عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

یک هواپیمای ترابی روسی را اوکراین سرنگون کرد

قابل ذکر است که طیاره ایل-76 در 24 جنوری در نزدیکی روستای یابلونوو در منطقه بلگورود سقوط کرد. به گفته وزارت دفاع روسیه، 74 نفر در طیاره بودند که 65 نفر از آنها اسیر جنگی اوکراینی بودند که همه آنها جان باختند. کمیته تحقیقات فدراسیون روسیه یک دوسیه جنایی را تحت عنوان حمله تروریستی تحریک دعوی کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰

THE TWELVER SHIA IN MODERN TIMES

 

IN THE NAME OF ALL THE FULL MERCIFUL- AND FULL KINDEST- THE TWELVER SHIA IN MODERN TIMES-RELIGIOUS CULTRE AND POLITICAL HISTORY—EDITED BY- RAINER BRUNNER AND WERNER ENDE –SOURCE-GOOGLE SCHOLRA Western scholarship on Islam, neither the Shia in general nor Twelver Shiism in particular. With regard to the latter, we should be aware that:

The Shia which the Western world first came to know from direct experience was that of the Fatimids and, somewhat later, the Assassins. It was the Fatimids, not the Twelver Shiis, whom the Crusaders con- fronted as immediate enemies; and though they may well have come across Twelver Shiis in Syria and Palestine, these were neither organ- ized in an independent state like the Fatimids, nor possessed the mys- tical aura of the Assassins. They were therefore much less attractive to Crusader writers.

To some extent, this lack of scholarly interest in Twelver Shiism began to change in the sixteenth century with the establishment in Iran of a dynasty following that creed, the Safawids. However, early generations of Western academic scholars interested in Twelver Shiism found it almost impossible to get hold of original sources. Many of them probably had no idea of the existence and richness of that material. From the early nineteenth century, Western knowledge of Shia Islam increased somewhat, mainly as a result of efforts made by Orientalists in the service of the British in India. The editions and translations published by those scholars consisted mainly of Twelver Shiite works on Islamic law. In due course, Western knowledge of these and other Shiite works was greatly enhanced by the publica- tion in India, Iran and elsewhere of lithographic editions which soon found their way into European libraries. But it was only in the last decades of the nineteenth century that a number of Western scholars, particularly Ignaz Goldziher and Edward G. Browne, started to develop an increased interest in Twelver Shiism. Neither of them, however, became what we would call a specialist in this field. In the case of Goldziher, the lack of adequate Shiite sources and the one- sided reliance on Sunnite works had an evident negative effect on

Kohlberg: "Western Studies", p. 31.

-

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

سه اشتباه بزرگ دیپلماتیک اسرائیل-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- سه اشتباه بزرگ دیپلماتیک اسرائیل

نوشته مایکل روبین

19fortyfive.com

08 مه 2023- اسرائیل هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت. این که اسرائیل این همه زنده ماند، یک معجزه است.

 

به هر حال، در دهه های اول خود، با جنگ های متعددی با هدف ریشه کنی آن مواجه شد. در باریک ترین نقطه، اسرائیل تنها هشت مایل عرض داشت، مسافتی که تانک های عربی می توانستند تنها در 12 دقیقه طی کنند. اسرائیل نیز به طرز باورنکردنی منزوی شده بود. در حالی که بلوک شوروی به نفع استقلال اسرائیل رای داده بود، زمانی که بنیانگذاران سوسیالیست آن کشور یهودی را به سمت غرب ترجیح دادند تا شرق، آنها به سمت دولت یهودی روی آوردند. تا سال 1950، تنها حدود 30 کشور اسرائیل را به رسمیت شناختند، اما در آفریقا، فقط لیبریا و آفریقای جنوبی این را به رسمیت شناختند خارج از آفریقا

در مقابل این پس‌زمینه بود که اسرائیل مرتکب خطای دیپلماتیک شد که هنوز 50 سال بعد تاوان آن را می‌پردازد. سه هفته پس از تأسیس اسرائیل، حزب ملی در آفریقای جنوبی به قدرت رسید و آپارتاید را تحمیل کرد. در ابتدا، اسرائیل به شدت از آفریقای جنوبی انتقاد کرد، موضعی که هم از اخلاق و هم تمایل عملی برای پرورش کشورهای تازه استقلال یافته آفریقایی ناشی می شد. در سال 1973، در حالی که بسیاری از کشورهای آفریقایی تسلیم تحریم نفتی اعراب شدند و این ادعا را مطرح کردند که اسرائیل یک کشور استعماری است،ولی آفریقای جنوبی هیچ کدام از ا تهمتها رابه اسرائیل انجام بیان نکرد- طی دو دهه بعد، روابط دوجانبه تقویت شد. هر دو کشور به صورت دیپلماتیک در سازمان ملل متحد از یکدیگر حمایت کردند و روابط نظامی پنهانی رشد کرد. در دهه 1980، زمانی که اکثر کشورهای غربی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را تحریم کردند، اسرائیل از این کار خودداری کرد. تنها در سال 1987 تحریم های خود را تحت فشار آمریکا اعمال کرد. در حالی که تجارت اسرائیل و آفریقای جنوبی سودآور بود و مقامات اسرائیلی ممکن است توجیه کنند که نمی توانند سختگیر باشند.هزینه های بلند مدت بالا بود. پس از فروپاشی آپارتاید در سال 1994، آفریقای جنوبی نه بخشید تنها و نه فراموش کرد. امروزه آفریقای جنوبی یکی از متخاصم ترین کشورهای جهان با اسرائیل است. تجارت دوجانبه در دهه گذشته به میزان دو سوم کاهش یافته است. چین

