عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

دو نکته اعتقادی - سیاسی -

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است—ایه قران میفرماید—یوم ندعوا کل اناس بامامهم-روز قیامت روزی است که هرگروه ازمردم را با امام  انهامیخوانیمیعنی همراه امام شان درزیر پرچم امام شان جمع میشوند امام تومعنادارد یکی کلی وعمومی ویکی خصوصی  هر پیامبر ی  بخاطرهدایت امام محسوب میشود ویک معنای دیگرمعنای –اعتقادی – سیاسی است – بعد ایه حصل مافی الصدور انچه درسینه دارند درافه دارند وباورداشتند حاصل انرامیبیند- وانشقاق السما باالنور روشنای ی  حقایق خودرانشان میدهد وتاریکی از بین میرود خلیفه حتما - امام نیست خلیفه بیشتر جنبه سیاسی دارد مگربتواند هدایت رادردست بگیرد—عبدالملک بن  مروان خلیفه شد هچگونه سواد فقهی نداشت وکسی  هم بدربار راه نمیداد حجاج بن یوسف ثقفی کندی مشهورترین ادمکشان جهان جانشین ایشان وامام بود- وبسیار کم سواد- یک قانون است که اگر یک مرجعیت رحلت کرد  نمیتوان  به ایشان اقتدا کرد اینهم  حضرت زعیم  شیعه حضرت سیدحسین بروجردی  رحمت الله علیه بود وقبول نداشت بایددمرجعیت زنده باشد یک از علما بنزد ایشان رفت واستدلال کردکه اگر علمای عصر حاضر بفرمایند که ایشان اعلم تراز ما است انگاه  میتوان حتی افراد جدیدهم مقلد ایشان باشند مگر مسئله جدید- درهرحال دوامام هست- ایشان سرانجام بحث عقلانی راقبولکردولی کمی دلهره داشت واز خداوندمنان اشراق خواست ظهر ایشانمتنظرشد نهار بیاورند  نهار نیاوردند گفتند چرا نهارنیاوردید گفتند سرگرم کاری شد نهارسوخت-باز دید نهارنیامد گفتندمشغول کاری هستیم فعلا بنهار نرسیدیم وایشان فرمودخداوندمنان من قبول کردم- ناگهان یکی از همسایه غذای مفصلی برای خانواده ایشان اورد وغذارااوردند ایشانفرمودچه شد گفتندیکی از همسایه غذا برای شما اورده است- عبدالله بن عمر  وقتیکه  خاص  شخصی ر ا شاید یزید با امامت قبول کرده بودوارد نزدیکی های  بغدادشد- ایشان طبق  حکم شیعه  اصلانیاز ی به امام نداشت برا یانکه میتوانست به چهارخلیفه راشدین  هرکدام یامجموع بعنوان امام تلقی کند ولی باید ازنظر  اهل تسنن امام الزمان باشد- اصولاماازطریق امام الزمان علیه السلام به چهاردهمعصوم میتوانیم وصل شویم-وگرنه نمتوانیم وصل شویم دراهل سنت همینطوراست از امام حاضر میتواند به خلفایراشیدنوصل شودمثلازمان تیمیه از طریق او وصل به قبلی هامیشود-دوم  هرچه انسان چیزی رامقدس بداندمثلاسنکهایاضافی مکه کهنصب وجمع انصاب بداند  دروز قیامت درکناراش قرار میگ�

موافقین ۰ مخالفین ۰

امریکای مکار-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-درحدیث است- که خداوندمنان روح از اینکه وارد بدنشود ناخشنود است بدن را مناسب خود نمیبیند- ولی بزور وارد میشود کم کم لذتهای جسمانی را میچشد- تعادل ومشروعیت  انرا رعایت نمیکند ولی خداوندمنان  منت بر  سرانسان میگذارد-پیامبران العظام واولیاالله عظیم الشانرا میفرستد  که اورا تلطیف و تعدیل کند-مثلا ثروت بدست اورد مانند حضرت علی علیه السلام ولی کنز نکند ودراه پیشرف مردمان ازان استفادهکند وهدف اش ترضی الهی باشدلذا موقع مرگ مایل نیست که روح از جان خارج شود ولی مومنین به راحتی دستورات  الهی میپذیرند وسختی ندارد چناچه برای خانواده ویا امت ناراحتی داشته باشند به انها اطمینان خاطر داده میشود—تصور نکنیدسیاست مداران امریکا دسته دوم هستند انها دسته اول هستند  وبازتصورنکنید مداوم درکلیسا برای بشریت دعا میکنند بلکه برعکس مانند ببری کهادم خورده است وازگوشت انسانبرایاولذیذ است مداوم درفکرشکار انسان است که م یکمدتی ترکیه درقلمروی کرده تاحدی خوب عمل کرد ودوباره حس نژادی دارد وبهانه بدست امریکا میدهدگرچه اقای اوجلان فرموده است کردها عملیلت ایذایی نکنند- به امام الخمینی رحمت الله علیه والسلمگفتند کشورهای اسلامی سنی هرکدام یکمذهبراقبول کردندومذاهب دیگررار دکردند ما همین  کاربکنیم ایشانفرمودند من هرگز چنین نمیکنم وبرادران سنی اقلیت نیستندهمه  از طرفی وجنبه ای ایرانی هستند وازطرفی ادیان مختلف دارند  من ازان جهت انکه اکثریت  شیعه هستندتنها این نیست بلکه قوانین شیعه بهترین قوانین دنیا است قوانین شیعه راباید اجراکردواقلیت تاحدی  نسبت بخصوصیات مذهبی ازاد هستند- ومسلم است امریکا  ازطرف سیلی بزرگی خورده است که ادم بشود نشده است بازسیلی میخورد ومسلم است هراقدامی برعلیه مابتواندمیکند ومسلم است داعش افغانستان برعلیهما تحریک میکند وداعش های دیگر هم همینطورمدتی برعلیع تاجیکستان وروسیه اقدام کرد ولی سر دنیا  متوجه مکر وحیله امریکاخواهدشد-

