عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

برادر وهابی توجه کننند_!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-برادروهابی ایرانی –میفرمایند که پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلام-علم الغیب داشتند وفتنه های اخرالزمانی بیان کردند پسچ.نه است فتنه های بعداز رحلت که فرمودند مانند ابرهای سیاه میایند بیان نکرده باشند-؟؟ شمادرمسئله فتنه اخرالزمانی-یک اشتباه بزرگ کردید – سینما وتلویزیون   وفضای مجازی وربات مینوانند هم مثبت باشد وهم  منفی باشدولی  استفاده منفی ان بیشتر است ودلیلاش ذهنیت مریض است-امروزدر یک روزنامه بلژیکی خواندم  بعلت تنوع مشروبات- باید  افراد تعلیم بگسرنند چگونه مشرب انتخاب کنند وچگونه استفاده کنند- که مثلا ضرراش کمتر باشد- این همان فتنه است—اگر حضرت علی علیه السلام داناترن افراد است- ودومی ندارد- دوخلیفه نمتواند باد پس خلافت معاویه غلط بوده است ومیابیست حضرت علی علیه السلام برای خلافت انتخاب شود اولا خلیفه تنهابعد سیاسی واقتصادی نیست بعد  اعتقادی وایمانی وعبادی وهمه احکام را باید  درست بشناسد وانرا تبین ومعرفی کند- درحالیکه مکاتب تفسیر وحدیثی ودیگر ابعاد چند لایه شده است ان سه خلیفه نقشی در حل مسائل نداشتند وبه امان الهی سپردند-چگونه امام حسین علیه  اقای بهشت است درحالیکه درحالت خارجی کشته میشود مگراخرت از طریق دنیا بدست نمیاید؟؟- اینکه دراخرالزمان  اگرفرد بچه اش توله سگ باشد بهتر ازبچه ادم است این هاکی هاهستند-؟؟ خوبان دراخرالزمان نشانه انها چیست؟؟- ایاعلوم نور هستند یانیستند اگرنورنیستند چراتدریس کیشود واگرنورهستند چرنسا ازانها بایدمحروم باشند ودرتاریکی باشند مگرخداوندمنان به انهاخرد واستعدادکاافی نداده است- بنظر شماخانمی ممکن است استعداداش از  ابن وهاب بیشتر باشد؟؟ اگر این چنین است کهممکن است چنین باشد چراعلوم را نبایدیادبگیرد؟؟ در هر صورت اشکال زیادی  برای دین وهابی است کهتعدا احادیث فقهی بسیار کم است معلوم نیست احکام چگونه استخراج میشود  واحتمال بدعت هم زیاد استبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-برادروهابی ایرانی –میفرمایند که پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلام-علم الغیب داشتند وفتنه های اخرالزمانی بیان کردند پسچ.نه است فتنه های بعداز رحلت که فرمودند مانند ابرهای سیاه میایند بیان نکرده باشند-؟؟ شمادرمسئله فتنه اخرالزمانی-یک اشتباه بزرگ کردید – سینما وتلویزیون   وفضای مجازی وربات مینوانند هم مثبت باشد وهم  منفی باشدولی  استفاده منفی ان بیشتر است ودلیلاش ذهنیت مریض است-امروزدر یک روزنامه بلژیکی خواندم  بعلت تنوع مشروبات- باید  افراد تعلیم بگسرنند چگونه مشرب انتخاب کنند وچگونه استفاده کنند- که مثلا ضرراش کمتر باشد- این همان فتنه است—اگر حضرت علی علیه السلام داناترن افراد است- ودومی ندارد- دوخلیفه نمتواند باد پس خلافت معاویه غلط بوده است ومیابیست حضرت علی علیه السلام برای خلافت انتخاب شود اولا خلیفه تنهابعد سیاسی واقتصادی نیست بعد  اعتقادی وایمانی وعبادی وهمه احکام را باید  درست بشناسد وانرا تبین ومعرفی کند- درحالیکه مکاتب تفسیر وحدیثی ودیگر ابعاد چند لایه شده است ان سه خلیفه نقشی در حل مسائل نداشتند وبه امان الهی سپردند-چگونه امام حسین علیه  اقای بهشت است درحالیکه درحالت خارجی کشته میشود مگراخرت از طریق دنیا بدست نمیاید؟؟- اینکه دراخرالزمان  اگرفرد بچه اش توله سگ باشد بهتر ازبچه ادم است این هاکی هاهستند-؟؟ خوبان دراخرالزمان نشانه انها چیست؟؟- ایاعلوم نور هستند یانیستند اگرنورنیستند چراتدریس کیشود واگرنورهستند چرنسا ازانها بایدمحروم باشند ودرتاریکی باشند مگرخداوندمنان به انهاخرد واستعدادکاافی نداده است- بنظر شماخانمی ممکن است استعداداش از  ابن وهاب بیشتر باشد؟؟ اگر این چنین است کهممکن است چنین باشد چراعلوم را نبایدیادبگیرد؟؟ در هر صورت اشکال زیادی  برای دین وهابی است کهتعدا احادیث فقهی بسیار کم است معلوم نیست احکام چگونه استخراج میشود  واحتمال بدعت هم زیاد است

موافقین ۰ مخالفین ۰

تظارات زنان در بلژِک برعلیه خشونت برانها-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-زنان بلژیک دربیست وچهارم ماه نوامبر امسل  تظاهرات خواهند داشت—سازمان  تربیون میرابل- درحدود-از 199 سازمان- اجتماعی برای تظاهرات-درخواست همکاری کرده است-در 24ام ماه نوامبر که جزو وظایف روزبین اللمللی حذف بحران برعلیه زنان- میباشد- وازهمه دعوت کرده است- که به ایستگاه قطار مشهوربلژِک در بروکسل که دروسط شهر است  وجنبه بیناللمللی دارد که به چهاراه اروپا مشهور است-درساعت دوبعدازظهر کهدرخواست یک روحیه تهاجمی موثربرای مبارزه علیه اشکال بحران های موثربرعلیه زنان است- بحران ها یا به کشتن زنان پایان مییابد-(فمی ساید)- ویا عدم علاقه به زن(میسوج) میشود وتعطیل  وبلاگ های فمنی ساید-کهبرعلیه زنان است کهدرحال توسعه است تا سال 2017 به 99  رسیده است- که دربلژِیک  بوجود امده است- وهیچکداماجازه رسمی ندارند-که احیانا باید بیشتر باشند که تعدادانها از طریقه مکاری مطبواعات ورسانه ها شناخته  امده است- مسئول زنان  درسازمانملل متحد معتقد است بحرانها زود برطرف نمیشود-وزمانی که بحران روابط جنسی ختم شد مردان یازاخانه متعلق به زنان است خارج میشوند ویا زنان را ازخانه بیرون میکنندوبدنبال همسرجدید میگردند ونباید به بحران جنسی برسد بخوبی روشن میشود دستورات اسلام که احمقها وسفیهان درطول تاری انرا احمقانه میدانستند امروز کاملا حقانیت خودرا  نشانمیدهد ودراین امرزنان چه ازلحاظ اقتصادی وروانی ضربه سخت میخورند

موافقین ۰ مخالفین ۰

انتشار ویروس کورنا در اسپانیا-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است منطقه مادرید از دستورجدید  داده شد درمناطقی که درگیری کورنا بسیاربالا است درخانه بمانند- این موعظه زمانی  توسط قاضی دولت- برخلاف دستورطرح  قبلی دولت-داده شد که- که میبایستکلوب های شبانه وتوقف سیگار کشیدن درملا عام- وهمچنین زمانی کهرکورد بالای 8100 مورد بدست امد- دولت مادرید اخیرا به این نتجه رسیده است -نسل سوم کورنا عفونت خودرا اغاز کرده است-لذا در روز جمعه دستور جدید این بوده است که اهالی ساکن که بشدت درگیرکورنا هستند از خانه خارج نشوند وهم چنین توصیه شده است- که جلسات فامیلی  بشدن محدود شودمدیریت مشخص کرد-برخلاف دستورعمل های  بسیار سخت گذشته نیست-میخانه ها ورستوران ها ها اندکی درمقایسه باجای های دیگر  در رابطه با پخش کردن کورنا بهتربود-مطابق معاون بهداشت منطقه ای اقای انتنیوزاپاتارو بامراجعه به دوبخش –یوسرا- و-والکاس که بالاترینمیزان عفونت ازراه تماسی- -درمنطقه مادرید- داشتند وجائیکه هزاران نفرتست تصادفی –پی-ار-سی- ازانهاگرفته شده است که هیچگونه نشانه مرض رانداشتند-ازجماعت مردم خیابانی انجام گرفته شده است-هم چنین این دو بخشتوسط ماواره شهرداری های فیونلابارادا و- پارلاموستولس—و- لگان اس امار ثبت شده نشان دهنده میزان بسیار زیاد موارد وجود ویروس کورنا است  که دربین  مردم منطقه وجود دارد- درگزارشات موردی شیوع جهانی ویروس کورنا- درروز سه شنبه-توسط مدیریت منطقه ای افشا شد

موافقین ۰ مخالفین ۰

شعر حسینی- از حضرت عظمت ایت الله العظمی جناب اقای ناصر المکارم- رحمت الله علیه-!!