دولت های متوالی ایالات متحده روند صلح را در مرکز سیاست اسرائیل قرار داده اند. هر کدام به دنبال یافتن یک فرمول جادویی هستند: زمین در برابر صلح، توقف شهرک سازی، اجلاس سران و بسته های کمکی. زمان بندی مسائل مربوط به وضعیت نهایی همیشه یک بحث است. همانطور که هم انقلاب اسلامی ایران و هم بهار عربی این امررا نشان دادند- با این حال، خاورمیانه بسیار بزرگتر از درگیری اعراب و اسرائیل است. از منظر استراتژیک ایالات متحده، خاورمیانه یک مسئله گیچ کننده است، حتی اگر گاهی امر  ضروری باشد. هم روسیه و هم چین تهدیدهای بسیار قوی تر و در واقع از لحاظ نظری وعینی وحقیقی هستند. در مقابل این پس‌زمینه است که اسرائیل دومین اشتباه بزرگ دیپلماتیک خود را مرتکب شد: ساده‌لوحی بودنش در قبال چین. اسرائیل اولین کشور خاورمیانه ای بود که جمهوری خلق را به عنوان تنها دولت قانونی چین به رسمیت شناخت و تایوان دموکراتیک را زیر اتوبوس انداخت. رهبران اسراییلی به این باور رسیدند که می توانند بر روی طناب بین روابط سنتی خود با ایالات متحده و اشتراک گذاری قوی فناوری با چین گام بردارند.- دیپلمات‌های اسرائیلی استدلال می‌کنند که روابط قوی با چین ممکن است استقبال پکن از ایران و کشورهای عربی مخالف را تضعیف کند. آنها اشتباه می کنند. آنها همچنین بر این باورند که می توانند هرگونه جریان فناوری ناشی از تجارت نظامی و به عنوان مهم سرمایه گذاری چین در بخش خصوصی اسرائیل را مهار کنند. دولت پرزیدنت بیل کلینتون طرح های اسرائیل برای فروش سیستم هشدار زودهنگام Phalcon به چین را به شدت به عقب انداخت. معامله ای که به ارتش آزادیبخش خلق فناوری حیاتی می دهد که می تواند علیه ایالات متحده از آن استفاده کند. در زمان دولت جورج دبلیو بوش، کاخ سفید تهدید کرد که اگر اورشلیم به طرح فروش هواپیماهای بدون سرنشین ارتقا یافته به چین عمل کند، اسرائیل را از برنامه F-35 حذف خواهد کردهمکاری چین حتی باعث شد که برخی از مقامات ارشد اسرائیل در پنتاگون مورد استقبال قرار نگیرند. تصمیم اسرائیل در سال 2012 مبنی بر اجازه ورود به بندر توسط نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق در بندر حیفا نیز همینطور بود. این که اسرائیل سپس با یک شرکت چینی برای اداره بندر حیفا قرارداد بست، بر نادیده گرفتن نگرانی های ایالات متحده توسط اسرائیل تأکید کرد.. مطبوعات حزبی ممکن است بر سرسختی شدیدنسبت به اسرائیل و توهین‌های گروه‌های حقوق بشر و فعالان بایکوت وعدم سرمایه‌گذاری تمرکز کنند، اما آسیب‌پذیرتر از آن برای امنیت اسرائیل، بی‌اعتمادی فزاینده جامعه امنیتی آمریکا به غرایز ژئوپلیتیک اسرائیل است.- آذربایجان

روابط پرشور اسرائیل با آذربایجان سومین اشتباه راهبردی آن است. منطق تجارت اسلحه در برابر انرژی اسرائیل ممکن است معنایی سطحی داشته باشد: جمهوری اسلامی ایران یک تهدید وجودی برای اسرائیل است و آذربایجان می تواند برای مقابله با این تهدید امکاناتی را برای اطلاعات و ارتش اسرائیل فراهم کند. مشکل عمق آغوش اسرائیل و حمایت کورکورانه آن از دیکتاتوری الهام علی اف است. اسرائیل اساساً برای اقداماتی که باکومتعهد است  انجام می دهد به آذربایجان پول می دهد. علی اف به طور فزاینده ای مسیر صدام حسین، رهبر فقید عراق و رجب طیب اردوغان، رهبر کنونی ترکیه را دنبال می کند. در حالی که زمانی که واشنگتن معتقد بود صدام و اردوغان میانه رو هستند، هر دو نامنظموناگهانی تغیر روش دادند. فساد و سوءمدیریت اقتصادی هر دو را به سوراخ خرگوش ناسیونالیسم افراطی و تهاجم نظامی منتهی کرد. صدام به کویت حمله کرد. ترکیه بارها به کردهای عراق و سوریه حمله می کند. صدام به عنوان یک سکولاریست ظاهر شد اما به دلایل بدبینانه اسلام گرایی را پذیرفت. اردوغان مقامات غربی را متقاعد کرد که رادیکالیسم مذهبی را پشت سر گذاشته است، با این حال او اغلب اقدامات خود علیه اقلیت های قومی و مذهبی را در قالب های مذهبی تنظیم می کند. امروز، لفاظی های علی اف هم از نظر دامن زدن به تحریکات قومی و هم اشاره به افراط گرایی مذهبی را به یاد می آورد. به تصویر کشیدن ارامنه در متون مدارس و رسانه های آذربایجانی به موازات این است که چگونه هوتوها توتسی ها را در رواندا قبل از نسل کشی 1994 به تصویر می کشند، چگونه آلمان یهودیان را در دهه 1930 به تصویر می کشد و ترکیه در بیشتر قرن بیستم کردها را به عنوان "ترک های کوهستانی" اخراج می کند. انکار میراث ارمنی توسط علی‌اف و تخریب بی‌رویه کلیساها و مکان‌های باستان‌شناسی ارمنی از سوی آذربایجان یادآور تحریف زیارتگاه‌های ایزدی‌ها توسط دولت اسلامی، تخریب صومعه‌های تبتی توسط مائو تسه‌دونگ، یا استدلال‌های رد فلسطینی‌ها مبنی بر اینکه یهودیان با سرزمین اسرائیل رابطه تاریخی ندارند، است. اسرائیل با در آغوش گرفتن آذربایجان با دو هزینه بلندمدت مواجه است. اولین مورد تداعی است. آذربایجانی ها عظمت علی اف را در انظار عمومی تأیید می کنند، اما به طور خصوصی از حکومت او شکایت می کنند. اسرائیل با در آغوش کشیدن علی اف با مردمی که آذربایجان امروز آنها را تهدید می کند دشمنی می کند و در عین حال ضدیت اکثریت آذربایجان را تضمین می کند که علی اف را تحقیر می کنند و زمانی که مانند همه دیکتاتورها بر کشور مسلط خواهند شد. او به زمین میافتد. اتحاد راحت اسرائیل امروز یک غل و زنجیر خواهد بود، زیرا آذربایجانی‌های آینده اسرائیل را با حمایت  با الزام از یک دیکتاتور منفور همراه می‌کنند، همان‌طور که سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی از بخشی  از افراد اسرائیل از ستمگران سابق خود خشمگین می‌شوند. دوم، سابقه است: اسرائیل با حمایت کامل از آذربایجان در ادعاهای خود علیه ارمنستان و میراث ارمنی، سابقه ای ایجاد می کند که می تواند در اینده هم رخ دهد- علیه آن استفاده شود، چه در مورد تقاضای خود برای مرزهای قابل دفاع یا تمایل به حفاظت از مکان های میراث یهودی. ممکن است خارج از مرزهای 1949 اسرائیل باشد-. زمانی که اسرائیل مجبور بود برای موجودیت خود بجنگد، قابل درک بود که دولت یهود ممکن است نیاز به سازش های کوتاه مدت داشته باشد، اما در سن 75 سالگی و به رسمیت شناخته شدن توسط اکثریت کشورهای جهان، اسرائیل می تواند قدرت تشخیص بیشتری داشته باشد تیز هوشی بیشتری داشته باشد. زمانی که اکنون با ابوظبی روابط دارد، نیازی به اتکای انرژی به آذربایجان ندارد.(ایشان یک عامل چند جانبه است برتری دادن به  اذربایجان وکنترول منطقه وپا پائین اوردن ایران)- مهم نیست که رهبران اسراییلی چقدر باهوش بودن خودشان را باور کنند، نمی‌توانند در جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین به هر دو صورت مثبت  عمل کنند. اورشلیم نیز نباید باور داشته باشد که اگر اسرائیل نیز نباید  برای خواسته خود طلب احترام برای امنیت  را داشته باشد- و خواسته ای کشورها را زیر تانک بیاندازد،

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

شلوغ بازی-!!

ربسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی  است- در گوگل درحای جیجو  باعنوان  خطاهای سیاسی اسرائیل بودم- بقول اقایان ارور سه عنوان داشت که سومی خطاهای  امریکا- اسرائیل بود انرا دانلود کردم جلوی چشمان من پاک شد ودفعه دوم  ان عنوان باز نشد ودفعات بعد عنوان حذف شد- یکی دیگر باز کردم   من درکروم بودم انرا به ماکروسافت منتقل کرد صفحه سفید شد ونوشته بود صبر کنید  درحال وصل است مارسافت پس از مدتی بیان شد که باز نمیکند یکمقدارهم شلوغ بازی دراوردبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی  است- در گوگل درحای جیجو  باعنوان  خطاهای سیاسی اسرائیل بودم- بقول اقایان ارور سه عنوان داشت که سومی خطاهای  امریکا- اسرائیل بود انرا دانلود کردم جلوی چشمان من پاک شد ودفعه دوم  ان عنوان باز نشد ودفعات بعد عنوان حذف شد- یکی دیگر باز کردم   من درکروم بودم انرا به ماکروسافت منتقل کرد صفحه سفید شد ونوشته بود صبر کنید  درحال وصل است مارسافت پس از مدتی بیان شد که باز نمیکند یکمقدارهم شلوغ بازی دراوردر

موافقین ۰ مخالفین ۰

روز جوانمردان وپرجم داران علوی بردوش روزمیلاد علی علیهالسلام روز خلقت هستی تبریک وتهنیت عرض میکنم

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- روز جوانمردان و وپرچم داران حق بردوش که خاک پای حضرت علی علیه السلام را توتیای چشم میکنند روز تولد امام سنگربان  حق وسنت وایمان وعمل علی علیه السلام راتبریک هنیت ومبارک  ورحمت وهدایت وشادباش عرض میکنم- روزیکه  هستی   لباس  وجود دربر کرد- درانگلستان  یک سریال بود چند نفر  گاهی  درنقش لمپن  افراد الکی خوش بی مغز وگاهی  درنقش دانشجو ظاهر میشدند- اولی عرض شهواتی  انسان طبیعی را لذت میدهد ولی نزولشخیصت میکند عرض  لذت زیاد میشود  ولی کمالات کم عمق میشود ورعکس عرض شهوات کم میشود ولی طول  کمالات زیادتر میشود- مانند ساده زیستی- ومقابله باشرافیت بهسمت افراد صالح رفتن  وا وحکوتمت  برگزیدن را  برپاکردن تاکید برعدالت مدارا بامخالفین- تبین دینوسنت  وزمینه ساز برای امامان پاک- بسیاری شیفته ابشاری دربهشت هستند که سرچشمه ان معلوم نیست دراسمان کجا است درکل بهشت میچرخد با  رشته ای بسیار که ازان منشعب میشود وحضرت علی علیه السلاممیفرماید کل علم چه مادی وچه معنوی چون ان ابشار  بهشت است-
پس از حکومت نبوی حکومت امام علی (ع) است که به رغم مدت زمان کوتاهش پیامدها و آثار فراوانی را برای جامعه بشری به همراه داشته است. رفتار و نگرش سیاسی ایشان به گونه ای بوده است که نه فقط برای مسلمانان بلکه برای تمام دوره ها و حکومت ها به مثابه الگویی به کار گرفته می شود تا بشر به واسطه آن مسیر سعادت و خوش بختی را طی کند. رفتارها و ویژگی هایی مانند صراحت, پاسخ گویی و حساب پس دهی, حاکمیت عامه, عدالت و برابری, انتخابات آزاد, شایسته سالاری, و حاکمیت قانون, که امروزه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند, در اندیشه سیاسی و حکومت آن امام جایگاه ویژه ای داشته اند. بنابراین, با توجه به اهمیت این مساله, ضرورت بازنگری در اندیشه های امام علی (ع), با توجه به نگرش الهی و انسان مدارانه آن حضرت احساس می شود, چراکه حکومت علوی در طی مدت کوتاه خویش, همه آن چه را بر عهده گرفته بود, محقق ساخت. ما می کوشیم که با درک آثار و پیامدهای حکومت امام علی (ع) فضای مناسب تری را برای رشد و بالندگی آحاد مردم در جامعه ترسیم و فراهم کنیم-پاسخ گویی و حساب پس دهی صریحQ3
عدالت گستریQ3
[hپس از حکومت نبوی حکومت امام علی (ع) است که به رغم مدت زمان کوتاهش پیامدها و آثار فراوانی را برای جامعه بشری به همراه داشته است. رفتار و نگرش سیاسی ایشان به گونه ای بوده است که نه فقط برای مسلمانان بلکه برای تمام دوره ها و حکومت ها به مثابه الگویی به کار گرفته می شود تا بشر به واسطه آن مسیر سعادت و خوش بختی را طی کند. رفتارها و ویژگی هایی مانند صراحت, پاسخ گویی و حساب پس دهی, حاکمیت عامه, عدالت و برابری, انتخابات آزاد, شایسته سالاری, و حاکمیت قانون, که امروزه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند, در اندیشه سیاسی و حکومت آن امام جایگاه ویژه ای داشته اند. بنابراین, با توجه به اهمیت این مساله, ضرورت بازنگری در اندیشه های امام علی (ع), با توجه به نگرش الهی و انسان مدارانه آن حضرت احساس می شود, چراکه حکومت علوی در طی مدت کوتاه خویش, همه آن چه را بر عهده گرفته بود, محقق ساخت. ما می کوشیم که با درک آثار و پیامدهای حکومت امام علی (ع) فضای مناسب تری را برای رشد و بالندگی آحاد مردم در جامعه ترسیم و فراهم کنیم- رفتارها و ویژگی هایی مانند صراحت, پاسخ گویی و حساب پس دهی, حاکمیت عامه, عدالت و برابری, انتخابات آزاد, شایسته سالاری, و حاکمیت قانون, که امروزه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند, در اندیشه سیاسی وجایگاه ویژه داشته است
شفقنا- شیعیان تنها مذهبی هستند که ۲۵۰ سال معلم و الگوی عملی عصمتی داشته اند. سیره و شیوه امامان شیعه(ع) در زمینه های فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سرمشقی است که بشریت را به سر منزل مقصود رسانده و سلامت دنیا و سعادت آخرت را برای او تضمین می کند.

امام علی(ع) فرصت حکومت مستقل یافته اند و سخنان آن حضرت در مساله حکومت داری جایگاه ویژه ای پیدا کرد. حکومت امیرالمومنین(ع) شاخصه های بارزی دارد که می توان آن را وجه تمایز حکومت علوی از غیر علوی دانست.

حجت الاسلام موحدی ساوجی دارای تحصیل حوزوی و دانشگاهی در زمینه های فلسفه و علوم سیاسی است. این استاد دانشگاه مفید قم نفی خودکامگی، رعایت حقوق مخالف، آزادی بیان، تامین اجتماعی و حفظ حریم خصوصی شهروندان را از ویژگی های بارز حکومت امیرالمومنین علیه السلام می داند.

