عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

درسوئد چگونه عمل کنیم-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-دراخبار بحثی شد-درسوئد مخالفت هایی با مسلمانها وحجاب شروع شده است وگفتند مسلمان میخواهند که کنترول سوئد رادر دست بگیرنند- اول بایدما جامعه شناسی کشورها را بخوبی بشناسیم- ودرضمن ببینیم پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم چگونه عمل کرده است-همانروش رابکارببریم اولا سوئد یکصدسال عقب تراز انگلستاتن درعلوم انسانی است دراگلستان اگر کسی از حجاب ناراحت است عامل سازمان های داخل انگلستان است ولی درسوئد به ا ین علت نیست تاحدی بخاطر پادشاه است- هنوز انها طرفدارهای بعضی از پادشاهان خودشان بودند وتعدادی از فیلسوفان درباری راقبول داشتند- وهیچگاه برعلیه پادشاه ظالم عملی انجام ندادند وزیاداطلاعاتی  درباره اسلام وتمدن اسلام ندارندبطورکلی حتی فیلسوفان مسیحیی بخصوص انهای که از خارج امدند باکوتمیکردندوحتی درصدد کشتن انهابودند- ابوسفیان به حضرت سعدبن معاذ که شنیده بود ابوسفیان سخت از مسائلی نگران است و همپیمان بااوبود به   مکه امد- ودلی لناراحتی اورا جویا شد ابوسفیان جریان پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم مطرح کرد داد بین جوانان نفوذ پیدا میکند عن قریب است ماراهم ترور کنند ایشان گفت من  طواف میکنیم وبعدمیروم ابوسفیان گفت که درگوش ا ت پنبه بگذار وبه حضرت رسول اکرم صلوته الله علیه واله والسلم نگاه نکند که اشعه چشم او افرادرا تحت تاثیر میگذارد-وکلام او افرادراسحر میکند –جامعه را ارشاد میکنم تمام تحلیلهایمن را افرادسرشناس قبول میکنند بچه که نیستم با اسب طواف میکرد از اسب پیاده شد وکنارسرول کرم صلواته اللهعلیه نشست وگفت  یامحمد چه میگویی این مردمسخت نگرانشدند حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلام چندایه ازسوره طهخواند نه بحث نماز است نه بحث حجاب است نه مسئله شراب است-که بت راناربگذاریم فزرندان خودرا برای  عدم روزی نکشید ودختران زنده بگورنیکند وتوحید راقبول کنید غیره سعدبنمعاذ گفت حرف شمادرست است وبرگشت به سمت ابوسفیان وجریان گفت ابوسفیان گفت توراهم سحر کرد وای بهدیگران حضرت سعدبن معاذ رحمت الله علیه فرمود کسی که عقلانی صحبت میمکندمیگویی سحر کرده است؟؟ ماهم بایدچنین کنیممطالبی بعداز اصول دین بیان کنیم که عقل انها به ان میرسد--

