بسم الله الرحمان الرحیم- نظریات شخصی است- ودوستی پس از مدتها پیش من امد- فردی فاضل  ود ر مسائل  اخرالزمان کار کرده بود—ومصربود به کسی گفته نشودولی تشخیص میدهم کهسودمند است متاسفانهبسیاری از جملات درربار حضرت علی علیه السلام احادیث دیگر را ننوشت- در اخرالزمان –مامن شی اخفی من  الحق  ومامن اظهرمن الباطل- حق درنزد اکثریت  مخفی است وباطل درنزد اکثریتاشکار است وحدیث است اگر دین یاعلم درثریا بود  انرابدست اورید اشاره به کشف دین دراخرت است ودیگر علمای راستین در زیر  عبای خداوندمنان هستند یعنی مردمان تشخیص نمیدهند که کدام عالم  حق گو است عالم حیرت است زیرا بدنبال علم نیمروند- گیچی وحیرت به این علت استدرصدر اسلام سه گروه بودند کافر مشرک ومنافق که ضد دین بودند امروزه کثرت ایدولوژی ها است که   باید تک تک انهاراشناخت- اظهر در  لغت  دومعنا دارد یکی  اشکار شدن ودومی پشتیبانی کردن که کفر  پشتیبانی قوی داردلذا در  دوره قبلاز ظهور اجازه مصالحه ومماشات داده شده است که جز تقیه محسوب میشود ولی درظهور نه مصالحه است ونه مماشات اما علت حیرت همهانها  خودرا فدائی مردم قلمداد میکنندد که  برای نجات انسان تلاش میکنند- ومذهب دراین صورت تختطئه میکنند کفر وشرک ونفاق همه ساختگی برای پیشبرد اهداف  دنیایی انها است وحیرت هم به همین علت است بازمان صدر اسلام فرق اساسی دارد- پیامبر اکرم صلواته الله علیهواله والسلم زمانی  حضرت باس علیه السلام از ایشان درخواست کرد که مقامی هم به من بده-  ا ن عظمت صلواته الله علیه  واله والسلم- فرمودند- اما لا نعمل عملنا من طلبه اوحرص علیه فرمودند شیوه من این استکه کسی خودرا داوطلب کتری میدند ویا حرص دارد به اومقامی  نمیدهد  پس پیامبر اکرم برند باز ی نکردوباندبازی نکرد هرکس را که انتخاب کرد شایستگی داشت- گویا قبیله ای امدند نزد حضرت علی علیه السلام واصرار کردنکه یکی از مریدان پا قرص شما به ریاست قبیله ان شهررا انتخاب کنید وحضرت علی علیه السلام پذیرفت او رفت شیاطین اوراوسوه کردنکه از علی برائت بجو به معاویه بپویند احمق همین کاررا  کردپیرزنی با در افتاذ وبهنزد علی علیه السلام امد وحضرت علی الله اکبرنماز را گفت وان پیرزن دادوفریادمیکرد علی علیه السلام نمازراترک کردو جریان پرسید واوهم جریان را گفت وحضرت علی علیه از جیب مبارکاش یک چاقوویک کدو بیرون اورد وپوست کلفت را کدورا گرفت وعزل اورا نوشت ومهر کرد وفرد مناسب را انتخاب کرد ونماز را شروع کرد- قران میفرماید  اکثریت دنبال مفسدین میروندبروبحررا پراز فساد میکندوما مقداری عذاب هشدار دهنده میدهیمولیانها  برنمیگردند- چر مقداری کم- وامام زمان فرمودند لا یصلح الناس الا السیفمعجزات رامیبنند-وحکمت ادرک میکنند ولی قبول نمیکنند امام علیه السلام عذاب شدید برای انهامیاورد ولی برای مومنین –اب رحیم است- اب ودرجائی ام بهمعنای مطلق است پدر رحمت یعنی کل رحمتها است- ان زمان زمین گنجیهای خودرا ظاهر میگند ان گنچینه ها مطلق است اول ان انسانهای مومن است که بوجود میایند- برخلاف حال—پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلماز حضرت جبر ائیل علیه السلام پرسیدند بعداز وفات من  شما به زمین میائید  گفت ده مرتبه به زمین میایم- که جواهر زمین را به اسمان ببرم- اوا برکترتمیبرم که عمرهم جز برکت است زیرا ثوابی درکار نیست- دوم رحمت را میبرم-چون بندگان بهم رحم نمیکنند- سوم حیارااززنها میبرم چون انرا مانع پیشرف خود میدانند-بعد عدالت از حکومتها میبرم وانهم مشخص است برای نعمتهای دنیای باید حتی جنگ افروزی کرد بعد صبراز فقیران میبرم   زیرافقیران   صبررا خودرا ا زدست میدهند وتوکل ندارند- بعد  قران را ازقاریان میبرم- قران انها بلاتراز ترقوه یعنی شانه بالاتر نمیرود – بعدعلم را ازعلما میبرم چون علم درجهت  کفر ونفاق دنیا طلبی مزموم استب عد ایمان را ازاهل ایمان میبرم انهایکه ایمان مورد پسندانها واقع نمیشود- نظامی گنجوی رحمت الله علیه فرمودند- دین ترا درپی الایشند=باکفر مخلوط کنند- درپی پیرایش وارایش اند مطابق ذق وسلیقه خودشن بسکه لبستند براو بال وپر-گرتو بیایینشناسی دگرولی زمانی که ظور رخ میدهد مومنین واقعی فرحا شدیدا-خوشحالی  قابل وصف نیست  دارند گر-بان نور رسدیم چه خوب- ور به امید مردیم چه باک- انکه جان در ره امید دهد- نزد عشاق همان عاشق پاک