 

متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام موحدی ساوجی را می خوانید:

* مهمترین و بارزترین ویژگی حکومت امیر المومنین علیه السلام چه بود؟

یکی از مهمترین ویژگی های حکومت امیرالمومنین علیه السلام نفی خودکامگی در گفتار و عمل بود. در گفتار ما از حضرت امیر علیه السلام روایت داریم که هرگز بندۀ دیگری نباش برای اینکه خداوند، تو را آزاد آفریده است،  «و لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ و قد جَعَلَکَ اللهُ حُرَّاً» یعنی برای خود مستقل باش و استقلال شخصیتی خودت را حفظ کن، متملق دیگران و صاحبان ثروت و قدرت نباش، اصلا در آموزه های دینی ما نسبت به بحث تملق خیلی حساسیت نشان داده شده، اگر ملاحظه بفرمایید در بعضی از روایات آمده که اگر کسی صاحب ثروتی را ببیند و به گمان اینکه ثروتی از او به این هم برسد به تعبیر من چرب تر با او سلام بکند نصف یا دو سوم ایمانش از بین می رود، حالا این صاحب ثروت به طریق اولی صاحب قدرت هم می شود،وقتی نگاه ائمۀ و نگاه پیامبر علیهم السلام  به بحث تملق اینگونه است مسلما در حکومتشان از خودکامگی جلوگیری می کنند .

حضرت امیر علیه السلام در دوران زمامداری خودشان در بین مردم می آمدند و این آیه را که تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِین تلاوت می کردند؛ ما اکنون قدرت نداریم و برای مان خیلی معنا ندارد، قدرت داشته باشیم، دوست داریم بالاتر از دیگران باشیم اما حضرت نه دنبال برتری جویی هستند نه دنبال فساد در دنیا.

* این سخنان برای قبل از زمامداری است یا برای بعد از آن؟

وقتی که زمامدار است بین مردم این آیه را تلاوت می کنند، این تنها یک نمونه است که برایتان نقل کردم. در همین راستا در خطبۀ دیگر حضرت در دوران زمامداریشان می فرمایند از سخیف ترین ویژگی های حاکمان و رهبران و والیان در نزد مردم صالح این است که مردم گمان کنند حاکمان دوستدار فخر و مباهات است، مردم خیال کنند که اینها انسانهایی هستند که دنبال کبر و غرور هستند. حضرت به شدت می فرمایند که حاکم نه تنها باید از کبر و از غرور دوری کند باید به گونه ای رفتار کند که مردم چنین تصوری نکنند.

* چه تعریفی از خودکامگی دارید؟

خودکامگی یعنی اینکه شخص بگوید حرف حرف من باشد، منفعت من باشد، خود را قیم مردم حساب کند.

* آیا بر اساس ایدئولوژی شیعه حاکم قیم مردم نیست؟

ابدا؛ در هیچ جایی نداریم که نه امامان شیعه و پیامبران خدا خود را همه کاره مردم و قیم آنان بدانند. عباراتی با مضمون این آیه شریفه که النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم‏ در کتب شیعه دیده می شود. آن بحث حکم تکلیفی است در حکم تکلیفی، من در برابر خدا مسئول هستم هر چه را که پیامبر و امامش می گوید گوش دهم اطاعت مطلق هم باید بکنم،اما حالا اگر من گناه کردم اطاعت نکردم، آیا ولی به من زور می گوید؟ پیغمبر خدا که پیغمبر خدا بود مبعوث بود و از جانب خدا بود تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند تشکیل حکومت نداد، اینطور نبود که یک اقلیتی را تشکیل دهد بر اکثریت زور بگوید. حضرت امیر علیه السلام ۲۵ سال سکوت می کنند اما زور نمی گویند.

* تأکید بر نفی خودکامگی در کلام سایر حاکمان دیده می شود یعنی هیچ حاکمی حتی دیکتاتورهای جهان در بیان خودکامگی را  تایید نمی کنند چرا که در هر صورت یک نوع رفتار پوپولیستی در هر حکومتی جریان دارد. آیا شیوه حرکت امیر المومنین علیه السلام برای اینگونه صحبت ها یک نوع عوام گرایی بود؟

برای تشخیص حرکت پوپولستی از غیر پوپولیستی معیار وجود دارد، مطابقت عمل و گفتار ملاک است، ما حدود یازده سال معصوم از پیامبر صل الله و علیه و آله حکومت اسلامی داشتیم حدود پنج سال هم از حضرت امیر علیه السلام و حدود شش ماه هم از حضرت امام حسن  علیه السلام؛  من می گویم بیشترین حقوق مخالف در تمام حکومت هایی که ما سراغ داریم در تاریخ چه اسلامی و چه غیر اسلامی چه معاصر چه غیر معاصر چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، در این زمانها رعایت شده. هیچ حکومتی به اندازه حکومت حضرت امیر  علیه السلام و حکومت پیامبر اکرم  صل الله علیه و آله با مخالف خودش مماشات نکرد، حقوق مخالف را اینقدر رعایت نکرد.

* دلیل این سخن تان چیست؟

با اینکه ببینید پیغمبر و حضرت علی(ع) بیشترین و معانت ترین مخالفان سیاسی را داشتند تأکید می کنم مخالفان سیاسی نه مخالفانی که شمشیر دست می گیرند و مردم را می کشد، کسی که شمشیر می گیرد و مردم را می کشد باید با او برخورد کرد، اما کسی که تا زمانی که شمشیر دست نگرفته اسلحه دست نگرفته شما ببینید حضرت علی یک دانه از این ها را زندان نکرد، با توجه به اینکه معانت ترین مخالفان سیاسی را داشتند، شما برای اینکه مخالفان سیاسی معاند پیغمبر صل الله علیه و اله را ببینید چقدر کارشکنی می کردند کافی است به آیاتی که درباره منافقین در قرآن آمده توجه کنید ببینید که چقدر منافقین مضمت شدند و چقدر کارشکنی می کردند، یک دانه از اینها زندانی نشدند.

