بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-منافقین توجه کنند -بخش دوم-درمسائل روانی روحی-متدو تحقیق  با روش های مادی  جواب نمیدهد وروش خاص خودرا میطلبد- مثلا درباره جهان  اندیشه های مختلفی از  اجداد گذشته ما وجود داشته است تمدن مایا تاحدی باقرون وسطی نزدیک بوده است بوده است  که که مثلاامراض بعلت عدم تعادل روح وجسم بوجود میاید-  دلیل ان بهم ریختگی وایجادبحران درجسم وروح است وروح میبایست سه خدا را باهم راضی کند خدای حرکت وخدای قطع وخدای تغیر- بعضی  بخش روانی بستگی به   قوانین تنها جسم نیست و بستگی به مسائل روانی که  بسیار متنوع است-دارد درمسائل روانی- جناب سیگموند فروید- به این نتجه رسید که عقد های  که امروزه به  ان اسیبهای روانی ویا غیرروتین میگویند یا اب نرمال و که فردمیتواند ان عقد ویا اسیب روانی را به طریقی  هضم کند وبه روش مستقل بی طرف  علمی وباکمک  اسلام ناب رادرک کنند به بهبودی برسد چه مثبت وچه منفی مثلا به ازویی نرسیده است ویاکسی اورا تحقیر کرده است اگر فرد علت رابداند وتوسط مشاورینی  ان مشکلاترا  حل کند مسلما قابل حل میشود- یکی ازراه حل ها  خواندان این مشکلات است وچگونه فرد خودرابیمه کند- واگرنتوانست به متخصص  مراجعه کند اما امروزه طرافداران جناب یونگ که میفرماید که یکی از پیروان ایشان یونگین گفته میشود-ماریم وود من  علت درنشاخنتن  واقعیتها ودرک حقایق وبحران منطق داشتن  است میداند یک منطق دیگری که تحریف شده است راقبول دارد اینکارا بسیارمشگل میکندلذا باید اسطور ها و مسائل دیگر با منطق وعلمی که قابل درک است تحلیل شود لذا منافقین میبایست  راه وروش دقیق  شناخت اسلام ناب رادرک کنند وسپس تصمیم بگیرنند-که کمی مشکل است – درکربلاچند نفر  جنایاتهای هولناک کردند-اول حرمله لعین ابدا ابادین دوم خولی وسوم ابن عسکریه وبقیه  حرمله از  قبیلبه بنی سعد است-اگردرست باشد قبلیه بنی سعد بهترین قبلیه عرب  کهدرنزدیکه مکه بوده است وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلمکه بچه ها  درشیرخوارگی به قبایلمیپیرسدند که هوای بهتر  و کمترمریض میشدند وزبان  مادری رابهتریاد میگرفتند  خانم بزرگوار بنام حلیمه سعدیه به ایشان شیرداد  بعدا که پیامبراکرم صلواته الله علیه واله و السلم-به مدینه رفتند انها هم به سمت مدینه کوچک کردن- وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند هرکس از شمامومن باشد بیحساب وکتاب به بهشت میرود-وشما همیشه دراطراف علی علیه السلام وخاندانمن باشید وبارفتن علی علیه السلام بهک وفه انها نزدیک فاصله بین کوفه وبصره بود و لی  درزمان کوچ امام حسین علیه السلام-به کوفه ابن زیاد  علیه العنت دائمه  اجازه حرکت انهارانداد  وبه جانشین خود گفت جلوی حرکت انهارابگیر- ولی حرمله ازقبل دراختیار ابن زیادبود – جنگ کربلا  که تمام شد-خولی رفت سرامام حسین علیه السلام راببرد ولی دید شمر جلوتررفت  او نانجیب  اینکارپلیدرا کرد ودربازگشت