موافقین ۰ مخالفین ۰

زندگانی مختصر امام الخمینی- رحمت الله علیه- بخش دوم -حمید الیگار

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم-  نزد دشاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.نزد

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم- نزد شاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم- نزد شاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم- نزد شاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم- نزد شاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

بسم الله الرحمن الرحیم- زندگانی مختصر امام الخمینی رحمت الله   -حمید الگار- بخش دوم- نزد شاه آبادی مورد مطالعه قرار دادند، منازیل السائرین صوفی حنبلی خواجه عبدالله انصاری (متوفی 482-1089) و مصباح العونس محمد بن حمزه فناری (متوفی 834/1431) بودند. شرح مفاتیح الغیب (مفاتیح الغیب) صدرالدین قنوی (متوفی 673/1274).

قابل قبول است که امام از شاه آبادی، دست کم تا حدودی، آگاهانه یا ناآگاهانه، آمیختگی وجوه عارفانه و سیاسی را که مشخصه زندگی ایشان بود، استخراج کرده استاستاد روحانی امام در واقع یکی از معدود علمای زمان رضاشاه بود که علناً در برابر اعمال نادرست رژیم موضع گیری کرد و در «شضارة المعارف» که اثری اساساً گنوسی بود، به شرح اسلام به عنوان «یک دین بدون شک سیاسی» 18 .

عرفان و اخلاق نیز از موضوعاتی بود که در نخستین دروس امام برگزار شدشاه آبادی سه سال پس از رحلت حاج جوادآقا مالکی تبریزی، دروس اخلاق را که حاج جواد آقا مالکی تبریزی تدریس می کرد، از سر گرفته بود و در سال 1335 با عزیمت شاه آبادی به تهران، «کرسی» را به امام خمینی واگذار کرداین دوره ابتدا شامل مطالعه دقیق منازیل السائرین انصاری بود، اما سپس از متن فراتر رفت و به طیف گسترده ای از موضوعات معاصر پرداختاقبال این دوره به حدی شد که مردم صرفاً برای شنیدن سخنان امام در کنار طلاب علوم دینی و شهروندان عادی قم تا تهران و اصفهان می آمدند.

چنین محبوبیتی از سخنرانی امام با سیاست‌های رسمی رژیم پهلوی که می‌خواست نفوذ علما را در خارج از حوزه‌های علمیه محدود کند، همخوانی نداشتبه همین دلیل حکومت تحمیل کرد که دروس دیگر در مدرسه معتبر فیضیه برگزار نشود، بلکه در مدرسه ملاصادق برگزار شود که امکان شرکت در آن تعداد زیادی از مخاطبان وجود ندارداما پس از خلع ید رضاشاه در سال 1941، جلسات سخنرانی به مدرسه فیضیه بازگشت و بلافاصله محبوبیت سابق خود را به دست آوردتوانایی خطاب به مخاطبان زیاد، و نه فقط همکاران خود در حوزه علمیه، که امام خمینی برای اولین بار در این سخنرانی‌های اخلاقی نشان داد، نقش مهمی در مبارزات سیاسی او در سال‌های بعد داشت.

امام خمینی در حین سخنرانی اخلاقی برای مخاطبان کثیر و متنوع، به تدریس متون مهم عرفان، از جمله باب نفس از اسفار الاربعه ملاصدرا (متوفی 1050/1640) پرداخت. ) و شرح المنظومه سبزواری، به گروه کوچکی از علمای جوان، از جمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، که قرار بود دو نفر از همدستان اصلی او در نهضت انقلابی شوند که امام سی سال بعد به راه انداخت. .

و اما نوشته‌های اولیه امام نیز نشان می‌دهد که علاقه اصلی ایشان در سال‌های اولیه حضور در قم، عرفان بوده استبرای مثال، در سال 1928 شرح دعای السحار را که شرح مفصلی بر دعاهای امام محمد باقر در ماه رمضان می‌خواند، تکمیل کرددر این متن نیز مانند همه آثار امام خمینی در عرفان، استناد به اصطلاحات ابن عربی فراوان استدو سال بعد مصباح الهدایة الخلافة و الولایة را که رساله ای منظم و متراکم در موضوعات اصلی عرفان بود، به پایان رساندمحصول دیگر آن سالهای تمرکز بر عرفان، سلسله لغات بر تفسیر قیصری الفصوص بود.

امام در شرح حال کوتاهی که برای یک مجلد در سال 1333 شمسی نوشته شده است، بیان می کند که بیشتر عمر خود را صرف مطالعه و تدریس آثار ملاصدرا کرده است و سال ها نزد شاه آبادی عرفان خوانده است و ایشان در آن زمان بوده اند. پیرو دروس فقه آیت الله حائری 19 .