با آنها مماشات کردند، ما چه مخالف سیاسی معانت تر از منافقین و “عبد بن عمر” و امثال اینها داریم چه مخالف سیاسی معانت تر از خوارج؟ از خوارج اگر بخواهیم تصویری بدهیم مثل همین داعش هستند، داعش است قبل از اینکه دست به شمشیر ببرند، وقتی خوارج دست به شمشیر برد و شروع به آدم کشی کرد حضرت با آنها برخورد کردند  اما قبل از اینکه دست به شمشیر بردند چه کار می کردند ؟  خوارج  به مسجد حضرت می آمدند حضرت در مسجد خطبه می خواند رهبر جامعه اسلامی آن هم حضرت امیر آن هم آن جامعه اسلامی با آن وسعت، در جامعه ای که بحران زده است دشمنانی مانند معاویه وجود دارد و هر از گاهی دارد شبیخون می زند، حضرت دارد خطبه می خواند اینها نقشه می کشیدند و اطراف مسجد نشسته و وسط خطبه خواندن، خطبه را به هم زدند. حضرت دستور نداد نیروی نظامی اینها را دستگیر کند، بلکه فرمودند تا زمانی که با ما باشید، با ما باشید نه اینکه هم نظر ما باشید یعنی اسلحه روی ما نکشید، حقوق شما را رعایت می کنیم. می گوید شما را از مسجد منع نمی کنیم، مسجد آن زمان فقط برای نماز خواندن نبوده که، مسجد پایگاه سیاسی تمام احزاب و گروه های سیاسی بوده و محل تبلیغات و اعلان مواضع شان بوده، بخواهند امروز بگوییم یک رسانه امروز و یک صدا و سیمای امروزی بوده، یکی از سران خوارج خیلی کارشکنی می کرد، اصحاب به حضرت گفتند که چرا دستگیرش نمی کنید؟ حضرت فرمودند که اگر ما بخواهیم این کار را کنیم زندان ها پر می شوند، یک نفر را هم دستگیر نکرد. ببینید چه کسی مثل امیر المومنین علیه السلام را پیدا می کنید؟! همین کسانی که الان دم از حقوق بشر می زنند پاش بیفتد و منافعشان در خطر بیفتد خشن ترین آدم ها هستند، ما فرقه داوودی را یادمان نرفته، همین یکی دو دهه قبل آمریکا چه بلایی سرشان آورد؟ فرقه داوودی یک فرقه ای بود باطل حالا به اینها کاری نداریم زنده زنده اینها را سوزاندن در آتش، دم از حقوق بشر می زنند؟! اگر یک گروهی یک صد نفری، یک پانصد نفری، یک پنج هزار نفری یک جایی شعار دهند این به جایی از کشور آمریکا بر نمی خورد ، اما اگر به جایی بربخورد و نظامشان تهدید شد چه کار می کنند؟ ما در هیچ موردی نداریم که اگر کسی می تواند در تاریخ بیاورد به صورت مستند نه افسانه ای، به صورت مستند بیاورد قبل یا بعد از اسلام یا معاصر اینقدر با مخالفین خود مماشات کرده باشد.

* علت سخنان حضرت در نفی خودکامگی در آن برهه از زمان چیست؟ می خواهد زمینه سازی فرهنگی داشته باشد یا نه صرفا جزو مرام و روش خودش است؟

حضرت اصول اسلامی را بیان می کنند

در برخورد با خوارج حضرت از حق خود می گذرد یا اصول اسلامی درباره برخورد با مخالف چنین اقتضایی را دارد؟

شخصی به امام توهین می کند، تهمت می زند و شعار می دهد، اما حضرت می گوید شما سه حق دارید نمی گوید شما حق ندارید و سزاوار برخورد هستید اما من دارم به شما لطف می کنم می گوید شما سه حق دارید و این دلالت بر این دارد که مخالف حق دارد.

شما تحمل مخالف را یکی از ویژگی های بارز امیر المومنین می دانید؟

ویژگی های بارز و منحصر به فرد، هم پیامبر و هم حضرت امیر، امام حسن هم همینطور، کمتر بر روی مظلومیت امام حسن(ع) کار کردیم، وقتی که امام حسن اینقدر آزادی برای افراد قرار می دهد که یار خاص خودش می آید توهین می کند حالا توهین یا مثلا گوشه می زند، ای کسی که ذلیل کننده مومنان هستی، اینقدر آزادی قرار داده که می آید و این حرف را می زند.

* چه ویژگی های بارز دیگری در حکومت امیر المومنین علیه السلام وجود دارد؟

حضرت با مردم مشورت می کردند، نمی گفتند من این را می گویم و یا من این سیاست را اتخاذ می کنم ولو درست، شما هم باید اطاعت کنید، مشورت می کردند اگر مردم نظر حضرت را نمی گفتند عمل نمی کردند. از خود همین مطالبی که ما گفتیم به دست می آید که آزادی بیان در حکومت حضرت در حد اعلی بوده، یعنی هیچ مورد و نشانه ای نداریم که در حکومت حضرت امیر یک مخالف سیاسی مطلبی را بگوید و با او برخورد شود، اما در حوزه اعتقادی یک گزارشاتی شده که مثلا فلان فرد آمد حضرت امیر را خدا گفت و حضرت هر کاری کرد او توبه نکرد و حضرت مجازاتش کرد، اما این ها هیچ سندی ندارد، مواردی که خدمتتان گفتم به طور مسلم است که حضرت در برابر مخالفان خودشان هیچ گونه محدودیت سخن گفتنی قائل نبود، مخالفان هر چیزی می خواستند می گفتند، و حضرت چیزی به آنها نمی گفت و حتی حقوقشان از بیت المال را قطع نمی کرد، همین خوارج تا آن لحظه آخری که قبل از جنگشان حقوق سران خوارج از بیت المال حضرت همان اندازه ای برایشان قائل بود که برای نزدیک ترین یاران خودشان بود، در مورد مخالفان عقیدتی اگر کسی ادعایی دارد او باید ثابت کند، حضرت امیر اتفاقا با مخالفان عقیدتی با غیر مسلمان ها هم حقوقشان را رعایت می کرد، اولا احترام آنها رعایت می شد کرامت آنها رعایت می شد، کرامت انسان ها خیلی مهم است. مهم است که یک انسان زیر پا گذاشته نشود و تحقیر نشود، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، ممکن است یک حکومتی اقتصادش درست باشد حتی دموکراسی اش هم درست باشد اما انسان ها در آن کرامت نداشته باشند مثلا چه طوری؟ شما حق تمام رفاه یک انسانی فراهم کنید اما ذلیل و خوارش کنید یا عملا به گونه ای باشد که او خوار جلوه داده شود، حضرت وقتی که وارد شهر انبار شدند مردم دور حضرت حرکت کردند و دنبال حضرت راه افتادند، حضرت آنجا به عنوان یک حاکم هست، من دیدم بعضی ها می گویند نه پس چرا پیغمبر وارد مدینه شد مردم استقبال کردند، اولا در هیچ جا نداریم مردم دنبال پیغمبر بدوند و پیغمبر سوار مرکب باشد و مردم بدوند، فیلم هایی که می سازند سند تاریخی نیست، ثانیا پیغمبر وقتی که وارد مدینه شد حاکم نبود، پیغمبر خدا بود ولی حاکم مسلمان ها هنوز نشده بود، حضرت امیر حاکم مسلمان ها وارد شهر انبار می شود مردم می دوند حضرت با آنها برخورد می کند که چرا این کار را  می کنید. این راجع به مسلمان ها و راجع به غیر مسلمان ها هم می گویم خدمتتان، حضرت در زمان ضمام داریشان داشتند از یک منطقه ای رد می شدند دیدند یک پیرمرد نابینایی مشغول گدایی است، سوال کردند که چرا این دارد گدایی می کند؟ بعضی ها گفتند نصرانی است این مسیحی است، گویا حالا که مسیحی است خیلی مهم نیست، حضرت فرمودند که تا زمانی که جوان بود از نیروی کاری اش استفاده کردید حالا که پیر شده می گویید نصرانی است؟!، دستور دادند از بیت المال تأمین کردند، این را هم دقت کنید که دستور دادند از بیت المال تأمین کنید ظاهر بر این نیست که بروید یک صد هزار تومان بهش بدهید، یعنی اینکه زندگی اش دیگر کامل تحت پوشش بیت المال باشد، حضرت حاضر نیست یک آدم مسیحی در حکومت اش ذلیل باشد کرامت انسانی اش پایمال شود . گدایی و تملق و دنبال حاکم دویدن بر خلاف کرامت انسانی است، ما گاهی می بینیم در بعضی حکومت هایی که دیکتاتوری نیستند اما اینها رعایت نمی شود.

