بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- مقاله ای از اقای ناصر کریمی در روزنامه پست استار نیویروک- باعنوان- ایران اجازه باز کردن اقتصاد ناتوان که توسط عفونت ترسناک ویروس ترامپی بوجود اورده است- بلکه برعکس تصور این است این ویروس جهنمی به ایرانیان یک خوشامد الرحامنی الرحیمی هم دارد- اقای اندره- کواومئو ریس دولت نیوروکه صدای اش ا زسیاهچاله-کهکشان هفتم میامد—فرمودند دوهفته یا یک ماه هیچکس حق بیرون امدن ندارد- برای ما مشکل درست نکنید 487 که بیشر خانم ها خانهدارد وکارگران فوت کردند چون برای کار وخرید بیرون رفتند ومهارت لازم راندارنذ همه چیز باید دیجتالی خریدار شود ورعایت فاصله- من به کادردولت دستوردادم اعلامیه صادر کنند که پانصدمیلیارد دلار اعانه بدهند جوابی نیامد ولی اخیرا کادر دولت گفته اندهمهچیز درست میشود گویا صحبان شرکتهای مافیائی جریان رابخوبی لمس کردندکه همه دستگاه بهداشتی را درنبویورک-تولید خواهند ولی ایشان فرمودندچشم من اب نمخورد وسرانجام مجبور خواهم شد ازاموزش وپرورش و بیمه کارگران وبودجه بیمارستانها- هرکدام بیست درصد بردارم—وپرستارهای ما درخانه ازکمبود وسایل ناراحت هستند وخودانها مبتلا به ویروس میشوند- وبهترین جا نیوجرسی یک دفعه هزاراندی مبتلا شدن عددهزار مثلانکه عدد ایالات شده است- واحتمال انکهدرتابستان ویروس پراکندگی بیشتری پیداکند وبه کانادابرود- ایشان فرمودند نسبت غیرمعقول انکه رنگین پوستان-دچاراین ویروس شدن باعث تاسفاست یک احتمال این است که انها برای سلامتی کم هزینه میکنند –خیر روزی بایدجوابگوی الهی باشید- ومسائل دیگر وکسبه میترسند که با باز شدن بقول یکفردی کامنت گذاشته ایشان راحقه باز مافیائ قلمداد کرده است وگفته مریضها بایداعتراض رادیکالی بکنند- وازترس همه جا پلیس خواهدبود- دانشگاه هاروارد اعلام کرد که پانصدکیلو ویروس در سراسر امریکا تست شده است که مشهور به ازمایش تانکری است امیداست اطلاعات-ا ن خارج شود –عکسی جالب نشان میدهد که درمیدان تجریش جوانی بالباس ورزشی دوچرخه سواری درحال عبور از مقابل یکمیزی است-که روی ان سینی تایزر- یعنی پاکسازی کنندارزان برای دستان یک دختر خانمی که روی یک صندلی نشسته ونقاب محافظتی دارد-انهارا- میفروشد و کلمه سنی تری یعنی ضدعفونی کنند- جوان ماسک زده است که از پراکنده شدن ویروس به عقب که ازنزدیکی فروشندگان میگذرد جلوگیری کند اقای کریمی ازاعضای خبر گذاری اسوشویتد پرس است که مهمترین خبرگذاری امریکا است ورویتر مهمترین خبرگذاری انگلستان است-
ایران روز دوشنبه اغاز بازشدن-مراکز مغازهای اصلی درکنار بزرگ راهای داخلی تهران شروع شد-که یک انگیزه مثبت برای اقتصاد کم نفس-تحریمی که دربردارنده یک قمار هم است- درتحت کنترول شیوع ویروس کورنا رخ میدهد-که یکی از بدترین های دنیا است-حتی کم وبیشترسی وجود دارد که ان بتواندباعث موج دوم عفونتها شود ایشان بازاربزرگ را تعریف کرده است- یک خط طولانی که انتهاان بسته است خوب میشود انرا باز کرد وپهنای ان باریک است کلمه میندرینگ- به معنای بادبچرخد وبوی را داخل سینوس کند ویاهواپیما یک نمیجخ دراسمان میزند تا به جهت ای برسد همه حجرها بازبود قربان کی میرود اینهمه راه- یا-شانس ویا اقبال است-گرچه دولت بازبودن را محدود تا ساعت ششش بعدازظهر کرده است رستورانها ومراکزورزشی ودیگر محل ها بسته است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- رهائی از افکار منفی-نظریات خانم دکتر روانشناس جناب مریم باقری- رحمت الله علیها- رها کردن افکار منفی کار اسونی نیست- اول باید بپذیریم که درصد زیادی از استرس ما- ناشی از همین افکار منفی است- پس قدم اول پذیرش است- سایتها مختلف وکتابها ی زیادی روشها ی متفاوتی رو برای رهایی از افکار منفی به شما پیشنهاد میدن- قطعا باید روشی رو انتخاب کنی –که باشخصیت تو سازگار باشه- بتونی اون رو انجام بدی – پس دو اصل دارد- یکی اینکه واقعا تصمیم بگیری که دست از ساعتها درگیری شدن با افکار نشخوار کننده ذهنت برداری ودوم اینکه چند تا راه رو امتحان کنی تا بالاخره اون راهی که بتونه تو رو مدت زیادی از افکارمنفی دور نگه دارد روپیدا کنی- پس هدفت باید- این باشه که از مدتی درگیر اون فکر منفی هستی رو کم کنی – نه از بین ببریش ونه باهاش بجنگی- راهایی رو که فکر میکنی میتونه باعث بشه تو به اون فکرهای منفی اندی- راههایی-رو- که فکرمیکنی میتونه باعث بشه- تو به اون فکر های منفی اهمیت ندی رو بنویس- شما را اماده زندگی بدون عوامل استرس زاامکان ندارد- داشتن استرس داشتن یک امر طبیعی است اما موقعی طولانی ومدت وبا مداوم شد- دیگر استرس بر روی فعالیتهامون زندگی و سلامت جان وروح مون تاثیر میگذارد- مصرف الکل و--مسکن مصرف داروبدون تجویزدکتر کارنا درستی است- باید برای کم کردن استرس خودمان باید کاری بکنیم نمیشود انرا تحمل کرد- --خوب است میتی تشن ورزش- تنفس عمیق ومثبت اندیشی –در زندگی خودمن قرار دهیم این کار استرش ما را کم میکند مانباید همه استرس ها راازبین ببریم بایدکم کنیم اینکار استرس روحی شما کم شوئ که شمادرزندگانی کم نیاورید- نظریات حقیر- همیشه ما ان امادگی لازم واندیشه حساب شده رانداریم وطبیعی است بامشکلات روبرو شویماین یک واقعیت وحقیقت سترگ است- وحل مسائل زمان میبرد وباید فردی باشیم که بدنبال راحل باشیم میابیست مسیری رابرویم که کمتر به استرس برخورد کنیم این راه همان راه اسلام است واگربخوردبه استرس کردیم راحل هائی رامطرح میکند-درغرب پس از رنسانس-چون افراد منجمدبودن وتنها راهحل مذهبی را قبول میکردند بامشکلات زیادی درگیربود ولی اعتنائی نمی کردن همه چیزرا باید اسمان حل کند- جناب اقای عبدالرحمان الراشد-میفرماید- خطرناکتر از آنچه ترامپ انجام میدهد، عقب نشینی فلسطینیهاست چون آنها در انتظار معجره آسمانی نشستهاند- واقعا بیشرمی را بهحدنهایت رسانده است ایشان درمقاله ای- اگر مذاکرات از سرگرفته شود با وجودانکه بیشاز نیم قرن مذاکرات به نتجه نرسیده است مبارزه راکاری احقانه میداند ایابزفریب خوردن بیشتر احمقانه است یامذاکرهنکردن تادنیا بفهمد که مبچرامبارزه شروع شده است گرچه افکارعمومی اقایان قلم فروخته بنام پوپولیستی رد میکنند هرجا که مردم بحثی کرن دلیل پوپولیستی نیست که جناب مسئول العربی میگوید زیرا عربستان نباید مردم اظهار نظر کنند-فلسطینی بهحق از مذاکرات ناامیدشدن – درجائی میفرماید که جولان ازنظر سازمانملل متحد مال سوریه است ولی دراقع مال اسرائیل است تنهاراه منطقی مذاکره است اگرقدرت پیدا کندباز ذاکره است البته نبردی رخ میدهد ودرجنگ هم حلوا پخش نمیشود بایدسود وزیان عقلانی تصور کرد نه بچه گانه که اقایان به ان رسیدند—استرس درغرب متوجه شدن بسیاربهتراز گاهی اندیشه ای مثبت است- قرون