مرتب کرىن هوش-!!

بسمالله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مثل هوش مانند درجه زلزله است مثلا درجه دو ریشتهر- نسبت بهیک ریشتهر  فرض کنید  ده برار است ولی ده به نه سی هزاربرابر است- هوش های این  همیننسبت رادارند وپنچ درصد بالترینهوش  همین ارتباط ریشتهر رادارند درپاین میتواند اصلی که  مسئله راحل کند  یدا کنند  ولی درهوش پنچ درصد اصل کشف ویاخلق میکنند  صاحبان مکتب کهمکتب خلق کردند ازهوش بلای بودند ساده نیست مثلا غزل تعریف کردن  قصیده تعریف کردن-برای انکه هوش  انسان قوی شودومرتب کار کند همانطور که درماشین موتور مرتب میکنند که اصطلاحا رگلایژ-گفته میشود هوش باید مرتب شودرگلایژبشود—راه ان این است—یک انشا  به زبان انگلیسی  درسطح  درک فرد  ساخته میشود همه لغات را  معنای انرا داده میشود بجز  چندین لغت- میگویند  بدون فکر  اولین معنای که حدس میزنید بنویسید  انشا معنا ندارد وبعداز استراحت دوباره همینامرا تکرار نید تا زمانی که فردمیگوید نمیتوانم حدس بزنم این اولین قدم برای مرتب کردن هوش است- حال  معنای کلمه اول  بین ده تا پانزده  لغت دریک کاغذ سربسته  ریر متکا میگذارند ومیگونیدچشم ات راببند یکی رابردار  تااا  بازمتوجه میشودمعنای درسی نیست تااخر اینکارامیکند نگهان  نرم افزارمغر بکارمیافتد  معنای دقیق  کلمات را پیدامیکند بااین سبک تواستند  زبانهای کهن را کشف کنند

عذاب دنیای وعذاب اخرتی-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان وهابی باوجود انکه اشکلات را که میفرمایند-جواب داده میشود ولی نمیپذیرنند وادعای بیسوادی علمای اسلام  میکنند  - درحالیکه مسئله برعکس است من داوخر رسیدم فرق مجاهدین وقاعدین متوجه نشدم چه اشکالاتی دارد- ادعای مکینن  شیعه معتقد است که قران تحریف شده است درمطلبی که من از حضرت ایت االله علامه سیدحسین طباطبایی رحمت الله  ودیکگران  کپی نزدم که هیچکس معتقد به تحریف قران نیست فقط در دوجا جابجایی شده است  این مطلب ازمایش شما وهابین استآنچه حقیر همیشه از المیزان فهمیده‌ام و تقریباً صریح فرمایش حضرت علامه است اینستکه ایشان هر تحریفی را که در دلالت قرآن بر حقائق و مطالبش خللی ایجاد نماید منکرند. ایشان می‌فرمایند قرآن موجود تمام صفات کمالی خود و هادی بودن و نور بودنش را دارد و هیچ یک از صفاتش سلب نشده‌است.-ا مقدمه اولآیا اعتقاد به جابه‌جایی آیه‌های اکمال و تطهیر به معنای اعتقاد تحریف قرآن نیست؟

 

علامه طباطبائی(ره) در تفسیر شریف المیزان آنجا که از تحریف قرآن بحث می‌کنند، مطلقاً تحریف قرآن را به هر شکلی(اعم از نقصان و زیادت و جابجائی) رد می‌کنند. اما در کتاب مهر تابان که علامه تهرانی(ره) در این زمینه سوال می کنند؛ علامه(ره) می‌فرمایند:

«بنده یقین دارم حداقل در دو موضع آیات قرآن جابجا شده‌است. یکی آیه‌ای «الیوم اکملت لکم» و دیگری آیه تطهیر.

یعنی دقیقاً همان دو آیه‌ای که ما با اهل تسنن سر تفسیرش دعوا داریم. دلیل علامه(ره) نیز همان دلیل اهل تسنن است که تفسیری که شیعه از این دو آیه می‌دهد با سیاق آیه نمی سازد.

علامه(ره) در بخشی از جواب می فرمایند:

«در تغییر محلّ آیه: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ‌ بلى، جاى بعضى از آیات ممکنست که تغییر نموده باشد، ولى البتّه تغییر محلّ آیات غیر از مسأله تحریف است. بحسب ظاهر- واقعش را خدا بهتر مى‌داند- از اوّل قرآن تا آخر قرآن در دو جا قابل تردید نیست به عقیده بنده که جاى آیه عوض شده است. در جاهاى دیگر ممکنست که بگوئیم جاى آیه عوض نشده و تغییر نکرده است و قابل توجیه است، ولى در این دو مورد به هیچ وجه قابل توجیه نیست. اوّل در سوره مائده است و دوّم در سوره أحزاب است».