درباره همین حفظ کرامت حضرت سفارش می کند که حاکمان به سراغ فقیران بروند نه فقیران به سراغ حاکمان،  حاکم دنبال فقیر می رود تا حدی که فقیر متوجه نمی شود این حضرت امیر است بعد از اینکه حضرت به شهادت می رسند متوجه می شود. وقتی که حکومت به دنبال حفظ کرامت انسانی باشد طبیعتا در زندگی خصوصی مردمش تجسس نمی کند و حریم آنها را حفظ می کند.لذا حضرت اجازه نمی دادند که کسی از عاملان حکومت در زندگی خصوصی مردم دخالت کنند. حکومت آن امام جایگاه ویژه ای داشته اند. 

. 


 

موافقین ۰ مخالفین ۰

بحث تقیه-

بسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتندبسم الله الرحمن الرحیم-بحث تقیه- یک بحث عقلی است مسائل ایدولوژِی بحث سلیقگی نیست حتی بعضی از  متفکرین هنر سلیقه هم درچهارچوب   درک  هنر را درک احساست هنری عقلانی میداند- که عقلا درهمه جا درموضوع به یگانگی میرسند ولی دراحساست هنریمولود فرهنگ وتاریخ وفضا وافکار فردی وجمعی   که بصورت خاصی که هنرمند میفهمد  وبصیرت خاص پیدامیکند تبلور وظهور پیدا میکند- استادشیمی من دردانشگاه شیراز دکتر معصومی بیان میکرد علم شیمی   دونوع است یامسائلی که درگذشته حل شده است فرد  انهارابکار میبندند- این فرد تکنسین شیمی است- شیمی دان کسی است  به شم میرسد  =اینتیوشن= شم یعنی شیمی رابنحوی دیگر میفهمد اگربگویم درک نمی کنید- همچنانکه مدتها درانگلستان من  انرادرک نمیکردم- روانشناسان میفرمایند دختران  زمانی به شم میرسندکه مردان رابخوبی درک میکنند بچه وخانواده رابخوبی درک میکنندمردان دراینمورد ضعیفتراز خانم ها هستند وانها درکارها به شم میرسند—قران میفرماید- چرا زمانی که مردم میگویند ما هیچ راه نجاتی نداریم وخداوندا کسی رابفرست که مارا از ازاین ظالمین نجات دهد حتی بعضی از انبیا  علیهم اسلام  الاجمعین  طلب همین موضوع میکردند- احکام الهی  بعضی  واجب ومقید است تغیرتندارد درهمان چهارچوب  باید عمل کردمثلا زکات  وخمس – بعضی ها  تاکید شده است   ولی مثل انفاق به چهارچوبی مقیدنیست- تقیه از نوع دوم است- درشرایط امده است مستکبرین وظالمین  زمانی که  همهچیزرا  بخوبی  میفهمند ولی راه شیطان انهم باجنایات زیاد طی میکند ومردم رامستضعف و  فقیر وبینوا وبدون ارزش انسانی تصور میکنند که هم افراد بایدعبد انها باشند- وخیری ازانهابهمردم نمیرسد جز شر—وازهمه مهمتر دین راستین مسخره وباطل میدانند ودر نابودی ان سعی وافر میکند وانواع  فریب رابوجود میاورند-ومردم درشک هستند- باید بنحوی عمل کرد  کهمشروع وعقلانی ودرچهرچوب  عقل ودین –تاکشتن کسانی که دستانها  بعنوان  پیاده نظام جنایتمیکنند درابعاد  فیزیکی ومعنوی  اجازه پیدامیکنند درغیره اینصورت   که یکنوع لیبرالیسم است تقیه معنا نمیدهد- شخصیتی بنام  استاد پرورش  رحمت الله علی ه اهل اصفهان که پس ازانقلاب بهسمت وزیر اموزشوپرو شد   واز استراتژیست حزب جمهوری اسلامی بود  وقبلا ازبرزگان حجتیه در اصفهان بودند- ایشان فهمیده بود- که شاه هم از بهاییت میترسد وهم از حجتیه ومسلمانان وسرانجام بنفع  بهاییت  خواهد رفت- ایشان را زندانی کردند- درزندان ایشان همین مطلبرا به ساواک گفتند- درنتجه هردو رابه جان هم میاندازد-به انها میگوید اگر شاه یک شاه لیبرال شود منامامالخمینی رحمت الله علیه رابخوبی میشناسم کاری باشاه نخواهد  داشت   یک مثال ازیک فیلسوف فرانسه میاورد- که هرگاه من کلاه وشال گردن کت وبارانی اویزان میکنم وبرق رفته است که باید درشرایط سخت فرانسه بوده است تصور میکنم یکی دراطاق است-جریان ظالمین به اینجامیرسد-هرچه نصیحت کنند  فکر میکند فریب است وباور نمی کند- کلمه در عر است عقیم از عقم   در سیاست یعنی شریک سودی نمیدهد-که اولین بار   هارون الرشید انرا برای فرزندان خود بکاربرد ایشان فردی دنبال امام  امام موسی بن جعفر  صلواته الله علیه  صلواته الله و اله والسلم  فرستاد- که ایشان بیایند وان خبیث  اتمام حجت کند کسی رادنبا ان عظمت نفرستاد وایشانخودشان امدند  وگف فقط دربان درب را  باز کند هیچکس حق   رفتن ندارد درب که بازشد رعدوبرقی عظیم زده شد بدون دستار =عمامه وبدون کفش دوید واستقبال ایشان رفت وامام  عظیم الشان  پرسید هدف شما از امدن من چیست- او گفتمدتها است شماراندیدم دلم تنگ شد وبعد  هارون الرشید  مامون   را جلوفرستد که درب رابااز کند وگارد امام ر علیه السلام صلواته اله علیه واله والسلم- تاخانه  مشایعت کند درراه امام علیه السلام  بهسمتمیرفت دم گوش مامون  خبیث فرمودند تو بهحکومت میرسی مواظب پسرم رضا علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم باش نفرمودند که حکوم ترا به ایشان بدهد  یعنی اسیب را ازایشان دور کن مامون درباز گشت از پدر جریان پرسید ایشان گفت حق باانها ولی سلطنت شریک نمیپذیرد عقیم است عقم سودنداشتن معنی میدهد- قیامها شروع شدهبود ولی  انقلابیون نه روش بلد بودند وهم جنایتهممیکردند که کاراونها میزدنددربیان  ها که بتوانند زندگانی کنند امام را ان زمان برداران سنی بخصوص درمنطقه ایران بشدت متعصب بودند چزی مانند داعش امروزی وحتیمیگویند مثلا جناب عطارهم کشتند بهترینجا مال تاحید تعصب کمتربود  عثمانی   بود به این  دلیل مولانا به قونیه رفت- البته همه خوبی هارادیدند صحیح نیست بدی هاراهم باید دید ولی میبایست مو رااز  ماست بیرون بکشند- البته توجیه غلط استولی  زیر نیم کاسه -کاسه هم باشد باید دید- عثمانی نمیخواستند فردی مذهبی برای انها شاخ شود- تقیه دران شرایط درست است- وهرکس شراب بخورد  شاخ نمیشود- جناب شمس تبریزی   بهنزد  مولاناامد  سئوالتی کند وایشان فهمید که درمقابل ایشان طفل است به فرزند خود ام ولد فرمودند من پیرشدم شما از  حالا فتوا بده ومن فوق اش ریس جلسه سماع خواهم بود سماع خداوندمنان وگرداش--  برای ایشان طلب شراب صدساله کردند ورفتند پیدا کردند قرار شد درطشتی بریزند وهرکس یک فنجان بخورد مولانا فرمودند انگشتی بران بزنید ایشافرمودند اگر انگشت زدم فقط خودم میخورم وخوداش خورد همه گفتند که سربازان عثمانی هم بودند که ماهم خوردیم  دیدندایشت سرحال تر پرفروغ تر شادابتر شدند وفرمودندبه بیرون برویم ایشان وارد بازار شدندهما مطبوع شد ونسیم عطری پیداکرد قیفعه شداب ایشان همه بازاریانجلب میکردکه ازمغازه این بازدید کنند وهدایایی به ایشان بدهند ومردم بشاش میشدند تا نزدیکه مسجدی  رسیدند ومولانا  فرمود دراینمسجد عرفای زیادی دفن هستنددعایی بکنید وایشاندعای رکردند ودرباز گشت اسب خودراخواستند مولانا فرمودمن هم میایم ایشانفرمود حالاکه مثالشماحل شده است باشید ومثل برق رفتند