وسطی انسان های هیچگونه اهل تفکرنبودن وال حل مسئله نبود اینطور بار اورده شده بودن مدتها طول کشید تابفهمند راهحل مسئله چیست بعد به ایننتجه رسیدهرکس وظیفه دارد مشکلرا تعریف کند وقضاوت کند وراه حل بدهد این باعث شد که یک سردرگمی ایجاد شود وهم بدبال راه حل نهائی بودن دانشگارا برای درک کدام طرح درست است راه اندختند وگفتند کسانی وارد دانشگاه شوندکه مایل به حل مسئله باشند کم کم راهحل تجربی مطرح شد تاامروزهم چنین میکنند حال بیان مشکلات بسیارخوب است ولی قضاوت کردن کدام کاری مشکلات راه حل ازطریق درک افرادنیست بایداز طریق تحقیقات علمی روشن شود خانم استاد درانگلستان میفرمودند درمراحل اولیه هشت نفر مشکلات خودرا میگفتند وبرای انها راه حل پیدا میشد وانرا چاپ میکردند ودیگری همین کار را میکردند وکتاب چاپ میکرد کم کم باز بحران شروع شد وتعداد نمونه رازیادکردند وهرچه بیشتر کردن تاحدی موفق تربودن ما برایانکه تحقیقات ادمه پیدا کند روسی وشش-تاکید کردیم درحالی که میدانستیم این جوابگونیست ومردم عادی به ما زیادکمک کردند ودرحقیق ما بیشاز سیدهزار درحال تمرین هستیم وامروزه با اینترنت 27 میلیون تست شدن- مرحوم دکتر رضویه استادمن درمورد استفادهاز امارهای علوم ا نسانی مسئله به حدنهایت غامض است- ایشان قبلا برای حل یک مسئله از سه خوشه استفاده میکرده است مثلا خانم خانه دارد از سن فلان تاسن فلان یکخوشه وخوشه دیگر کارگران ویک خوشه افراد پائین شهر باخصوصیات خاص ایشان فرمودن هرکدام بین سی تا پنچا ه نفر باشند به این سادگی فرمول پیدا کیند که جواب صددرصد بدهد و به پنچ خوشه رسیده است من پرسیدم ایا دریان مسئله از دانشجویان استفاده کرد ایشان فرمودندهرگز اول دانشجو بسیارباهوش باشد از سال دوم بایدانتخاب شود ودانشجود در جاری شدن است هرسال تغیرات میکند خودمن تا اخر دکتر ها مداوم تغیر کردم درمراحل اول ازامریکائیث عقب بودم در سالهای اخر دکتر وبعدا به پای انها رسیدم که هرششماه تغیرعمده میکردم وسالها طول کشید که علت تغیرخودم رادرک کنم از دانشجومیشوداین سئوال راکرد چراسیگاری میکشی وچرا نمیکشی بعدها مساول صنفی دانشجوئی انهم مسائل ساده حالا بحث مفصل است من ادامه نمیدهم- بهترین راه کتاب های روانشناسی ووحی است نهانکه از اول تااخر بصور اکادمیکی کسی بخواند بلکه بمشکل رسید برودان فصل کمک کنده رابخواند من در نوجوانی هفت تفسیر قران فقط در مورد فاتحه الکتاب خواندم هرجا که برای من سخنرانی گذاشتن که بسیارمحدود بود من درباره ان صحبت کردم چون ان زمان من مشکلی نداشتم صرف مطالعه بود روزی توی خیابان جوانی نزدمن امد وخوداش معرفی کرد من جزو حضار جلسات شمابودم درموردی بهحد خودکشی رسیده بودم سخنرانی شما-من رابیدار کرد والحمدالله مسئله من بخوبی حل شد خواستم این رابهشما بگویم عظمت دین اب این است انسان واکسینه میکند انسان در راه ای نمیرود که مشکلات ایجاد شود واگرشد راه حل منطقی میدهد- البته تجارب انسانها مهم است بشرطی که ما بدنبال درک انهابرویم
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- چگونه موتور روانی خودرا درزمانی که شخصی که مورد علاقه ما بوده است ناگهان ازدست رفت- باید بدانیم که هر از دست دادنی تنها منحصربفرد نیست- وبارها امکان دارد که تکترار رشود وانواع واقسام دارد واز سطح شخصس تا درسطح مملکتی وبالاتر وخودانسان هم میتواندچنین موردی برای دیگران وخانواده خوداش بشود ان حوادث اسنان را گیچ ومنگ وافسرده میکند- دو راه وجود دارد- یا مشکلات روحی دور شوید- ودوم انرا کنترول ومدیریت کنید- درهرحال موتور روانی باید بخوبی کار کند- حضرت علی علیه السلام وفطمه الزهرا علیها اسلام وحضرت زینب کبرا علیها السلام وامام حسین واصحاب ایشان درصحنه نبرد در کربلا بخوبی این امرا نشان میدهند- خود این جریان یک امتحان فردی است که چگونه درمشکلات روانی عمل میکند وبخودتان دراین امتحان نمره دهید-خانم دکتر الیزابت کوبلر- روان پزشک سئویسی- درسال 1969 پنچ مرحله بیان کردن البته نیاز نیست که یک فرد هر پنچ مرحله راطی کند- اول تعریف مرحله تالمات—که یک حس وانگیزه – فشار وپرس روانی است که بدنبال ان افسردگی وغم بوجود میاید- که قبلا امکان داشته است بحوی تا حدی انرا تجربه کرده باشد- بسیاری انر غلط تفسیر میکنند وتصور میکنند که همه این پنچ-مرجله را تجربه میکنند- اما هیچ وجودندارد که شما همه تجربه کنید- یا از مرجله اول بهمراحله بعدی طبق این تقسیم بندی سیر کنید- بعضی ها ازمرحله افسردگی به عصبیت میجهند وهرگز به پذیرش وقبول نمیرسند- وبسیاری اینچنین نیستند- اگر شما یک مورد تراژیک از دست دادن موضوعی را تجربه کرده باشید- امکان دارد یکی ویا همه انرا که با تنش واحساس همراه است مواجه شوید که بشرح زیر است- اول – عدم قبول- وباور نکردن- از انچه که اتفاق افتاده است واین امر ایجادشوک میکند واین اندیشه پید امیشود- که نباید چنین موردی بوجودبیاید- یکنوع حالت تکذیب وجود دارد- دو حالت عصبانیت وخشم- همه را متهم میکند مانند انکه خدا هستند- یا همه دوست وهمکار بودند—برای ان امری که رخ داده است چرا شما اجازه دادید که این اتفاق بیفتذ- دادوستد فکری وچانه زدن ونداشتنی ها وفرسودگی برای خودتهیه میکند وهم را درحال تجربه کردن احساس میکند وهمرا باحس بدون کمک داشتن وخودرا گناه کار- واز زندگانی سودی نبردن تصور میکند- که در این جهان همیشه باید تسلیم شد- قبول کردن وپذبراش – قبول ازد دست دادن وحرکت کردن و دوباره اهداف را بخوبی تنظیم کردن در سیر زندگانی خود- وتمرکز دادن به انرژی خود که بیشتر مثبت باشد راهیکه بزرگان دین ما رفتن- و متوقف نشدند- وباخود بگوید من حار هستم باخودم خردمندانه عمل ومعامله کنم از حالا- ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- دربدن افرادی که درکشور هلند سه درصد جمعیت بوده است انتی بادی ویا پاتن است که مخصوص از بین بردن ویروس کورانا است ضد کورنا است جوانان به مرکز خون گیری برونند مقداری خون بدهندچنانه انها دارای پاتن باشنداز خون انها اول استفاده کنندودر ثانی ازروی الگوی ان-واکسن بسازنند انشا اله قصد قربت الی الله بکنید اگرموفق شدید ثواب بی حد خواهید برد –انشالله-موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-مقاله ای – از اقای عبدالرحمان- الراشد- ازمنبع – العربیه –فارسی- با عنوان- اگرمذاکرات از سر گرفته شود که درباره فلسطین واسرئیل است که تاحدی نا امید است؟؟ نوع سبک منافقانه بسیاربچه گانه است وخواست است به نحوی ایران-را متهم کند-که شکست مذاکرات به گردن ایران است- ارتکازی من یکنکته بیان کنم که بقول خارجیان داخل پرانتز- شیعه حتی منافقین را مسلمان میداندوخون انها باید حفاظت شود وانچه برای مسلمان واقعی است رعایت شود بجزانکه انها عدالت ندارند- به دیگرمسلمانان که کافر گفته میشود برای است –که امامت راقبول ندارند یعنی کافر هستند برای انکه امامت راقبول ندارند کافرامامت هستندولی مسلمان هستند –وشیعه نیستند ولی پاک هستند- ولی غاصبین چناچه محترمانه برخورد میکنند بایدب انها برخورد بهتری داشت ولی ا اگربد فتار میکنند وفحاشی میکنند تاحدی باید باانها کمی فحاشی علمی کرد وچانچه خطرناک هستند-باید تقیه کرد—میفرماید- باز هم مسئله فلسطینی محور صحبت شده است وزندگی به ان برگشته – و این پس از فراموشی طولانی نشانه خوبی است- عجب مسئله طرازاول جهان اسلام مسلمانان انرا بفراموشی سپردند؟؟ حضرت رسول اکرم فرموده است اگر بدادمسلمانی که درمشکلات است نرسید مسلمان نیستید ودرحدیث دگی خداوندمنان به شماهم کمک نخواهد کرد-بخصوص در قیامت- وتوبیخ هم خواهد کرد—ومعلوم میشود –که بخاطر جریان مقاومت اقایان مجبور شدند برای انکه متهم نشوند وسرنخ جریان دراختیارانها قرار گیرد واردمعرکه شوند که هیچگاه- نگذارند مسئله بصورت مطلوب حل وفصل شود ومیابیست طرف غرب رابگیرنند همانطور که برای علی علیه السلام برای تعین ولی مسلمین عمل کردند-واکنشها به آنچه به طوری مجازی « معامله قرن» نام گرفته یادآور شرایطی آشنا و ملموس است؛ اسرائیلیها میگویند این طرح بزرگ است هرچند جزئیاتاش به ما نرسیده. فلسطینیها همان موضع قدیمیشان را تکرار میکنند، طرح را نمیپذیریم با اینکه نمیدانیم چیست و شاید تلاشی بیش نباشد برای نجات بنیامین نتانیاهو از خطر زندانی که او را تهدید میکند!- ایشان میفرماید که فلسطینی ها میگویند نمیدانیم که هدف طرح چیست واز جزیات ان برای ما مشخص نیست- چیزی که نمیدانند چه میشود وجزیات اش مشحص نیست بایدحلوا وحلوا کن- زیرا امریکا واسرائیل انر پسنیده اند- دقیقا تحلیل اقای ابن سلمان همین بود- میفرماید-دورانی بر طرحهای صلح گذشته، جهان از چرخش نایستاده، نظامهایی ویران شد، رؤسایی رفتند، قذافی و صدام، نسلها و اندیشهها و مرزها عوض شدند، سودان نیمی از خاکش را از دست داد و سوریه ویران شد. ارزش استراتژیک نفت منطقه رو به کاهش رفته و نیمی از قیمت و قدرتاش را از دست داده. میترسم نسل قدیمی رهبران متوجه تغییرات هولناک در همه عرصهها نشوند. ایشان از عواقب ان بشدت میترسد باید اسرائیل وامریکا هرچه خواست درطبق اخلاص گذاشت وانراتقدیم کرد که عواقب انها خطرناک است- البته زمانی که امکانات نیست فرد باید خودراکنار بکشد نه انکه همکاری کند؟!!- ولی زمانی که درت دارد باید واردمعرکه شود که البته ضررهائی هم دارد ولی سوداش بیشتراز ضرر اش است- همچنین میگوید-و دلیل آن این است که مواجهه با جنگ فلسطین تغییر نکرده است. اسرائیلیها دوست دارند پرونده مسئله را ببندند. و اگر ناچار به مذاکره بشوند بر موضع مخالف طرف فلسطینی حساب باز میکنند و وابستگی تصمیم برخی گروهها به نظامهایی که منافع مختلفی دارند، مانند ایران و سوریه.- میفرماید اسرائیل روش مواجهه شدن با فلسطین عوض نکرده است یعین باقدرت ظامی برخورد میکنند- واسرائیل میخواهد پرونده به سودخودببندد-پس قضایا یک رفه است معامله قرون هم یکطرفه است این چه معامله ای است که جز ذلت- نتجه ای نداشته است واسرائیل مداوم از راه سودبرده است وایستادگی بود که ایشان بعدا تعریف مکیند که اسرائیل مجبور شد 150000 نفر بعنوان فلسطینی بپذیرد وبه فلسیطن بیایند- باز میفرماید-هرنقدی که گفته شود، که برخی ازآنها به حقاند، قراردادهای محدود صلح گذشته مقداری در خدمت مسئله فلسطین بودند. «اوسلو» به فلسطینیها مشروعیت جهانی و کیان اداری برروی زمین داد، پس از اینکه سازمانی تبعیدی در تونس بود. این توافق زمینه بازگشت بیش از 150 هزار فلسطینی به کشورشان را مهیا کرد. بهترین متحد اسرائیل، ایران است که از طریق گروههای وابسته فلسطینی با بمبگذاری و تشکیک و آشوب آفرینی و ضربه زدن به مشروعیت رهبر فقید یاسر عرفات، همه تلاشهای صلح در گذشته را ناکام گذاشت. و با مرگ او همه تلاشها متوقف شد. اولا منافع ایران و-سوریه مشخص نمیکند وچنینوانمود میکند که ایران- وسوریه- مردم فلسطین فدای منافع خود کردند-؟؟- برای انکه یاسرعرفات که دنبال صلح بود عقب بزنند تادست اسرائیل باز شود وچون با اسرائیل دشمنی میکنند- اسرائیل دراین شرایط صلح را نمیپذیرد-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بی بی سی میخواهداز امریکا دفاع یکند که ویروس کورنا ساخت امریکا است زیرا عده زیادی کشته شدند اگر این دلیل باشد پس چین هم میخواسته است افراد خودرا بکشد پس ان هم مسخره است- به سابقه تارخی برمیگردیم امریکا فراوان از این قبیل کاره کردهاست دربرزیل افت کشارزی برای برنج ریخت ودر فلیپینسم افت برنج رانداد ودرجنگ ایران عراق انواع سمهارا به عراق داد- اولا اینسئوال مطرح است چگونه یک دفعه خوراک خفاش سمی شد وچرا پس از انکه چهارصدنفرا از ارتشیان امریکا برای تعلیم شین-میم – ر کهدربار بمبهای میکروبی و شمیادئی واشعه است واین واقعه بوجود امد کاری است که ویروس کورنا از خفاش گرفته به میمونی که بسیار شبیه انسان است تزریق کرد وشبهات را مشاهده کرد- درثانی اگر این ویروس به بدن انسان واردشود بلافاصه جهش نمیکندیک پروسه طولانی ده نفر وتا پانزدهنفر میزبا میخواهد انهم بشرطی که سیستم امنیتی بدن تنبل ویا ضعیف باشندغالباهمه انهانابودمیشوندوبعضی بصورت درحال کمون واردبدن دیگری میشوند درخود گرورش پیدا میکنند ودریک بدن ضعیف نشون نما میکند ومعلوم نیست که چهش میکنند وباز جهش را بایدمقایسه کرد اگر چین چنین کرده باشد- واکسن انراهم ساخته است درحالیکه هیچگونه اطلاعاتی نداشت- پس کار چین نیست- اما امریکا خواست فریب دهد وگفت ساده است مانند کورنا سابق است کهاهنم مسئله دار هستند که کورنا درعربستان بایدفردی انسانی انرا نشر داده باشد وانفرد چگونه به مرس مبتلا شده است ولی شیوع عچیب ان درنیویروک جای تامل است شایددرانجا برای اولین بار نشرداده شده است- وافرادی بیان کردندایو ویرو س را قبلا درخفاش مطالعه کردهبودن ولی چین چنین ادعائی نکرده است وانها تصور میکیردند ترکیب مرس وسارس کهامکانپذیرنیست ایجاد کورنای کوید-19 کرده است ترکیب ایندو کورنا نهدر خفاش ونه درانسان اماکن ناپذیراست گه به هردو کورنا مبتلا باشد تنها درازمایشگاه است وفیلمی قبلا دقیق ساخته شده است عدهای بیانکردن درامریکا روی مور سوک سارس کار میشده است البته راه ایناست که طبق سیستم امریکا یک میکرب ویا ویروس بشدت قوی میکنند وسپ با داروی ضعیف بایدان رانابود کنند وسپس بهاندازهای که سایدافکت ویا اثارجانبی نداشته باشد –انراقوی کنند پس این ویروس ها بشدت قوی کردن وفکر میکردن که تاثیرانچنان نمیگذارد وچین میتواند انرا نابود کندوقیا امریکا به چین کمک میکنند ولی اینطورنشد-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- روزنامه - العربیه بزبا ن انگلیسی بنابر نوشته ویکپیدیا- برای حضار در داخل انگلستان وامریکا بوجود امده است- مانند پرس تی وی ما واقعا چه چیزی برای گفتن دارد-!!