در استدلال جابجائی آیه اول علامه(ره) می‌فرمایند:

«با شواهدى که جمع آورى کردیم وخصوصیّاتى که در آیه هست و آیه‌هاى قبلى و بعدى نشان مى‌دهد، على الظّاهر بدون

تردید اینجا دست خورده و جاى آیه را عوض کرده‌اند. این آیه را بعد از محرّمات اکل، بین مستثنى و جمله مستثنى منه قرار داده‌اند، تا خلط مبحث شود و چنین گمان شود که مراد از روزى که کفّار از دستبرد به دین مسلمانان مأیوس شدند و در آن روز باید مسلمانان از خدا بترسند، و آن روزى که دین مسلمانان کامل شد و نعمت بر آنان تمام تمام گشت، و روزى که خدا اسلام را بر مسلمین مى‌پسندد؛ روزى است که مثلًا میته و خون و گوشت خوک و غیرها حرام شده است.»

در بحث آیه دوم نیز علامه(ره) همان دلیل اهل تسنن را می آورند که اینجا امر مشتبه می شود که منظور زنان پیامبر(ص) هستند نه خمسه طیبه.

«و امّا دوّمین مورد که تغییر محلّش بسیار روشن است، آیه تطهیر است؛ و آن در سوره أحزاب است‌ در تغییر محلّ آیه تطهیر إِنَّمَا یُرِیدُ اللَهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. این آیه هم در جائى واقع شده که به هیچ وجه مناسبتى با ما قبل و ما بعد خود ندارد. زیرا که ما قبل آن راجع به زنهاى رسول الله است، و ما بعد آن نیز راجع به زنهاى رسول الله است؛ ولیکن این آیه با اینکه راجع به اهل بیت رسول خداست، در میان آیات آورده شده است که امر مشتبه شود....در وسط آیه دوّم مى‌بینی‌ که لحن خطاب تغییر مى‌کند، و یک جمله نامناسب راجع به اهل بیت رسول خدا وارد مى‌شود به‌طوری که ضمیرهایش ضمیر جمع مخاطب مذکّر است؛ مثل عَنکُمْ و یُطَهِّرَکُمْ، و عیناً مانند وصله ناهموارى است که بخوبى مشخّص مى‌سازد که ربطى به آیه قبل و بعد ندارد؛ و جاى این خطاب در اینجا نیست. ولى در اینجا آورده‌اند، تا بواسطه ملابست، اذهان عامّه را متوجّه زوجات رسول الله بگردانند، و حَسَنه تطهیر و فقدان رجس را به آنها بچسبانند.»

حال بالاخره نظر نهائی علامه(ره) در این زمینه چیست؟! و آیا شما این نظر علامه(ره) را می پذیرید- ؟؟ -حضرت رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم به حضرت علی علیه السلام دستور دادند- علی جان تاقران کامل  ننویسی با احادیث  مربوط به ایات ازخانه بیرون نیا-وحضرت روس الکرم صلواته اللهعیله واله والسلم هرایتی که میامد  جای ان ایه درسوره مشخص میکرد وبیشتر تعلیمات را به علی علیه السلام داده بودند وملی احادیث تفسیر ایات را به جهتی اقای عثمان امد قران را  جمع اوری کند علم اش راداشت ولی حضرت علی علیه السلام احادیث اش راهمه انهارا میدانست؟؟-چه جهتی داشت که اقای عثمان بشدت مسئول شد که قران راجمع اوری کند- برای تطهیر ایشان  حدیث جعل کردند که پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم فقط به جناب عثمان گفته استکه قران جمع اوری کند ومرتب کند- هرکس که عاقل باشد  جعلی بودن اینحدیث برای او اسان است- ایشان  ازمردم خو است همه قرانهای خودرابدهید  که قرانه ای که نوشته شده بودهفتادتا بود ازانها اسنخراج کرد وان قرانهاراسوزاند چرا برای کثافتکاری که کرد بود -دونفرندادند یک یک عذاب اخرتی دنیا دانرد یکعذای اخرتی اخرت دارند

 

<

خاک شیر مزاج-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بدانید که حضرت ابوالفض عباس  صلواته الله علیه والسلم بسیار فرد شیرینی است- اول افراد  داری جربزه ومخالف باشد را تحقیق کنید مثل ارتشیان ساواکیان- پلیس وافرادشرور  احمق  اینهارااول موردتحقیق قراردهید وبدانید سیا باهمه میتواند رفیق شود وبهخدمت بگیرد  مزاج اش خاکشیرمزاج است یک روش  ضدجاسوسی هیتلری این استنورم ومعمول تلفن هرناحیه بدستمیاورد تلفنه ای زید  راکنترول میکند به رمز صحبت میکنند ویانه

