رربسم الله الرحمن الرحیم—نظریات شخصی است—بحثی درباره جناب اقای عمر در  برنامه پرگارمطرح شد وتاحدی مسائل جالبی گفته شد وفقط یک اشکال عمده دارد- چهار خلیفه  راشدین داریم- جناب اقای عثمان دقیق خلیف عصرجاهلیت است که رنگ ناچیزی ازاسلام به ان زده است چنین خست وقلدری وبی اعتنایی بهمردم درکل  شیوخ وحاکمین جاهلیت نمونه ای وجود ندارد- اقای ابوبکر فقط درفکرخودبودولیمردم داربود  تاحدی مانند حاکمین عصرجاهیت  بود- ولی درکل بهتربود بجزانکه با اهلبت مکرم صلواته الله علیه  رفتارشایسته انداشت ازیک شیخ قبلیه اطاعت میکرد که حضرتعلی علیه السلام بهحضرت سلمان رحمتالله علیهفرمودند ان شیخ خودشیطان است- اقای عمر  اسلام عربی- یهودی وبخش کمی مسیحخی بود ازتمام شیوخ وحاکمین عصر جاهلیت بهتربود وباز  بعلت  عدم رعایتحقوق  اعل بیت صلواته الله علیهم کاری  اشتباه کرد اقایانمیفرمایند  انها انسانمعمولیبودند  ودرتمام کشورها  رهبران افرادمعمولی هستندگاهی خطیرمیکنند وگاهی دقت نمی کنند- وغیره برای انسانمعمولی  زمانی که علم دارد دیگرخطا محسوب نمیشوداستادمن دردانشکاه لندن فرمودند تمامکشورهای اروگایی  همهاینها  درفردی برانخستوزیری متحد میشوند ومثلا بلژِک نزد نخست وزیر میرفت این مسئال منرا باید بخوبی حل کنید مثلاریل راه اهن  راهاهن رااز من بخری اسکناس را من چاپ کنم اگر نمی کرد شاه بلافصله اورا اخراج میکرد تبلیغات سوئ  درباره اومنتشر میشد پس خوداومیدانستموضوع چ وحضرت علی علیه دقیقا صرالمستقیم را یست یا باید ایستادگی میکرد ویا استعفا میداد  ولی بخاطر پست اطاعت میکرد- اینجا نمیشودگفت او یک انسان معمولی است وانسان معمولی خطا میکند ویادرجهانسوم این امر طبیعی ومعمولی است هم دین  وهم عقل نمیپذیرد-ولی حضرت علی علیه السلام راه صراط المستقیم راطی کرد کهمخالفین زیادی داشت- محبوبت  اقای عمر بخاطرحس ناسیولیستی عرب  ومماشات بایهود ومسیحیت وبرضدمجوس که پیمبر ایرنیان محسوب میشد البته دینمجوس  ماند ادیان دیگرمشرک شدند  ولی ربطی به شخصیت حضرتم جوس صلواته الله علیه ندارد  اقایان یک شاخه جدا از صراطالمستقیم کشیدند بخارج- وبازگشت به  ایده های  جاهلیت موردتوجه  اصحاب شدند-بازاقایان میفرمایند- اتفاقا این اززیرکی وهنر درست سیاست اقای عمر است کهامروزه هم همین امرمثلا تدریس میشود بامردم که نمیشودکشتی گرفتوبعد چرامروز سلفی  دارداوج میگیرد برای انکه مانند اقای عمرندارند- که میتوان گفت دمکراتیک-ولی مسئله این جا است ایشان درخدمت ودرنزد رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم حضور داشتند ومیدانستند که ایشان اسوه هستند وپیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم سدجاهلیت خورد وخاکشیر کرد  وجوانان همه  ایشان بعنوان یکنمونه حداعل پذیرفتند- پس دیگر مشکلی نبود راه ایشانابااندکی سختی طی میشد ولی ان فضا واندیشه انقلابی را کم کم ست کردند وشهوات را  ارایش دادند ومردان راز جهتی  وشیوخ راز جهتی  وبعضی مقرات کمیشل کردن وموردپسند جامعه دقرار گرفت د وامروزه محصول ایشان درومیشود سنتی که مردم دوستنداشتند  با بدعت نیکو طاق زده شد اگر اقای ابوحنیفه میگوید که من دربسیاری از احادیث درشک هستم ولی اقای عمر نمیتواند چنین بگوید- وچرا احادیث خودرا اتش زد وانرابدعت