به خولی برخورد وسرمبارک امام جان هافدای اودریک کیسه چرمی بود به خولی دادوگفت که تو   ذیحق ترازمن هستی واین سر ب ه  پیش ابن زیاد وپول قابل ملاحظه بگیر- درنبر شش پسران حضرت میمون مبارک  خانم ام البنین  رحمت الله علیها- شرکت کردند که جنگ نمایانی کردند وهیچان زیادی راخلق کردند وازپدر  پرعظمت خود دفاع کردند وفرمودند پدرمن بسیاربخشنده بوداست من خیلی تعجب کردم درجنگ چه ربطی به زیادبخشنده بودن است- ابن زیاد یکنوع تقسیم طبقاتی کرده بود اگر سربازان  که ایستاده بودند وهورا میکشیدند تیراندازی میکردند واگر میشد نیزه هم میزدند ولی واردمیدان نمیشدند-تا  براساس میزان تیراندزی درست وغیره درسه گروه طبقه بندی کرده بود ازهشت درهم  -تا  ده درهم- کسانی که داخل میدان بودند

وجنگ کرده بودن  دو طبقه بودند  یازده درهم ودوازده درهم وحرمله وخولی وابن عسکریه وغیره پانزده درهم- انها ازکه قبایل امده بودند ویک ریس داشتند او هفده درهم وشیخ قبیله  27 درهم خولی سرمبارک امام حسین علیه السلام  را  به منزل برد وزن اش گفت این چیست گفت گنچینه است وفردا پولی که همیشه من کار نخواهمکرد یکیاز کارهای او  دزدی است وبفرمان کسی ادمکشی کردن وباج گرفتن  است فرد نزد  ابن زیاد  رفت وکیسه جلوی او گذاشت واو سررابیرون اورد – وگفت حسین جان چرا موی سر وریش تو سفید شده است-یکفردی انجابود گفت بخاطر سختیهای که شما امویان درحق او  انجام دادید ابنزیادگفت حرف دیگری بزنی سرتو راوارداین کیسهمیکنم واوجواب دادتابجمبی من سر تورا بهوا میفرستم ودرنتجه ابن زیادساکت کیسه ها دریک  جعبه های پایه داردبترتیب مقدار درکیسه ها گذاشته بود  گفت یککیسه  پانزده درهمی بردار  اوگفت من حداقل تونفرا کشتم وصد تا تیر دقیق زدم شمشیرزدم وفلان  ابنزیادگفت حرف بزنی  سرت راوارد این کیسه میکنم وخولی بیرونامد و سخت نارحت شد وگفت دیگر باوکارنمیکنم بعد دستور امد که  اصحاب امام حسین علیه السلام به شام بیایند  ابنزیادترسید که سربازان جوان ممکن  است تحت تاثیر واقع شوند وانها به شام نروند از جنایتکاران دعوت کرد وخولی خواست خولی نمیخواست برود اوگفت درطول راه پذیرایی شاهانهمیکنند ودرشام درکاخی هستید وباز پذیرایی شاهانه میکنند وجوایز ارزنده میدهندخولی قبول کرد وسرامام حسین علیه السلام ان عزیزفاطمه سلام الله علیها به اوسپردنددرطول راه امامحسین علی السلام قران میخوادند وبه اصحاب دلداری میداندند که سختیه زیادنخوادبود وشما شر یزیدرا  میکنید وهروقت خاموش میشدند حضرت زینب علیها وصلواتالله علیها میفرمود بدر  بند بندقلب ام داردباز میشود وبچه هابهانه پدردارندصحبت کن ولی این  معجزه عظیم هیچگونه رویخولی ودیگر سربازان اثری نداشت چون  راهدیگری انها طی میکنند-دیرروز دریک سایت اسلامی یک  فقیه وهابی عربستانی گفت هم یزید وهم معاویه امرالمونین هستند وهیچگونه گناهی نداشتند چون از کربا بشدتمیترسند- خوب پس انها اسوه هستند ومانندیزید عمل کنید اگر راستمیگوید-