موافقین ۰ مخالفین ۰

جنگ نسل کشی-!!

ر


 


از علیرضا هاشمی

یک تحلیلگر می گوید که جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه یک قمار پرخطر بود که در نهایت شکست خود را نشان داد و افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم جنگ، حفظ آن را برای رژیم دشوار می کند.

محمدصادق کوشکی، مفسر سیاسی و خارجی مقیم تهران، در گفتگو با سایت پرس تی‌وی گفت: رژیم اسرائیل با تهاجم خود به غزه با خسارات حیرت‌انگیزی مواجه شده است که ادامه شعله‌ور کردن آن را برای مقامات اسرائیلی دشوار می‌کند.

این جنگ از بسیاری جهات نابرابر استبزرگترین تفاوت این است که طرف فلسطینی چیزی برای از دست دادن ندارد و جایی برای رفتن نداردآنها چاره ای ندارند جز اینکه از خود دفاع کنند و جنگ را تا زمانی که طول بکشد ادامه دهند."

اما از سوی دیگر، صهیونیست ها چیزهای زیادی برای از دست دادن دارندکسانی که هنوز در سرزمین های اشغالی اسرائیل زندگی می کنند به این امید به آنجا رفتند که زندگی بهتری در آنجا داشته باشنداکنون چنین چیزی وجود ندارد و مردم انگیزه خود را برای ماندن در سرزمین های اشغالی از دست می دهند و تصمیم به خروج گرفته اند.

کوشکی گفت که هزینه های غیرمستقیم جنگ نیز خسارت سنگینی بر اقتصاد رژیم وارد می کند.

این فقط افراد عادی نیستند که می روندسرمایه گذاران نیز در حال رفتن هستندنیروی کار ماهری که از اروپا و ایالات متحده به آنجا رفته بودند نیز در حال رفتن هستندوی خاطرنشان کرد: گردشگران نیز از بازدید از منطقه می ترسند.

نیروهای ذخیره نیز که توسط رژیم احضار شده بودند، کار خود را ترک کردندبرای اولین بار جمعیت عظیمی آواره شده اند و رژیم باید مخارج زندگی آنها را بپردازد

هزینه سرسام آور جنگ

وی گفت که رژیم به رهبری بنیامین نتانیاهو روزانه 200 تا 250 میلیون دلار
برای جنگ هزینه می کند و در عین حال همچنان به از دست دادن نیروها و تانک ها و خودروهای نظامی خود ادامه می دهد.

این یک قمار پرخطر از ابتدا بود و شکست خورداین شهرک نشینان صهیونیست هستند که باید تاوان این شکست را بپردازندنتانیاهو این کار را به هزینه آنها انجام می دهدکوشکی گفت و هزینه ها به سرعت در حال افزایش است.

این هفته، جنگ نسل کشی رژیم اسرائیل علیه غزه در 7 اکتبر به مدت 100 روز به پایان رسی


 


از علیرضا هاشمی

یک تحلیلگر می گوید که جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه یک قمار پرخطر بود که در نهایت شکست خود را نشان داد و افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم جنگ، حفظ آن را برای رژیم دشوار می کند.

محمدصادق کوشکی، مفسر سیاسی و خارجی مقیم تهران، در گفتگو با سایت پرس تی‌وی گفت: رژیم اسرائیل با تهاجم خود به غزه با خسارات حیرت‌انگیزی مواجه شده است که ادامه شعله‌ور کردن آن را برای مقامات اسرائیلی دشوار می‌کند.

این جنگ از بسیاری جهات نابرابر استبزرگترین تفاوت این است که طرف فلسطینی چیزی برای از دست دادن ندارد و جایی برای رفتن نداردآنها چاره ای ندارند جز اینکه از خود دفاع کنند و جنگ را تا زمانی که طول بکشد ادامه دهند."

اما از سوی دیگر، صهیونیست ها چیزهای زیادی برای از دست دادن دارندکسانی که هنوز در سرزمین های اشغالی اسرائیل زندگی می کنند به این امید به آنجا رفتند که زندگی بهتری در آنجا داشته باشنداکنون چنین چیزی وجود ندارد و مردم انگیزه خود را برای ماندن در سرزمین های اشغالی از دست می دهند و تصمیم به خروج گرفته اند.

کوشکی گفت که هزینه های غیرمستقیم جنگ نیز خسارت سنگینی بر اقتصاد رژیم وارد می کند.

این فقط افراد عادی نیستند که می روندسرمایه گذاران نیز در حال رفتن هستندنیروی کار ماهری که از اروپا و ایالات متحده به آنجا رفته بودند نیز در حال رفتن هستندوی خاطرنشان کرد: گردشگران نیز از بازدید از منطقه می ترسند.