کردبسم الله الرحمن الرحیم—نظریات شخصی است—بحثی درباره جناب اقای عمر در  برنامه پرگارمطرح شد وتاحدی مسائل جالبی گفته شد وفقط یک اشکال عمده دارد- چهار خلیفه  راشدین داریم- جناب اقای عثمان دقیق خلیف عصرجاهلیت است که رنگ ناچیزی ازاسلام به ان زده است چنین خست وقلدری وبی اعتنایی بهمردم درکل  شیوخ وحاکمین جاهلیت نمونه ای وجود ندارد- اقای ابوبکر فقط درفکرخودبودولیمردم داربود  تاحدی مانند حاکمین عصرجاهیت  بود- ولی درکل بهتربود بجزانکه با اهلبت مکرم صلواته الله علیه  رفتارشایسته انداشت ازیک شیخ قبلیه اطاعت میکرد که حضرتعلی علیه السلام بهحضرت سلمان رحمتالله علیهفرمودند ان شیخ خودشیطان است- اقای عمر  اسلام عربی- یهودی وبخش کمی مسیحخی بود ازتمام شیوخ وحاکمین عصر جاهلیت بهتربود وباز  بعلت  عدم رعایتحقوق  اعل بیت صلواته الله علیهم کاری  اشتباه کرد اقایانمیفرمایند  انها انسانمعمولیبودند  ودرتمام کشورها  رهبران افرادمعمولی هستندگاهی خطیرمیکنند وگاهی دقت نمی کنند- وغیره برای انسانمعمولی  زمانی که علم دارد دیگرخطا محسوب نمیشوداستادمن دردانشکاه لندن فرمودند تمامکشورهای اروگایی  همهاینها  درفردی برانخستوزیری متحد میشوند ومثلا بلژِک نزد نخست وزیر میرفت این مسئال منرا باید بخوبی حل کنید مثلاریل راه اهن  راهاهن رااز من بخری اسکناس را من چاپ کنم اگر نمی کرد شاه بلافصله اورا اخراج میکرد تبلیغات سوئ  درباره اومنتشر میشد پس خوداومیدانستموضوع چ وحضرت علی علیه دقیقا صرالمستقیم را یست یا باید ایستادگی میکرد ویا استعفا میداد  ولی بخاطر پست اطاعت میکرد- اینجا نمیشودگفت او یک انسان معمولی است وانسان معمولی خطا میکند ویادرجهانسوم این امر طبیعی ومعمولی است هم دین  وهم عقل نمیپذیرد-ولی حضرت علی علیه السلام راه صراط المستقیم راطی کرد کهمخالفین زیادی داشت- محبوبت  اقای عمر بخاطرحس ناسیولیستی عرب  ومماشات بایهود ومسیحیت وبرضدمجوس که پیمبر ایرنیان محسوب میشد البته دینمجوس  ماند ادیان دیگرمشرک شدند  ولی ربطی به شخصیت حضرتم جوس صلواته الله علیه ندارد  اقایان یک شاخه جدا از صراطالمستقیم کشیدند بخارج- وبازگشت به  ایده های  جاهلیت موردتوجه  اصحاب شدند-بازاقایان میفرمایند- اتفاقا این اززیرکی وهنر درست سیاست اقای عمر است کهامروزه هم همین امرمثلا تدریس میشود بامردم که نمیشودکشتی گرفتوبعد چرامروز سلفی  دارداوج میگیرد برای انکه مانند اقای عمرندارند- که میتوان گفت دمکراتیک-ولی مسئله این جا است ایشان درخدمت ودرنزد رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم حضور داشتند ومیدانستند که ایشان اسوه هستند وپیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم سدجاهلیت خورد وخاکشیر کرد  وجوانان همه  ایشان بعنوان یکنمونه حداعل پذیرفتند- پس دیگر مشکلی نبود راه ایشانابااندکی سختی طی میشد ولی ان فضا واندیشه انقلابی را کم کم ست کردند وشهوات را  ارایش دادند ومردان راز جهتی  وشیوخ راز جهتی  وبعضی مقرات کمیشل کردن وموردپسند جامعه دقرار گرفت د وامروزه محصول ایشان درومیشود سنتی که مردم دوستنداشتند  با بدعت نیکو طاق زده شد اگر اقای ابوحنیفه میگوید که من دربسیاری از احادیث درشک هستم ولی اقای عمر نمیتواند چنین بگوید- وچرا احادیث خودرا اتش زد وانرابدعت کرد