حماقت های حیرت اور-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است—واقعا گاهی من از بعضی  مطالب اقایان وهابی  حیرت میکنم که اسم علما هم باخودشان  یدک میکشند ازافرادمعمولی اهل مطالعه بسیارعقب تر هستند من بهاینجا رسیدم که ایشان درباره حضرتموسی علیه السلام تفسیرقرانی میکردند- اقای کیانی سئوال میکردند واقای خدمتی پاسخ میدادند ایشان  جریان روس ادینه  کلمه ادینه معناهای چندی شده است ازپیامبراکرم صلواته الله سئوال نشده است هرکس برای خود مطلبی میگوید وازامام علیه السلام سئوال نشده است خلاصه روزچشنی بوده است که درضمن فرعون قول میدهد دریک مسابقه با ساحرین شرکت کند  اگرساحرین برنده شدن حضرت موسی علیه السلام- تبلیغ خودر اخاتمه ده وحضرت موسی علیه السلام  هم  قبول میکنند- قبلازانکه حضرتموسی علیه السلام وحضرت هارون علیه السلام درکوه بودند خداوندمنان جریان راکامل به این دوعظمت صلواته الله علیههما تما م ماجرا را بیان کردکه فرعون  طغیانکرده است وباقول نرم با ایشان  صحبت کن هرچه معجزه میخواهدبیاور- وسرانجام در رودنیل غرق میشود ویهودیان به  فلسطین ببر- حضرت موسی علیه السلام تااخرقیامت میداند-واول والعظم است-  دران روز  ساحرین انواع واقسام سحرا   نشان دادند دراینترنت بزبان انکلیسی انواع راشرح دادند مهم این است تصور میکردندساحرین روح میبخشند- مثلا یکجعبه بودند هرکاری میکردنددرب جعبه باز نمیشد است- ساحر وردی میخوان دمثلابرسر جعبه مشتی میزد درب جعبه باز میشد یک طبقه بالامی امد که دردرون ان اینه وپارچه غیر بوده است- انهاتصور میکردند که روح پیدا کرد- یک ترسی حضرت موسی علیه السلام  درا روح ایشان بوجود امد باکمال وقاحت میفرماید حضرتموسی مثل ما ادمی معمولی ومی-ترسد اینجا عظمت امام علیه السلام مشخص میشود که این ترس چیست- اولا حضرتموسی علیه السلام فردمعمولی نیست اولوالاعظم است شما به کسی اولوالاعظم است میفرمایدفردمعمولی؟؟درثانی ایشان همه جریان را تاروزقیامت میداند وخداوندفرمودند فروعون طغیانکرده است وسرانجا دررودنیل غرق میشود  وشماها یهودیان به فلسطین ببرید-چه ترسی است اما  حضرت موسی علیه السلام- دوتا ترس داشت- یکیبگویند  بخصوص خود فرعون ایشان هم ساحر است وروح میبخشد وازانها یادگرفته است وساحربزرگ شده است وانها شاگرد ایشان بودند که رخ داد  ودوم  قریب به این مضمون که ساحرین هفتاد دوتا بودند انهارا شهید خواهد کرد واین هم ترس دوم بود که هردوترس رخ داد- خداوندمنان از اینجهت فرمودندترسی نداشته باش