* بسمالله الرحمن الرحیم- شعری حسینی از حضرت ایت الله العظمی-عظمت جناب اقای ناصرالمکارم رحمت الله علیه

جان فدای تربت پاک و نکویت یا حسین

آب کوثر رشحه ای از آبِ جویت یا حسین

از قیام پر شکوهت دین ما رونق گرفت

آبروی ما بود از آبرویت یا حسین

شاهکار آفرینش، قامت دلجوی توست

کی دهم بر عالمی یک تار مویت یا حسین

رازها در سینه دارم از صفا و لطف تو

آتشی در دل نهفته، عشق رویت یا حسین

شد مشام جان، معطر هر زمان در هر نفس

از شمیم کربلای مشکْ بویت یا حسین

راز ثار اللّه نشانی از بهای خون توست

صبغة الله رنگی از آن رنگ و بویت یا حسین

شعر «ناصر» هم نوا با ناله مرغ سحر

می کشد دل های مشتاقان به سویت یا حسین

نغمه خون خدا

* احمد باقریان

نغمه خون خدا از کربلا اید به گوش

یا که فریاد حسین از نینوا اید به گوش

زندگی با ظالمین بسیار باشد ناگوار

این ندا از پور ختم انبیا اید به گوش

من نمی بینم سعادت جز شهادت در جهان

این نوا از زاده شیر خدا اید به گوش

کاخ ظالم را ز خون خویش ویران می کنم

این کلام از زاده خیرالنساء اید به گوش

کاخ جلاد جنایتکار سازم واژگون

این سخن از شاهد راه خدا اید به گوش

اکبر و عباس قربانی کنم در راه دوست

از شه دین این کلام جانفزا اید به گوش

قاسم و اصغر کنم قربانی راه حبیب

این پیام از آن امام و مقتدا اید به گوش

زنده سازم از قیامم مکتب اسلام ناب

این کلام نیک از آن پیشوا اید به گوش

من کنم احیا به عالم مکتب آل علی(علیه السلام)

این ندا از آن امام پارسا اید به گوش

پرچم اسلام را بر بام گردون می زنم

این سخن ز آن رهبر خونین لوا اید به گوش

من فدا سازم به راه دوست هفتاد و دو یار

این پیام از خامس آل عبا اید به گوش

اهل بیتم از جفای خصم دون گردند اسیر

این سخن از رهبر اهل هُدی اید به گوش

زینب و سجاد رسوا می کنند ابن زیاد

گر چه ز آن ملعون کلام ناروا اید به گوش

از کلام زینب و سجاد رسوا شد یزید

بانگِ ویران گشتنِ کاخ جفا اید به گوش

عاشقم من عاشق درگاه مولایم حسین

گفت «باقر» این سخن از این گدا اید به گوش

***

می روم در کربلا

* احمد باقریان

می روم در کربلا تا نهضتی بر پا کنم

مکتب اسلام ناب احمدی احیا کنم

می روم در کربلا با زینب و زین العباد

تا جنایات یزید دون صفت افشا کنم

می روم در کربلا با کودک و پیر و جوان

جملگی در راه ذات ایزدی اهدا کنم

می روم در کربلا بر پا نمایم نهضتی

باز بر پا پرچم احمد شهِ بطحا کنم

می روم در کربلا همچون علی شیر خدا

تا که از دیوار کعبه سرنگون بت ها کنم

می روم در کربلا با عاشقان کوی دوست

باز احیا راه و رسم مادرم زهرا کنم

می روم در کربلا با نوجوانان رشید

جملگی قربان به راه حضرت یکتا کنم

می روم در کربلا با اکبر و عباس و عون

تا که منشور فضیلت را به خون امضا کنم

می روم در کربلا با انقلابی خون فشان

تا که طاغوت جنایتکار را رسوا کنم

می روم در کربلا با اصغر شیرین زبان

تا که خونین کربلا همچون دل صهبا کنم

می روم در کربلا با نهضت خون بار خویش

روز روشن بهر دشمن چون شب یلدا کنم

می روم در کربلا با اکبر رعنا جوان

تا که قربان در ره حق زاده لیلا کنم

می روم در کربلا تا دفتر عشق و شرف

سطر سطرش را به خون خویشتن امضا کنم

می روم در کربلا در جبهه های عشق و خون

لاله گون از خون پاکم دامن صحرا کنم

می روم در کربلا با سالکان کوی عشق

رزم در آن سرزمین با لشکر اعدا کنم

می روم در کربلا با شیر مردانی دلیر

جان فدای راه حق در روز عاشورا کنم

می روم در کربلا تا «باقر» دیوانه را

همچو دیگر عاشقانم واله و شیدا کنم

هلال ماه محرم

* احمد باقریان

«تضمینی از شعرایت الله صافی گلپایگانی»

شروع گفته به نام عظیم یکتا شد

سخن به نام خداوند پاک املا شد

ببین شروعِ قیامی سترگ و عظما شد

«هلال ماه محرم ز نو هویدا شد

بیا که رایت سلطانِ عشق بر پا شد»

بیا که سرّ قیام حسین افشا شد

قیام پاک حسین اسوه بهرِ فردا شد

بیا که جان به ره پاک دوست اهدا شد

«بیا که رایت سلطان عشق بر پا شد

بیا که ایت فتح و ظفر هویدا شد»

بیا بیا تو بشو عبد حضرت باری

بیا و مکتب اسلام را نما یاری

ز بهر مکتب دین کن بسی تو غمخواری

«درآ به مکتب حرّیت و فداکاری

بیا که دین ز قیام حسین بر پا شد»

ببین که کاخ ستمکارِ دون شده معدوم

ببین که عاقبتِ ظلم و جور شد بس شوم

زوال دولت ظلم و ستم بود مختوم

«شعار باطل و ظلم و ستم شده محکوم

بیا که جلوه توحید عالم آرا شد»

اگر که پیرو اسلام و دین و قرآنی

اگر که خصم طواغیت و ظلم و شیطانی

اگر که عبد خداوند پاک و سبحانی

«اگر که حامی حقی و یار قرآنی

بیا که پرچم دین و جهاد برپا شد»

نمای ترک خور و خواب و عیش و راحت و بزم

برای حفظ فضایل شده است موسم رزم

برو به رزم ددان ای پسر به عزمی جزم

«به ملک غیرت و جانبازی و اراده و عزم

شهید کرب و بلا قهرمان دنیا شد»

سعید گشت هر آن کس شنید پند حسین(علیه السلام)

شهید راه خدا هست پای بند حسین(علیه السلام)

یزیدیان زمان از پی گزند حسین(علیه السلام)

«به دشت ماریه از همت بلند حسین(علیه السلام)

کتاب همّت و ایمان و صبر معنا شد»

زوال دولت طاغوت شد، نما شادی

ز انقلاب حسین هر زمان نما یادی

دوباره مکتب و دین یافت عزّ و آبادی

«حسینِ عدل و فضیلت، حسینِ آزادی

فدای دین خدا در هجوم اعدا شد»

فدای مکتب پاک حسین شود جان ها

گدای درگه اویند بس سلیمان ها

نموده نهضت او طرد راه شیطان ها

«بزرگ تر سند افتخار انسان ها

از این مجاهده بی نظیر انشا شد»

ز انقلاب حسین شامِ دین شده چون روز

گذشت فصل زمستان دین، شده نوروز

شنیدم این سخن نغز از دلی پرسوز

«در این جهان مقدس حسین شد پیروز

یزید ننگ بشر گشت و خوار و رسوا شد»

ز انقلاب حسین زنده شد ز نو ایین

ببین که مکتب ظلم و فساد شد تدفین

به ظهر عشق به درگاه حق نهاد جبین

«فدای رهبر لب تشنه ای که در ره دین

غریب و بی کس و تنها به سوی هیجا شد»

فدای مکتب دین کرده او تمامِ یلان

فدایی ره حق ساخت طفل و پیر و جوان

به راه دین الهی فدا نموده جان

«دریغ و درد که در کربلا ز جور خسان

جدا سر از تن پاک عزیز زهرا شد»

به ظلم و ظالم و جبار و اهل کین شورید

ببین که ریشه ظلم از قیام او پوسید

ز خاک پاک حسین بس گل شرف روئید

نگشت تابع ظالم که ظلم را کوبید

«اگر چه رنج و بلایش فزون ز اِحصا شد»

فدا نمود حسین، جان به راه پاک خدا

نمود اکبر و اصغر به راه حق اهدا

سرود «باقر» بیچاره ایت عظما

«بنال (لطفی صافی) که روز عاشورا

ز خون پاک شهیدان چو عید اضحی شد».