</

موافقین ۰ مخالفین ۰

برادران کرد عراقی نشین-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است  - پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-  هروقت  ایه عذاب وجهنم ناز ل میشد سختگریانبود  که عده ای شامل ان خواهند شد لذا سعی  وافر وپرتلاشی اغاز کرد که خداوندمنان هشدارداد چنین نکن وتاسف نخور- اگربین دونفریکی کافر ویکی مومن درگیری  درباره ایدولوژِکی رخ داد اگر کافر مومن راکشت کشته میشود ولی اگرمومن کافر راکشت کاری بااوندارند-کافر یکمدت کوتاهی مهمان ناخواسته الهی است- الی حین  وهرکس نسبت به ایمان ناب جداشودوتفرقه ایجاد کند هم دراین دنیا عذاب خواهد داشت وهم دراخرت- حدیت صحیح امام السجادعلیه السلام این است دایره کفره مداوم کم میشود ودایره ایمان مداوم اضافه میشود ولی کفرجدید میاید یک مقداری تنگی برای مومنان ایجادمیکند- وسرانجام وحدت کل امم درزیرلوای اسلام ناب تشکیل میشود- برادران کرد  ایرانی مقیم کردستان فرهنگ های منطقه کفرچه درشرق وچه درغرب ایجادکردند باشرایطی اسلام دوفاکتو قبول میکند- ولی بدرد مردم  دنیا وحتی خودانهاهم نخواهد خورد وجازه داده نمیشود که درسلام مرتدبوجود اید ویا سعی کند مرتد بسازد بلکه درجهت عکس ان توسعه ایدولوژی ناب اسلامی حرکت کند که  اجر دنیایی واخروی خواهد داشت واین رابدانیدکه اگریک کفار معتدل مرد نه خوشحال باشیدنه ناراحت-اماگریک کافر حربی درهربعدی کشته شدخوشحال باشید واز خداوندمنان بخواهید به ان سرنوشت دچارنشوید انشااللهبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است  - پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-  هروقت  ایه عذاب وجهنم ناز ل میشد سختگریانبود  که عده ای شامل ان خواهند شد لذا سعی  وافر وپرتلاشی اغاز کرد که خداوندمنان هشدارداد چنین نکن وتاسف نخور- اگربین دونفریکی کافر ویکی مومن درگیری  درباره ایدولوژِکی رخ داد اگر کافر مومن راکشت کشته میشود ولی اگرمومن کافر راکشت کاری بااوندارند-کافر یکمدت کوتاهی مهمان ناخواسته الهی است- الی حین  وهرکس نسبت به ایمان ناب جداشودوتفرقه ایجاد کند هم دراین دنیا عذاب خواهد داشت وهم دراخرت- حدیت صحیح امام السجادعلیه السلام این است دایره کفره مداوم کم میشود ودایره ایمان مداوم اضافه میشود ولی کفرجدید میاید یک مقداری تنگی برای مومنان ایجادمیکند- وسرانجام وحدت کل امم درزیرلوای اسلام ناب تشکیل میشود- برادران کرد  ایرانی مقیم کردستان فرهنگ های منطقه کفرچه درشرق وچه درغرب ایجادکردند باشرایطی اسلام دوفاکتو قبول میکند- ولی بدرد مردم  دنیا وحتی خودانهاهم نخواهد خورد وجازه داده نمیشود که درسلام مرتدبوجود اید ویا سعی کند مرتد بسازد بلکه درجهت عکس ان توسعه ایدولوژی ناب اسلامی حرکت کند که  اجر دنیایی واخروی خواهد داشت واین رابدانیدکه اگریک کفار معتدل مرد نه خوشحال باشیدنه ناراحت-اماگریک کافر حربی درهربعدی کشته شدخوشحال باشید واز خداوندمنان بخواهید به ان سرنوشت دچارنشوید انشاالله

موافقین ۰ مخالفین ۰

درجه انسان-!!

بسم الله  الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—انسان تا زمانی که خام است- مداوم میخواهد خودرا بزرگ ببیند-حتی بااندک سواد که هم بدست اورده است این سوادهم ىرحقیقت کار دیگران است-اگر در عینت خودرا بالا نکشید درذهنیت خودرا بالامیکشد- درک حقایقی که میکنند – دیگران عاجزهستند که بکنند- واین عامل باعث میشود که شیاطین حرف ایشان بپذیرنند ودرجهت  براوردن موقعیت برای انها کارکنند- خداوندمنان انهاراتوسط دیگران پایئن میاورد وانهاهم متکی به شیطاین هستند- شیطان همین علت رادارد-خداوندمنان یک امتحان گرفت که از این ببعدمربی  ملائکه حضرت ادم است من نیستم وتوهم نیستی – شیطان گفت نشدکه بشودمن الی ابد مربی  همه هستم- وملاکه از شیطان   جداشدند- ولی شیطان درذهینت خودااش مربی عالم است-کوتاه نمیاید-انسان باید درواقعیت مرید حقایق باشد وحتی خودرا  دردرجه پاینتر مطرح کند-واز خداوندمنان بخواهد درلقاالله درجه بالاترین راپیدا کند-

موافقین ۰ مخالفین ۰

مصاحبه امام قلبها وارواح طیبه ها

بسم الله الرحمن الرحیم-مصاحبه با امام قلبها  وارواح  طیبه-مصاحبه‌کننده: خبرنگار خبرگزاری لیبی‌
سوال: [نظر شما در مورد ادعاهای شاه مبنی بر اینکه می‌خواهید کشور را به قطعات گوناگون تقسیم ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود

