بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جناب دکتر منصور فرهنگ-میفرمایند مانباید- ایدولوژی اسلامی داشته باشیم واصول نباد ایدولوژِی داشت- بخصصو ایدولوژی اسلامی  دران مطالب جبری زیاد است ولذا سراز استبداد برمی اورد-باید استراتژی داشت- ایده لوژی از دو کلماه ایده که به معنای هدف است- لوژی به معنای شناخت است  یعنی هدف شناسی- اما استراتژِی به معنای  اصول کلی راه رسیده به هدف است- بعد نیاز است که یک سیستم یا نظام عوامل مختلف باهم ترکیب کنیدطبق ان اصول تا انسان به هدف برسد-مثلا داروسازی  بیادمیکرب وتبرا معالجه کند دارو بیاد فقط میکروب رااز بین ببرد وبه سلول ضربه نزد خوش خوراک باشد  ومشکلاتی مانندتهوع وسر پیچه نداشته باشد  وزود عمل کند واقتصادی باشد- این استراتژی- میشود پس امکان انکه ما یکجریان سیاسی  را مطرح کنیم وایدولوژی نداشته باشیم ماندان است که داروی رابسازیم ولی معلوم نیست چکارمیخواهد بکند  افال بایددرفکرفیلم سازی بشیم وسپس سینما بسازیم-  حال اولین هدف ازادی وسپس دمکراسی است وبعدقانون اساسی است ایشان اول بیان کرده استهمه باید دمکراسی- وازادی  راقبول بعضی از اقایان ادعا کردندنوع ازادیودمکارسی هم مهم است چون ایران هم ادعای ازادی دودمکراسی کرده است حال فرض کنید به تفاهم برسیم- افراد را تقسیم کرده است-کهاولاهمه گروه ها واحزاب ازاد هستند-این بهمعنای خارج شدن ازدیکاتوری است- وبیان میفرماید دمکراسی یعنی افراد باهم سازگارباشند- وهرکس سازگارنباشد مستبد است- انواع گرو های عبارتند از ملی- اسلامی-لیبرال-محافضهکار جمهوری خواه سلطنت طلبوارد کازار رقابت مصالحه امیز وصلح طلب .با تساهل وتسامح-باشند  وسپس انان به سه دسته مهم تقسیم میکند چپ- لیبرال- ملی- پادشهای چپ یا پادشاهی لیبرال ویا پادشاهی ملی-هرکدام به سه تقسیم میشوند ورای مردم هردفعه مشخص میکند کدامنوع وکدام دسته اش میتواندحکومت-کندپس قانون اساسی هدف نه نهائی تعیننمیکند  وفقط راه انتخاب شدن را تعین میکند-حال دیگراقایان میفرمایند هرکدام تنوع استراتژِی خاص خود دارد-ممکن است دراصولی مشترک باشند ودراصول دیگر مشترک نباشند در کامپویتر- هرنرم افازری سوار میکنید  تشخی میدهد که باسیستم شما سازکار لست ویا نیست مثلا  نهج البلاغه بافرمتهای مختلف نوشته میشود این فرمتها جای استراتژِی هستند بایدفرد فرمتی را انتخاب کندباخصوصیات سیستم سازگارباشد وگرنه سیستم قفل میکند یک دفعهمسلمان برنده میشوندویک دفعه کمونیست ها-لذا بیان کردن تعداداستراتژِی به سه تا محدودشود- اینامرچگونه ممکن است که تنوع گروها بایدراه سیستم بههدف راتنها درسهنوع استراتژی  خلاصه کنند کدام موشی است زنگوله را  بهگ ردن گربه میاندازد-بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جناب دکتر منصور فرهنگ-میفرمایند مانباید- ایدولوژی اسلامی داشته باشیم واصول نباد ایدولوژِی داشت- بخصصو ایدولوژی اسلامی  دران مطالب جبری زیاد است ولذا سراز استبداد برمی اورد-باید استراتژی داشت- ایده لوژی از دو کلماه ایده که به معنای هدف است- لوژی به معنای شناخت است  یعنی هدف شناسی- اما استراتژِی به معنای  اصول کلی راه رسیده به هدف است- بعد نیاز است که یک سیستم یا نظام عوامل مختلف باهم ترکیب کنیدطبق ان اصول تا انسان به هدف برسد-مثلا داروسازی  بیادمیکرب وتبرا معالجه کند دارو بیاد فقط میکروب رااز بین ببرد وبه سلول ضربه نزد خوش خوراک باشد  ومشکلاتی مانندتهوع وسر پیچه نداشته باشد  وزود عمل کند واقتصادی باشد- این استراتژی- میشود پس امکان انکه ما یکجریان سیاسی  را مطرح کنیم وایدولوژی نداشته باشیم ماندان است که داروی رابسازیم ولی معلوم نیست چکارمیخواهد بکند  افال بایددرفکرفیلم سازی بشیم وسپس سینما بسازیم-  حال اولین هدف ازادی وسپس دمکراسی است وبعدقانون اساسی است ایشان اول بیان کرده استهمه باید دمکراسی- وازادی  راقبول بعضی از اقایان ادعا کردندنوع ازادیودمکارسی هم مهم است چون ایران هم ادعای ازادی دودمکراسی کرده است حال فرض کنید به تفاهم برسیم- افراد را تقسیم کرده است-کهاولاهمه گروه ها واحزاب ازاد هستند-این بهمعنای خارج شدن ازدیکاتوری است- وبیان میفرماید دمکراسی یعنی افراد باهم سازگارباشند- وهرکس سازگارنباشد مستبد است- انواع گرو های عبارتند از ملی- اسلامی-لیبرال-محافضهکار جمهوری خواه سلطنت طلبوارد کازار رقابت مصالحه امیز وصلح طلب .با تساهل وتسامح-باشند  وسپس انان به سه دسته مهم تقسیم میکند چپ- لیبرال- ملی- پادشهای چپ یا پادشاهی لیبرال ویا پادشاهی ملی-هرکدام به سه تقسیم میشوند ورای مردم هردفعه مشخص میکند کدامنوع وکدام دسته اش میتواندحکومت-کندپس قانون اساسی هدف نه نهائی تعیننمیکند  وفقط راه انتخاب شدن را تعین میکند-حال دیگراقایان میفرمایند هرکدام تنوع استراتژِی خاص خود دارد-ممکن است دراصولی مشترک باشند ودراصول دیگر مشترک نباشند در کامپویتر- هرنرم افازری سوار میکنید  تشخی میدهد که باسیستم شما سازکار لست ویا نیست مثلا  نهج البلاغه بافرمتهای مختلف نوشته میشود این فرمتها جای استراتژِی هستند بایدفرد فرمتی را انتخاب کندباخصوصیات سیستم سازگارباشد وگرنه سیستم قفل میکند یک دفعهمسلمان برنده میشوندویک دفعه کمونیست ها-لذا بیان کردن تعداداستراتژِی به سه تا محدودشود- اینامرچگونه ممکن است که تنوع گروها بایدراه سیستم بههدف راتنها درسهنوع استراتژی  خلاصه کنند کدام موشی است زنگوله را  بهگ ردن گربه میاندازد-