دنباله این سخنان حاکی از آن است که تحصیل فقه در آن زمان هنوز جزو علایق ثانوی او بوده استاوضاع به زودی تغییر می کرد، اما برای امام عرفان هرگز صرفاً موضوع مطالعه، تدریس و تولید ادبی نبوداین همیشه بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت فکری و معنوی او باقی ماند و به همین ترتیب بسیاری از فعالیت‌های خاص سیاسی او در سال‌های بعد را با اثری غیرقابل انکار گنوسی القا کرد.

در دهه 30 امام در هیچ فعالیت سیاسی آشکاری شرکت نداشتاو همواره بر این باور بود که رهبری فعالیت های سیاسی باید در دست علمای برجسته دینی باشد، اما همچنان خود را ملزم به پذیرش تصمیم حایری برای حفظ انفعال نسبی نسبت به اقدامات رضاشاه علیه سنت ها و سنت های اسلامی می دید. فرهنگ در ایران

با این حال، از آنجایی که او هنوز یک شخصیت کوچک در حوزه علمیه قم بود، مطمئناً خود را در موقعیتی نمی دید که بتواند افکار عمومی را در مقیاس ملی بسیج کندبا این حال، او ارتباط خود را با آن معدود علمایی که جرأت داشتند آشکارا با شاه به چالش بکشند، حفظ کرد: نه تنها شاه آبادی، بلکه مردانی مانند حاجی نورالله اصفهانی، میرزا صادق آقا تبریزی، آقازاده کفایی و سید حسن مدرسامام خمینی، حتی اگر به صورت کنایه، مواضع خود را در قبال رژیم پهلوی که به گفته خودش ظلم و دشمنی با دین بود، در اشعاری که به صورت خصوصی منتشر می‌کرد، بیان می‌کرد .

امام برای اولین بار در اعلامیه ای در تاریخ 15 اردیبهشت 1323 (14 اردیبهشت 1344) به سمت علنی سیاسی برگزیده شد و در آن خواستار اقدام برای رهایی مسلمانان ایران و سراسر جهان اسلام از ظلم و ستم قدرت های خارجی و داخلی آنها شد. همدستان امام با ذکر قرآن شروع کرد:

«بگو: فقط به یک چیز توصیّه می‌کنم: جفت و به تنهایی برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید». (34:46)

همین آیه باب بیداری (باب الیقظه) را در همان ابتدای کتاب منازل السائرین انصاری باز می کند، کتاب راهنمای سیر معنوی که اولین بار توسط شاه آبادی به امام آموزش داده شدبا این حال، تعبیر امام از «قیام» هم بار معنوی و هم سیاسی دارد، اعم از فردی و جمعی، شورشی علیه سستی موجود در درون و فساد موجود در جامعه.

همین روحیه قیام همه جانبه در اولین اثر امام که برای انتشار در نظر گرفته شده است، کشف الاسرار (تهران، 1324/1945) اسرار آشکار شده، رسوخ می کنداو ادعا می کند که کتاب را در چهل و هشت روز به پایان رسانده است، به دلیل یک اضطرار، و این واقعیت که حجم آن نیاز خاصی را برآورده می کند، این واقعیت را نشان می دهد که در سال اول دو بار چاپ شده استهدف اصلی کتاب که از عنوان آن نیز قابل استنباط است، رد آنچه علی اکبر حکمی زاده در اسرار هزارساله خود تأیید کرده بود، کتابی که خواستار اصلاح اسلام شیعیحملات مشابهی علیه سنت شیعه تقریباً در همان زمان توسط شریعت سنگلجی (متوفی 1944) انجام شد، که از ستایشگران وهابیت بود، علیرغم خصومت آشکار با اسلام شیعی که مشخصه آن فرقه بود.

ادعای امام نسبت به جنبه‌هایی از سیره شیعیان مانند مراسم عزاداری ماه محرم، زیارت قبور ائمه اطهار (ع) و ذکر مناجات‌های ائمه(ع) پاسخی بود به انتقادات وارده از سوی امام. سه شخصیت فوق الذکر امام خمینی این حملات علیه سنت را با سیاست های ضد دینی رضاشاه مرتبط دانست و از رژیم پهلوی به دلیل تخریب اخلاق عمومی به شدت انتقاد کرد.

با این حال، او درخواست لغو سلطنت را متوقف کرد، بلکه پیشنهاد کرد که مجمعی از مجتهدین واجد شرایط 21 می توانند «پادشاهی عادل را تعیین کنند که قوانین خدا را زیر پا نمی گذارد، با تخلفات و ظلم مبارزه می کند، و علیه اموال عمل نمی کند. جان و ناموس مردم» 22 .

حتی این مشروعیت مشروط سلطنت «تا زمانی که نتوان نظام حکومتی بهتری ایجاد کرد» ادامه خواهد داشت 23 . تردیدی نیست که «بهترین نظامی» که امام خمینی در اوایل سال 1343 پیش بینی کرده بود، ولایت فقیه بود که به عنوان رکن اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 تأسیس شد.

هنگامی که شیخ عبدالکریم حائری در سال 1936 درگذشت، نظارت بر نهادهای مذهبی قم مشترکاً بر عهده آیت الله خوانساری، صدر و حجت بودبا این حال، احساس کمبود درک شدهنگامی که آیت الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع تقلید 24 پیشرو زمان خود، که در نجف اقامت داشت، در سال 1946 از دنیا رفت، نیاز به راهنمای واحد برای همه مسلمانان شیعه بیش از پیش احساس شد. و جستجو برای یافتن فرد مجردی که توانایی انجام وظایف و وظایف حائری و اصفهانی را داشت آغاز شد.