***

یا اباالفضل العباس

* مهری حسینی

کاش دستم تا زمین کربلا پر می کشید

تا کنار دشت سرسبز خدا پر می کشید

گفتم احساس دلم را نذر دستش می کنم

نذر دستانی که از دنیا رها پر می کشید

دست ها در خون شناور بود و باران عطش

بر فراز لاله زار کربلا پر می کشید

دست ها جاری شد و در زیر نعش مشک او

عطر دستانش به کام خیمه ها پر می کشید

تشنگی هم با تمام گرمی احساس خود

دل به دریا داد و اشکش بی صدا پر می کشید

وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید

کاش باران از زمین بی اعتنا پر می کشید

ماه سرخ حسین(علیه السلام)

* غلامرضا عبداللهی

ماه سرخ حسین است و لاله

ماتم دست عباس دارد

ظهر هر روز صحرای خورشید

بوی عطر گل یاس دارد

***

زیر این تاق پاک مقدس

مجلس ماتم شاه دین است

بوی پیغمبر از منبر اید

جلوه نور حق المبین است

***

باد و بیرق چه زیبا حدیثی

باز گویند از ماندگاران

از کسانی که جاوید ماندند

در شرفخانه روزگاران

***

آری اینجا عزای حسین است

جان و دل ها همه کربلایی

روی پیشانی گنبد غم

دست گلدسته های طلایی

***

در سیه چادر مکتب عشق

صفحه سرخ تاریخ باز است

راه شام بلا تا مدینه

سخت سنگین و دور و دراز است

***

مات و مبهوت رود فرات است

ساحل ابری چشم دریا

دجله و نیل و کارون خروشان

شاهد عینی خشم دریا

***

کوفه شرمنده بی وفایی

کربلا وه چه شایستگی ها

کار زیبای حرّ ریاحی

حد والای وارستگی ها

***

شهر من غرق اندوه دیرین

هر چه دیوار دارد سیاه است

این چنار کهنسال غمگین

قصه پردازِ خورشید و ماه است

***

هر چراغی که اینجا فرو مرد

گر به یاد حسین خدا خفت

صبح فردای شام غریبان

آفتاب تو با کربلا گفت

***

صبحدم با غروب ستاره

در گلوی سحر بغض ترْکید

از تن یاس گل هر چه درد است

دست مهتاب آهسته برچید

***

باد دیشب به گوش اقاقی

رفتن باغبان را خبر داد

در بلندای این آشیانه

مرغ آهنگ بدرود سر داد

***

با نوایی که از ساقه برخاست

برگ از مرگِ ریشه خبر شد

دید پونه دل نسترن سوخت

چشم نیلوفر از اشک تر شد

***

زانوی غم به دامان بنفشه

اطلسی سر در آغوشِ شب بو

سنگِ دلسنگ آخر نیاورد

از غم مرگِ گل خم به ابرو

نم نم اشک در چشم نسرین

روی گلگونه باران شبنم

بین مینا و مینو اشاره

ماجرا را به گل گفت کم کم

***

باغ بی باغبان سرد و نالان

اشک ریزان به سر خاک پاشید

پنجه آه و افسوس و حسرت

صورت ارغوان را خراشید

***

لادن و کوکب و یاس گریان

یاسمن همچنان زار می زد

پیچک بی قرار هراسان

بی امان سر به دیوار می زد

* بسمالله الرحمن الرحیم- شعری حسینی از حضرت ایت الله العظمی-عظمت جناب اقای ناصرالمکارم رحمت الله علیه

جان فدای تربت پاک و نکویت یا حسین

آب کوثر رشحه ای از آبِ جویت یا حسین

از قیام پر شکوهت دین ما رونق گرفت

آبروی ما بود از آبرویت یا حسین

شاهکار آفرینش، قامت دلجوی توست

کی دهم بر عالمی یک تار مویت یا حسین

رازها در سینه دارم از صفا و لطف تو

آتشی در دل نهفته، عشق رویت یا حسین

شد مشام جان، معطر هر زمان در هر نفس

از شمیم کربلای مشکْ بویت یا حسین

راز ثار اللّه نشانی از بهای خون توست

صبغة الله رنگی از آن رنگ و بویت یا حسین

شعر «ناصر» هم نوا با ناله مرغ سحر

می کشد دل های مشتاقان به سویت یا حسین

نغمه خون خدا

* احمد باقریان

نغمه خون خدا از کربلا اید به گوش

یا که فریاد حسین از نینوا اید به گوش

زندگی با ظالمین بسیار باشد ناگوار

این ندا از پور ختم انبیا اید به گوش

من نمی بینم سعادت جز شهادت در جهان

این نوا از زاده شیر خدا اید به گوش

کاخ ظالم را ز خون خویش ویران می کنم

این کلام از زاده خیرالنساء اید به گوش

کاخ جلاد جنایتکار سازم واژگون

این سخن از شاهد راه خدا اید به گوش

اکبر و عباس قربانی کنم در راه دوست

از شه دین این کلام جانفزا اید به گوش

قاسم و اصغر کنم قربانی راه حبیب

این پیام از آن امام و مقتدا اید به گوش

زنده سازم از قیامم مکتب اسلام ناب

این کلام نیک از آن پیشوا اید به گوش

من کنم احیا به عالم مکتب آل علی(علیه السلام)

این ندا از آن امام پارسا اید به گوش

پرچم اسلام را بر بام گردون می زنم

این سخن ز آن رهبر خونین لوا اید به گوش

من فدا سازم به راه دوست هفتاد و دو یار

این پیام از خامس آل عبا اید به گوش

اهل بیتم از جفای خصم دون گردند اسیر

این سخن از رهبر اهل هُدی اید به گوش

زینب و سجاد رسوا می کنند ابن زیاد

گر چه ز آن ملعون کلام ناروا اید به گوش

از کلام زینب و سجاد رسوا شد یزید

بانگِ ویران گشتنِ کاخ جفا اید به گوش

عاشقم من عاشق درگاه مولایم حسین

گفت «باقر» این سخن از این گدا اید به گوش

***

می روم در کربلا

* احمد باقریان

می روم در کربلا تا نهضتی بر پا کنم

مکتب اسلام ناب احمدی احیا کنم

می روم در کربلا با زینب و زین العباد

تا جنایات یزید دون صفت افشا کنم

می روم در کربلا با کودک و پیر و جوان

جملگی در راه ذات ایزدی اهدا کنم

می روم در کربلا بر پا نمایم نهضتی

باز بر پا پرچم احمد شهِ بطحا کنم

می روم در کربلا همچون علی شیر خدا

تا که از دیوار کعبه سرنگون بت ها کنم

می روم در کربلا با عاشقان کوی دوست

باز احیا راه و رسم مادرم زهرا کنم

می روم در کربلا با نوجوانان رشید

جملگی قربان به راه حضرت یکتا کنم

می روم در کربلا با اکبر و عباس و عون

تا که منشور فضیلت را به خون امضا کنم

می روم در کربلا با انقلابی خون فشان

تا که طاغوت جنایتکار را رسوا کنم

می روم در کربلا با اصغر شیرین زبان

تا که خونین کربلا همچون دل صهبا کنم

می روم در کربلا با نهضت خون بار خویش

روز روشن بهر دشمن چون شب یلدا کنم

می روم در کربلا با اکبر رعنا جوان

تا که قربان در ره حق زاده لیلا کنم

می روم در کربلا تا دفتر عشق و شرف

سطر سطرش را به خون خویشتن امضا کنم

می روم در کربلا در جبهه های عشق و خون

لاله گون از خون پاکم دامن صحرا کنم

می روم در کربلا با سالکان کوی عشق

رزم در آن سرزمین با لشکر اعدا کنم

می روم در کربلا با شیر مردانی دلیر

جان فدای راه حق در روز عاشورا کنم

می روم در کربلا تا «باقر» دیوانه را

همچو دیگر عاشقانم واله و شیدا کنم

هلال ماه محرم

* احمد باقریان

«تضمینی از شعرایت الله صافی گلپایگانی»

شروع گفته به نام عظیم یکتا شد

سخن به نام خداوند پاک املا شد

ببین شروعِ قیامی سترگ و عظما شد

«هلال ماه محرم ز نو هویدا شد

بیا که رایت سلطانِ عشق بر پا شد»

بیا که سرّ قیام حسین افشا شد

قیام پاک حسین اسوه بهرِ فردا شد

بیا که جان به ره پاک دوست اهدا شد

«بیا که رایت سلطان عشق بر پا شد

بیا که ایت فتح و ظفر هویدا شد»

بیا بیا تو بشو عبد حضرت باری

بیا و مکتب اسلام را نما یاری

ز بهر مکتب دین کن بسی تو غمخواری

«درآ به مکتب حرّیت و فداکاری

بیا که دین ز قیام حسین بر پا شد»

ببین که کاخ ستمکارِ دون شده معدوم

ببین که عاقبتِ ظلم و جور شد بس شوم

زوال دولت ظلم و ستم بود مختوم

«شعار باطل و ظلم و ستم شده محکوم

بیا که جلوه توحید عالم آرا شد»

اگر که پیرو اسلام و دین و قرآنی

اگر که خصم طواغیت و ظلم و شیطانی

اگر که عبد خداوند پاک و سبحانی

«اگر که حامی حقی و یار قرآنی

بیا که پرچم دین و جهاد برپا شد»

نمای ترک خور و خواب و عیش و راحت و بزم

برای حفظ فضایل شده است موسم رزم

برو به رزم ددان ای پسر به عزمی جزم

«به ملک غیرت و جانبازی و اراده و عزم

شهید کرب و بلا قهرمان دنیا شد»