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-منافقین توجه کنند -بخش دوم-درمسائل روانی روحی-متدو تحقیق  با روش های مادی  جواب نمیدهد وروش خاص خودرا میطلبد- مثلا درباره جهان  اندیشه های مختلفی از  اجداد گذشته ما وجود داشته است تمدن مایا تاحدی باقرون وسطی نزدیک بوده است بوده است  که که مثلاامراض بعلت عدم تعادل روح وجسم بوجود میاید-  دلیل ان بهم ریختگی وایجادبحران درجسم وروح است وروح میبایست سه خدا را باهم راضی کند خدای حرکت وخدای قطع وخدای تغیر- بعضی  بخش روانی بستگی به   قوانین تنها جسم نیست و بستگی به مسائل روانی که  بسیار متنوع است-دارد درمسائل روانی- جناب سیگموند فروید- به این نتجه رسید که عقد های  که امروزه به  ان اسیبهای روانی ویا غیرروتین میگویند یا اب نرمال و که فردمیتواند ان عقد ویا اسیب روانی را به طریقی  هضم کند وبه روش مستقل بی طرف  علمی وباکمک  اسلام ناب رادرک کنند به بهبودی برسد چه مثبت وچه منفی مثلا به ازویی نرسیده است ویاکسی اورا تحقیر کرده است اگر فرد علت رابداند وتوسط مشاورینی  ان مشکلاترا  حل کند مسلما قابل حل میشود- یکی ازراه حل ها  خواندان این مشکلات است وچگونه فرد خودرابیمه کند- واگرنتوانست به متخصص  مراجعه کند اما امروزه طرافداران جناب یونگ که میفرماید که یکی از پیروان ایشان یونگین گفته میشود-ماریم وود من  علت درنشاخنتن  واقعیتها ودرک حقایق وبحران منطق داشتن  است میداند یک منطق دیگری که تحریف شده است راقبول دارد اینکارا بسیارمشگل میکندلذا باید اسطور ها و مسائل دیگر با منطق وعلمی که قابل درک است تحلیل شود لذا منافقین میبایست  راه وروش دقیق  شناخت اسلام ناب رادرک کنند وسپس تصمیم بگیرنند-که کمی مشکل است – درکربلاچند نفر  جنایاتهای هولناک کردند-اول حرمله لعین ابدا ابادین دوم خولی وسوم ابن عسکریه وبقیه  حرمله از  قبیلبه بنی سعد است-اگردرست باشد قبلیه بنی سعد بهترین قبلیه عرب  کهدرنزدیکه مکه بوده است وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلمکه بچه ها  درشیرخوارگی به قبایلمیپیرسدند که هوای بهتر  و کمترمریض میشدند وزبان  مادری رابهتریاد میگرفتند  خانم بزرگوار بنام حلیمه سعدیه به ایشان شیرداد  بعدا که پیامبراکرم صلواته الله علیه واله و السلم-به مدینه رفتند انها هم به سمت مدینه کوچک کردن- وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند هرکس از شمامومن باشد بیحساب وکتاب به بهشت میرود-وشما همیشه دراطراف علی علیه السلام وخاندانمن باشید وبارفتن علی علیه السلام بهک وفه انها نزدیک فاصله بین کوفه وبصره بود و لی  درزمان کوچ امام حسین علیه السلام-به کوفه ابن زیاد  علیه العنت دائمه  اجازه حرکت انهارانداد  وبه جانشین خود گفت جلوی حرکت انهارابگیر- ولی حرمله ازقبل دراختیار ابن زیادبود – جنگ کربلا  که تمام شد-خولی رفت سرامام حسین علیه السلام راببرد ولی دید شمر جلوتررفت  او نانجیب  اینکارپلیدرا کرد ودربازگشت