آیت الله بروجردی که در آن زمان در همدان سکونت داشت، مناسب ترین نقش برای این نقش تلقی شدبه نظر می رسد امام خمینی نقش مهمی در ترغیب ایشان به سفر به قم داشته استامام بدون شک تا حدودی تحت تأثیر این امید قرار گرفت که بروجردی در برابر شاه محمدرضا، دومین فرمانروای خاندان پهلوی، موضع محکمی اتخاذ کنداین امید باید تا حد زیادی محقق نشده باشدامام خمینی در فروردین 1338 از شرکت بروجردی با دولت در خصوص اصلاحات احتمالی قانون اساسی که در دستور کار آن زمان بود مطلع شد و در نامه ای نگرانی خود را از عواقب احتمالی آن اعلام کرد.

در سال 1955 لشکرکشی سراسری علیه فرقه بهائیت به راه افتاد که امام برای جلب حمایت بروجردی تلاش کرد، اما موفقیت چندانی نداشتدر مورد شخصیت‌های مذهبی مبارز در صحنه سیاسی آن زمان، به‌ویژه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، امام تنها روابط پراکنده و بی‌نتیجه‌ای با آنان داشت.

اکراهی که امام خمینی (ره) نسبت به دخالت مستقیم سیاسی در این دوره نشان دادند، احتمالاً ناشی از این اعتقاد بود که هر جنبشی که برای تغییر ریشه ای مبارزه می کند باید توسط بالاترین سلسله مراتب دستگاه دینی رهبری شودعلاوه بر این، تأثیرگذارترین چهره در صحنه سیاسی شلوغ و آشفته آن زمان، یک ناسیونالیست سکولار، دکتر محمد مصدق بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

مختصری از زندگانی امام الخمینی رحمت الله علیه-بخش اول- حمید الگار

بسم الله الرحمن الرحیم-مختصری از زندگی نامه امام خمینی (ره)

اچ.الگار

عنوان اصلی: امام خمینی: زندگی نامه مختصری
از حمید الگار
منتشر شده توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) معاونت امور بین الملل

نویسنده

حمید الگار در انگلستان متولد شد و دکترای خود را در رشته شرق شناسی در کمبریج دریافت کرداو از سال 1965 در دپارتمان مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی کار می کند و در آنجا به تدریس فارسی، تاریخ اسلام و فلسفه می پردازدپروفسور الگار تالیفات زیادی در مورد ایران و اسلام نوشته است، از جمله دین و دولت در ایران: 1785-1906 و میرزا ملکم خان: مطالعه زندگینامه ای در مدرنیسم ایرانی.

او سال ها نهضت اسلامی ایران را با علاقه دنبال کرده استاو در مقاله‌ای که در سال 1972 منتشر شد، به تحلیل اوضاع و پیش‌بینی انقلاب «با دقتی بیشتر از همه مقامات سیاسی دولت آمریکا و همه تحلیل‌گران امور بین‌الملل» به قول نیکلاس وید که توسط مجله ساینس منتشر شد، انقلاب را پیش‌بینی کردالگار مجلدات زیادی را از عربی، ترکی و فارسی ترجمه کرداز جمله اسلام و انقلاب: نوشته ها و بیانیه های امام خمینی.

معرفی

از بسیاری جهات عجیب است که ده سال پس از رحلت ایشان و بیست سال پس از پیروزی انقلاب، زندگی نامه جدی و جامعی از امام روح الله موسوی الخمینی، چه به زبان فارسی و چه به هیچ عنوان نوشته نشده بود. زبان دیگر. . به هر حال، او به دلیل تأثیری که در خود ایران از قبل قابل توجه است، برجسته ترین شخصیت در تاریخ معاصر اسلام است و بخش بزرگی از جهان اسلام را فراگرفته و به تغییر جهان بینی و خودآگاهی بسیاری از مسلمانان کمک کرده است. .

شاید دقیقاً مرتبط بودن اهداف امام، همراه با پیچیدگی شخصیت معنوی، فکری و سیاسی ایشان بود که تاکنون هر زندگینامه نویس احتمالی را منصرف کرده بود.

با این حال، مواد موجود برای چنین کاری به همان اندازه فراوان و متنوع است که حوزه های عمل او متمایز شده استنویسنده حاضر امیدوار است در آینده نزدیک بتواند با این چالش روبه‌رو شود (این مقاله با توجه به ماهیت آن به عنوان مقاله مقدماتی، حاشیه‌های حاشیه‌ای فراوانی ندارد. فهرستی کامل از تألیفات امام، مبنای آن برای شروع شرح حال او را می توان در اینجا همراه با مروری بر منابع ثانویه یافت).

آنچه در پی می‌آید، پیش‌نویسی مقدماتی نیست که می‌خواهد مروری کلی از زندگی امام و ویژگی‌های بارز شخص ایشان به‌عنوان راهنمای اسلامی با عظمت استثنایی در اختیار خواننده قرار دهد.

دوران کودکی و تحصیلات اولیه

روح الله موسوی خمینی در 20 جمادی الاخر سال 1320 مصادف با ولادت حضرت فاطمه یکم در روستای خمین در حدود یکصد و شصت کیلومتری جنوب غربی قم به دنیا آمدخانواده او در زمینه علوم دینی دارای سنت دیرینه بودنداجداد او که از نوادگان امام موسی کاظم، امام هفتم اهل بیت(عبودند ، در پایان قرن هجدهم از سرزمین خود، نیشابور، به منطقه لکنو در شمال هند مهاجرت کردند.