سعید گشت هر آن کس شنید پند حسین(علیه السلام)

شهید راه خدا هست پای بند حسین(علیه السلام)

یزیدیان زمان از پی گزند حسین(علیه السلام)

«به دشت ماریه از همت بلند حسین(علیه السلام)

کتاب همّت و ایمان و صبر معنا شد»

زوال دولت طاغوت شد، نما شادی

ز انقلاب حسین هر زمان نما یادی

دوباره مکتب و دین یافت عزّ و آبادی

«حسینِ عدل و فضیلت، حسینِ آزادی

فدای دین خدا در هجوم اعدا شد»

فدای مکتب پاک حسین شود جان ها

گدای درگه اویند بس سلیمان ها

نموده نهضت او طرد راه شیطان ها

«بزرگ تر سند افتخار انسان ها

از این مجاهده بی نظیر انشا شد»

ز انقلاب حسین شامِ دین شده چون روز

گذشت فصل زمستان دین، شده نوروز

شنیدم این سخن نغز از دلی پرسوز

«در این جهان مقدس حسین شد پیروز

یزید ننگ بشر گشت و خوار و رسوا شد»

ز انقلاب حسین زنده شد ز نو ایین

ببین که مکتب ظلم و فساد شد تدفین

به ظهر عشق به درگاه حق نهاد جبین

«فدای رهبر لب تشنه ای که در ره دین

غریب و بی کس و تنها به سوی هیجا شد»

فدای مکتب دین کرده او تمامِ یلان

فدایی ره حق ساخت طفل و پیر و جوان

به راه دین الهی فدا نموده جان

«دریغ و درد که در کربلا ز جور خسان

جدا سر از تن پاک عزیز زهرا شد»

به ظلم و ظالم و جبار و اهل کین شورید

ببین که ریشه ظلم از قیام او پوسید

ز خاک پاک حسین بس گل شرف روئید

نگشت تابع ظالم که ظلم را کوبید

«اگر چه رنج و بلایش فزون ز اِحصا شد»

فدا نمود حسین، جان به راه پاک خدا

نمود اکبر و اصغر به راه حق اهدا

سرود «باقر» بیچاره ایت عظما

«بنال (لطفی صافی) که روز عاشورا

ز خون پاک شهیدان چو عید اضحی شد».

***

یا اباالفضل العباس

* مهری حسینی

کاش دستم تا زمین کربلا پر می کشید

تا کنار دشت سرسبز خدا پر می کشید

گفتم احساس دلم را نذر دستش می کنم

نذر دستانی که از دنیا رها پر می کشید

دست ها در خون شناور بود و باران عطش

بر فراز لاله زار کربلا پر می کشید

دست ها جاری شد و در زیر نعش مشک او

عطر دستانش به کام خیمه ها پر می کشید

تشنگی هم با تمام گرمی احساس خود

دل به دریا داد و اشکش بی صدا پر می کشید

وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید

کاش باران از زمین بی اعتنا پر می کشید

ماه سرخ حسین(علیه السلام)

* غلامرضا عبداللهی

ماه سرخ حسین است و لاله

ماتم دست عباس دارد

ظهر هر روز صحرای خورشید

بوی عطر گل یاس دارد

***

زیر این تاق پاک مقدس

مجلس ماتم شاه دین است

بوی پیغمبر از منبر اید

جلوه نور حق المبین است

***

باد و بیرق چه زیبا حدیثی

باز گویند از ماندگاران

از کسانی که جاوید ماندند

در شرفخانه روزگاران

***

آری اینجا عزای حسین است

جان و دل ها همه کربلایی

روی پیشانی گنبد غم

دست گلدسته های طلایی

***

در سیه چادر مکتب عشق

صفحه سرخ تاریخ باز است

راه شام بلا تا مدینه

سخت سنگین و دور و دراز است

***

مات و مبهوت رود فرات است

ساحل ابری چشم دریا

دجله و نیل و کارون خروشان

شاهد عینی خشم دریا

***

کوفه شرمنده بی وفایی

کربلا وه چه شایستگی ها

کار زیبای حرّ ریاحی

حد والای وارستگی ها

***

شهر من غرق اندوه دیرین

هر چه دیوار دارد سیاه است

این چنار کهنسال غمگین

قصه پردازِ خورشید و ماه است

***

هر چراغی که اینجا فرو مرد

گر به یاد حسین خدا خفت

صبح فردای شام غریبان

آفتاب تو با کربلا گفت

***

صبحدم با غروب ستاره

در گلوی سحر بغض ترْکید

از تن یاس گل هر چه درد است

دست مهتاب آهسته برچید

***

باد دیشب به گوش اقاقی

رفتن باغبان را خبر داد

در بلندای این آشیانه

مرغ آهنگ بدرود سر داد

***

با نوایی که از ساقه برخاست

برگ از مرگِ ریشه خبر شد

دید پونه دل نسترن سوخت

چشم نیلوفر از اشک تر شد

***

زانوی غم به دامان بنفشه

اطلسی سر در آغوشِ شب بو

سنگِ دلسنگ آخر نیاورد

از غم مرگِ گل خم به ابرو

نم نم اشک در چشم نسرین

روی گلگونه باران شبنم

بین مینا و مینو اشاره

ماجرا را به گل گفت کم کم

***

باغ بی باغبان سرد و نالان

اشک ریزان به سر خاک پاشید

پنجه آه و افسوس و حسرت

صورت ارغوان را خراشید

***

لادن و کوکب و یاس گریان

یاسمن همچنان زار می زد

پیچک بی قرار هراسان

بی امان سر به دیوار می زد

* بسمالله الرحمن الرحیم- شعری حسینی از حضرت ایت الله العظمی-عظمت جناب اقای ناصرالمکارم رحمت الله علیه

جان فدای تربت پاک و نکویت یا حسین

آب کوثر رشحه ای از آبِ جویت یا حسین

از قیام پر شکوهت دین ما رونق گرفت

آبروی ما بود از آبرویت یا حسین

شاهکار آفرینش، قامت دلجوی توست

کی دهم بر عالمی یک تار مویت یا حسین

رازها در سینه دارم از صفا و لطف تو

آتشی در دل نهفته، عشق رویت یا حسین

شد مشام جان، معطر هر زمان در هر نفس

از شمیم کربلای مشکْ بویت یا حسین

راز ثار اللّه نشانی از بهای خون توست

صبغة الله رنگی از آن رنگ و بویت یا حسین

شعر «ناصر» هم نوا با ناله مرغ سحر

می کشد دل های مشتاقان به سویت یا حسین

نغمه خون خدا

* احمد باقریان

نغمه خون خدا از کربلا اید به گوش

یا که فریاد حسین از نینوا اید به گوش

زندگی با ظالمین بسیار باشد ناگوار

این ندا از پور ختم انبیا اید به گوش

من نمی بینم سعادت جز شهادت در جهان

این نوا از زاده شیر خدا اید به گوش

کاخ ظالم را ز خون خویش ویران می کنم

این کلام از زاده خیرالنساء اید به گوش

کاخ جلاد جنایتکار سازم واژگون

این سخن از شاهد راه خدا اید به گوش

اکبر و عباس قربانی کنم در راه دوست

از شه دین این کلام جانفزا اید به گوش

قاسم و اصغر کنم قربانی راه حبیب

این پیام از آن امام و مقتدا اید به گوش

زنده سازم از قیامم مکتب اسلام ناب

این کلام نیک از آن پیشوا اید به گوش

من کنم احیا به عالم مکتب آل علی(علیه السلام)

این ندا از آن امام پارسا اید به گوش

پرچم اسلام را بر بام گردون می زنم

این سخن ز آن رهبر خونین لوا اید به گوش

من فدا سازم به راه دوست هفتاد و دو یار

این پیام از خامس آل عبا اید به گوش

اهل بیتم از جفای خصم دون گردند اسیر

این سخن از رهبر اهل هُدی اید به گوش

زینب و سجاد رسوا می کنند ابن زیاد

گر چه ز آن ملعون کلام ناروا اید به گوش

از کلام زینب و سجاد رسوا شد یزید

بانگِ ویران گشتنِ کاخ جفا اید به گوش

عاشقم من عاشق درگاه مولایم حسین

گفت «باقر» این سخن از این گدا اید به گوش

***

می روم در کربلا

* احمد باقریان

می روم در کربلا تا نهضتی بر پا کنم

مکتب اسلام ناب احمدی احیا کنم

می روم در کربلا با زینب و زین العباد

تا جنایات یزید دون صفت افشا کنم

می روم در کربلا با کودک و پیر و جوان

جملگی در راه ذات ایزدی اهدا کنم

می روم در کربلا بر پا نمایم نهضتی

باز بر پا پرچم احمد شهِ بطحا کنم

می روم در کربلا همچون علی شیر خدا

تا که از دیوار کعبه سرنگون بت ها کنم

می روم در کربلا با عاشقان کوی دوست

باز احیا راه و رسم مادرم زهرا کنم

می روم در کربلا با نوجوانان رشید

جملگی قربان به راه حضرت یکتا کنم

می روم در کربلا با اکبر و عباس و عون

تا که منشور فضیلت را به خون امضا کنم

می روم در کربلا با انقلابی خون فشان

تا که طاغوت جنایتکار را رسوا کنم

می روم در کربلا با اصغر شیرین زبان

تا که خونین کربلا همچون دل صهبا کنم

می روم در کربلا با نهضت خون بار خویش

روز روشن بهر دشمن چون شب یلدا کنم

می روم در کربلا با اکبر رعنا جوان

تا که قربان در ره حق زاده لیلا کنم

می روم در کربلا تا دفتر عشق و شرف

سطر سطرش را به خون خویشتن امضا کنم

می روم در کربلا در جبهه های عشق و خون

لاله گون از خون پاکم دامن صحرا کنم

می روم در کربلا با سالکان کوی عشق

رزم در آن سرزمین با لشکر اعدا کنم

می روم در کربلا با شیر مردانی دلیر

جان فدای راه حق در روز عاشورا کنم

می روم در کربلا تا «باقر» دیوانه را

همچو دیگر عاشقانم واله و شیدا کنم

هلال ماه محرم

* احمد باقریان

«تضمینی از شعرایت الله صافی گلپایگانی»