نیروهای ذخیره نیز که توسط رژیم احضار شده بودند، کار خود را ترک کردندبرای اولین بار جمعیت عظیمی آواره شده اند و رژیم باید مخارج زندگی آنها را بپردازد

هزینه سرسام آور جنگ

وی گفت که رژیم به رهبری بنیامین نتانیاهو روزانه 200 تا 250 میلیون دلار
برای جنگ هزینه می کند و در عین حال همچنان به از دست دادن نیروها و تانک ها و خودروهای نظامی خود ادامه می دهد.

این یک قمار پرخطر از ابتدا بود و شکست خورداین شهرک نشینان صهیونیست هستند که باید تاوان این شکست را بپردازندنتانیاهو این کار را به هزینه آنها انجام می دهدکوشکی گفت و هزینه ها به سرعت در حال افزایش است.

این هفته، جنگ نسل کشی رژیم اسرائیل علیه غزه در 7 اکتبر به مدت 100 روز به پایان رسی


 


از علیرضا هاشمی

یک تحلیلگر می گوید که جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه یک قمار پرخطر بود که در نهایت شکست خود را نشان داد و افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم جنگ، حفظ آن را برای رژیم دشوار می کند.

محمدصادق کوشکی، مفسر سیاسی و خارجی مقیم تهران، در گفتگو با سایت پرس تی‌وی گفت: رژیم اسرائیل با تهاجم خود به غزه با خسارات حیرت‌انگیزی مواجه شده است که ادامه شعله‌ور کردن آن را برای مقامات اسرائیلی دشوار می‌کند.

این جنگ از بسیاری جهات نابرابر استبزرگترین تفاوت این است که طرف فلسطینی چیزی برای از دست دادن ندارد و جایی برای رفتن نداردآنها چاره ای ندارند جز اینکه از خود دفاع کنند و جنگ را تا زمانی که طول بکشد ادامه دهند."

اما از سوی دیگر، صهیونیست ها چیزهای زیادی برای از دست دادن دارندکسانی که هنوز در سرزمین های اشغالی اسرائیل زندگی می کنند به این امید به آنجا رفتند که زندگی بهتری در آنجا داشته باشنداکنون چنین چیزی وجود ندارد و مردم انگیزه خود را برای ماندن در سرزمین های اشغالی از دست می دهند و تصمیم به خروج گرفته اند.

کوشکی گفت که هزینه های غیرمستقیم جنگ نیز خسارت سنگینی بر اقتصاد رژیم وارد می کند.

این فقط افراد عادی نیستند که می روندسرمایه گذاران نیز در حال رفتن هستندنیروی کار ماهری که از اروپا و ایالات متحده به آنجا رفته بودند نیز در حال رفتن هستندوی خاطرنشان کرد: گردشگران نیز از بازدید از منطقه می ترسند.

نیروهای ذخیره نیز که توسط رژیم احضار شده بودند، کار خود را ترک کردندبرای اولین بار جمعیت عظیمی آواره شده اند و رژیم باید مخارج زندگی آنها را بپردازد

هزینه سرسام آور جنگ

وی گفت که رژیم به رهبری بنیامین نتانیاهو روزانه 200 تا 250 میلیون دلار
برای جنگ هزینه می کند و در عین حال همچنان به از دست دادن نیروها و تانک ها و خودروهای نظامی خود ادامه می دهد.

این یک قمار پرخطر از ابتدا بود و شکست خورداین شهرک نشینان صهیونیست هستند که باید تاوان این شکست را بپردازندنتانیاهو این کار را به هزینه آنها انجام می دهدکوشکی گفت و هزینه ها به سرعت در حال افزایش است.

این هفته، جنگ نسل کشی رژیم اسرائیل علیه غزه در 7 اکتبر به مدت 100 روز به پایان رسی


 


از علیرضا هاشمی

یک تحلیلگر می گوید که جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه یک قمار پرخطر بود که در نهایت شکست خود را نشان داد و افزایش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم جنگ، حفظ آن را برای رژیم دشوار می کند.

محمدصادق کوشکی، مفسر سیاسی و خارجی مقیم تهران، در گفتگو با سایت پرس تی‌وی گفت: رژیم اسرائیل با تهاجم خود به غزه با خسارات حیرت‌انگیزی مواجه شده است که ادامه شعله‌ور کردن آن را برای مقامات اسرائیلی دشوار می‌کند.

این جنگ از بسیاری جهات نابرابر استبزرگترین تفاوت این است که طرف فلسطینی چیزی برای از دست دادن ندارد و جایی برای رفتن نداردآنها چاره ای ندارند جز اینکه از خود دفاع کنند و جنگ را تا زمانی که طول بکشد ادامه دهند."

اما از سوی دیگر، صهیونیست ها چیزهای زیادی برای از دست دادن دارندکسانی که هنوز در سرزمین های اشغالی اسرائیل زندگی می کنند به این امید به آنجا رفتند که زندگی بهتری در آنجا داشته باشنداکنون چنین چیزی وجود ندارد و مردم انگیزه خود را برای ماندن در سرزمین های اشغالی از دست می دهند و تصمیم به خروج گرفته اند.

کوشکی گفت که هزینه های غیرمستقیم جنگ نیز خسارت سنگینی بر اقتصاد رژیم وارد می کند.

این فقط افراد عادی نیستند که می روندسرمایه گذاران نیز در حال رفتن هستندنیروی کار ماهری که از اروپا و ایالات متحده به آنجا رفته بودند نیز در حال رفتن هستندوی خاطرنشان کرد: گردشگران نیز از بازدید از منطقه می ترسند.

نیروهای ذخیره نیز که توسط رژیم احضار شده بودند، کار خود را ترک کردندبرای اولین بار جمعیت عظیمی آواره شده اند و رژیم باید مخارج زندگی آنها را بپردازد

هزینه سرسام آور جنگ

وی گفت که رژیم به رهبری بنیامین نتانیاهو روزانه 200 تا 250 میلیون دلار
برای جنگ هزینه می کند و در عین حال همچنان به از دست دادن نیروها و تانک ها و خودروهای نظامی خود ادامه می دهد.

این یک قمار پرخطر از ابتدا بود و شکست خورداین شهرک نشینان صهیونیست هستند که باید تاوان این شکست را بپردازندنتانیاهو این کار را به هزینه آنها انجام می دهدکوشکی گفت و هزینه ها به سرعت در حال افزایش است.

این هفته، جنگ نسل کشی رژیم اسرائیل علیه غزه در 7 اکتبر به مدت 100 روز به پایان رسید- تقریبا 24000 فلسطینی کشته شدند که اکثر انها کودک وزن  بودند-

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

IRAN FM SAID

Netanyahu will not survive ‘for 10 minutes’ If US stops support today: Iran FM

موافقین ۰ مخالفین ۰

حمایت امریکا-؟؟

موافقین ۰ مخالفین ۰

اقای خدمتی توجه کنند- -الف-!!

بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است-کمک نکردن به غزه رد لاین خداوندمنان  است- کمک کردن به اسرائیل مانکی تومانکی است یعنی خر تو خر-یوکنات کنات است اند یور گراند فادر کنات کنات تو استاپ توهلپ غزه-

 

موافقین ۰ مخالفین ۰