بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- مسئله جبری را برخداوندمنان تحمیلکردن که درواقع ضد عقل  ووحی است- ومجبور میشوند ضد وحی وعقل ناب شوند-علم کلام در زمانی شاخص شد که هنوز رشد واقعی خود رانکرده-بدین نحو هم علم تاریخ اسلامی-درجواب یهودازخداوندمنان استفاده کردند کهخداوندمیفرماید ما میتوانیم حضرت را به جهنم ببریم- یعنی همه  یهود میتوان به جهنم برداشاعره متوجه اصل مطلب نبودند گفتندخداوندمنان هم هرطور خواست با او عمل میکندمسئله مهم علم هدایت نفیه شد- درانجا مسئله قدرت است نمیشودمسئله قدرت بدون  ملاک عقلی به صفات دیگرالهی نسبت داد پس رسول وکتاب چه معنا میدهد بهشت وجهنم چه میدهد وصراط المستقیم چه معنا میدهد-لذا شعبه شبعه شدن جبری میشود وکاری نمیشود کرد ودرنهایت سلیقه گرای میشود مانندمذاهب بشری—ازان طرف معتزله هر جا فرد میتواند  درک خودرااز حدیث بیان کند واگر حدیث نبود عقلی یک حدیث نما درست کند ودرروز قیامت اگرپاسخ درست داد ثواب میبردانهم شعبه به  شعبه میشوند- بیجهت نیست ایندو برعلم حدیث مخالفت میکنند متاسفانه علم حدیث بعلت هوای نفس وبعضی مسائل دیگر دچار انحراف وبدعت شد  که میبایست حقرا ازباطل جدا کرد