نظر دهید

مصاحبه‌کننده: خبرنگار خبرگزاری لیبی‌
سوال: [نظر شما در مورد ادعاهای شاه مبنی بر اینکه می‌خواهید کشور را به قطعات گوناگون تقسیم نمایید چیست؟]
جواب: نظر ما این است که شاه دروغ گفته است. ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود اینها تبلیغاتی است که شاه می‌کند و واقعیت ندارد.
[
موضع شما در مورد کشورهایی که از شاه حمایت نموده و از کشتار فرزندان مردم مسلمان ایران چشم می‌پوشند چیست؟]
-
ما آنان را محکوم می‌کنیم و در موقع خودش، اگر اصرار بر این امر داشته باشند، [در روابط خود با آنان‌] تجدید نظر خواهیم کرد.
[
به هنگام اعلان شما برای شروع مبارزه مسلحانه بر ضد حکومت پهلوی، آیا از جانب کشورها و خَلقهای عربی و اسلامی مترقی، انتظار کمک دارید؟]
-
چنانچه موقع آن رسید، البته مسلمین همه باید به هم کمک کنند.
[
به ایرانی اسلامی و پیشرو، در میان خاورمیانه و مشکلات کنونی آن و اوضاع جهانی چگونه می‌نگرید؟]
-
ملت ما مسلماً مشکلات را رفع می‌کند و ما نسبت به همه مشکلات مسلط خواهیم شد.ان شاء الله. و نسبت به سایر دوَل هم با احترام متقابل عمل می‌کنیم.
[
موافقتنامه‌های «کمپ دیوید» و تنازل سادات در مورد «بیت المقدس» را چگونه ارزیابی‌ می‌فرمایید؟]
-
من جداً او را محکوم می‌کنم.
[
آیا توقع آن را دارید که در جهان اسلام بر ضد رژیمهای ارتجاعی که برای محافظت منافع استعمار عمل می‌کنند، یک انقلاب اسلامی مترقی به وجود آید؟]
-
ما امیدواریم این طور بشود و همه مسلمین بر ضد استعمار قیام کنند و دولتهایی هم که خیانت به ملت می‌کنند بر ضد آنها هم قیام کنند.

 

فراز طلایی

  • ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایا وضع موشکی ما بهتراز روس ها استـ؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- امریکا اول برود کارتون خواب های خوداش راسرسامان بدهد مردم دنیا فهمیدند شما قدرت مالی دیگرندارید وقدرت چپاول هم زیاد نمیتوایندبکنید- نشان سازمان اوپک شما هم قىرتی ىرمقابل مافیای اسلحه  نىاریى واشک تمساح میرزید  تاپول ایران ندهید هیچ گوشی  شنوا نخواهدبود به نفع شما است به افغانستان وپاکستان ویمن- سوریه وىیطرکشور ها ی مورى نیاز فوری کمک کنید ومسپله اوکراین راحل کنید با شکستن سد نشان دادید همان اوباش جنگ ویتنام هستید بدتراز شمرذوالجوشن جوشن یعنی زره  ودوتازره میپوشیده است-ىرست ماننىشما-

موافقین ۰ مخالفین ۰

نیمنگاهی به فلسفه فرانسه-1-جدید-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

ر

موافقین ۰ مخالفین ۰

دو خبر-!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- براساس رتبه بندی دانشگا ه ها –-' cwur.org-2202-23دانشگاه توکیو-اول-امریکا کورنل-۱۱ ودانشگاه نورث وسترین-۱۲شد وشصت درصد  دانشگا هاس انگلستان سقوط کردند وتنها ۵۰ دانشگاه انگلستان از نیمه لیست  ودانشگاه اکسفورد  نخبهگرا  چهارم لیست ودانشگاه کمبریچ-نخبه گرا پنچم شدندبالاتر هستند ودانشگاه ام\ریال دانشگاه لندن  دادنشکده فنی است ودانشگاه بریستول ودانشگاهمنچستر  نسبت به گذشته بهترشدند- تعداددانشگاه مورد محاسبه قرار گرفته است بیست هزارتا بوده است- که بخشی از سازمان محاسبات-درکشور امارات  بوده است- که میلیونها-دیتا= داده را محاسبه کرده است که این تحقیقات بخشی برای ۲۰۰۰ کمپانی بوده است که توسط سازمان سنجش   که برایشرکتها کار میکند-ceos- از  روش انهاهم اسفاده شده است وپایه اساسی بوده است

13. Top 0.1%

University of Tokyo

Japan

1

37

6

14. Top 0.1%

Cornell University

USA

11

16

29

15. Top 0.1%

Northwestern University

USA

12

99

17

View 303 more rows

 یک خبر- مرغ دریای در اینگلیسی میشود –سی گال- سی- =دریا- گال- فریب دهند ومشخص کننده- اینمرغ به این علت فریب دهند است که افراد ناشی فکر میکنند که اساحل نزدیک است درحالیکهانجا لنگر گاهنیت ونزدیک شدن به انجا خطرناک است ومشخص کننده است که خشکی نزدیک است- حال درامریکا ترسی پیداشده استکه داخل تخم ان مواد نامناسب است

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

نگاهی گذارا به سایت های خارجی درباره قائد عظیم الشان ایران-!!

 بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- گذری در سایتهای خارجی  درباره رهبر باشکوه وکاریزماتیک ایران انقلاب  شیعی- دراین مقالات بایددیدگاه غیر واقعی غرب  بااصول منحط واکس زده- واتهاماتی که بی اساس است پاسخ کوبنده داده شود—بیان میکند- امام الخمینی رحمت الله علیه  حقوق بشری غربی درایران بهم ریخت- وتظاهرات بدون اجازه را پراکنده کرد- یک رهبر عظیم الشان  کاریزماتیک بو وهمچنین قهرمان احیای دوبارهحیات بخش به اسلام شد- اصول های سیاسی زیادی را درقانون اساسی ایران وارد کرد –باید گفت غربیان درقانون اساسی خود نوع حزب و دکترین سیاسی خودرا مشخص نکردند- یک کلیاتی گفتند که نشانه ضعف عظیم انها درمسله هدایت بشر است نمیشود دراینمورد بادیدگاه غرب به ایران انقلابی نگاه کرد انهارادریک استراتژی:-مذهی-مترقی  انقلابی -ومردم پسند بوجود اورد ودر درون سیاست اصل ولایت فقیه را قرارداد- مجله تایم درسال ۱۹۷۹ ایشان مرد سال نمامید کهتاثسرات شگرفی دراینده در  سیاست جهانی خواهد داشت وچهره محبوب وبا شکوه مذهب  شیعه را برای فرهنگ دوستان غربیان توصیف کرد- ولقب شیطان بزرگ را به امریکا داد- وهم چنین لقب شیطان  کوچک را به دکشور شوروی داد- واعدام های سیاسی را  برپا کرد دراینجا  عوامل غرب وشاه با شناخت قانون اساسی ایران فهمیدند-فاتحه انها خوانده شده است برا یایجاد هرج ومرج واخلال وبینظمی وپراکنده کردن افکارهی مخالف  انقلاب ایرانی  اپلا دردنیا نشان دهند تنها طرفداران امام الخمینی رحمتالله علیه نیست ودیگر  عقایدسیاسی   هم بیاد  درقانون اسایسی مطرح شود وانها ستون پنچم دشمنان قسم خورده مذهب شیعه بودند و درقالب نظریه های  سیاسی  وحدت و یکپاچگی ایران اسلامی را بهم بزنند ودست بعترورهم زدند و مظلونمایی هم شروع کردند بیان مکند درجنگ جنایاتی  ایران انجام داده است کههیچ دلیلی ندارد ودنیا جنگ ما یکجنگ تمیز  تعریف کرد برخلاف صدام- وبیان کرده است با زندانیان  اسیر عرقای بد رفتارشده است وهمچنین جنایاتی درحق انها ذانجام گرفته است درحالی کههیچگونه دلیلی را  اراپه ندادند ودراسلام هرکس کسی دیگربکشد میشود کشت وایرانی انقلابی اسلامی بانها بیارخبرفتار کردند- درهرحال امام خمینی یک سیاست بسیارهوشمندانه وجدی  وباافتخار ودرخشان را هدایت کرد-ادامهدارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

هرگز تسلیم زور گویان نشوید-!!

موافقین ۰ مخالفین ۰

کمی از کوری وکری خارج شوید-!!

