بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- نیم نگاهی به کتاب گران سنگ تفسیر سوره ممتحنه بنگارش قاءپد فعلی امام الزمان علیه السلام که واقعاربسیارروان وبقول قران بسیارمحکم واطمینان اور- وجذاب است- درسوره ممتحنه قران کفارراکه اهل تمامیت خواه کفر هستند ودیگران ناقض مشرب ومسلک کفر هستند وباانها سرجنگ دارند میفرمیاداز انها کنار بگیرید ودشمن انها باشید همانطورانها دشمن شما هستندوبا کفار که زندگانی مسالمت امیز دارند به نحو دیگیر با رعایت عدل وقسط وحتی رحمت ومحبت تشویق میکند ومیفرمیاد انها باحقی که برای شمااز طرف خداوندمنان امده است مخالف ودشمنی میکنند این حق یک مصداق ان دین است وتمام حقایق مستحکم را شامل میشودکه حقایق مستحکم جزو دین است بعنوان مثال بریا امتحان زنانیکه از کفر به ایمان روی اوردند میفرمیادتعهد بدهند زنا نکنند- سرقت نکنند گرچه دردین یهودیت ومسیحیت ودین حضرت ابراهیم علیه السلام دین حنیف یعنی دین پاک از گناه- این مطالب امده است ولی مافیا گناه ابزار رشد انها است- در دانشگاه شیرازکه بودم- دانشجویان سرکلاس به مرحوم علامه استاد محمدعلی رجاپی اشکا میگرفتند چرا سرخپوستان امریکا برای انها پیامبری نیامده است- فمودند بروید تحقیق کنید حتما امده است—چندی پیش که میخواستم مشرف به مشهد نوراعلا بشوم درفرودگاه کتاب دروضعیت صفر که یک دکترروانشناس موحد امریکاپی نوشته است اخیر کمی انرا مطالعه کردم که دربین سرخ پوستان یک سیرسلوکی – به معنای سیر معجزه اورشفای روحی وبدست اوردن ارامش که اخیرا یسار موردتوجه واقع شده است-میگوید که انسان زمانی که از خداوندمنان جدا شد وبه زمین امد درلحظه جدا شدن میگوید وضعیت صفرمانند یک اب زلال پاپین میاید ودرروی زمین با موادمضر ترکیب میشود وگناه عدم ارامش می اورد وباز باید به وضعیت صفرباز گردد یک سیر سولک میخواهد که انرا حضرت جبراپیل علیه السلام به ز مین اورده است ودرروح مربی الهی قرار میگیرد روشی بکار میبرد که از گناه پاک شود تا ارامش بدست اورد قان میفرماید باید به ذکرالهی ایمان قطعی بیاوریدتا ارامش پیدا کیند ودستورات همگی محکم هستند-حکم الله تصور کنید فردی عده ای بیان کنند که سرطان دارید نزددکتر میرود واز مایش میکند ومیگیود سرطان نداری واز من سالمتر هستی- حال ارامش بوجود میایدرهبر معزز درکتاب فرمودند که من درباره توحید قبلا مطالب زیادی گفتم انشاالله جمع اوری شود وچاپ شود- بحثی من درباره توحید شروع میکنم دونکته راموردتوجه قرار میدهم- اول بیان میکنند انسان مانند یک شمع است وخداوندمنان مانند خورشید وانسان میتواند با تکامل به سمت خورشید شدن پیش برود-چون مداوم نورانیت زیادمیشود اصطاح سیری برخط گفته میشود ومعتد هستند روح مداوم تغیرات کمی میکند- بنظر حقیر این چنین نیست- یک مثال بیاورم فرض کنید اتم هیدرژن ما درداخل اتم وبیرون اتم ذرات خاص را اضافه کنیم نتچه یک هیدرژن قوی تر نیست مثلا اتم مس میشود وبعدا اتم طلا میشود هم کمی وکیفی ولی از ماده خارج نمیشود رو ح هم همینطور است-درباره روح برای انکه مشحص وتفهیم شود بقول حضرت علامه ایت الله محمد حسین طباطاپی علیه السلام یک نقطه بسیار ظریف درنظر بگیرید که ابعادی ندارد این نقطه با نغز مادی انسان درتعامل است بودن ان کاری ازپیش نمی برد واز طریق ماده رشد میکند- این