تاسیس و روز های اغازین- این سیاه نامه اطلاعاتی از جهان میدهدکه بطور کامل ان درروزنامه ه های جهان وجوددارد ودروغهای زیادی درباره گروه مقاومت مینویسد وبیانیه های سیاسی عربستان درباره گروه مقاومت نشر مبدهد- اما هیچ خبر داخلی از عربستان نمیدهد که درواقع بایدچنین کند- وضع مردم چگونه است هیچگونه انتقادی وجود ندارداقایان فرشته گونه هستند وهیچگونه ایرادی ندارند- وهمه کشورهای منطقه هیچگونه نکته مثبتی ندارند-یکرسانه عربستانی- انگلیسی به زبان فارسیحکه اقایان پشتبانی میکنندیک شخصیت ابوالهول کهسمت مجاز ی درامریکا درمسائلی علمی پژشکی دادند که سوادایشان از دانشجوی سالپنچ عمومی ایرن کمتر است بلدنیست حرف بزند ونگاه اش سفیهانه است میگیود به محض انکه در چین کورنا مشخصشد ایران بالافاصله چهارصدهزار؟؟ نفر کورنا گرفتند- پس الان بایدنمی از ملت کورنا داشته باشند کساجساد مرحومین مخفی نمیکند درهمانرز همه مرحومین چند نفربودند وبعدزیرنویس میکنند-که تاامروز 52 هز نفر مردند خوب برای چهارصئنفر که جادربیمارستان جانبوده است پس درخانه مردند یاشمااطلاعات ندارید ویااطلاعاتدارید پس ان دروغ ها چیست-چطورامریکا وانگلستان که اقلیت چنین دارند .رابطه زیادی با چین دارند وبسیاریاز چینی ها به غرب مهاجرت کردند وتعدا پرواز انها بهمراتب چندبرابرایران بودهاست چطورامارانها کمتراز ایران است مثلا انگلستان-ادامه دارد
به اتیوپی سفر نکردم جز یک بار آن هم مخفیانه و در اواسط دهه هشتاد قرن پیش. سازمانهای مسلح اریتره مشتی خبرنگار را که من به عنوان فرستاده روزنامه «النهار» لبنانی میان آنها بودم، به آنجا بردند. نام آقای کشور سرهنگ منگستو هایله مریم بود. نماینده سفت و سخت اتحاد جماهیری شوروی در افریقا. طبق عادت این قبیل «رفیقان» با مخالفان و معترضان و جدایی طلبان سرسازش و تسامح نداشت. سرنوشت خودمان را به دست دعوت کنندگان سپردیم که تمام تلاششان در عملیات عبور مخفیانه، دور ماندن از دید هواپیماهای جناب رئیس بود که معمولا به کسی رحم نمیکردند.
چادر ما وسط پادگان مخفی در سایه درختان کم شاخ و برگ بود. شبی صدای تق و توق اسلحه شنیدیم و صبح برای ما روشن شد که تشکیلات درباره هویت اریتره که هنوز آزاد نشده بود، تا مرز جنگ رفته بودند. نان شبیه نان بود اما از فاصله دور. آب هم شبیه آب اما به شدت گل آلود. اما این خشونت برای روزنامهنگاری تازه کار به نظر هیجان انگیز میآمد که خیال میکرد این حرفه ارزش تحمل هر سختی را دارد. آن سفر مقداری افسردگی در جانم تزریق کرد. درگیری میان تهیدستان به نظرم فرساینده آمد و جنگ استقلال سفری طولانی بر لبه پرتگاه گرسنگی بود. این بیرحمانهترین فصل سفر نبود. بازدیدی از اردوگاههای پناهندگان در مرز سودان/اتیوپی کردیم. قبل از آمدنمان در اخبار شنیده بودیم که گرسنگی ساکنان آنجا را از پای درمیآورد. دلم نمیخواست این را باورکنم، به این دلیل که فکرمیکردم امکان ندارد جهان اجازه دهد انسانها در اردوگاهی شناخته شده و معروف از گرسنگی بمیرند. حرفه بعد ازآن به من آموخت که جهان ممکن است به بدتر از آن هم اجازه بدهد.
در زمان دیدارمان از اردوگاه صدای گریهای بلند شد. یکی گفت کودکی از گرسنگی جان داد. شک به جانم افتاد. منتظر ماندم. دقایقی بعد پیرمردی دیدم که جنازهای کوچک را بلند کرده به گوشه اردوگاه برد تا دفنش کند. مرد در حالی که جنازه نوهاش را بلند کرده، خودش را محکم نگه داشته بود انگار مرگ در آن قطعه متروک از جهان به مسئلهای روزمره بدل شده بود. این گونه بود که اتیوپی در ذهنم به فاجعه فقر و گرسنگی و جنگها گره خورد که تهیدستان تهیدستان را میکشند و برفقرشان افزوده میشد.
پیش از آن به سودان که در قبضه قدرت جعفر النمیری بود سفرکرده بودم. دوستی پیشنهاد کرد با وزیر دادگستری به نام دکتر حسن الترابی دیدار کنم. با الترابی درباره اوضاع سودان و بلندپروازیهای گروهی که به آن منتسب میشد گفتوگو کردم. استاد پنهان کردن مقاصد و زخمها با به کار بردن مرهمهای فکرو دستمالهای تعابیر بود. قبل از اینکه از دفترش بیرون بیایم کمی با او شوخی کردم. به او گفتم:« مردی مثل تو در نظامی مانند نظام النمیری چه میکند؟». لبخند معروفش بر چهرهاش نقش بست و جواب داد:« ما گام به گام نظام را اسلامیزه میکنیم». بعدها به یاد این جمله افتادم به خصوص وقتی الترابی افسری به نام عمر البشیر را فراخواند و با او نیرنگ حکومتی را چید و به او گفت:« تو فردا رو به قصر میروی و من رو به زندان». هر دو مرد بلایی را سر سودان میآورند که منگستو برسر اتیوپی آورد البته با تفاوتهایی در منابع هر دو گروه. یادم نرود که پیوند عاشقانه رئیس و شیخی که رئیس را ساخت همیشگی نبود. سفره قدرت هرچه باشد دو گرسنه بزرگ را سیر نمیکند تا حد امساک در امور کشور و رنج دادن بندگان.
دو روز پیش کارگر اتیوپیایی از من درباره کارم پرسید و اعتراف کردم. انتظار نداشتم این قدر قاطی مسائل کشورش شده باشد. ما گاهی قدرت خیره کننده شبکههای اجتماعی را نادیده میگیریم که چطور با ریسمان میان فاصلههای دهکده جهانی را به هم مرتبط میکنند. با آگاهی روشن ازحسن اعتماد، این کارگر گوشی تلفنش را به من داد تا عکسی را ببینم. نخست وزیر اتیوپی آبی احمد درختی را چارچوب برنامهای که برای مبارزه با بیابانزایی در کشورش آغاز کرده، میکاشت. با افتخار گفت، این برنامه دولت موجب شد 350 میلیون درخت طی مدت 12 ساعت کاشته شوند.
حسی به من میگفت باور نکنم به خصوص که من اصلا از یک جمهوری سرگردانی آمدهام که درسراسر زندگیاش ناکامی نقش قهرمان را درآن بازی میکند. کاشتن مشتی درخت در لبنان نیازمند گفتوگوی ملی تلخ و توزیع عادلانه معامله خرید نهالها برای تضمین عدم به هم خوردن موازنههای زیست محیطی در مناطق و مذاهب است. معمولا این گفتوگو به عقب انداختن برنامه درخت کاری منجر میشود و ترجیح دادن بیابانزایی.
با توجه به زرادخانه بیماریهای لبنانی از او درباره آبی احمد پرسیدم که او را مهمان جالب توجهی در نشست دافوس دیدم. گفت:« برای من مهم نیست که او از اورومو باشد یا از امهرها یا تیگرای. باورهای دینیاش برایم مهم نیستند. این برایم مهم است که با برپایی حکومتی که با فقر و ستم مبارزه میکند امید را بازگرداند به خصوص پس از پایان دادن به جنگ با اریتره».
به من فهماند که او از تلفنش برای تشویق زنان کشورش استفاده میکند تا حقوقشان را در کشوری که درآن کار میکنند، دنبال کنند. چند نمونه از سوء استفادهها و اجبار برایم آورد که جای گفتنشان اینجا نیست.