در اینجا آنها در روستای کوچک کینتور ساکن شده بودند و شروع به وقف خود را به آموزش و راهنمایی مذهبی مردمی که عمدتاً شیعه منطقه بودند، کرده بودندبرجسته ترین نماینده این خاندان، میرحمید حسین (متوفی 1880)، نویسنده عقبة الانوار فی امامت الائمه الاطهار بود، اثری حجیم در موضوعاتی که به طور سنتی موضوع بحث بین سنی و شیعه بود. مسلمانان 3 .

جد امام خمینی، سید احمد، از معاصران میرحمید حسین، در اواسط قرن نوزدهم لکنو را ترک کرد تا قبر حضرت علی را در نجف زیارت کند .

سید احمد در نجف با یوسف خان از برجسته ترین شهروندان خمین آشنا شدبه دعوت او بود که سید احمد تصمیم گرفت برای رسیدگی به نیازهای مذهبی ساکنان در خمین ساکن شوداو با دختر یوسف خان ازدواج کرداین تصمیم روابط خود را با هند قطع کرد، اما سید احمد همچنان توسط معاصرانش «هندی» خوانده می‌شد، عنوانی که به نوادگان او به ارث رسیده بودحتی امام خمینی نیز در برخی از غزلیات خود از «هندی» به عنوان نام مستعار استفاده می کرد .

اندکی قبل از وقوع انقلاب اسلامی، در بهمن 1357، رژیم شاه سعی کرد با استفاده از عناصر هندی قابل ردیابی در تاریخ خانوادگی امام، امام را به عنوان یک عنصر بیگانه و خائن در جامعه ایران معرفی کند، تلاشی که نتیجه معکوس داد. افرادی که این کار را انجام داده بودند سید احمد در زمان وفات، که تاریخ دقیق آن را نمی دانیم، پدر دو فرزند بود: یک دختر به نام صاحبه و سید مصطفی هندی، متولد 1885، پدر امام خمینی.

سید مصطفی تحصیلات دینی خود را در اصفهان نزد میرمحمدتقی مدرسی آغاز کرد و سپس در نجف و سامرا زیر نظر میرزا حسن شیرازی (متوفی 1894) که در آن زمان مرجع برجسته فقه شیعه بود به تحصیل پرداختاین یک مسیر یادگیری بود – تحصیلات مقدماتی در ایران و به دنبال آن مطالعات پیشرفته در عتبات (شهرهای مقدس عراق) – که برای مدتی طولانی در حد هنجار باقی ماند: امام خمینی در واقع اولین رهبر مذهبی برجسته بود که تربیت او کاملاً در ایران.

در ذی الحجه 1320 (اسفند 1302) حدود پنج ماه پس از ولادت امام، سید مصطفی در حین حرکت در جاده بین خمین و شهر اراک مورد حمله قرار گرفت و کشته شدهویت قاتل بلافاصله مشخص شد: جعفرقلی خان، پسر عموی فلان بهرام خان، یکی از ثروتمندترین زمینداران منطقه بودبا این حال، تعیین انگیزه ترور با قطعیت دشوار بود.

بر اساس یک روایت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رسمی شد، سید مصطفی خشم زمین داران محلی را به خاطر دفاع از کارگران فقیر برانگیخته بودخود سید مصطفی اما علاوه بر انجام وظایف دینی، کشاورز نسبتاً ثروتمندی نیز بوده است و احتمالاً قربانی یکی از اختلافات بر سر حق آبیاری شده که در آن زمان بسیار زیاد بودتوضیح سوم این است که سید مصطفی به‌عنوان قاضی شرع خمین، فردی را به‌خاطر تخطی از روزه رمضان در ملأ عام مجازات کرد و خانواده متهم با قصاص او را قصاص کردند .

تلاش های صاحبه، خواهر سید مصطفی، برای به دست آوردن مجازات قاتل خمینی ناکام ماند و همین امر باعث شد که هاجر بیوه برای استیناف به تهران سفر کند و روح الله کوچک را - بنابر آنچه نقل شده - بین بغل خود آورددو برادر بزرگترش مرتضی و نورالدین او را همراهی کردند و سرانجام در ربیع الاول 1323 (اردیبهشت 1905) جعفرقلی خان به دستور عین الدوله نخست وزیر در ملاء عام در تهران اعدام شد. وزیر وقت

امام در سال 1918 هم عمه خود صاحبه را که نقش بسزایی در تحصیلات اولیه او داشت و هم مادرش هاجر را از دست دادسپس مسئولیت خانواده بر عهده برادر بزرگترش سید مرتضی (که بعدها به آیت الله پسندید معروف شد) افتادبه نظر می رسد اموالی که از پدرشان به ارث رسیده بود باعث رفع نیازهای مادی برادران شده بود، اما آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت که به قیمت جان آنها تمام شد، ادامه یافتمملکت خمین علاوه بر خصومت‌های همیشگی بین زمین‌داران، هر وقت فرصتی پیدا می‌کرد، با یورش مردان ایل بختیاری و لر خدشه‌دار می‌شدهنگامی که یکی از رؤسای قبیله بختیاری به نام رجبعلی به شهر یورش برد، امام جوان مجبور شد به همراه برادرانش تفنگ خود را به دست گرفته و از خانه خانواده دفاع کند.