شروع گفته به نام عظیم یکتا شد

سخن به نام خداوند پاک املا شد

ببین شروعِ قیامی سترگ و عظما شد

«هلال ماه محرم ز نو هویدا شد

بیا که رایت سلطانِ عشق بر پا شد»

بیا که سرّ قیام حسین افشا شد

قیام پاک حسین اسوه بهرِ فردا شد

بیا که جان به ره پاک دوست اهدا شد

«بیا که رایت سلطان عشق بر پا شد

بیا که ایت فتح و ظفر هویدا شد»

بیا بیا تو بشو عبد حضرت باری

بیا و مکتب اسلام را نما یاری

ز بهر مکتب دین کن بسی تو غمخواری

«درآ به مکتب حرّیت و فداکاری

بیا که دین ز قیام حسین بر پا شد»

ببین که کاخ ستمکارِ دون شده معدوم

ببین که عاقبتِ ظلم و جور شد بس شوم

زوال دولت ظلم و ستم بود مختوم

«شعار باطل و ظلم و ستم شده محکوم

بیا که جلوه توحید عالم آرا شد»

اگر که پیرو اسلام و دین و قرآنی

اگر که خصم طواغیت و ظلم و شیطانی

اگر که عبد خداوند پاک و سبحانی

«اگر که حامی حقی و یار قرآنی

بیا که پرچم دین و جهاد برپا شد»

نمای ترک خور و خواب و عیش و راحت و بزم

برای حفظ فضایل شده است موسم رزم

برو به رزم ددان ای پسر به عزمی جزم

«به ملک غیرت و جانبازی و اراده و عزم

شهید کرب و بلا قهرمان دنیا شد»

سعید گشت هر آن کس شنید پند حسین(علیه السلام)

شهید راه خدا هست پای بند حسین(علیه السلام)

یزیدیان زمان از پی گزند حسین(علیه السلام)

«به دشت ماریه از همت بلند حسین(علیه السلام)

کتاب همّت و ایمان و صبر معنا شد»

زوال دولت طاغوت شد، نما شادی

ز انقلاب حسین هر زمان نما یادی

دوباره مکتب و دین یافت عزّ و آبادی

«حسینِ عدل و فضیلت، حسینِ آزادی

فدای دین خدا در هجوم اعدا شد»

فدای مکتب پاک حسین شود جان ها

گدای درگه اویند بس سلیمان ها

نموده نهضت او طرد راه شیطان ها

«بزرگ تر سند افتخار انسان ها

از این مجاهده بی نظیر انشا شد»

ز انقلاب حسین شامِ دین شده چون روز

گذشت فصل زمستان دین، شده نوروز

شنیدم این سخن نغز از دلی پرسوز

«در این جهان مقدس حسین شد پیروز

یزید ننگ بشر گشت و خوار و رسوا شد»

ز انقلاب حسین زنده شد ز نو ایین

ببین که مکتب ظلم و فساد شد تدفین

به ظهر عشق به درگاه حق نهاد جبین

«فدای رهبر لب تشنه ای که در ره دین

غریب و بی کس و تنها به سوی هیجا شد»

فدای مکتب دین کرده او تمامِ یلان

فدایی ره حق ساخت طفل و پیر و جوان

به راه دین الهی فدا نموده جان

«دریغ و درد که در کربلا ز جور خسان

جدا سر از تن پاک عزیز زهرا شد»

به ظلم و ظالم و جبار و اهل کین شورید

ببین که ریشه ظلم از قیام او پوسید

ز خاک پاک حسین بس گل شرف روئید

نگشت تابع ظالم که ظلم را کوبید

«اگر چه رنج و بلایش فزون ز اِحصا شد»

فدا نمود حسین، جان به راه پاک خدا

نمود اکبر و اصغر به راه حق اهدا

سرود «باقر» بیچاره ایت عظما

«بنال (لطفی صافی) که روز عاشورا

ز خون پاک شهیدان چو عید اضحی شد».

***

یا اباالفضل العباس

* مهری حسینی

کاش دستم تا زمین کربلا پر می کشید

تا کنار دشت سرسبز خدا پر می کشید

گفتم احساس دلم را نذر دستش می کنم

نذر دستانی که از دنیا رها پر می کشید

دست ها در خون شناور بود و باران عطش

بر فراز لاله زار کربلا پر می کشید

دست ها جاری شد و در زیر نعش مشک او

عطر دستانش به کام خیمه ها پر می کشید

تشنگی هم با تمام گرمی احساس خود

دل به دریا داد و اشکش بی صدا پر می کشید

وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید

کاش باران از زمین بی اعتنا پر می کشید

ماه سرخ حسین(علیه السلام)

* غلامرضا عبداللهی

ماه سرخ حسین است و لاله

ماتم دست عباس دارد

ظهر هر روز صحرای خورشید

بوی عطر گل یاس دارد

***

زیر این تاق پاک مقدس

مجلس ماتم شاه دین است

بوی پیغمبر از منبر اید

جلوه نور حق المبین است

***

باد و بیرق چه زیبا حدیثی

باز گویند از ماندگاران

از کسانی که جاوید ماندند

در شرفخانه روزگاران

***

آری اینجا عزای حسین است

جان و دل ها همه کربلایی

روی پیشانی گنبد غم

دست گلدسته های طلایی

***

در سیه چادر مکتب عشق

صفحه سرخ تاریخ باز است

راه شام بلا تا مدینه

سخت سنگین و دور و دراز است

***

مات و مبهوت رود فرات است

ساحل ابری چشم دریا

دجله و نیل و کارون خروشان

شاهد عینی خشم دریا

***

کوفه شرمنده بی وفایی

کربلا وه چه شایستگی ها

کار زیبای حرّ ریاحی

حد والای وارستگی ها

***

شهر من غرق اندوه دیرین

هر چه دیوار دارد سیاه است

این چنار کهنسال غمگین

قصه پردازِ خورشید و ماه است

***

هر چراغی که اینجا فرو مرد

گر به یاد حسین خدا خفت

صبح فردای شام غریبان

آفتاب تو با کربلا گفت

***

صبحدم با غروب ستاره

در گلوی سحر بغض ترْکید

از تن یاس گل هر چه درد است

دست مهتاب آهسته برچید

***

باد دیشب به گوش اقاقی

رفتن باغبان را خبر داد

در بلندای این آشیانه

مرغ آهنگ بدرود سر داد

***

با نوایی که از ساقه برخاست

برگ از مرگِ ریشه خبر شد

دید پونه دل نسترن سوخت

چشم نیلوفر از اشک تر شد

***

زانوی غم به دامان بنفشه

اطلسی سر در آغوشِ شب بو

سنگِ دلسنگ آخر نیاورد

از غم مرگِ گل خم به ابرو

نم نم اشک در چشم نسرین

روی گلگونه باران شبنم

بین مینا و مینو اشاره

ماجرا را به گل گفت کم کم

***

باغ بی باغبان سرد و نالان

اشک ریزان به سر خاک پاشید

پنجه آه و افسوس و حسرت

صورت ارغوان را خراشید

***

لادن و کوکب و یاس گریان

یاسمن همچنان زار می زد

پیچک بی قرار هراسان

بی امان سر به دیوار می زد

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

شعر حسینی-1--!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است اشعار ازخانم زهرا نقوی رحمت الله علیه خلاصهشده  باکمی تغیرات شب عاشورا- کربلا درتاریکی غوطه وربود- شب قبل از پایان بود- من شاهد بهشت وبهشتیانم-من شاهد جهنم وجهنمیانم-همه چیز دراطراف من گسترده شده است برای بهشتیان اب فرات بسته شده است- بهشتیان سرخم اورده بودند-بفرمان خدا-جهنمیان اب را بسته بودند فراموش کرده بودند-امر خدا( شخصی =عرش قدرت خودرادرخون گذاشته بود)-من درچادر امام حسین نظاره گرگریان الماسی امام در نمازبودم-( شخصی =فرشتگان با امام همنوا وهمگریان)بیاد اوردم اخرین نمار امام رادر وقت عشا که بر شانه رسول اکرم صلواته اللهوعلیهواله والسلم –که سواری میگرفت درنمازرسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم-من شاهد چهر های پراز محبت یاران اش را--  که اخرین نماز را درپشت سرمبارکش را  خواندن-من شاهد اشتیاق خورشیدی نوجوانی بودم کسی فردا مرگ را شیرینتراز عسل میداند- من شاهد پرچم داری بودم یک دختر کوچک را در زانوی خود نشانده بود—ومیدانست دستان او قدرتمند هستند—فردا سکینه میفهمید که عمو دیگرنیست-‘,گوشوارهای انها گوششان راپاره خواهند کرد- وشلاق ها بربدن خود احساس خواهندکرد - میبایست به گرد عمه جان حلقه بزنندتا انجاکه ممکن است-شاهد مردی بودم- ازغم خم شده-وشرم گین  است- ولی درجاده بهشت گام میزند-بانگاهی پراز عطوفت وهم دردی باتمام احساسات به انها نگاه میکرد-,فراتراز منطقه وکره واسمان فراتر میرفت—( شخصی- عرشیان وملکوتیان-بنگاه اش محتاج بودن-) ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