سخن گفتن درباره امید مرا در اینجا نگه داشت، سکهای نایاب در این بخش سخت جهان که در حافظهام با صحنههایی از گرسنگی و قتلهای نژادی و جنگ تهیدستان گره خورده است. همچنین مکث کردم که مردی چهل ساله به نام آبی احمد توانست امید را نه فقط برای مردم ساکن در کشورش بیاورد بلکه برای همه کسانی که به دنبال نان در سراسر جهان پراکنده شدهاند به این امید که با مشتی دلار به کشورشان برگردند که دولتی درآن متولد شده که از کرامتشان دفاع میکند و به آنها فرصت نان و کار و درمان میدهد.
برای روزنامهنگار دورهگردی همچون من دشوار است که درباره امید بنویسد. چه بسیار بارها که به دفترم با مقداری نه چندان اندک از افسردگی و شکها برگشته بودم. اما اخبار رسیده از سودان باز من را به حالت امید انداخت بی آنکه فراموش کنم، تجربه به خبرنگاران میآموزد جانب احتیاط و محافظهکاری را فراموش نکنند. روشن است که توافق میان شورای نظامی و «نیروهای آزادی و تغییر» صفحه نظام البشیر را میبندد و راه را برای برپایی حکومتی مدنی هموار میکند. سفر آسان نخواهد بود، اما روشن است که جوانان سودانی اصرار دارند از این فرصت تاریخی پیش آمده و نجات کشور و جبران دهههای از دست رفته استفاده کنند. امید مهمان ناشناس در این بخش جهان است و شرط موفقیت این است که مردم مهمان را بپذیرند وگرنه خبرههای فرصت سوزی پیروز میشوند. امید اکنون درهایی را میزند که مدتها فراموش کرده بود. مقاله از اقای غسان شربل- منبع العربیه-فارسی
منبع: الشرق الاوسط فارسی
اتیوپی، سودان و مسافری ناشناس به نام امید
به اتیوپی سفر نکردم جز یک بار آن هم مخفیانه و در اواسط دهه هشتاد قرن پیش. سازمانهای مسلح اریتره مشتی خبرنگار را که من به عنوان فرستاده روزنامه «النهار» لبنانی میان آنها بودم، به آنجا بردند. نام آقای کشور سرهنگ منگستو هایله مریم بود. نماینده سفت و سخت اتحاد جماهیری شوروی در افریقا. طبق عادت این قبیل «رفیقان» با مخالفان و معترضان و جدایی طلبان سرسازش و تسامح نداشت. سرنوشت خودمان را به دست دعوت کنندگان سپردیم که تمام تلاششان در عملیات عبور مخفیانه، دور ماندن از دید هواپیماهای جناب رئیس بود که معمولا به کسی رحم نمیکردند.
چادر ما وسط پادگان مخفی در سایه درختان کم شاخ و برگ بود. شبی صدای تق و توق اسلحه شنیدیم و صبح برای ما روشن شد که تشکیلات درباره هویت اریتره که هنوز آزاد نشده بود، تا مرز جنگ رفته بودند. نان شبیه نان بود اما از فاصله دور. آب هم شبیه آب اما به شدت گل آلود. اما این خشونت برای روزنامهنگاری تازه کار به نظر هیجان انگیز میآمد که خیال میکرد این حرفه ارزش تحمل هر سختی را دارد. آن سفر مقداری افسردگی در جانم تزریق کرد. درگیری میان تهیدستان به نظرم فرساینده آمد و جنگ استقلال سفری طولانی بر لبه پرتگاه گرسنگی بود. این بیرحمانهترین فصل سفر نبود. بازدیدی از اردوگاههای پناهندگان در مرز سودان/اتیوپی کردیم. قبل از آمدنمان در اخبار شنیده بودیم که گرسنگی ساکنان آنجا را از پای درمیآورد. دلم نمیخواست این را باورکنم، به این دلیل که فکرمیکردم امکان ندارد جهان اجازه دهد انسانها در اردوگاهی شناخته شده و معروف از گرسنگی بمیرند. حرفه بعد ازآن به من آموخت که جهان ممکن است به بدتر از آن هم اجازه بدهد.
در زمان دیدارمان از اردوگاه صدای گریهای بلند شد. یکی گفت کودکی از گرسنگی جان داد. شک به جانم افتاد. منتظر ماندم. دقایقی بعد پیرمردی دیدم که جنازهای کوچک را بلند کرده به گوشه اردوگاه برد تا دفنش کند. مرد در حالی که جنازه نوهاش را بلند کرده، خودش را محکم نگه داشته بود انگار مرگ در آن قطعه متروک از جهان به مسئلهای روزمره بدل شده بود. این گونه بود که اتیوپی در ذهنم به فاجعه فقر و گرسنگی و جنگها گره خورد که تهیدستان تهیدستان را میکشند و برفقرشان افزوده میشد.
پیش از آن به سودان که در قبضه قدرت جعفر النمیری بود سفرکرده بودم. دوستی پیشنهاد کرد با وزیر دادگستری به نام دکتر حسن الترابی دیدار کنم. با الترابی درباره اوضاع سودان و بلندپروازیهای گروهی که به آن منتسب میشد گفتوگو کردم. استاد پنهان کردن مقاصد و زخمها با به کار بردن مرهمهای فکرو دستمالهای تعابیر بود. قبل از اینکه از دفترش بیرون بیایم کمی با او شوخی کردم. به او گفتم:« مردی مثل تو در نظامی مانند نظام النمیری چه میکند؟». لبخند معروفش بر چهرهاش نقش بست و جواب داد:« ما گام به گام نظام را اسلامیزه میکنیم». بعدها به یاد این جمله افتادم به خصوص وقتی الترابی افسری به نام عمر البشیر را فراخواند و با او نیرنگ حکومتی را چید و به او گفت:« تو فردا رو به قصر میروی و من رو به زندان». هر دو مرد بلایی را سر سودان میآورند که منگستو برسر اتیوپی آورد البته با تفاوتهایی در منابع هر دو گروه. یادم نرود که پیوند عاشقانه رئیس و شیخی که رئیس را ساخت همیشگی نبود. سفره قدرت هرچه باشد دو گرسنه بزرگ را سیر نمیکند تا حد امساک در امور کشور و رنج دادن بندگان.
دو روز پیش کارگر اتیوپیایی از من درباره کارم پرسید و اعتراف کردم. انتظار نداشتم این قدر قاطی مسائل کشورش شده باشد. ما گاهی قدرت خیره کننده شبکههای اجتماعی را نادیده میگیریم که چطور با ریسمان میان فاصلههای دهکده جهانی را به هم مرتبط میکنند. با آگاهی روشن ازحسن اعتماد، این کارگر گوشی تلفنش را به من داد تا عکسی را ببینم. نخست وزیر اتیوپی آبی احمد درختی را چارچوب برنامهای که برای مبارزه با بیابانزایی در کشورش آغاز کرده، میکاشت. با افتخار گفت، این برنامه دولت موجب شد 350 میلیون درخت طی مدت 12 ساعت کاشته شوند.
حسی به من میگفت باور نکنم به خصوص که من اصلا از یک جمهوری سرگردانی آمدهام که درسراسر زندگیاش ناکامی نقش قهرمان را درآن بازی میکند. کاشتن مشتی درخت در لبنان نیازمند گفتوگوی ملی تلخ و توزیع عادلانه معامله خرید نهالها برای تضمین عدم به هم خوردن موازنههای زیست محیطی در مناطق و مذاهب است. معمولا این گفتوگو به عقب انداختن برنامه درخت کاری منجر میشود و ترجیح دادن بیابانزایی.
با توجه به زرادخانه بیماریهای لبنانی از او درباره آبی احمد پرسیدم که او را مهمان جالب توجهی در نشست دافوس دیدم. گفت:« برای من مهم نیست که او از اورومو باشد یا از امهرها یا تیگرای. باورهای دینیاش برایم مهم نیستند. این برایم مهم است که با برپایی حکومتی که با فقر و ستم مبارزه میکند امید را بازگرداند به خصوص پس از پایان دادن به جنگ با اریتره».
به من فهماند که او از تلفنش برای تشویق زنان کشورش استفاده میکند تا حقوقشان را در کشوری که درآن کار میکنند، دنبال کنند. چند نمونه از سوء استفادهها و اجبار برایم آورد که جای گفتنشان اینجا نیست.
سخن گفتن درباره امید مرا در اینجا نگه داشت، سکهای نایاب در این بخش سخت جهان که در حافظهام با صحنههایی از گرسنگی و قتلهای نژادی و جنگ تهیدستان گره خورده است. همچنین مکث کردم که مردی چهل ساله به نام آبی احمد توانست امید را نه فقط برای مردم ساکن در کشورش بیاورد بلکه برای همه کسانی که به دنبال نان در سراسر جهان پراکنده شدهاند به این امید که با مشتی دلار به کشورشان برگردند که دولتی درآن متولد شده که از کرامتشان دفاع میکند و به آنها فرصت نان و کار و درمان میدهد.