یاداش همشه جاودان-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- دو روز قبل متاسفانه شنیدیم که حضرت  جناب اقای العصفور رحمت الله علیه به رحمت الهی رفتند- بهحق یک شخصیت تاریخی وعلمی استان فارس بودند- جای ایشان تا ابد خالی است تاریخچه ایشان در سابق درشهر بمبی بودند برادر ایشان فامیل بمبی روگرفتندایشان درسطح خودتاحد اعجاز میرسد- که همی نقدربگویم ما ایشان در پارک نزدیک خانه میدیم که  همیشهصورت ایشان میزد و لباس- ساده شیکی مپپوشیدند واستادزبان عرب ی بودن نقش اجدادی در هند- وکتاب قران رامطالعه میکردند ورزی من ازایشان سئوال کردم  که بقول خارجیان هابی شما چیست یعنی تفنن- فرمودندمن نهج  البلاغه را حفظ کردم ومیخواهم بزبان ساده عربی تفسیر کنم – من گفتم انرا چاپ میکنید فرمودندخیر فقط برای خودم است—وکلاس کنکور زبان عربی ایشان درشیراز همتایی نداشت مادرمن  بعداز پانزده سال در اموزش وپرورش هوس دانشگاه کرد قبلا هیچ مطالعهای نداشت نزدایشان رفت که عربی یادبگیرد مداوم مایوس میشد وایشان  دل وجرئت دادند وتشویق میکردند ودرزبان فارسی چند شعر ومطلب رابه ایشان یاددادندوایشان درکنکور عربی راصدزدوادبیات فارسی بالاتراز هشتاداوردند- جناب اقای العفور اخرین دوره دردانشکاهتهران که استادایشان حضرت ملک الشعرا جناب اقای بهاربود وفرمودند ایشان یکلباس فیدمیپوشید و به ایشان ترغیب کردنکه کروات بزنید ایشان نپذیرفتند وبایک کلاه عرق چین سفید سرکلاس امدند ویک دفعه من یک شعر عرفانی ترجمه کردم ومقداری به شعر گفتم ایشانفرمودندحال  وقت اینمسائل نیست روی مطالب ملی ومیهنی کارکنید که تاحدی  زیادمورد توجه ایشانبوده است وفرموده است دروضع مردم دقت کنید ما اشعارناب داریم- وعجیب مذهبی بودکهنگفتنیمن دریک جلسه شاگردان ایشان  خواستم واردیکمتن  زیربنای  درموردی ازیکمقوله اسلامیشویم فقط پنچ دقیقه بهمن فرصت دادند بعد ایشان انمطلبراگرفت باورنکردنی بود که سئوالاتی که یهود ومسیحیت واهل تسنن وسکولار میگیند همه راپاسخ دقیق داد- جد ایشان در شهربمبی استاد زباه عربی  در دبیرستان ها بزبان انکلیسی واردو تدریس میکردند ودرحوزه شیعه  برای طلبه بزبان اردو انگلیسی زبان عربی را تدریس  میکردند یک پست بالا به ایشان دادند اقایان هندی معترض شدند که ایرانی به هندمیایند وپست بالا میگرند که باید مال هندیها باشد ایشانمیفرماید دیگر جا ما اینجا نیست هرچند عذر خواهی میشود قبول نمی کنندوبه شیراز میاند دراخر شهر یک اطاق بزرگ میگرنند وانجا زندگانی میکنند وپول خود را بامهارت  درتجارت واردمیشوند که بنظرحقیر درتجارت چای وکم کم بهثروت میرسند—وایشا تصورنمی کنم حتی یکبار درزندگانی اخم کرده باشند حافظهای نگفتنی کهتمام کت دیرستانی ودانشگاهی حفظ بودند وقتیکه بچه ای دبیرستان نمونه میگفتند ساعت دیگر امتحان  طبیعی داریم ده دقیقه اخر اجازه بدهید که مطالعه دکنیم ایشان کتابرا میگرفت صفحه خاصیراباز میکردویک سئوال میکرد درجواب درستمیماندند وایشان انراشرح میداد ومیفرمودچراخوب درس نمیخوانید ومیگفتن کلاس مختلف کنکور   مطالعه میکنم ایشاشهرت دارددریک جسله معلمین  فردی ازایشان  درباره ایشان فرمودند ا ایشانهمیشه مدریرت وبارزس امتحانات نهای ششم بود سرجلسه  ورقه یک دانش اموز میدید  ومیفرمود جونمرگ شده نوک زبای ان این است یا شاگرد میخواست ورقه تحویل دهد  بهایشانمیگفت مگردرحال هپروت هستی صفحه فلان که اینطورشروع میشود برو ازنوبنویس- همه مراقبین رابیرون میفرستاد –کهبروید میوه وشیرینی بخورید روی  تخته سیاه درس میداد-وزنگ تفریح من بحثی منطقی – اسلامیمطرح میکردم وایشامیفرمودند فلان پرفسور فرانسونی اینطورحل کرده است ومن  راهحل خودر میگفتم وبسرعت بیان میکردندمنبع شماچیست ومن چندمنبع را میگفتم یک روز درخیابان باهم برخورد کردیم وفرمودند منخیلی سعی کردم تلفن شمارپیداکنم نشد واز شما کمک میخواهم- ایشان دکترای ادبیات فارسی دریک دانشگاه ازاد میخواند ویک ماموریت داده بودند یک کتاب برای دانشجویان بنویسد ودرضمن یکسال ایشان بهروسیه ودانشگاه مسکو رفته است که درباره تحلیل ادبیات فارسی انجا بخواند- ایشاخونده بود اس  بایدچندمقاله تحقیقاتی  انجام دهد یک موضوع داده بودندکه حتی درسطح مرجعیت دنی ایران خوانده نمیشد ودرسطح عرب تعداداندکی میتواستند دراین مقوله بحث کنند بهمن فرمودندفلانی شمامنبع زیادبلد هستی  کتابی دراین موضوع  خواندنمن گفتم در سطح هفت وهشت صفحه میتوان حرفهای بزنم ولی  شما به حوزه خاص بیاید استاد دهقان  یک نحوی یادگیر کلاسیک خاص خود دارد-که بامن  دریکجهت است وایشانزد  ان استادمعزرسیدند وفرمودند بحثی عمیق  وبازوای خاص است  سادهترین کتاب اش فلان است ایشان فرمودند که من پنچاه صفحه یا بکیرم کافی است که بقه کتابرابخوانم وبعد انسا پردازی کنم ایشان فرمودند امکان ندارد درس شروع شد سه ساعت درسه سطر ایشان عینک رابداشت ومداد روی دفتر گذاشت وفرمودند طلبه بیچاره چگونه اینرایادمیگیرد وچگونه من اینمطلب را بهاقایان روئسی حالی کنم تاصفحه پانزده اول بایدایشان حدس معنای لغت بکند هیچگاه درست ازاب درنیامد وکتابی هم نبود منمدتها فکر میکردم که انسان تاچه زوایا وبطون پیش میرود  البته اینعظمت مایه اسلام است ایشانفرمودند کافی است اگرمدرک دادند وبه ها ونداندند بهجهنم ورفتن یادش بخیر  وانشالله درنزدعلی علیه السلام اینمطالبراعالی میفهمند