شعر حسینی-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است اشعار ازخانم زهرا نقوی رحمت الله علیه خلاصهشده  باکمی تغیرات شب عاشورا- کربلا درتاریکی غوطه وربود- شب قبل از پایان بود- من شاهد بهشت وبهشتیانم-من شاهد جهنم وجهنمیانم-همه چیز دراطراف من گسترده شده است برای بهشتیان اب فرات بسته شده است- بهشتیان سرخم اورده بودند-بفرمان خدا-جهنمیان اب را بسته بودند فراموش کرده بودند-امر خدا( شخصی =عرش قدرت خودرادرخون گذاشته بود)-من درچادر امام حسین نظاره گرگریان الماسی امام در نمازبودم-( شخصی =فرشتگان با امام همنوا وهمگریان)بیاد اوردم اخرین نمار امام رادر وقت عشا که بر شانه رسول اکرم صلواته اللهوعلیهواله والسلم –که سواری میگرفت درنمازرسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم-من شاهد چهر های پراز محبت یاران اش را--  که اخرین نماز را درپشت سرمبارکش را  خواندن-من شاهد اشتیاق خورشیدی نوجوانی بودم کسی فردا مرگ را شیرینتراز عسل میداند- من شاهد پرچم داری بودم یک دختر کود در زانوی خود نشانده بود—ومیدانست دستان او قدرتمند هستند—فردا سکینه میفهمید که عمو دیگرنیست-‘,گوشوارهای انها گوششان راپاره خواند کرد- وشلاق ها بربدن خود احساس خواهند- میبایست بهگرد عمه جان حلقه بزنندتا انجاکه ممکن است-شاهد مردیبودم- ازغم خم شده-وشرم اور  است- ولی درجاده بهشت گام میزند-بانگاهی پراز عطوفت وهم دردی باتمام احساسات به انها نگاه میکرد-,فراتراز منطقه وکره واسمان فراتر میرفت—( شخصی عرشیان وملکوتیات-بنگاهش محتاج بودن-) ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

امامحسین سلام الله علیه-و- عاشورا- بخش اول ودوم--!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-  سلام بر امام حسین علیه السلام میراث دار  خداوندمنانورسولان وانبیا اعظام وامامان معصوم وحضرت فاطمه سلام الله علیها-میبایست امام علیه السلام ازقبلاز کربلا رصد کنیم- وچگونه منتج به عاشورا شد-ودرعاشورا چه اتفافقی افتاد- وچه میراثی بهجای گذاشت که میبایست مداوم همراه تاریخدرجادذه صراطالمستقیم حرکت کند وتاریخ متضاد ایشانراکه  که متضاد حقایق و  راستی وافتخارات است راهم لحاظه میراثی درتاریخ درجاه  کفروباطل گذاشت-بهترین لغت- یک لغت انگلیسی است – بنام دسته کالت- یعنی پیروان یک گروه افارطی  مذهب غیر دینی ناب کهدرحقیقت مذهب دروغین است ودرتحت رهبری مذهبی که بخود چهره  کارزیمائی-داده است- شناخت شخصیت امام حسین علیه السلام  وانتقاد ایشان برفضای متعفن ان زمان وانتقاداتی که از دسته هامخالف برایشان شد نهازلحاظ امام حسین علیه السلام معصوم است وانتقادپذیر نباید باشد بلکه ازجهت عقل هم ان انتقادات  اغراض- سیاسی سفیهانه وطاغوتی ومنافق صفتی وبیشعوری ونادانی است دراغاز یک عذر خواهی  برای انکه همه متون بخوبی قرائت نشده است وبیشتر جنبه ادبی بوده است تا تحلیل فلسفی وکلامی وعقلانی-دریک مقاله کوتاه فقط میتوان یک سرگذشت تصویری ارائه داد-که بتواند صحنه هائی بخوبی انتخاب وشکار کند که تصاویر گویاوچون نقره بدرخشد- بسیاراز احادیث وتاریخ هنوزدرجائی پنهان هستند-  الهامات واستنباط ها –بزرگان تا حدی راهگشا است- درتاریخ گاهی انسان  صحنه  ها وبیاناتی  را  مشاهده میکند که درباره  ان گفتمانی ونقدی وجودندارد-انسان مجبور است به وگاهی بایددرباره ان  ا ن مطلب رابه یک طرف متمایل شود-ولی گاهی هم باید انموضوع حذف کردولی درجرین امام حسین وکربلا همه چیزتاحدی بسیارزیادروشن است نیازی بهحذف  مطالی نیازمند نیست- جریان کربلا نیازمندنقد وانتقاد زیادی نیست  دئطرف را مقایسه کنیم حقایق مشخص میشود- وهنر بزرگ امام حسین علیه السلام درهمن مطلب است-  دقیقا میخواسته است که اول مستندسازی کند غالیا انسانها گاهی غلو احساساتی  وگاهی دراماتیک  اشک اور تخیلی است وغیره وسپس راه نجات وبرترین را نشان دهد- کاری یک فرد باایمان وسیاستمدار انجام میدهد- تمام نویسندگان اجتماعیدرمقالات خود زمانهای ازدست رفته رابه ان توجه شدید دارند-میابیست جریان های سیاسی پشت پرده را که بسیار کم ممکن است شفاف باشد بخوبی درک رد- که میتوان دربیانات مردم کوچه وبازار ویا اشعار هی اجتماعی ومردمی  انهارا کشف کرد- گاهی اینچنین مدارک گویاتراز  بعضی اسنادی که کمتر گویا ا ست میباشد- همیشه دوران اخرتاریخی مهمتراز دوران اول تاریخی است حقایق بهتری را اشکار میکند-انسانها برتر همیشه درطول تاریخ اشاراتی از تفکرات عالی ومحبو ب  که تاحدی شوک اوراست نشان میدهند- انسان ها بهچهگروهی وابسته هستند وچه وظایفی برای خود درنظر میگیرند بسیارمهم است-  از اغاز تولد تا شهادت اشارات مستقیم وغیر مستقیم برعظمت ایشان حکایت میکند رفتار رسول اکرم وخاندان علی وفاطمه  سلام الله علیهم الجمعین و حساسیت بی حد حضرت زینب سلام الله علیها واحادیثی  ائمه اطهار علیهم سلام لله الجمعین درباره امام حسین علیه السلام- وزیارت ایشان وعزاداری  برای ایشان-احتملا به این جهت است بیشاز استانداردها ومعمول ها یک کیفیت استثانید درفتار درجهت بیان حقایق  ومنش راستین وزوال ومحوکردن دروغها ونادرستی ها وباطل ها وپائین اوردن منش های طاغوتی- است هرنویسنده وسیاستمدار درجهان بدرستی دریانخطومنش حرکت کرده یابکند  سرانجام جاودانه خواهد ماند- نکته دیگر این است که این پیام بنحوی به بشریت رسید کهاوج توصفیات عقلانی واحساسی باهم داشت وبه نتجه ای  برای امام علیه السلام  بوجود ورد  ویک دارم بسیار  درد اوری رقم زد که درتاریخ تا انزمان بلکه برای همیشه نمونه ای نخواهد داشت-زندگانی روز به روز امام  زیاد مشخص نیست واین امردرطول تاریخ برای بزرگلن که تاریخ در دربعدی ورق زدن وجود دارد مانند جنابان سعدی حافظ ومولوی وعطار وغیره درافراد  معمولی غالبا یکدوره رخوت است وناگهان متوجه کم ارزشی مسائل میشوند وجهت انها تغیر میکند وبشدت کار میکنند- ومسلم است امام علیه السلام ازتمام وقت در راه بیداری افراد خاص کار کرده است ازجون غلام تا رهبران بزرگ قبائل شیعه در کوفه هرکسی لیاقت داشته است امام علیه السلام باان فرد ارتباط دارد- بخوبی روشن است این افراد بخشی از حقایق فاش میکنند  ود راوائل حرکتی ارام دارند وانچه ظرفیت زمان میتواند بخوبی درک کند بیان میکنند کهگرچه برای زمان هم بسیار پذیرش ان اسان نیست—امام حسین علیه السلام در زمان امامت برخوردهای قوی بامعاویه دارد اما پشتبانی شهر وقبیله خود وفامیل خود ومردم رادارد-وگاهی هم منطق معاویه را  درموردی میپذیرد-تاثیرات سریع  حادثه کربلا حتی در قاتلین معجزه ای عطیم است-پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بیست وسه سال طول کشید امام حسن علیه سلام الله شهادت اش حرکتی بوجود نیاورد وهمین طور شهادت حضرت علی علیه السلام همچنین حرکتی رابوجود نیاورد- امروزه مثلا بمب اتمی امریکادر ژاپون اثری خاصی که مهم باشد بوجودنیامد-و نمونه فراوان دارد-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

