بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- امروز چند لحظه پیش متوجه شدم که جناب اقای  ناصر ذوالقدر رحمت الله علیه   رحلت کردند- ایانفردی مثال زدنی بود لبخنداز لبان ایشان نمی افتاد و افتادگی  عجیبی داشت وبنظر میرسید-در  اشعار عربی  دروصف  معصومین  وبخصوص حضرت زینب سلامه الله علیها- جدیت دارد گرچه بسیار  گوشه گیر  و بسیارکم درمجالس شرکت میکرد یک دفعه من درختم بزرگواری شرکت کردم ایشان اشاره  به من کردند که با ایشان بروم رو بمن کرد که اخرین  نسخه مداحی درباره حضرت زینب کبری  صلواته الله علیها راشنیدید یک شعر معروفی است بعربی  من تصور میکنم که شاعر انرابفارسی کرده است- ای کاروان اهسته ران کارام جانم میرود واندل که باخود داشتم با دلستانم میرود- نسخه قبلی  این است درباره حضرت زینب کبری  علیها السلام- ساخته شده است که ایشان یک پا درکاب همچنان به امام حسین علیه السلام نگاه میکند ودستور حرکت داده میشود ایشان به کاروانچی میگوید صبر کن من هنوز دل نکنده ام وشلاق میخورد وکاروانچی شلاق میخورد تا مجبور میشود که سوار شود یک نسخه جدیدی ساخته شده بود باز بعربی  روبهمن کردند وفرمودندکه انراشنیده ایدگفتم نه خیلی تعجب کردندوانرا خواندند وترجمه کردند تازه من  معنای  نسخه قبلی را فهمیدم و برادر ایشان ایشان هم فردی خاص است داوطلب شد که درنهضت سواداموزی کار کند سنگ تمام گذاشت  وهرچه گفتند درامور پرورشی بشدت به شما نیاز است قبول نمیکرد تابزور ایشان  برای امورپرورشی به شیراز امد- درحال به خاندان ومعزز ذولقدرها محترم وعزیز تسلیت عرض میکنم  ایشان درجات اش عالی است وانشالله متعالی خواهد شد وما  خاکیان رافراموش نکنند انشاالله