امام سالها بعد با یادآوری این وقایع فرمودند: «من از بچگی در جنگ بودم» 7 . از جمله صحنه هایی که در جوانی شاهد بوده و به یادگار مانده و به تعریف فعالیت سیاسی بعدی او کمک کرده، شاید بتوان به اعمال خودسرانه و ظالمانه زمین داران و والیان اشاره کردسپس به یاد می آورد که چگونه یک فرماندار تازه وارد، رئیس صنف بازرگانان گلپایگان را تنها با هدف ارعاب شهروندانش دستگیر و شلاق زد .

امام خمینی تحصیلات خود را با حفظ قرآن در مکتب 9 نزدیک منزل خود که نزد یکی از ملا ابوالقاسم نگهداری می شد، آغاز کرددر هفت سالگی حافظ شد 10 . از این رو نزد شیخ جعفر، یکی از عموزاده های مادرش، فراگیری زبان عربی را آغاز کرد و دروس دیگری را ابتدا نزد میرزا محمود افتخارالعلماء و سپس از عموی مادرش، حاجی میرزا محمد مهدی فرا گرفتبرادر همسرش میرزا رضا نجفی اولین معلم منطق او بوددر پایان از اساتیدش در خمین، برادر بزرگ امام، مرتضی را باید نام برد که متوالی نجم الدین کاتب قزوینی در بادی 11 و معانی 12 و یکی از رساله های العلم را به او آموخت . - سیوطی در نحو و نحو.

اگرچه سید مرتضی - که پس از اجباری شدن نام خانوادگی در سال 1928، نام خانوادگی پسندید را بر خود گرفت - مدتی در اصفهان تحصیل کرده بود، اما هرگز سطوح بالاتر لازم برای تربیت دینی را به پایان نرساندپس از مدتی کار در اداره ثبت احوال خمین به قم رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.

سید مرتضی امام را در سال 1339 به شهر اراک (یا سلطان آباد در آن زمان) فرستاد تا از امکانات آموزشی بهتری که در آنجا ارائه می شد بهره مند شوداراک به واسطه حضور آیت الله عبدالکریم حائری (متوفی 1936) از علمای برجسته آن زمان به مرکز مهم تعلیمات دینی تبدیل شده بوداو در سال 1332 به دعوت شهروندان به اراک رسیده بود و حدود سیصد طلبه - که تعداد نسبتاً زیادی بودند - در مدرسه میرزا یوسف خان درس او را دنبال کردند.

احتمالاً هنوز تربیت امام خمینی به گونه ای نبوده است که ایشان مستقیماً زیر نظر حائری تحصیل کندسپس در منطق نزد شیخ محمد گلپایگانی کامل شد، شرح اللمعه شیخ زین الدین عاملی (متوفی 996/1558) از متون اصلی فقه جعفری را نزد آقا خواند. عباس اراکی، و تحصیلات متوالی خود را نزد شیخ محمد علی بروجردی ادامه دادحائری یک سال پس از ورود امام به اراک، دعوت علمای قم را پذیرفت تا به آنان بپیوندد و بر فعالیت های آنان ریاست کند.

قم یکی از اولین سنگرهای تشیع در ایران، به طور سنتی مرکز اصلی تعلیمات دینی و همچنین زیارتگاه حرم حضرت معصومه دختر امام موسی کاظم(ع) بوده است. شهرت آن بود، اما برای چندین دهه تحت الشعاع شهرهای مقدس عراق با منابع عالی دانش قرار داشتورود حائری به قم نه تنها باعث احیای مدارس شد، بلکه روندی را آغاز کرد که این شهر را به پایتخت معنوی ایران تبدیل کرد، روندی که با مبارزات سیاسی چهل سال بعد توسط امام خمینی (ره) در آنجا تکمیل شد.

امام پس از حدود چهار ماه به دنبال حائری به قم رفتنداین حرکت اولین نقطه عطف بزرگ در زندگی او بوددر واقع در قم بود که او تمام آموزش های عالی فکری و معنوی خود را دید و تا پایان عمر حس همذات پنداری قوی با شهر را حفظ کردبنابراین می‌توان امام خمینی را محصول قم، هر چند نه به معنای تقلیل، تعریف کردوی در سال 1359 خطاب به جمعی از زائران قمی گفت: «هر جا که باشم، شهروند قم می‌مانم و به آن افتخار می‌کنمدلم همیشه با قم و مردمش است.» 13

قم: سالهای شکل گیری فکری و معنوی (1923-1962)

امام پس از ورود به قم در سال 1922 یا 1923م، عمدتاً خود را وقف تکمیل سطح تحصیلات مدرسه ای موسوم به ستوه کردوی این کار را با تحصیل نزد اساتیدی چون شیخ محمدرضا نجفی مسجدشاهی، میرزا محمدتقی خوانساری و سید علی یسریبی کاشانی انجام داداما امام از همان روزهای اول اقامت خود در قم این تصور را ایجاد کرد که بیش از یک مرجع مهم در حوزه فقه جعفری خواهد بود.

او به موضوعاتی که نه تنها معمولاً در برنامه درسی مدرسه غایب بودند، بلکه اغلب مورد خصومت و سوء ظن قرار می گرفتند، علاقه استثنایی نشان می داد: فلسفه، در مکاتب سنتی مختلف آن، و عرفان (عرفان). او شروع به پرورش این علاقه با مطالعه تفسیر صافی، تفسیر قرآن ملامحسن فیض کاشانی (متوفی 1091/1680)، نویسنده صوفی گرا، به همراه آیت الله علی اراکی (متوفی 1994) کرد. او هم مانند او دانشجوی جوانی بودآموزش رسمی او در عرفان و رشته های اخلاقی مربوط به آن با دروسی که حاجی میرزا جواد مالکی تبریزی تدریس می کرد آغاز شد، اما این عالم در سال 1304/1304 درگذشت.