بسم الله  الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- واقعا انسان از افرادی که خودرا کر وکور کردن وخودرا به حماقت زدن تعجب میکند وانهم کسی مجری رادیووتلویزیون- بی بی سی  باشدکه از روستاهی بسیارکوچک افریقا بااطلاع است- من به دو نکته  اشاره میکنم- نکته اول این است که جوانان سرگرمی ندارند ومیزان ورزشگاه ایران کم است این جوانان درزمان شاه منحوس چقدر سرگرمی داشتند یک از عادت ها ی من اخبارشهرستانها را میگریم درروستا ورزشگاه ساختند- تعدادورزشگاه های فعلی ما باتعداد ورزشگاه های زمان منحوس شاه- مقایسه شود- درشیراز  درخیابان زند خیابان معروف شیراز است داخل یک کوچه یک خانه قدیمی عهدبوق  باسه چهارتا اطاق باشگاه تاج بود که موردتوجه شخص شاه بود ابدا هویت خارجی نداشت- یک از دبیرهای برجسته که خوداش هم شاعربود به سبک سعدی وحافظ صحت میکرد ازانهاکدمیاورد-مادرمن مسئول یک  سازمان  فرهنگی  دانشجویی بود از ایشان تقاضا میکرد ک.هدخترابفرستید درانجا غذا درست کنند همت عالی بفروشیم به بعضی از تیم خانه هابدهیم مادرمن گفتهبود شا  باورزش پول  دربیاورید دختران که   اشپز باشی نیستند-  والیبال دراسیایکدفعه بیست ودوم شد-کک هیچکس نگزید بعدرساندن به دوازدهم وبرای همیشه مرحوم شد کم کم ورز شهای رزمی پیدا شد ودروسان جزو ارتش شد امریکا کشف کردند که ژاپونیها  شهامت وجرئت بیشتری از امریکایی داشتند بانه حمله میکردند وبرق اسا میکشتند-این کاراته-کارته دقیق مانند ورزش باستانی مااست ورزش جوانمردان است- بعداز عمری یکنفر اگردرست حافظه یاری کند اقای ساعی برنز گرفت امروزه طلا گرفتن ابخوردن شده است حتی ورزش کشتی داشت افول میکرد امروزه تاجیکستان مربی  ورزش رزمی اش را کهیکخارجی بود کنار گذاشته است از ایران مربی برده است وهمینطور در شهرهای اطراف خلیج همیشه فارس از ایرانمربی بده است- درتیراندازی  همیشه اوت شدیک وفقط یکباردر  مسابقات ارتشی جناب سروان قانع سوم شد درشناهم یک جوان از انزلی  جزو ده نفر اول میشد درغرب بخصو دراروپا  چون شوروی افراد یکشیفت کار میکردند دراوپا غالبا دوشیفت کار میکردند ویکشیفت ونیم کار میکردن امدند گفتن هرشهربایادمالیات ورزش بدهد شرکت هاکمک کنند- مابایادیک ملیون نفر  ورزشکار درسطح حرفه ای داشته باشیم وشهرداری  هرکدام وضع خوب مالی دارند یک ورزشگا برای جوانان ونوجوان درست کنند ومدارس باید  حیاط بریا ورزشداشته باشندوفوتبال راجدی  علمی  دنبال کنند-که حالا تاحدی ما از غرب تقلید کردیم واین باشگاه ها ی خصوصی   راه انداختند خیلی  کمک کردند و وزرات ورزش عمومی را ایجادکردند میرفتنددرخانه یک فرد روستای که خانه کوچکی داشت یکجا برای  نصب پارالل  برای ورزش ژِیمناستیک کاربگذارند کهفرد هروقت که داشتندتمرین کند اگرتپه ای داشت که سبز بود اسکی  راتمرین کند مداوم استخرساختند وغیره از همه بیشتر المانها بودچون المان شرقی همیشه درالمپیک سوم میشد هرکس درایران درژیماستیک مثلاسوم استان میشد بهالمانمیرفت بورسیهدانشگاه میشد و دورهای ژِیمناستیک را طی میکرد درحالی که  سطح فوق لیسان میخواند مربی میشد باماهی هشتهزارمارک- که ازا لمان ماهانه برای  سالن ژیمناستیک شیراز پول میفرستاد-دوم  باکمال وقاحت میگوید رهبرمعززدرمورد جوانان ایران شورشی درتحت عوامل خارجی میدادند که دلیلی  نیاوردند  هیچ دلیلی نیست ؟ شما که الحمدالله سالم هستید وکروکور نیستید اقایجان بولتون فرمودند من به ارتش امریکا درعراق دستوردادم  که اسلحهای  فردی را  به جوانان ایرانی یادبدهیذ ونوع شورو به انهایادبدهیدکه تهران  به اتش بکشند ولی چون سازمانهای امنیتی ما-مثل غرب وشرق پنچمین  سازمان بودجه بگیراست کارائی بسیاربالا دارد همانطور- که حضرت  سردار روح ها ودلها ویارمخلص امامالزمان علیه السلامدرعرق وسوریه هنرنمای کرئدوسازمان امنیتی ماهم درعراق وسوریه بخصوص لبنان هنرنمای کرد-حتما شما هم مطلع هستید کهجاسوسان  اسرائیل مداوم از لبنان فرار کردند- وهمچنین درعراق وسوریه-لذایک کینه پدر کشتکی بین ما وغرب واسرائیل بوجودامده است سطح کارخودتان را مبتذل نکنید

موافقین ۰ مخالفین ۰