</

روستای ظفر اباد-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- ظفر اباد- یک روستایی که  از شهر شیراز به سمت بندرعباس درحدود دوسه کیلومتر ازمیدان گل سرخ که میدان فرودگاه شیراز است  روستای ظفرا با ددور است از میدان گل سرخ  دستچپ درحدود یک کیلومتر دور تر یک موکب بسیاربزرگ روستایان فراهم اوردند که شایسته تقدریرهستند اگرهمه ما  این جنبش راداشته باشیم چهره شهر بخوبی تغیر میکنداین موکب دربلوئچستان ایران وبلوچستان  پاکستان  وشهرهای پاکستان شهرت  دارد- ومحل توقف است همه جامیدهند وهم ماشینرا تعمیر میکنند وهم صحابه ونهار وشام وغذایتوی راهمیدهند ویک تلویااچنار  راداشته است وترورشد ئبعد حضرتایاللهکستانی  یکاز انها ایتالله عارف حسینی رحمتاله علی کهمیفرمودندشاگرد اما الخمینی رحمت اللهعلیه بوده است که ریاست زیون بسیاربزرگ دارند  ومداحی پاکستانی وبلوچی هم  ارائه میشود  یک اکیپ از رادیو وتله وزیون شیراز انجا مستقرشدند که  برنماه تهیه کنند ودختر من هم جزو انها بود وامشب من  با مادربچه ودخترم بهانجا رفتیم  چون انها بیشتر هویچ میکارند واب هویچ هم میدهند ودم نوش بابونه  وهرکه خواست ساندویج نیمرو-    ونهار توی راه هم میدهند—ازقرارمعلوم قرار بود امشب جناب استاندار عزیزبیایند ولی گوی  انجامنشد-در پاکستان  مثلا ازاد اکسپرس سی تا روستا  درحوزه او است وبیشر ازانها افرادجلب میکند غالیا روستایی سن بسیاربالا   جماعت مستضعف هستند ولی بلوچ ترانسپورت   وضعیت بهتر دارند- جالب است که نژاد ایرانی بلوچ ها هستند  انداممتناسب ورنگ سفیدشیری وچشمان با  رنگ ابی باز وبسیارخوب فارسی صحبت میکنند ازپنچاب تاشیراز بین پنچ تاشش روز طول میکشدومنطقه خطرناک دربلوچستان نزدیک کویته پ-مرکز ولایت است انها کوتا میگویند  داعش فراوان است ومانورهم میدهید ویکیاز جونان  بلچ فرمودند که داعش گفته است  شیعه بودن جرم است- نزدیک کویته ارتش پاکستان  درفاصله های مختلف یک کیوسک نزدیک جاده است ویک سرباز درسمت راست ویک سرباز درسمتچپ است کهیکیازجوانان پنچاب که دربانک کار میکردفرمودند به انها نسیجی میگویند- ازپاچنار سئوال کردم فرمودندوضع خوب نیست ایت الله حسن موسوی علیه السلام  بهانجا رفته استمردبسیارشریفی است ولی وضع خوب نیست—یک اقای دیگری درحد یک ک کارگربود واز گچرا ت میامد- فرمودند من درخیابان بودم جماعتی فریا میزدند نوازشریف وبردارش دزد هستند ورفتند پلیس امد مارا گرفت  وچهارماه زندان بودم  ومن گفتم علت گرفتنرا گفتند فرمودچیزی نگفتند- جلوی مشاین بلوچستان تصویر پنچ شخصیت بود- که سه تای ان  حضرت ولی فقیه عزیز رحمت الله  علیه  وتصویر حضرت سردار دلها- جناب اقای قاسم سلیمانی عزیز رحمت الله  وتصویر مرحوم  ریس جمور فقید  شهیدخدمت حضرت اقای ابراهیم ریسی رحمت االله علیه ودونفر دیگر یکی  حضرت مرحوم شهید ایت الله عارف حسینی   رحمت اللعلیه  که ترورشد ومیفرمودند  مسئول  پاچناربودند وشاگرد امام الخمینی  رحمت  الله علیه بودند نفربعدی رامتاسفانه نام مبارکشان رافرموش کردم-

