینه درزد وخوردبودند که انهارازانجا به سمت مکه اخراج کنندوبعداز اسلام باز این ایده راداشتند وجنگ را میانداختند-  یک گوشه ای  فرهنگ جاهلیت را من نشان بدهم شخصی شتر داشت این شتر مریض شد اورا رها کرد وشتر کنار جاده مرد وانشخص خودرا به رسوتا خود رساند شخیص پیاده حرکت میکرد احتمالا کفش نداشت خواست که مثلازین رابردارد پای را استخوان شتر که عفونی بود مجروح کرد وبه روستا خودرفت وجریان را گفت ومرد افرادفامیل بهنزد فردی که صاحب شتربود رفتند وجریان گفتند وفرمودند دیه ویا خون بهای اورا بده شترتو عامل مرگ این فرد شده است انمرد گفت شماها از شترمنهم  نادان تر هستید وخون بهایی درکارنیست- هفتادسال بین این دوروستا جنگ درگرفت تانسلبعد صلح کردندذرست است که اسلام قوانین بسیارپرارزش دارد ولی ساحت انسان کاری سخت است واز حس قبلی به این سادگی به حس جدید نمی پذیرنند بخصوص بزرگانشان هم  نسبت به عقاید جاهلی درمواردی تعصب جاهلانه دارند بخصوصو که عدل حضرت علی علیه السلام دیدندگرچه نخوبی نپذیرفتند ولی  اهرمی  وچماقی برای بسر یزید زدن مناسب دین یزید اشتباه کرد وگفت اخراج این را بایدبه شام برسد نه برای کوفه باشد وچون ایرانیان واز ملتهای مختلفی مثلا مصر درانجا کار میکردند  واز ین خراج بهرهداشتند  سخت مضطرب شدند وخواستند با  پتانسیل شخصیتی امام حسین علیه السلام- یزید زا مرعوب وترسان کنند ویزید چون معاویه  هم به میخ میزد وهم بنعل وگاهی گضاده دست بود وگاهی هم  زور میگفت با ارتش  سرکوب میکرد ومردم منتظربودن فرجی شود ول یبعلت نفوذ وقدرت طرفدران معاویه کاری زپیش نمیبردند وبهبنی هاشم   توجه ای نداشتند دریک برزخ گیر کردهبودند ومسلما ضد یزید بودند-ادامهدارد

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بخاطر   بزرگ داشت ماه محرم-!!- بخش-2-درانتخاب  یزید بعنوان خلیفه بعدی  تعدادی از شیوخ که یا ازروی دوستی ویا صحابه مهم  فقط دونفر هستند ودونفراز صحابه غیر مهم هستند جمعا یک عدد هیچده نفر هستندویک عدد سی نفر هستند خریداری شدند- این بهمعنای  اجماع ویا شورای اسلامی  نیست- مابق ه یا ازروی ترس  ویا منافع-و-حس ناسیونالیستی  قبائلل دوست ویا قبائل بنی امیه ویانفرت از قبیله بنی هاشم – اعراب درجنوب بدودسته مهم  تقسیم میشدند – عدنانی وقحطانی – عدنانی بعد  ازدرون ان بنی هاشم بیرون امد وتمام انبیا  از  سلسله حضرت اسماعیل علیه السلام دراین  خانان ببعد بوجود امدند لذا بین امید که تاحدی بسیار نزدیک بودند وقحطانی  فرزنران دیگار  حضرت اسماعیل علیه السلام است پیامبری بوجود نیامد بین قبائل با بنی هاشم یک رقابت ونفرتی اشکارشد برا درک ریاست این مطلب وموضوع اقای عمر مطرح کرد وبیان کرد که برای بنی هاشم همان رسالت کافی است وامامت ویا خلافت ازاین پس تاقیمت بعهده دیگر فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام است وفرمودند من نمیگذارم دیگربه بنی هاشم برسد از این جهت محبوب شد واقای عمر  گفتنداز این ببعد سلطنت درنژاد من خواهد بود- و حوزه های  اسلامی بخصوص درمکه ومدینه ساکتشدند- زیرا ثروتمندان  بنی امیه وخاندان ابوسفیان برای تجارت بهانجا رفته بودند – وحضرت علی علیه السلام درمدینه زیاد یاری پیدا کرد ونه مومنینی زیاد زیرا مرعوب ابوسفیان وجامعه  انزمانمدینه بودند که طرفدار بنی امیه وشیوخ سه گانه بودند بخصوص اقای عمر- لذا  درحال یکنوع محافظه کاری طرفدران حضرت علی علیه السلام درپیش گرفتند ودر زمان ساخت کوفه حضرت علیعلیه السلام تشویق کرد  مسلمانان بخصوص طرفداران خوداش به این شهربروند وشهر  بصره بعلت نزدیکی