امام حسین علیه السلام-و-عاشورا-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-  سلام بر امام حسین علیه السلام میراث دار  خداوندمنانورسولان وانبیا اعظام وامامان معصوم وحضرت فاطمه سلام الله علیها-میبایست امام علیه السلام ازقبلاز کربلا رصد کنیم- وچگونه منتج به عاشورا شد-ودرعاشورا چه اتفافقی افتاد- وچه میراثی بهجای گذاشت که میبایست مداوم همراه تاریخدرجادذه صراطالمستقیم حرکت کند وتاریخ متضاد ایشانراکه  که متضاد حقایق و  راستی وافتخارات است راهم لحاظه میراثی درتاریخ درجاه  کفروباطل گذاشت-بهترین لغت- یک لغت انگلیسی است – بنام دسته کالت- یعنی پیروان یک گروه افارطی  مذهب غیر دینی ناب کهدرحقیقت مذهب دروغین است ودرتحت رهبری مذهبی که بخود چهره  کارزیمائی-داده است- شناخت شخصیت امام حسین علیه السلام  وانتقاد ایشان برفضای متعفن ان زمان وانتقاداتی که از دسته هامخالف برایشان شد نهازلحاظ امام حسین علیه السلام معصوم است وانتقادپذیر نباید باشد بلکه ازجهت عقل هم ان انتقادات  اغراض- سیاسی سفیهانه وطاغوتی ومنافق صفتی وبیشعوری ونادانی است دراغاز یک عذر خواهی  برای انکه همه متون بخوبی قرائت نشده است وبیشتر جنبه ادبی بوده است تا تحلیل فلسفی وکلامی وعقلانی-دریک مقاله کوتاه فقط میتوان یک سرگذشت تصویری ارائه داد-که بتواند صحنه هائی بخوبی انتخاب وشکار کند که تصاویر گویاوچون نقره بدرخشد- بسیاراز احادیث وتاریخ هنوزدرجائی پنهان هستند-  الهامات واستنباط ها –بزرگان تا حدی راهگشا است- درتاریخ گاهی انسان  صحنه  ها وبیاناتی  را  مشاهده میکند که درباره  ان گفتمانی ونقدی وجودندارد-انسان مجبور است به وگاهی بایددرباره ان  ا ن مطلب رابه یک طرف متمایل شود-ولی گاهی هم باید انموضوع حذف کردولی درجرین امام حسین وکربلا همهچیزتاحدی بسیارزیادروشن است نیازی بهحذف  مطالی نیازمند نیست- جریان کربلا نیازمندنقد وانتقاد زیادی نیست  دئطرف را مقایسه کنیم حقایق مشخص میشود- وهنر بزرگ امام حسین علیه السلام درهمن مطلب است-  دقیقا میخواسته است که اول مستندسازی کند غالیا انسانها گاهی غلو احساساتی  وگاهی دراماتیک  اشک اور تخیلی است وغیره وسپس راه نجات وبرترین را نشان دهد- کاری یک فرد باایمان وسیاستمدار انجام میدهد- تمام نویسندگان اجتماعیدرمقالات خود زمانهای ازدست رفته رابه ان توجه شدید دارند-میابیست جریان های سیاسی پشت پرده را که بسیار کم ممکن است شفاف باشد بخوبی درک رد- که میتوان دربیانات مردم کوچه وبازار ویا اشعار هی اجتماعی ومردمی  انهارا کشف کرد- گاهی اینچنین مدارکگویاتراز  بعضی اسنادی که کمتر گویا ا ست میباشد- همیشه دوران اخرتاریخی مهمتراز دوران اول تاریخی است حقایق بهتری را اشکار میکند-انسانها برتر همیشه درطول تاریخ اشاراتی از تفکرات عالی ومحبو ب  که تاحدی شوک اوراست نشان میدهند- انسان ها بهچهگروهی وابسته هستند وچه وظایفی برای خود درنظر میگیرند بسیارمهم است-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

چه کسی تقیه احمقانه دارد-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است –کانال تلویزیونی – نور افغانستان- شیعه متهم به حماقت  ولجاجت وتعصب واعوذبالله پائین اوردن مقام رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- وحضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام علیها- نسبت میدهند وتمام خلاف کاری خودرا باتقیه میپشانند—درحالیکه حقایق برضد انها است- باید گفت اینجهالت شما است که درک حقایق نمیکنید وان صفاتی گفتید  مشخص ومتعینا برشما وارد است ازدواج سنی با شیعه دال بر  رد کردن امامت نیست- اصلاارتباطی باهم نداردند-چه ارتباطی – رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- با ام حببیه  رحمتالله علیها-که ضربه محکم بهابوسفیان برادراش وبت پرستی زد باید گفت رسول اکرم صل.اته اللهعلیه واله والسلم ابوسفیان راقبول کرد وبنحوی بت پرستی قبول کرد؟؟ ویا با دختر یهودی ایشان ازدواج کردند—شما بخوبی نه حکمتهای پیچیده الهی را  درک میکنید- ونه حکم تقیه را درک نمیکیند-چون تقیه ندارید تقیه خلاف شرع میدانید ودرحالیکه شما بیش ازهمه تقیه میکنید وشجاعت اش راندارید—جناب اقای ابوبکر برمسند خلافت بالای منبر رفتند وفرمودند من بهترین شمانیستم- نمی بایست که تقیه کنید ومیبایست ایشتان به زیر بکشید ولو همه بمیرنند ومیپرسیدند بنظر شما بهترین کیست وایشان رابرمسند حکومت مینشاندید-  جنابسه خلفا بدعت اوردند ازترس فرمودید   استنباط است- نه حکم قرانی داشتنددرحالیکه حکم قرانی برخلاف ان استنباط بود ونه حکم حدیثی داشتند کهحکم حدیثی برخلاف ان حکم بود  از سه خلیفه پذیرفتید- ولی شیعه گفتنداین احاکم بدعت است وچون یک تعصب وجود داشت وجنابعملرفرمودند که دوخلیفه دران واحد نمیشود گردن یکی رابایدبزنید وانکس خلیفه است  کهانتخاب نشده است لذا شیعیان میگفتند ما شیعه نیستیم واین دستورالهی  از حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- به حضرت علی علیه السلام که بشیعیان یادداده شود وحکمت های بسیارپیچیده دارد کهبعدا تاحدی درک میشود- اصلا ام الکلثومی که از  طرف حضرت فاطمه سلام الله علیها- باشد وجودندارد تمام احادیث درباره زمان احتضار ان بی بی دوعالم ازسه نفر حسنین- حضرت زینب سلام الله علیها صحبت به  امده باشد-!!تمام کتب سنی بخصوص کتاب جامعجناب عمر که علمای سنی کردستان نوشتند- از دشمنی سرسخت ایشان به حضرت علی علیه السلامپرده برداشتندجوانی نزد عمر نشست راجع به خلافت ایشان صحبت  وبعدان جوان گفت من  حال بنزد علی علیه السلام میروم جناب عمر خشمگین شد وگفت بنزد علی میروی  که دشمن است پس دیگر نزدمن نیا- چطورشده است ایشان میخواهد بادختری کهاز  نسل حضرت فاطمه سلام الله علیها است ازدوجکند تا نسب خودرا به رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم برساند درحایکه  حضرت رسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم داماد اقای عمر است-چرا دیگران نکردند دلیل ان است که گفته شد ایشان دفقط دشمنی خودرا باحضرت علی علیه السلام اشکار کرد وجناب عثمان دراواخر عمر  -علی علیه السلام تشبیه به گرگ بیان کرد- خویشتن داری  حضرت فاطمه صلواته الله علیها وحضرت علی علیه السلام ازجناب عمر دیگران فقط به دستور رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلمبوده است که منشا ذان ازطرف خداوندباری تعالی ومنان است-نه ترس ونه پذیرش  دلیلن این است که حضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام اللهعلیه از حکومت دوری گزیدند  ودران شرکت نکردند وبعدا هم مطالی عمیق گفته شده است-هم چنان خداوندمنان دستورداد حضرت ابراهیم علیه السلام زنوفرزند اش در صحرای  عرفات ومکه بگذارد وبرود وایشان مداوم گریان بود تافران یافت سری به مکه بزنند- وختیکه واردشد متوجه قبائل خزائی ویک قبلیه دیگر گرد حضرت  اسماعیل علیه السلام گرفتند ودین حنیف را پذیرفتند- ویاحضرت یعقوب علیه السلام کهدرحسرت حضرت یوسف علیه السلام  درتپ وتاببود حضرت یوسف اجازه نداشت جریان رابه  ایشان بگوید یاحضرت ابراهیم درومنجیق کمک حضرت جبرائیلرا قبول نکرد وخودرا برای سوختن اماده کرد درباره ام الکلثوم بقدری  احادیث درتضاد است که مشخص میشود که قلابی است- یک بحثی درفقه است بنام- شم-مثلا امام الخمینی رحمت الله علیه انگلیسی استولو سندهای معتبر باشد سند برسد به حضرت مرحوم رفسنجانی –و –ایتالله مطهری  و رهبرمعزز وعظم انقلاب وغیره رحمتالله علیهم الجمعین- شم انرا رد میکنند- دربحارانوار حدیثدارد امام حسین علیه السلام سگ باز بوده است وشراب میخورده اس وزنا میکرده است از بلاترین شخصیهای شیعه نقل شده است واقع شما چقدر بچه گانه فکر میکنید که چون این حدیثرا  حناب علامه مجلسی رئد نکرد پس  صحیح است  حال من دقیق نمیدانم تعدا حدیث  بحارالنوار صدهزارتا است یاسیصدهزارتا است وهنوز جمع اوری حدیث پیایان نیافت وایشان فرصتی که روی همه کار کندنداشت ونیازی هم نبود این حدیث رارد کند- اگر حضرت موسی علیه السلام با عصای خود  فرعون راخورده بود اینهمه سرباز ممکن بود کشته نشوند وان مسائل رخ ندهد-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