 

علت وجودی اربعین-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان عظمت  اربعین را بخوبی درکردند- بخصوص علمای سایتکلمه چراشما از اربعین نارحت هستید-!! ضربه که بمنافع شما نمیزند- حدیث است هرجا کفر ونفتق تعریف کرد حتما بنفع انان است وهر ضم و انتقادکرد حتما بضررانها است- ازپیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم سو استفاده کردند اب ازاب تکان نخوردمردم  تاثری نگذاشتند عین بره وگوسفند مطیع شدند که یکی از دلائل انها میاشد ولی نفرین پیامبرارکمصلواته اله علیه واله والسلم حضرتعلی علیه السلام سکوتکردند زیرا  این بیشرم ها فورا میگفتند برای بقدرت رسیدن دنیا است همینحرف اقای عمر به حضرت علی علیه السلام گفت  دنبال قدرتنباشید دیگرانهم بخوبی شمامیتواندحکومت کنند حق دیگران پایمال نکنید شاهدباشید با به درایتی حکومت میکنیم ولی موردنفرین حض ت فاطمه سلامالله علیها شدند وحتی اقای عمرا انرا بهمسخره گرفت زیرا شوهراش ازقدرت  کنار گذاشته شده بود- حضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام الله علیها وامامحسن علیه السلام  شهیدشندند اب  از اب تکان نخورد  حتی برای مرگ اقای عمر و عثمان هم حرکتی نشد ولی معاویه برای عثمان سنگ تمام گذاشتند که همه اهل مدینه رااگربکشم به اندازه یک قطره خون اقای عثما ن-جواب نمیدهد- رسیدیم به امام حسین علیه السلام اگر عملی انجام مانوری داده نمیشد تااخر معصئومین وشیعیان شهیدمیشدند و کسی بهسمت شیعه شدن نمیرفت- رضاشاه به پسراش گفتهبود من میخواستم قم رابرس علماخراب کنم نگذاشتند گفتندحکومت تو تمامیشود وطرفداران  علماتاتورنکشند دست برنمیدارند-  اقای بن باز درعربستان مقامی مانند مرحعیت داشت یکجمله گفت کهاگر روزی ماقدرت کامل پیداکنیم من دستورجهاد برعلیه اسرائیل میدهم زندانی شد ومرد واب ازاب تکان نخورد اگراقای سلمانرابکشند اب ا زاب تکان نمیخورد   وبههمینعلت هرمخالفرا اعدام میکند باز اب ازاب تکا ن میخورد-لذا امام معصوم  تازمانمعین خداوندمنان حفظ میکند ودربعدمردم باید  ازایشان حمایت کنند وقتیکه امامحسین علیه السشلام انطور شهید میکنند بلافاصله به سروقت شیعیانمیروند وانهاراهم سلاخی میکنند واب ازاب تکان نمیخورد ام یک اتفاقی افتاد-  مردم کوفه برعلیه حکومت ظالم اموی قیامکردند وافراد ابن زیادملعون  راکشتند-  وسپ قیام حضرت مختار علیه السلام شروع شد واین نهضت تاامروز  ادامه دارد اینانممرباعثشد ازکشتارسنگین شیعه  خود داری کنند وگرنه شیعه ای باقی نمیماند امروزه کسی دست اش به امام الزمان علیه السلام نمیرسدترس نداشته باشند شیعه کشیراباب میکنند ازترس مردم  میترسند لذا این اربعین به انها هشدار میدهد که دست ازپا خطا نکنید

عزم الامور-!!

