بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- درجبهه بودم همراه فرمانده جنای مهندس شهید ذوالانوار رحمت اللهعلیه یکفردی خنده ازلبش نمیافتاد وبسیار متواضع هرود دریک سازمان اموزشی کار میکردیم وبه خواست ایشان من مدتی درجبهه بودم انبزرگوار ازوال جنگ درجبه بوده است وطرح های جالبی طرح ریزی کرده بود- ایشان میگفت یک شوفر تاکسی مارا به جلوی خط میبرد ویک فردی مثلا قصاب مارا به جلوی درشب هدایت میکرد وبخوبی عراقی هارامیشناخت وانها دستگاهی داشتندتا چند کیلومتری صدارا میگرفتند وما عربی کهایشان یاددادهبود صحبت میکردم که اگر فهمیدندمابگویم مقداری کالابرای فروش داریم وکارهای دیگر—مادر معیت ایشان بهیکقرارگاه رفتیم ویکچای وشیرنی خوردیم وبعدایشان فرمودند شمارابه چندتا دوستان معرفی میکنم که درخارج بودندوبعد باهم برمیگردیم- چهارنفربودند وبایک جناب روحانی که طلبه قم بود- یک ایستگاه موشک هاگ امیریکایی انجابود که درزمان خوداش شهرت جهانی داشت-موشک زیر زمین بود- عراق همان موقع یک هوایمای باری نظامی مجهز کردهبود که چندتن دینامیت مثلا بری سیلو ویاجای مهمی بریزد میگفتندیک روکش ضد رادار که قیمت ا ن مثل رنگ میزنند برابر طلا است تنها رادار این موشک میتوانست تشخیص دهد-وبرد موشک هم تاشصت کیلومتربود رادر ان ازراداربزرگ ایران عالیتربود یک کابلی دارد که نصف عظمت این موشک است هیچکس نمیتوانست انرابسازد کابل رادرخاکبودوپوشش لازم راندادند وگفتند اینجاموش ندارد- موش مقداری ازکابلراخورد- انرابردند دریک دانشگاه ایران همه قسمترادرست کردندجز سیم رادار- میبایست بادستی میزدند وخودکارنبود- راداربزرگ منطقه وقتیکه میگفت هوایمامیاید درنزدیکه انجابود انزمان نمیتواستند موشک بزنند وقت گیر است بالاترین مهارت هشت دقیقه است لذا بلافاصله رادار هوپییماتشخیص میدهد ومرکز را میکوبد- باید هواپیمارد شود تامسافتی که موشک ان نرسد انگاه شلیک کند وهمین کاراهم کرد -ما هواپیمارامیدیدیم که باسرعت کم حرکت میکندویک دفعه صدای انفجارامد واعلام کردندازبلنگوکه هواپیمازده شد –من به یکی ا زاقایان گفتم-گفتم چرا درشصت کیلومتری نزد ایشان جریانراگفت جناب طلبه سیاه شد وچشم بالارفت وبشدت غضبناک که چراشما اطلاعات نظامی میپرسید وبهانجناب گفت چراشما پاسخ ایشانرادادید حقیقتا درفقه اسلام گناه عظیم است—بندهخدا سفیدشد وبعد زردشد انگلستان درسالهل بعدا پنچاه چهارعلت ز شکست رومل را بیان کرد همه فکر میکردند امریکا درجنگ ویتنام برنده مطلق است درحالیکه خودانها میفهمیدند –شکستمیخورند- یک جنگ چریکی تمامعیار وتمام لشگرهای ویتنام جنگ چریکی میرکردند وبعد جنگ شبانه وبعد جنگ شهری- لذا بهاینسادگی نمیتوان تشخیص دادمگر کسی ااطلاعات کامل وعلم کافی نظامی داشته باشد-