امام در فلسفه نیز به زودی از اولین استاد خود، میرزا علی اکبر حکیم یزدی که شاگرد استاد بزرگ ملا هادی سبزواری (متوفی 1295/1878) بود، محروم شدیکی دیگر از معلمان اولیه فلسفه که امام داشت، سید ابوالحسن قزوینی (متوفی 1355/1976) دانشمندی بود که فلسفه مشاء و اشراق را تدریس می کردامام تا سال 1310 که قزوینی قم را ترک کرد در حلقه ایشان بود.

معلمی که بیشترین تأثیر را در رشد معنوی امام خمینی (ره) داشت، میرزا محمدعلی شاه آبادی (متوفی 1328/1950) بودامام خمینی در بسیاری از آثار خود از وی با نامهای شیخونه 14 و عارف کمیل 15 یاد کرده و با او نسبتی مشابه آنچه مرید 16 را به مرشد خود می بندد 17 . اولین باری که شاه آبادی وارد قم شد، در سال 1307/1307 خورشیدی، امام جوان از او درباره ماهیت وحی سؤال کرد و او مجذوب پاسخی شد که دریافت کرد.

شاه آبادی به درخواست اصرار خود پذیرفت که او و گروهی از شاگردان منتخب را در فصوص الحکم ابن عربی («کتاب البیزل الحکمه») تدریس کنداگرچه این آموزش عمدتاً در مورد تفسیر داوود قیصری الفصوص بود، امام گزارش داد که شاه آبادی نیز بینش اصلی خود را در مورد این اثر ارائه کرده استاز جمله آثار دیگری که امام خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم-مختصری از زندگی نامه امام خمینی (ره).

اچ.الگار

عنوان اصلی: امام خمینی: زندگی نامه مختصری
از حمید الگار
منتشر شده توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) معاونت امور بین الملل

نویسنده

حمید الگار در انگلستان متولد شد و دکترای خود را در رشته شرق شناسی در کمبریج دریافت کرداو از سال 1965 در دپارتمان مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی کار می کند و در آنجا به تدریس فارسی، تاریخ اسلام و فلسفه می پردازدپروفسور الگار تالیفات زیادی در مورد ایران و اسلام نوشته است، از جمله دین و دولت در ایران: 1785-1906 و میرزا ملکم خان: مطالعه زندگینامه ای در مدرنیسم ایرانی.

او سال ها نهضت اسلامی ایران را با علاقه دنبال کرده استاو در مقاله‌ای که در سال 1972 منتشر شد، به تحلیل اوضاع و پیش‌بینی انقلاب «با دقتی بیشتر از همه مقامات سیاسی دولت آمریکا و همه تحلیل‌گران امور بین‌الملل» به قول نیکلاس وید که توسط مجله ساینس منتشر شد، انقلاب را پیش‌بینی کردالگار مجلدات زیادی را از عربی، ترکی و فارسی ترجمه کرداز جمله اسلام و انقلاب: نوشته ها و بیانیه های امام خمینی.

معرفی

از بسیاری جهات عجیب است که ده سال پس از رحلت ایشان و بیست سال پس از پیروزی انقلاب، زندگی نامه جدی و جامعی از امام روح الله موسوی الخمینی، چه به زبان فارسی و چه به هیچ عنوان نوشته نشده بود. زبان دیگر. . به هر حال، او به دلیل تأثیری که در خود ایران از قبل قابل توجه است، برجسته ترین شخصیت در تاریخ معاصر اسلام است و بخش بزرگی از جهان اسلام را فراگرفته و به تغییر جهان بینی و خودآگاهی بسیاری از مسلمانان کمک کرده است. .

شاید دقیقاً مرتبط بودن اهداف امام، همراه با پیچیدگی شخصیت معنوی، فکری و سیاسی ایشان بود که تاکنون هر زندگینامه نویس احتمالی را منصرف کرده بود.

با این حال، مواد موجود برای چنین کاری به همان اندازه فراوان و متنوع است که حوزه های عمل او متمایز شده استنویسنده حاضر امیدوار است در آینده نزدیک بتواند با این چالش روبه‌رو شود (این مقاله با توجه به ماهیت آن به عنوان مقاله مقدماتی، حاشیه‌های حاشیه‌ای فراوانی ندارد. فهرستی کامل از تألیفات امام، مبنای آن برای شروع شرح حال او را می توان در اینجا همراه با مروری بر منابع ثانویه یافت).

آنچه در پی می‌آید، پیش‌نویسی مقدماتی نیست که می‌خواهد مروری کلی از زندگی امام و ویژگی‌های بارز شخص ایشان به‌عنوان راهنمای اسلامی با عظمت استثنایی در اختیار خواننده قرار دهد.

دوران کودکی و تحصیلات اولیه

روح الله موسوی خمینی در 20 جمادی الاخر سال 1320 مصادف با ولادت حضرت فاطمه یکم در روستای خمین در حدود یکصد و شصت کیلومتری جنوب غربی قم به دنیا آمدخانواده او در زمینه علوم دینی دارای سنت دیرینه بودنداجداد او که از نوادگان امام موسی کاظم، امام هفتم اهل بیت(عبودند ، در پایان قرن هجدهم از سرزمین خود، نیشابور، به منطقه لکنو در شمال هند مهاجرت کردند.

