مقالهٔ برگزیده
ابوالقاسم عارف قزوینی شاعر، موسیقیدان و تصنیفساز ایرانی دوران قاجار و پهلوی بود که در قزوین زاده شد. او بهخاطر سرودن تصنیفها و غزلهای سیاسی، میهنی و عاشقانهاش شناخته میشود. اعتبار واردکردنِ مفاهیم سیاسی در تصنیف، به عارف داده میشود و از او با لقب «شاعر ملی ایران» یاد میشود. تصنیفهای عارف، به سرعت بین مردم رواج مییافتند و منتقدان معتقدند که عارف از طریق اشعارش روی جامعهٔ ایران که درگیر انقلاب مشروطه بود، تأثیری کتمانناپذیر داشته است. عارف سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد. در همان دوران به تهران رفت و هم با دربار قاجار آشنا شد و هم با جنبش مشروطه ایران. عارف شروع به سرودن تصنیفهایی با مضامین سیاسی کرد که در نوع خود نوآوری داشت و به سرعت میان مردم محبوب میشدند. عارف کنسرتهای متعددی در ایران برگزار کرد و زمانی که رضاخان در پی براندازی حکومت قاجار بود از وی حمایت کرد، اگر چه بعدها اختناق سیاسی حکومت رضاشاه گریبان او را هم گرفت و به همدان رفت یا تبعید شد. او سالهای پایانی عمرش را به سختی گذراند و در نهایت از عوارض سرطان ریه که به حنجرهاش هم سرایت کرده بود، در همدان درگذشت. عارف دهها تصنیف و غزل سروده که بسیاری از آنها توسط خوانندگان سرشناسی همچون قمرالملوک وزیری، عبدالله دوامی، غلامحسین بنان، الهه، و محمدرضا شجریان بازخوانی شدهاند. از عارف هیچ اثر صوتی ضبطشدهای بر جای نمانده است اما بر اساس آنچه معاصرانش روایت کردهاند میدانیم که صدایی گرم و قوی داشته و از تحریر پرهیز میکرده است. سبک شعری وی نسبتاً ساده است و اشعارش عموماً یا محتوای عاشقانه دارند یا محتوای سیاسی و میهنپرستانه. عارف مورد نقد ادبای معاصر خودش بود، و او نیز بسیاری از ادبای همعصرش را نکوهش میکرد