بسم-الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- عالمی تعریف میکرد درقدیم منازل چاه اب داشتند ازچاه اب که میکشیدن دمقداری برسرچاه میریخت سرچاه فرمیکشید ایشان یکبنای اورد که سرچاه را درست کند بنا امد یکماده خاکستری داشت که سیمانبود تازه واردشیراز شده بود ایشان پرسید این چیست ان فردگفت سیمان سیمانکرد وبعدگفت بعداز خشکشدن بها ناب بده ایشانگفت که باز این وامیرود انجناب خندید وفرمود هرچه اب بخورد سفت تر میشود- ایشان یاد  این ایه کههرچه مشکلات برایرمومنین ماید چه ازجنب مردم ویاخداوندمنان  عزم امورانها رابیشتر میکند واما غزم اهل باطلرا کم میکند تاوا بروند- اعراب دقیق  اینتجربه راداشتند که درجنگ ها عامل پیروزی چی بوده است برای خود ویا برای دیگران بهبت میرسیدند برنامهای پیاده میکردندوگاهی بت خودراتغیر میدادند- دراسلام شیعه همین مطلب بارها تکرار شد امدندگفتند ما شیعه رهبرسپاه هم حضرت ابوالفضل صلواته الله علیه والسلم است-

اقای کشیشساسان توسلی توجه کنند-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است –جناب کشیش ساسان توسلی- درباره تثلیث از ایشان سئوال شده است فرمودند من اینچنین تفکر میکنم سه تا خدای بلذات- درجملات بعد  میفرماید خداوندمنان یک روح خدایی به ایشان بخشید به حضرت مسیح علیه وحضرت جبرائلی علیه السلام- اینجملعغلء است غلء منءقی ىارى اطر بللاات است خوىاش خىا است مخلوق نیستخدایاش مالخود است باید گفت ذات اش بالغیر است از دیگری است ومیدانیم خدا نمیتواندخدا خلق کند وخدا باید بالذات خداباشد دیگرنیاز نیست که درروح داشته باشد یک روح کافی است تا بدرجات عالی برسد خداگونه شود کلمه سبط به فرزندان  پیامبران گفته میشود که به - مقام پیامبری میرسند وانان کمال عظیم- وارامش عظیم- وعشق بینهایت به خداوندمنان و ودرطول ان شق علاقمندی به مردم وغیره است – البته برای انسان وجن راه باز است ولی چون استادمیخواهد  باید افرادی قبلا این مدارج راطی کرده باشند- خداوندمنان محتاج ان دو شخصیت نیست میتواند انسان مانند فرشته خلق کند که همه چیزرا درزمان خلقت بداند-  این سیستم را  پذیرفته است- که دارای حکمتهای بسیارزیادومهم دارد- اینکه حضرن مسیح علیه السلام بفرزندی  انتخابشدهاست ودرسمت راست خداوندمنانمنشنید  خدا تجسم ندارد که سمت راست وسمت چپ داشته باشد وخداوندمنان  برای خلق موجودی نیازمند زنی نخواهدبود پس خلقت حضرتمسیحعلیه السلام ماند  همه انبیا علیم السلام الاجمعین استولی یک معجزه عظیمی رخ میدهد که افکار  احمقانه برطرف شود- این سئوالکه حضرتمسیح علیه السلام خدابود وتجسم مادی پیداکرد چراخودخداوندمنان ای نتجسم راپیدا نکرد برای انکه  حضرت مسیح علیهالسلام خدا نیست  روح خداگونه دارد- انجیل بخوبی نشان میدهد که کتاب  تدوین یافته بشری است میفرماید بره خدا- میخواهد حضرت مسیح علیه السلام معصوم وبی گناه وعبد نشان دهد کهبرتخت پادشاهی قرارخواهدگرفت این بیان بیان الهی نیست ایشان سبط است عبد الهی است خداوندمنان حضرت یوسف علیه السلام به مانند فرشته مثال اورد- رسیدن به مقام لقا الله وملاقات  باخداوندمنان دستورات زیادی میطلبد درابعاد های مختلف ورچه زمانمیگذرد مسائل عدیده بیشترمیشود شیطان درخوداش منجمد شد درحالیکه قدرت اوجگیری داشت نه توسط خداوندمنان بلکه باا انسانهای که به درجه سبط رسیدند وایشان نپذیرفت وقدرت درک  حکمت الهی کهکمی پیچیدهبود رانپذیرفت ولی ملائکه پذیرفتند  ونشانه ان استاد  درک اسما الله الحنسی هست