یاد ان عزیز سفر کرده گرامی وسبز باد -انشاالله-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- امروز متوجه شدم که متاسفانه- فرهنگی وعارف شهیر حضرت –کریم محمود  حقیقی رحمت االله علیه- دارفانی  را ترک کرده اند- ایشان هم در دبیرستان شاپور سابق معلم  دینی واخلاقی من بودند- بسیار چهره ممتاز ی داشتند- یکی از شیک پوشان شهر شیرازبودند که درلباس خاص پوشیدن منحصربفرد بودند- غالبا از کت چهارخانه- سفید زرد ویا سرخ سفید ویا سبز سفید وپیراهن  مارک سفید خاصی که  چهارستون نازک  ابی رنگ پریده اطراف دکمه  وشلوار شوکلاتی   شییکی میپوشیدند-که نمونه نداشتتند- و علاوه برتدریس کتب دینی  به اثبات علمی توحید از طریق اندام انسان بسیار مسلط بودند ودر مسائل  واعتقادی وبخصوص درباره حضرت علی علیه السلام واخلاقی  بخصوص از جناب سعدی کد زیاد می اوردند—گرچه کلاس کوش اش- به این حرفها عنایتی نداشت-وبعدا من افتخار پیدا کردم  همکار ایشان در مراکز تربیت معلم باشم وایشان هم سخنرانی ها ی جذاب داشت وهم وقت از حضرت مرحوم ایت الله نجابت رحمت الله  میگرفتند-که اساتید وبعضی از دانشجویان خدمات ایشان برسیم- ایشان درنزد ان بزرگوار  درس عرفان میخواندند- وهم چنین درنز حضرت ایت الله عظمت  جناب اقای عبدالحسین دستغیب رحمت الله  همچنین باره عرفان اسلامی تلمذ میکردند- یکدفعه ما با همراهی ایشان به سردرس حضرت ایت نجابت رحمت الله علیه رفتیم- اساتید وتعدادی از دانشجویان امده بودند سئوالات خاصی قرار بود ازان بزرگوار وعلامه سئوال شود بعداز معرفی افراد ایشان فرمودند اول چائی  ومیوه وشیرینی  میوه  ظرفاش نزدیک کن من بود منخواستم بلند شوم وتعارف کنیم فرمودند شما بنشنید این درس اول عرفان کریم اقا باید تعارف کند- وهمچنی خدمت مرحوم ایت الله  حائری شیراز ی رحمت الله علیه  جناب کریم محمد حقیقی- سه جلد کتاب در باره عرفان واخلاف نگاشته بودند وبه اساتید  تقدیم کرده بودند- بحثهائی درگیربود که قراربود وایشان وحضرت ایت الله حائری شیراز باهم مباحثه کنند ویا تنها ایشان پاسخ دهد یک بار دروز نامه من خواندم که امام الراحل رحمت الله  علیه فرمودند-که قهرمان کسی است که نفس خود یامن خود مانند یک بچه بغل میکند وحرکت میکند منظور ایشان جیستضرت ایت الل حائری شیراز ی داغ کرد  تمام مدت باقدرت کلمهوفشارکلمخانرا معنا کرد ودوستان فرمودذند شما اجازه دهید روال سابق ادامه پیدا کند- زمانی که ما ازتربیت معلم که درحدود بیست دوکیلومتر باشیراز فاصله داشت من مداوم از ایشان بحثاهای مختلف وعرفانی سئوال میکردم وایشان باانگیزه ت دم چائی کهمن پیاده میشدم پاسخ میدادند-  واز شخصیهای مختلف  ایرانی وعربی ونهج البلاغه وکتب مختلف شاهد میاوردم که گاهی دوستان اعتراض میکردند که ایشان خسته است مگرشما میخواهید دکترا عرفان بگیرید وگاهی من کوتاه میامدم- مرحوم دکتر  اسد لاری  رحمت الله ازایشان تعریف میکرد که ما هردو درشیراز هم کلاسی بودیم وهردو باهم وارد  اموزش وپرورش شدیم وهردو درلار استخدام شدیموهردو دریک اطاق خوابگاه معلمان  بودیم- ایشان تاپاسی از شب مطالعه میکرد وگاهی هواخوب بود من دربیرون میخوابیدم- ایشان مقالاتی مینوشت با اسم مستعار- ک- م- ح چاپ میکرد ودروی کارت اطاق نوشاه بود اسدی و-ک-م-ح که هروقت وارد خوابگاه میشدم میگفتم کاف-میم –ح  امده است یانه-  ایشان مدتی  باکتابخانه حضرت شاه چراغ صلواته الله علیه همکاری داشت درطول سال تحصیلی  هفته دوجلسه ودرتابستان بیشتربود وتمتم کتبی واقعا میتوانست مشکلات مردم جوابگو باشد با مطاله که گاهی بهتهران رفته بود وبابعضی انتشاراتخواستهبود که کتب های خاص را به ایشان معرفی کنند جمع اوری کرده بود وخود ایشان درکتابخانه بعضی از این کتب را تدریس میکردوبه مشکلات اعتقادی  ومذهبی جواب میداد وکتاب معرفی میکرد گرچه قانون کتابخانه دادن بعضی کتب جایز نبود ولی ایشان میدادکه بخانه ببرنند ومتاسفانه من بسیارکم استفاده کردم وچند کلاس اعتقادی  واخلاقی وعرفانی داشتند که من رکس معرفی کردم یک دگروونی در فتار وخوراک ومنش  پیداکرد درحرم مبارک حضرت رضا سلام درنماز جماعت بابزرگواری ازفرهنگیان مال شهر رفسنجان اشنا شدم که ایشان هم درعرفان مطلعاتی  داشت واز احوال ایشان سئوال کردومن بسیار تعجب کردم انزمان  امکان سخنرانی ایشان درتلویزیون پخش شود وایرانهم بتواندملاحظه کند دلیلرا جوی اشدم فرمودند امام جماعتی که من به انجا میرویم یکی از شاگردان حضرت ایت الله نجابت رحمت الله علیه بوده است از یشان واز حضرت کریم-محمود حقیقی هم نمام ریاد میبرد وهمچین از حضرت ایت الله مرحوم شهید باعظمت ناب دستغیب رحمت الله علیهوخواستند تلف ن ایشان من برای یشان بفرستدم تا ایشان بعضی سئوالات از ان بزرگوار دریافت کند ولی تلفن ایشان تغیربود کرد وراهی برای پیدا کردن نیافتم مدتها قبل به منزل ایشان رفتم تا سئوالی  از ایشان بکنیم  ایشان درطبقه دوم دریک اطاقکه یک تخت خواب داشت ویک میزی کوچک وکتابی بررو ی ان میز بودکه درحال مطالعه بودن بشدت لاغر شده بودن کهمنتصور میکنم احتملامرض دیابت داشتند وفرمودند من مانند سال قبل نمیتوان زیاد کارکنم وبایددرتخت  اسایش کنم- و واقعا برای من درس بود پسر ایشان  طلبه بودند زنگ درب زدند- وایشان درب راباز کرد وبابچه هاشوخی کرد وگفت الان برای فوتبال می ایم- ایشان فرمودند ایران بشدت عوض شده است ایشان طلبه است بیشتراوقات با نوجوان میگذارند وهرچه میگیوم درسبخوانمیفرمایدهمین قدر کافی است اساس جذب نوجوان است- درهرحال یادایشان گرامی انشالله ازخوشه هائی که ایشان از  معصومین رحمتاللهعلیهم اجمعین- گرد اوردند حال برسرسفره ان بزرگوان درحال عیش ونوش هستند ازان انان بهرهای کاملرا بدست میاورد-انشاالله

موافقین ۰ مخالفین ۰