برای روزنامهنگار دورهگردی همچون من دشوار است که درباره امید بنویسد. چه بسیار بارها که به دفترم با مقداری نه چندان اندک از افسردگی و شکها برگشته بودم. اما اخبار رسیده از سودان باز من را به حالت امید انداخت بی آنکه فراموش کنم، تجربه به خبرنگاران میآموزد جانب احتیاط و محافظهکاری را فراموش نکنند. روشن است که توافق میان شورای نظامی و «نیروهای آزادی و تغییر» صفحه نظام البشیر را میبندد و راه را برای برپایی حکومتی مدنی هموار میکند. سفر آسان نخواهد بود، اما روشن است که جوانان سودانی اصرار دارند از این فرصت تاریخی پیش آمده و نجات کشور و جبران دهههای از دست رفته استفاده کنند. امید مهمان ناشناس در این بخش جهان است و شرط موفقیت این است که مردم مهمان را بپذیرند وگرنه خبرههای فرصت سوزی پیروز میشوند. امید اکنون درهایی را میزند که مدتها فراموش کرده بود.
منبع: الشرق الاوسط فارسی
Sorry, the video player failed to load.(Error Code: 100013)
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- از هر دری سخنی-مهمترین رکن انسان اموزش است- استادمعزز حضرت ایت الله دکتر رفیعی بخوبی بیان کردن که علمه زیاد درقران امده است بقدری مهم است که قران در ایت الکرسی میفرمایدمیزان علم هر مخلوقی بیده ملکوتی او است- این اموزش انسان از یک موجود خاکی نحیف وعاجزخاکی تبدیل به یک موجود بهشتی میکند به انسان بقول عالمی انرژِی حرکت میدهد که ارتفاع بگیرد- هرچقدر اموزش بیشتر شود فرد پیشرفت زیادتری دارد- اموزشی که به انسان مداوم افق های جدیدی را نشان مدهد مانند فرشتگان بال پرواز بدست میاورد دراینجهت جهت الهی است وهرکس اینجهت حرکت کند مورد پشیبانی الهی ولو بوق استادعزیزمرحوم دکتمحسن خادمی رحمت الله علیه صیهونیست باشد- میبایست نسل جوان رااز کودکستان تادم مرگ-مداوم تشویق کرد که حرکت کنند کاری کهامروز غرب درجهت ارمانی خوداش انجام میدهد-که شرح خواهم داد- وانرژِی لازم را بوجود میاورد-جناب عالمی فرمودند هیچ مکتبی بهاندازه اسلام چنین انرژی رافراهم نمیکند- بالترین انرژی بهشت وجهنم است ایشان فرمودند اعراب عدد بینهایت انها هفتادبوده است- درختی دربهشت است بنام طوبی که طول ارتفاع ان هفتاداست که این عددی نیست ایشانفرمودند حداقل هفتادسال نوری است- این رخت در هم جای بهشت شاخه دارد واوز ومزیک دارد وبویخوش انواع اقسام ولانه انواع پرندگان خوش اواز است برگ هائی دارد کههرکدام شهری عظیم است وفرشتگان زیاداندان شها مساجد ومعابد ددارند وبه رازونیازباخداونمدمنان وعبادت مشغول هستند ودرطول این درخت اینچنین است ومومنین به اندازه شایستگی میتوانند-عروج کننند وارد این شهرها شوند ولی هیچ فرشتهای قبلا حتی حضرت جبرائیل علیه السلام اینمیزانعروج نداشته است تا جائی که برگی نبوده است عروج داشته است- زمانی همرا پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم بهسمت بهشت حرکت کرد وپیامبر اکرم صللواته اللهعلیه والسلام خواست به خداوندمنان درعالم بقول جناب صدرا رحمت الله علیه-سرمدی-یعنی سرامد-حرکت کنند حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم- خواستند که حضرت جبرائیل علیه السلام پشتیبانی کنند ومیدان بدهند که درعرف ورزش وکمی نظامی مطرح است فرمودند لطفا همرامن بیاید- وحضرت جبرائیل علیه السلام احساس کرد که انرژی گرفته اسست در ظاهر بالهایش زیادشد که ایشان نقش علما وبرزگان وپیران راهمین دادن انرژی به جوانان دادن میدانست- برق اسا به نوک درخت رسیدند وبعدحضرت جبرائیل علیه السلام ان چه دیده بود برای حضرت رسول اکرم صلواته العلیه واله والسلم نقل کرد- وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- نقل کرده است- وباز حضرت رسول صلواته الله علیه والسلم- فرمودند باز حضرت جبرائیل علیه السلام همراه من بیا- هیچگون حسادت وخودخواهی –و- برتری طلبی نیست- کعحضرت جبرائیل علیه السلام بقدرت الهی شما بالا خواهید رفت واگرمن بیایم اینبار بال من ازدست میرود- انرژی از دست میدهم چقدرخوب است که هرکسمیزان انرژی خودرابداند- یک رودخانه ای است بنام رودخانه کوثر اززیر این درخت بیرون میایدمداوم وبسیارعظیم بعضی گفته اند این زیر درخت طوبا تولید میشوددرتمام میرود بهشت درتمام منازل حضرت استاد معزز مرحوم ایت الله عبدالله زبرجد رحمت الله علیه میفرمودند مردم از حدیث تصور میکنند مانند مدارس که جای ابخوری دارد میروند از این رودخانه مثلا لوله کشی شده است میروندمیز هائی اس وکاسه های خاص نقره ای واب میخورند- درحالیکه این رودخانه بالای کوه است ابشارهائی دارد ویکجای مانندیلاقی است اطراف این ابشار میز هائی که هم افرادبهشتی جام ها راپر میکنند وهم خودفرداز ابشار میگیرد وبهتمام مشک .عنبراینها سمبل است چه یست مشخص نیست ازن مینوشند واین کوه درهمه خانه است- اشکالدیگر در انزمان چشم وگوش ودست حدیدمیشود- حدید یعنی اهن که سمبل استحکام وقدرت است منظور قوی شدن است ایشان فرمودند بعضی دفاصله انه تاجهنم از نه اسمان به زمنی بیشتر است ولی افراد را درجهنم ولودرانتهای جهنم باشد درنزدیکی خودمیبیند وهم چنین صداینها نزدکی میشوند واین فرد میتواند روی یک انگشت کره مریخ رانگاهداردذ بهشت ترکیب عدل واحسان است- وجهنم فقط عدل است حال انسان بایدمیلمتری عمل کند حواس اش بسیارجمع باشد وهرنوع خودساز یاهراندازه سختی ارزش دارد- وهرکاریبدون فکر جرم سنگین دارد که یابا خداوند درگیر میشود ویابامخلوق خداوندمنان وانهم انسان کهمیبایست قدران ا ززبان خئداوندمنان شناخت –درباره افغانستان مطالعه میکردم-منابع انگلیسی میفرمیاند- بصورت متوسط خانم ها پانزده درصد سواددارندمنابع فارسی میفرماید بیست وپنج درصد ومردان سی وپنج درصدد-منابع فارسی میفرماید پنجاه درصد بعضی دهکده ها- فقط دونفر باسواد هستند- چگونهمیتوان نتظارداشت این افرادتکمال پیدا کنند-وسیر وحرکت به سمتارتقا وارتفاع داشته بشاندحکمران چگونه فکر میکردند- درحالیکهمنابه طبیعی وخدادی از سوئد ونروژ ودانمارک وسویس به مراتب عظیمتراست وکمونیستمحصول همین بیقدی ها ونفهمی وعدم حرکت معقول وممکن بوده است- انسان باید به سمت انچه دربهشت است نمونه دنیایی انرابوجوداورد-ولی بعوان یک وسیله نههدف که دراخرتهم همین است وسیله است نه هدف—ام نظر حقیر- بهشت مسطح است به این دلیل بهشت عدن که مخصوص چهارده معصوم وانبیا ومومنین خاص رحمتاللهعلیهم اجمعین دروسط قراردارد چناجه بصور کروی باشد انهائکیا بالتر هستندمقام بالتری دارند ودثانی این درخت طوبا ورودخان کوثری چوگنه درهمهحا وجوددارد کهنشان ازاعتدال است ان فاصله کروی برای قریب به ذهن کردن مسافات است-ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- از هر دری سخنی-مهمترین رکن انسان اموزش است- استادمعزز حضرت ایت الله دکتر رفیعی بخوبی بیان کردن که علمه زیاد درقران امده است بقدری مهم است که قران در ایت الکرسی میفرمایدمیزان علم هر مخلوقی بیده