عبرت تاریخ-2!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- عالمی میفرمود  زمانی که تازه سیمان به شیراز امده بوده است سرچاه اب منزل فروریخت شحصیرا اوردیم که  سرچاه رادرست کند ایشان اسیمان استفاده کرد –فرمودندمن پرسیدم چه کنیم که  اب به ان نرسد-خندید گفت بعداز سفت شدن هرچه اب برسیدمحکم ترمیشود برخلاف اهک شن رس وغیره- ایشانفرمودند من انزمانمتوجه شدم  خداوندمنان درقرانمیفرماید مشکلات شما راقوی عزم میکند ولی کفاررا ضعیف میکند- نشانه برجسته ای است- خانم هریس  اول  بیانات راسخ ومحکی برعلیه ناتانیاهو گرفت ولابی صیهونیست با ایشانبرخورد کردند وبعد ناتا نیاهوامریکا امد  باایشان ملاقات داشت وکمی شل شد ایشان امروز به شیکاگو رفته است یک پلاکارد سریع توی تلویزیون رد شد که نوشتهبود هریس خفه خان بگیر = شات اپ= اولین باراستکه درامریکا برای یک کاندید ریس جمهوری  چنین مطلبی نوشته میشود-درحقیقت  غیر مستقیم  این گفته به لابی صیهونیست هم است-  کتاب – درامدی برفرق تسنن- ص85- از قول جناب اقای احمد بن حنبل نقل میکند اگرفت فتوایی از پیشنیان یافت نشد فتوا قول شافعی است- چرا برای انکه عمل به اثار=قوانین= صحابه وتابعین تاظهور شافعی ادامه داشت- ولی امامان معصوم صلواته اللهعلیهم الاجمعین-ولی یکشرط دارد-انرابهسنت رسول اکرم-قول وفعل وتقیر  ایشان محدودشود  پس بدعت نیست  وقابل قبول نیست قول = یعنی گفتار- بینات حدیث- فعل – نحوی انجام پیامبراکرم صلواته الله علیه والسلم-تقریر نامهای که پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلم  به کسی بدهند که تقریرات ازمعصومین علیم الاسلام صلوات الله علیهم الاجمعین داریم بخصوص از امام الزمان علیه سلامالله والسلم- البته سکوت هم داریم- که بعداشرح میدهم-جناب اقای مالک بن انس- میفرماید  ازسنت جاهلیت نمیشود استفاده کردانجا حکم نداریم حتما حدیث لازم دارد- اسلام تمام سنتهای جاهلی را  باطل اعلامکرد وسنت الهیراجایگزینکرد ولی بعضی سنتها  مال جاهلیتنیست مال مثلاحضرت ابرهیم علیه السلام است مثلا هفت با-یاشوط درکعبهچرخیدن ولی امکان دارد دربعضی قبیله ها سنتهای وجودئ داشته  میبایست انرا به پیامبراکرذم صلواته اللهعلیه واله والسلم عرضهمیکردند وبیانمیکردند وحضر  یاجمه ای میفرمودند که مثبت باشد ویامنفی باشد ویا سکوت کنند  ان  کف بازا است  درحدیث است شخصی پول فردی رادیر میدهد یک عذری میتراشد میفرمایندانراقبول کنید این سکوت  است نمیشود سنت جاهلی عرضه نشده باشد وبنام وعنوان سکوت ازان استفاده کرد حدیث میخواهد – بقدری  افراط وتفریط-کردند که حدندارد یزیدملعون استنباط کرده است اهلبیت صلواته الله علیهم  الاجمعین  کمترین میزان  شناخت ازانان استفاده کرده اند- ایا شوراازجانب خداوندمنان است؟ ایا درسنت الهی پیامبران واولیا الله از طریق شورا برگزیده شدند-؟؟ درقیامت خداوندمنان ازاقایان نمیپرسد من امام خودراچگونه باید به مردم بشناسم- اگر اخلاق عظیم دادم واگر علم عظیم دادم کهشماقبول نمکنید  معجزه دادم انراهم قبول نمیکند رهبران وهابی وارد مکه شدند یکشخصراپیدا کردند وگفتند فلانمقدارپول میدهیم مگنبد حضرت  ابوطالب علیه السلام وحضرخدیجه  صلواته الله علیها راخراب کن انمرد شریف گفت منخراب نمیکنم گردن اش رازدند وجسداش رابرای عبرت همان جا رهاکردند وشخص دیگری پول گرفت وعمل کرد ایا این امر مطابق قانون اسلام است-!!؟؟وبعد سوار وارد بازار  مکه شدند همهرا دمتیغ گذراندندوبا اسب واردخانه ها میشدند ومردم را میکشتند خودانها گفتندحق مابود حاکمین عادل راقبولنداشتیم وبهسادات احترام نمیگذاشتیم