به خولی برخورد وسرمبارک امام جان هافدای اودریک کیسه چرمی بود به خولی دادوگفت که تو   ذیحق ترازمن هستی واین سر ب ه  پیش ابن زیاد وپول قابل ملاحظه بگیر- درنبر شش پسران حضرت میمون مبارک  خانم ام البنین  رحمت الله علیها- شرکت کردند که جنگ نمایانی کردند وهیچان زیادی راخلق کردند وازپدر  پرعظمت خود دفاع کردند وفرمودند پدرمن بسیاربخشنده بوداست من خیلی تعجب کردم درجنگ چه ربطی به زیادبخشنده بودن است- ابن زیاد یکنوع تقسیم طبقاتی کرده بود اگر سربازان  که ایستاده بودند وهورا میکشیدند تیراندازی میکردند واگر میشد نیزه هم میزدند ولی واردمیدان نمیشدند-تا  براساس میزان تیراندزی درست وغیره درسه گروه طبقه بندی کرده بود ازهشت درهم  -تا  ده درهم- کسانی که داخل میدان بودند

وجنگ کرده بودن  دو طبقه بودند  یازده درهم ودوازده درهم وحرمله وخولی وابن عسکریه وغیره پانزده درهم- انها ازکه قبایل امده بودند ویک ریس داشتند او هفده درهم وشیخ قبیله  27 درهم خولی سرمبارک امام حسین علیه السلام  را  به منزل برد وزن اش گفت این چیست گفت گنچینه است وفردا پولی که همیشه من کار نخواهمکرد یکیاز کارهای او  دزدی است وبفرمان کسی ادمکشی کردن وباج گرفتن  است فرد نزد  ابن زیاد  رفت وکیسه جلوی او گذاشت واو سررابیرون اورد – وگفت حسین جان چرا موی سر وریش تو سفید شده است-یکفردی انجابود گفت بخاطر سختیهای که شما امویان درحق او  انجام دادید ابنزیادگفت حرف دیگری بزنی سرتو راوارداین کیسهمیکنم واوجواب دادتابجمبی من سر تورا بهوا میفرستم ودرنتجه ابن زیادساکت کیسه ها دریک  جعبه های پایه داردبترتیب مقدار درکیسه ها گذاشته بود  گفت یککیسه  پانزده درهمی بردار  اوگفت من حداقل تونفرا کشتم وصد تا تیر دقیق زدم شمشیرزدم وفلان  ابنزیادگفت حرف بزنی  سرت راوارد این کیسه میکنم وخولی بیرونامد و سخت نارحت شد وگفت دیگر باوکارنمیکنم بعد دستور امد که  اصحاب امام حسین علیه السلام به شام بیایند  ابنزیادترسید که سربازان جوان ممکن  است تحت تاثیر واقع شوند وانها به شام نروند از جنایتکاران دعوت کرد وخولی خواست خولی نمیخواست برود اوگفت درطول راه پذیرایی شاهانهمیکنند ودرشام درکاخی هستید وباز پذیرایی شاهانه میکنند وجوایز ارزنده میدهندخولی قبول کرد وسرامام حسین علیه السلام ان عزیزفاطمه سلام الله علیها به اوسپردنددرطول راه امامحسین علی السلام قران میخوادند وبه اصحاب دلداری میداندند که سختیه زیادنخوادبود وشما شر یزیدرا  میکنید وهروقت خاموش میشدند حضرت زینب علیها وصلواتالله علیها میفرمود بدر  بند بندقلب ام داردباز میشود وبچه هابهانه پدردارندصحبت کن ولی این  معجزه عظیم هیچگونه رویخولی ودیگر سربازان اثری نداشت چون  راهدیگری انها طی میکنند-دیرروز دریک سایت اسلامی یک  فقیه وهابی عربستانی گفت هم یزید وهم معاویه امرالمونین هستند وهیچگونه گناهی نداشتند چون از کربا بشدتمیترسند- خوب پس انها اسوه هستند ومانندیزید عمل کنید اگر راستمیگوید-