ملکوتی او است- این اموزش انسان از یک موجود خاکی نحیف وعاجزخاکی تبدیل به یک موجود بهشتی میکند به انسان بقول عالمی انرژِی حرکت میدهد که ارتفاع بگیرد- هرچقدر اموزش بیشتر شود فرد پیشرفت زیادتری دارد- اموزشی که به انسان مداوم افق های جدیدی را نشان مدهد مانند فرشتگان بال پرواز بدست میاورد دراینجهت جهت الهی است وهرکس اینجهت حرکت کند مورد پشیبانی الهی ولو بوق استادعزیزمرحوم دکتمحسن خادمی رحمت الله علیه صیهونیست باشد- میبایست نسل جوان رااز کودکستان تادم مرگ-مداوم تشویق کرد که حرکت کنند کاری کهامروز غرب درجهت ارمانی خوداش انجام میدهد-که شرح خواهم داد- وانرژِی لازم را بوجود میاورد-جناب عالمی فرمودند هیچ مکتبی بهاندازه اسلام چنین انرژی رافراهم نمیکند- بالترین انرژی بهشت وجهنم است ایشان فرمودند اعراب عدد بینهایت انها هفتادبوده است- درختی دربهشت است بنام طوبی که طول ارتفاع ان هفتاداست که این عددی نیست ایشانفرمودند حداقل هفتادسال نوری است- این رخت در هم جای بهشت شاخه دارد واوز ومزیک دارد وبویخوش انواع اقسام ولانه انواع پرندگان خوش اواز است برگ هائی دارد کههرکدام شهری عظیم است وفرشتگان زیاداندان شها مساجد ومعابد ددارند وبه رازونیازباخداونمدمنان وعبادت مشغول هستند ودرطول این درخت اینچنین است ومومنین به اندازه شایستگی میتوانند-عروج کننند وارد این شهرها شوند ولی هیچ فرشتهای قبلا حتی حضرت جبرائیل علیه السلام اینمیزانعروج نداشته است تا جائی که برگی نبوده است عروج داشته است- زمانی همرا پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم بهسمت بهشت حرکت کرد وپیامبر اکرم صللواته اللهعلیه والسلام خواست به خداوندمنان درعالم بقول جناب صدرا رحمت الله علیه-سرمدی-یعنی سرامد-حرکت کنند حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم- خواستند که حضرت جبرائیل علیه السلام پشتیبانی کنند ومیدان بدهند که درعرف ورزش وکمی نظامی مطرح است فرمودند لطفا همرامن بیاید- وحضرت جبرائیل علیه السلام احساس کرد که انرژی گرفته اسست در ظاهر بالهایش زیادشد که ایشان نقش علما وبرزگان وپیران راهمین دادن انرژی به جوانان دادن میدانست- برق اسا به نوک درخت رسیدند وبعدحضرت جبرائیل علیه السلام ان چه دیده بود برای حضرت رسول اکرم صلواته العلیه واله والسلم نقل کرد- وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- نقل کرده است- وباز حضرت رسول صلواته الله علیه والسلم- فرمودند باز حضرت جبرائیل علیه السلام همراه من بیا- هیچگون حسادت وخودخواهی –و- برتری طلبی نیست- کعحضرت جبرائیل علیه السلام بقدرت الهی شما بالا خواهید رفت واگرمن بیایم اینبار بال من ازدست میرود- انرژی از دست میدهم چقدرخوب است که هرکسمیزان انرژی خودرابداند- یک رودخانه ای است بنام رودخانه کوثر اززیر این درخت بیرون میایدمداوم وبسیارعظیم بعضی گفته اند این زیر درخت طوبا تولید میشوددرتمام میرود بهشت درتمام منازل حضرت استاد معزز مرحوم ایت الله عبدالله زبرجد رحمت الله علیه میفرمودند مردم از حدیث تصور میکنند مانند مدارس که جای ابخوری دارد میروند از این رودخانه مثلا لوله کشی شده است میروندمیز هائی اس وکاسه های خاص نقره ای واب میخورند- درحالیکه این رودخانه بالای کوه است ابشارهائی دارد ویکجای مانندیلاقی است اطراف این ابشار میز هائی که هم افرادبهشتی جام ها راپر میکنند وهم خودفرداز ابشار میگیرد وبهتمام مشک .عنبراینها سمبل است چه یست مشخص نیست ازن مینوشند واین کوه درهمه خانه است- اشکالدیگر در انزمان چشم وگوش ودست حدیدمیشود- حدید یعنی اهن که سمبل استحکام وقدرت است منظور قوی شدن است ایشان فرمودند بعضی دفاصله انه تاجهنم از نه اسمان به زمنی بیشتر است ولی افراد را درجهنم ولودرانتهای جهنم باشد درنزدیکی خودمیبیند وهم چنین صداینها نزدکی میشوند واین فرد میتواند روی یک انگشت کره مریخ رانگاهداردذ بهشت ترکیب عدل واحسان است- وجهنم فقط عدل است حال انسان بایدمیلمتری عمل کند حواس اش بسیارجمع باشد وهرنوع خودساز یاهراندازه سختی ارزش دارد- وهرکاریبدون فکر جرم سنگین دارد که یابا خداوند درگیر میشود ویابامخلوق خداوندمنان وانهم انسان کهمیبایست قدران ا ززبان خئداوندمنان شناخت –درباره افغانستان مطالعه میکردم-منابع انگلیسی میفرمیاند- بصورت متوسط خانم ها پانزده درصد سواددارندمنابع فارسی میفرماید بیست وپنج درصد ومردان سی وپنج درصدد-منابع فارسی میفرماید پنجاه درصد بعضی دهکده ها- فقط دونفر باسواد هستند- چگونهمیتوان نتظارداشت این افرادتکمال پیدا کنند-وسیر وحرکت به سمتارتقا وارتفاع داشته بشاندحکمران چگونه فکر میکردند- درحالیکهمنابه طبیعی وخدادی از سوئد ونروژ ودانمارک وسویس به مراتب عظیمتراست وکمونیستمحصول همین بیقدی ها ونفهمی وعدم حرکت معقول وممکن بوده است- انسان باید به سمت انچه دربهشت است نمونه دنیایی انرابوجوداورد-ولی بعوان یک وسیله نههدف که دراخرتهم همین است وسیله است نه هدف—ام نظر حقیر- بهشت مسطح است به این دلیل بهشت عدن که مخصوص چهارده معصوم وانبیا ومومنین خاص رحمتاللهعلیهم اجمعین دروسط قراردارد چناجه بصور کروی باشد انهائکیا بالتر هستندمقام بالتری دارند ودثانی این درخت طوبا ورودخان کوثری چوگنه درهمهحا وجوددارد کهنشان ازاعتدال است ان فاصله کروی برای قریب به ذهن کردن مسافات است-ادامه داردبسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- از هر دری سخنی-مهمترین رکن انسان اموزش است- استادمعزز حضرت ایت الله دکتر رفیعی بخوبی بیان کردن که علمه زیاد درقران امده است بقدری مهم است که قران در ایت الکرسی میفرمایدمیزان علم هر مخلوقی بیده ملکوتی او است- این اموزش انسان از یک موجود خاکی نحیف وعاجزخاکی تبدیل به یک موجود بهشتی میکند به انسان بقول عالمی انرژِی حرکت میدهد که ارتفاع بگیرد- هرچقدر اموزش بیشتر شود فرد پیشرفت زیادتری دارد- اموزشی که به انسان مداوم افق های جدیدی را نشان مدهد مانند فرشتگان بال پرواز بدست میاورد دراینجهت جهت الهی است وهرکس اینجهت حرکت کند مورد پشیبانی الهی ولو بوق استادعزیزمرحوم دکتمحسن خادمی رحمت الله علیه صیهونیست باشد- میبایست نسل جوان رااز کودکستان تادم مرگ-مداوم تشویق کرد که حرکت کنند کاری کهامروز غرب درجهت ارمانی خوداش انجام میدهد-که شرح خواهم داد- وانرژِی لازم را بوجود میاورد-جناب عالمی فرمودند هیچ مکتبی بهاندازه اسلام چنین انرژی رافراهم نمیکند- بالترین انرژی بهشت وجهنم است ایشان فرمودند اعراب عدد بینهایت انها هفتادبوده است- درختی دربهشت است بنام طوبی که طول ارتفاع ان هفتاداست که این عددی نیست ایشانفرمودند حداقل هفتادسال نوری است- این رخت در هم جای بهشت شاخه دارد واوز ومزیک دارد وبویخوش انواع اقسام ولانه انواع پرندگان خوش اواز است برگ هائی دارد کههرکدام شهری عظیم است وفرشتگان زیاداندان شها مساجد ومعابد ددارند وبه رازونیازباخداونمدمنان وعبادت مشغول هستند