به ایران  ودریا قحطانی  درانجا مستقرشدند باز تعداد بنی هاشم ودست داران  حضرت علی علیه السلام دراقلیت بودند که بعدا  قحطانی ها  درهیچ جنگی  کمکی به حضرت علی علیه السلام نگردند وبعدا هم به دشمنان ایشان چرخیدند ومزاحمت برای شیعان ایجاد کردند ولی درکفه   عدنانیان حاضر – مضر میگفتند واینها در  اکثریت بودند ومابقه دراقلیت بودند لذا حضرت علی علیه السلام به انجا کوچ کرد- قبیله کلب=سگ- یک قبیله بسیاربزرگ است که بخشی از ان  در حجاز وبخشی بیشتر در شام- وبخشی دیگر درکوفه وشهرهای دیگربودندوبعضی از انها دسوتدار حضرت علی علیه السلام که حضرت ام البین از همین قبلیه است وبعضی طرفدار ابو شفیان ومعاویه بودندوبعضی هم بیطرف کلب طرفدار معاویه به انجا مهاجرت کردهبودند وسنگ اندازی میکردند وسعی میکردند  ابوسفیان ومعاویه برنده شوندوپول های زیادی هم هزینه میکردند- قحطانی  مداوم با عدنانی ها در مدینه درزد وخوردبودند که انهارازانجا به سمت مکه اخراج کنندوبعداز اسلام باز این ایده راداشتند وجنگ را میانداختند-  یک گوشه ای  فرهنگ جاهلیت را من نشان بدهم شخصی شتر داشت این شتر مریض شد اورا رها کرد وشتر کنار جاده مرد وانشخص خودرا به رسوتا خود رساند شخیص پیاده حرکت میکرد احتمالا کفش نداشت خواست که مثلازین رابردارد پای را استخوان شتر که عفونی بود مجروح کرد وبه روستا خودرفت وجریان را گفت ومرد افرادفامیل بهنزد فردی که صاحب شتربود رفتند وجریان گفتند وفرمودند دیه ویا خون بهای اورا بده شترتو عامل مرگ این فرد شده است انمرد گفت شماها از شترمنهم  نادان تر هستید وخون بهایی درکارنیست- هفتادسال بین این دوروستا جنگ درگرفت تانسلبعد صلح کردندذرست است که اسلام قوانین بسیارپرارزش دارد ولی ساحت انسان کاری سخت است واز حس قبلی به این سادگی به حس جدید نمی پذیرنند بخصوص بزرگانشان هم  نسبت به عقاید جاهلی درمواردی تعصب جاهلانه دارند بخصوصو که عدل حضرت علی علیه السلام دیدندگرچه نخوبی نپذیرفتند ولی  اهرمی  وچماقی برای بسر یزید زدن مناسب دین یزید اشتباه کرد وگفت اخراج این را بایدبه شام برسد نه برای کوفه باشد وچون ایرانیان واز ملتهای مختلفی مثلا مصر درانجا کار میکردند  واز ین خراج بهرهداشتند  سخت مضطرب شدند وخواستند با  پتانسیل شخصیتی امام حسین علیه السلام- یزید زا مرعوب وترسان کنند ویزید چون معاویه  هم به میخ میزد وهم بنعل وگاهی گضاده دست بود وگاهی هم  زور میگفت با ارتش  سرکوب میکرد ومردم منتظربودن فرجی شود ول یبعلت نفوذ وقدرت طرفدران معاویه کاری زپیش نمیبردند وبهبنی هاشم   توجه ای نداشتند دریک برزخ گیر کردهبودند ومسلما ضد یزید بودند-ادامهدارد

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بخاطر   بزرگ داشت ماه محرم-!!- بخش-2-درانتخاب  یزید بعنوان خلیفه بعدی  تعدادی از شیوخ که یا ازروی دوستی ویا صحابه مهم  فقط دونفر هستند ودونفراز صحابه غیر مهم هستند جمعا یک عدد هیچده نفر هستندویک عدد سی نفر هستند خریداری شدند- این بهمعنای  اجماع ویا شورای اسلامی  نیست- مابق ه یا ازروی ترس  ویا منافع-و-حس ناسیونالیستی  قبائلل دوست ویا قبائل بنی امیه ویانفرت از قبیله بنی هاشم – اعراب درجنوب بدودسته مهم  تقسیم میشدند – عدنانی وقحطانی – عدنانی بعد  ازدرون ان بنی هاشم بیرون امد وتمام انبیا  از  سلسله حضرت اسماعیل علیه السلام دراین  خانان ببعد بوجود امدند لذا بین امید که تاحدی بسیار نزدیک بودند وقحطانی  فرزنران دیگار  حضرت اسماعیل علیه السلام است پیامبری بوجود نیامد بین قبائل با بنی هاشم یک رقابت ونفرتی اشکارشد برا درک ریاست