نقطه یک ضمیر خوداگاه دارد ویک ضمیرناخود اگاه دارد بهترین مثال کامپیوتر است از طریق ضمیر خوداگاه دانلود میکند درضمیرناخوداگاه درانجا ظبط میکنددرست مانند کامپیتر که هارددیسک دارد دران فایل یا پرونده که داخل پرونده یک سند ممکن است یک عکس باشد ویک قطعه موسیقی باشد ویا یک فیلم باشد ویا یک نوشته باشد که این فایل یک اسم دارد برای شناخت بهتراست یک عدد هم بهان اضافه کنید کامپوتر یک فایل برای شناخت ان فایله وباعددمشخص کنید هرگاه در جستجو عدد رازدید بعنوان یک کد- انرا برای شما میاورد بنظر حقیر روح با مغز چنین عمل مکند که مغزیک کد میفرستد روح انرا پیدا میکند- دلیل من درباره فرشتگانی است که با زمین ارتباط دازد- خداوندمنان انهارا که دخلق میکند یک سری برنامه های عبادی دارند که همیشه ان روشن است وتمام ک طرحایی این فرشته باید انجام دهد در فرشته نهاده شده است ولی خاموش است به محض انکه کد زده شده است روشن و اشکار میشود وفرشته باسرعت واشتیاق به سمت زمین روانه میشود واین ف ایل ها درروح بصور درداخل فولدر واقه میشود فولدتر یعنی تا شوند به معنای زون کن است این مطلب در همان سیر منش سرخپوستی است دراین زوکن مثلا دوستانی کهدوست دارد و دریک زونک دیگر از افرادی که ازانها نفرت دادرد درضمیرناخودا گاه تهیه میشود ومسلم است این خاصیت درماده نیستماده یکسری خصوصیات ثابت داردالی ماشاالله بسط پیدا نمیکند درترکیب است خصوصیات جدیدپیدا میکند درحالی که درروح ترکیبی به این معناندارد وذات روح تغیری نمیکند یعنی بسیط میماند ومرکب نمیشود- کلمه روح برای خداوندمنان میتواندکمی مشکل افرین باشدکلمه روح به این معنا است- که موجودی غیر مادی است- این روح میتواند متنوع باشد وکلا مخلوق راست روح الهی که جزو این روحنیست قابل تشخیص برای مخلوق نیست چه هست نمیدا نیم فقط میدانیم کهمادی نیست لذتا درتقسیم بندی کلی میگیوپم جزو روح است- یک سیستم خاص است درباره علم الهی بحث زیاد شده است ابوعلی سینا علم الهی را بینهایت دانسته است جناب ملاصدا یربوعلی سینا ایراد دقیق گرفته است علم بی نهایت وجودندارد علم به عدد ختم میشود ومسء له را خداوندمنان حل کرده است علم را ابداع میکنتد یک مثال بیاورم بشر قبلی وقتیکه میخواست مثلا به پسرش اسم یک پرنده به او یادبدهد- اورا نزد پرنده میبرد وساکت بود تا پرنده صدای دربیاورد وسپس پدر صدای انرا تقلید میکرد کمکم خواست اسم ن پرنده را مکتوب کنند وبنویسند را حروفی را ابداع کردند که ان صدا دربیاورد وبعدا تکامل پیدا کردند وبه لغت سازی پرداختند اینحروف ابداعی است میشود تعدادبیشماری ابداع کرد البته چون انسان مخلوق است تابی نهایت نمیتواندبرود- بعد که خداوند علم را ابداع کرد و ظاهر کرد انگاه درذات باقی میماند فرض کنید مطابق مثال جناب اقای ابو علی سینا خداوند منان بخواهد گیلاس را خلق کند- خوب خاک اش را خلق میکند وعناصر فلزی وشبه فلزی راهم خلق میکند واب وغیره خلق میکند یعنی ابداع میکند حال میتاند بینهایت درخت گیلاس با عنصار کهفعا در زمین نیست بانها گیلاس را خلق کندومسلمادربهشت درخت گیلاس غیراز گیلاس دررویزمین است ومیتواندانواع بسیارزیاد وجالبی داشته باشد لذا خداوندنیازی به فایل وفولدر ندارد وجناب حضرت ایت الله علامه طباطباپی ر حمت الله علیه برای انسان چنین وضعیتی قبول دارد-