ودرطول این درخت اینچنین است ومومنین به اندازه شایستگی میتوانند-عروج کننند وارد این شهرها شوند ولی هیچ فرشتهای قبلا حتی حضرت جبرائیل علیه السلام اینمیزانعروج نداشته است تا جائی که برگی نبوده است عروج داشته است- زمانی همرا پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم بهسمت بهشت حرکت کرد وپیامبر اکرم صللواته اللهعلیه والسلام خواست به خداوندمنان درعالم بقول جناب صدرا رحمت الله علیه-سرمدی-یعنی سرامد-حرکت کنند حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه والسلم- خواستند که حضرت جبرائیل علیه السلام پشتیبانی کنند ومیدان بدهند که درعرف ورزش وکمی نظامی مطرح است فرمودند لطفا همرامن بیاید- وحضرت جبرائیل علیه السلام احساس کرد که انرژی گرفته اسست در ظاهر بالهایش زیادشد که ایشان نقش علما وبرزگان وپیران راهمین دادن انرژی به جوانان دادن میدانست- برق اسا به نوک درخت رسیدند وبعدحضرت جبرائیل علیه السلام ان چه دیده بود برای حضرت رسول اکرم صلواته العلیه واله والسلم نقل کرد- وحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- نقل کرده است- وباز حضرت رسول صلواته الله علیه والسلم- فرمودند باز حضرت جبرائیل علیه السلام همراه من بیا- هیچگون حسادت وخودخواهی –و- برتری طلبی نیست- کعحضرت جبرائیل علیه السلام بقدرت الهی شما بالا خواهید رفت واگرمن بیایم اینبار بال من ازدست میرود- انرژی از دست میدهم چقدرخوب است که هرکسمیزان انرژی خودرابداند- یک رودخانه ای است بنام رودخانه کوثر اززیر این درخت بیرون میایدمداوم وبسیارعظیم بعضی گفته اند این زیر درخت طوبا تولید میشوددرتمام میرود بهشت درتمام منازل حضرت استاد معزز مرحوم ایت الله عبدالله زبرجد رحمت الله علیه میفرمودند مردم از حدیث تصور میکنند مانند مدارس که جای ابخوری دارد میروند از این رودخانه مثلا لوله کشی شده است میروندمیز هائی اس وکاسه های خاص نقره ای واب میخورند- درحالیکه این رودخانه بالای کوه است ابشارهائی دارد ویکجای مانندیلاقی است اطراف این ابشار میز هائی که هم افرادبهشتی جام ها راپر میکنند وهم خودفرداز ابشار میگیرد وبهتمام مشک .عنبراینها سمبل است چه یست مشخص نیست ازن مینوشند واین کوه درهمه خانه است- اشکالدیگر در انزمان چشم وگوش ودست حدیدمیشود- حدید یعنی اهن که سمبل استحکام وقدرت است منظور قوی شدن است ایشان فرمودند بعضی دفاصله انه تاجهنم از نه اسمان به زمنی بیشتر است ولی افراد را درجهنم ولودرانتهای جهنم باشد درنزدیکی خودمیبیند وهم چنین صداینها نزدکی میشوند واین فرد میتواند روی یک انگشت کره مریخ رانگاهداردذ بهشت ترکیب عدل واحسان است- وجهنم فقط عدل است حال انسان بایدمیلمتری عمل کند حواس اش بسیارجمع باشد وهرنوع خودساز یاهراندازه سختی ارزش دارد- وهرکاریبدون فکر جرم سنگین دارد که یابا خداوند درگیر میشود ویابامخلوق خداوندمنان وانهم انسان کهمیبایست قدران ا ززبان خئداوندمنان شناخت –درباره افغانستان مطالعه میکردم-منابع انگلیسی میفرمیاند- بصورت متوسط خانم ها پانزده درصد سواددارندمنابع فارسی میفرماید بیست وپنج درصد ومردان سی وپنج درصدد-منابع فارسی میفرماید پنجاه درصد بعضی دهکده ها- فقط دونفر باسواد هستند- چگونهمیتوان نتظارداشت این افرادتکمال پیدا کنند-وسیر وحرکت به سمتارتقا وارتفاع داشته بشاندحکمران چگونه فکر میکردند- درحالیکهمنابه طبیعی وخدادی از سوئد ونروژ ودانمارک وسویس به مراتب عظیمتراست وکمونیستمحصول همین بیقدی ها ونفهمی وعدم حرکت معقول وممکن بوده است- انسان باید به سمت انچه دربهشت است نمونه دنیایی انرابوجوداورد-ولی بعوان یک وسیله نههدف که دراخرتهم همین است وسیله است نه هدف—ام نظر حقیر- بهشت مسطح است به این دلیل بهشت عدن که مخصوص چهارده معصوم وانبیا ومومنین خاص رحمتاللهعلیهم اجمعین دروسط قراردارد چناجه بصور کروی باشد انهائکیا بالتر هستندمقام بالتری دارند ودثانی این درخت طوبا ورودخان کوثری چوگنه درهمهحا وجوددارد کهنشان ازاعتدال است ان فاصله کروی برای قریب به ذهن کردن مسافات است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-معمولا مصایب مسئله دیگران هستند، با اندکی همدلی یا بی تفاوتی. کروناcovid-19 ویروس متفاوتی است، با اینکه خطرناکترین و زشتترین آنها نیست. ترسناک است چون ناشناخته است و به سرعت گسترش مییابد و اخبار شیوعش هولناکاند. و تفاوتی در تهدید قارهها و طبقات اجتماعی، شهرها و روستا و تهیدستان و ثروتمندان نمیگذارد.
باید به پایان برسد و ابرهراس روزی ازسرجهان پراکنده شود، کی؟ نمیدانیم، شاید پیش از تابستان یا حتی زمستان سال آینده و شاید هم ادامه یابددریک لحظه حقیقیت جهانیان دریافتند چقدر به همدیگرنیاز دارند، علیرغم اختلاف چینیها و امریکاییها و سرزنش همدیگر، علیرغم دشمنی با نظام ایران و وابستگانش، و علیرغم فراوانی انتقامها در این سیاره، ویروس بدل به دشمنی شد که همه را کنار هم قرار داد ولو به صورت موقت. دشمن جدید از ووهان به همه جای جهان رفت. و شاید از سرزمینی پیش از چین شروع شده، اما برای جهان آن قدر که شکست دادنش و برگشتن به زندگی «عادی» یا آنچه ما تا پیش از ژانویه گذشته عادیاش تصورمیکردیم مهم است، رگ و ریشهاش مهم نیست- مانند همه جنگها، «کرونا» تلفاتی دارد و قربانیانی و چه بسا این بارجهان درس متفاوتی بگیرد، نه ازآن دست درسها برای پایان دادن به اختلافات و نزاعهای مسلحانه بشری بلکه درسهایی برای همکاری در راه سلامت زمین و بشریت، دغدغههای مشترک ما.
حقیقت بزرگتر این است، « ده هزار بیماری وجود دارد و ما تنها پانصدتای آنها دارو داریم»، این گفته عضو کنگره امریکا کیون مکارتی است که شش سال پیش گفت به طوری که کسی این عدد را زیاد و مبالغهآمیز خواند. بعد هم دنبال عدد دقیق رفت و به9235 بیماری لاعالج رسید که هرکدامشان شش نفر از میان ده هزار نفر را گرفتار میکند-از نظر درمانی مسائل به نظر کند میآیند، اما دستآوردهای بشری در مقایسه با آنچه در طول تاریخ رخ داده بسیار بزرگاند. کار بر ژنوم بشری، نقشه ژنها یا «کاتالوگ» انسان و کتاب زندگیاش از سال 1990 آغاز شد و یک دهه بعد در ابتدای این هزاره مستند سازی آن کامل شد، اما با این حال هنوز نتیجهگیری درباره بیماریها و درمانشان در ابتدای راه است-دیشب جواب آزمایش «کرونا» که داوطلبانه پس از سفردور و دراز شک و شبهه دادم به دستم رسید. پس از دو روز به درازای روزهای یک سال، نتیجه رسید... منفی بود! این نتیجه آزمایش صرفا احساس آرامشی میدهد چون درمانی وجود ندارد و نتیجه از ابتلا حفظ نخواهد کرد و از بار مسئولیت گوشه گرفتن کم نمیکند. آزمایش، حفاظت جامعه از فرد است. اگر آزمایش برای همه امکان پذیر بود، همه مبتلایان معلوم و تفکیک میشدند به جای آنکه پنج میلیارد انسان در ماههای آینده قرنطینه بشوند تا ویروس مغلوب بشود. برای همه آرزوی سلامتی میکنیم و برای مبتلایان آرزوی بهبود و امیدواریم این محنت محو شود.