این مطلب وموضوع اقای عمر مطرح کرد وبیان کرد که برای بنی هاشم همان رسالت کافی است وامامت ویا خلافت ازاین پس تاقیمت بعهده دیگر فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام است وفرمودند من نمیگذارم دیگربه بنی هاشم برسد از این جهت محبوب شد واقای عمر  گفتنداز این ببعد سلطنت درنژاد من خواهد بود- و حوزه های  اسلامی بخصوص درمکه ومدینه ساکتشدند- زیرا ثروتمندان  بنی امیه وخاندان ابوسفیان برای تجارت بهانجا رفته بودند – وحضرت علی علیه السلام درمدینه زیاد یاری پیدا کرد ونه مومنینی زیاد زیرا مرعوب ابوسفیان وجامعه  انزمانمدینه بودند که طرفدار بنی امیه وشیوخ سه گانه بودند بخصوص اقای عمر- لذا  درحال یکنوع محافظه کاری طرفدران حضرت علی علیه السلام درپیش گرفتند ودر زمان ساخت کوفه حضرت علیعلیه السلام تشویق کرد  مسلمانان بخصوص طرفداران خوداش به این شهربروند وشهر  بصره بعلت نزدیکی به ایران  ودریا قحطانی  درانجا مستقرشدند باز تعداد بنی هاشم ودست داران  حضرت علی علیه السلام دراقلیت بودند که بعدا  قحطانی ها  درهیچ جنگی  کمکی به حضرت علی علیه السلام نگردند وبعدا هم به دشمنان ایشان چرخیدند ومزاحمت برای شیعان ایجاد کردند ولی درکفه   عدنانیان حاضر – مضر میگفتند واینها در  اکثریت بودند ومابقه دراقلیت بودند لذا حضرت علی علیه السلام به انجا کوچ کرد- قبیله کلب=سگ- یک قبیله بسیاربزرگ است که بخشی از ان  در حجاز وبخشی بیشتر در شام- وبخشی دیگر درکوفه وشهرهای دیگربودندوبعضی از انها دسوتدار حضرت علی علیه السلام که حضرت ام البین از همین قبلیه است وبعضی طرفدار ابو شفیان ومعاویه بودندوبعضی هم بیطرف کلب طرفدار معاویه به انجا مهاجرت کردهبودند وسنگ اندازی میکردند وسعی میکردند  ابوسفیان ومعاویه برنده شوندوپول های زیادی هم هزینه میکردند- قحطانی  مداوم با عدنانی ها در مدینه درزد وخوردبودند که انهارازانجا به سمت مکه اخراج کنندوبعداز اسلام باز این ایده راداشتند وجنگ را میانداختند-  یک گوشه ای  فرهنگ جاهلیت را من نشان بدهم شخصی شتر داشت این شتر مریض شد اورا رها کرد وشتر کنار جاده مرد وانشخص خودرا به رسوتا خود رساند شخیص پیاده حرکت میکرد احتمالا کفش نداشت خواست که مثلازین رابردارد پای را استخوان شتر که عفونی بود مجروح کرد وبه روستا خودرفت وجریان را گفت ومرد افرادفامیل بهنزد فردی که صاحب شتربود رفتند وجریان گفتند وفرمودند دیه ویا خون بهای اورا بده شترتو عامل مرگ این فرد شده است انمرد گفت شماها از شترمنهم  نادان تر هستید وخون بهایی درکارنیست- هفتادسال بین این دوروستا جنگ درگرفت تانسلبعد صلح کردندذرست است که اسلام قوانین بسیارپرارزش دارد ولی ساحت انسان کاری سخت است واز حس قبلی به این سادگی به حس جدید نمی پذیرنند بخصوص بزرگانشان هم  نسبت به عقاید جاهلی درمواردی تعصب جاهلانه دارند بخصوصو که عدل حضرت علی علیه السلام دیدندگرچه نخوبی نپذیرفتند ولی  اهرمی  وچماقی برای بسر یزید زدن مناسب دین یزید اشتباه کرد وگفت اخراج این را بایدبه شام برسد نه برای کوفه باشد وچون ایرانیان واز ملتهای مختلفی مثلا مصر درانجا کار میکردند  واز ین خراج بهرهداشتند  سخت مضطرب شدند وخواستند با  پتانسیل شخصیتی امام حسین علیه السلام- یزید زا مرعوب وترسان کنند ویزید چون معاویه  هم به میخ میزد وهم بنعل وگاهی گضاده دست بود وگاهی هم  زور میگفت با ارتش  سرکوب میکرد ومردم منتظربودن فرجی شود ول یبعلت نفوذ وقدرت طرفدران معاویه کاری زپیش نمیبردند وبهبنی هاشم   توجه ای نداشتند دریک برزخ گیر کردهبودند ومسلما ضد یزید بودند-ادامهدارد