در اینجا آنها در روستای کوچک کینتور ساکن شده بودند و شروع به وقف خود را به آموزش و راهنمایی مذهبی مردمی که عمدتاً شیعه منطقه بودند، کرده بودندبرجسته ترین نماینده این خاندان، میرحمید حسین (متوفی 1880)، نویسنده عقبة الانوار فی امامت الائمه الاطهار بود، اثری حجیم در موضوعاتی که به طور سنتی موضوع بحث بین سنی و شیعه بود. مسلمانان 3 .

جد امام خمینی، سید احمد، از معاصران میرحمید حسین، در اواسط قرن نوزدهم لکنو را ترک کرد تا قبر حضرت علی را در نجف زیارت کند .

سید احمد در نجف با یوسف خان از برجسته ترین شهروندان خمین آشنا شدبه دعوت او بود که سید احمد تصمیم گرفت برای رسیدگی به نیازهای مذهبی ساکنان در خمین ساکن شوداو با دختر یوسف خان ازدواج کرداین تصمیم روابط خود را با هند قطع کرد، اما سید احمد همچنان توسط معاصرانش «هندی» خوانده می‌شد، عنوانی که به نوادگان او به ارث رسیده بودحتی امام خمینی نیز در برخی از غزلیات خود از «هندی» به عنوان نام مستعار استفاده می کرد .

اندکی قبل از وقوع انقلاب اسلامی، در بهمن 1357، رژیم شاه سعی کرد با استفاده از عناصر هندی قابل ردیابی در تاریخ خانوادگی امام، امام را به عنوان یک عنصر بیگانه و خائن در جامعه ایران معرفی کند، تلاشی که نتیجه معکوس داد. افرادی که این کار را انجام داده بودند سید احمد در زمان وفات، که تاریخ دقیق آن را نمی دانیم، پدر دو فرزند بود: یک دختر به نام صاحبه و سید مصطفی هندی، متولد 1885، پدر امام خمینی.

سید مصطفی تحصیلات دینی خود را در اصفهان نزد میرمحمدتقی مدرسی آغاز کرد و سپس در نجف و سامرا زیر نظر میرزا حسن شیرازی (متوفی 1894) که در آن زمان مرجع برجسته فقه شیعه بود به تحصیل پرداختاین یک مسیر یادگیری بود – تحصیلات مقدماتی در ایران و به دنبال آن مطالعات پیشرفته در عتبات (شهرهای مقدس عراق) – که برای مدتی طولانی در حد هنجار باقی ماند: امام خمینی در واقع اولین رهبر مذهبی برجسته بود که تربیت او کاملاً در ایران.

در ذی الحجه 1320 (اسفند 1302) حدود پنج ماه پس از ولادت امام، سید مصطفی در حین حرکت در جاده بین خمین و شهر اراک مورد حمله قرار گرفت و کشته شدهویت قاتل بلافاصله مشخص شد: جعفرقلی خان، پسر عموی فلان بهرام خان، یکی از ثروتمندترین زمینداران منطقه بودبا این حال، تعیین انگیزه ترور با قطعیت دشوار بود.

بر اساس یک روایت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رسمی شد، سید مصطفی خشم زمین داران محلی را به خاطر دفاع از کارگران فقیر برانگیخته بودخود سید مصطفی اما علاوه بر انجام وظایف دینی، کشاورز نسبتاً ثروتمندی نیز بوده است و احتمالاً قربانی یکی از اختلافات بر سر حق آبیاری شده که در آن زمان بسیار زیاد بودتوضیح سوم این است که سید مصطفی به‌عنوان قاضی شرع خمین، فردی را به‌خاطر تخطی از روزه رمضان در ملأ عام مجازات کرد و خانواده متهم با قصاص او را قصاص کردند .

تلاش های صاحبه، خواهر سید مصطفی، برای به دست آوردن مجازات قاتل خمینی ناکام ماند و همین امر باعث شد که هاجر بیوه برای استیناف به تهران سفر کند و روح الله کوچک را - بنابر آنچه نقل شده - بین بغل خود آورددو برادر بزرگترش مرتضی و نورالدین او را همراهی کردند و سرانجام در ربیع الاول 1323 (اردیبهشت 1905) جعفرقلی خان به دستور عین الدوله نخست وزیر در ملاء عام در تهران اعدام شد. وزیر وقت

امام در سال 1918 هم عمه خود صاحبه را که نقش بسزایی در تحصیلات اولیه او داشت و هم مادرش هاجر را از دست دادسپس مسئولیت خانواده بر عهده برادر بزرگترش سید مرتضی (که بعدها به آیت الله پسندید معروف شد) افتادبه نظر می رسد اموالی که از پدرشان به ارث رسیده بود باعث رفع نیازهای مادی برادران شده بود، اما آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت که به قیمت جان آنها تمام شد، ادامه یافتمملکت خمین علاوه بر خصومت‌های همیشگی بین زمین‌داران، هر وقت فرصتی پیدا می‌کرد، با یورش مردان ایل بختیاری و لر خدشه‌دار می‌شدهنگامی که یکی از رؤسای قبیله بختیاری به نام رجبعلی به شهر یورش برد، امام جوان مجبور شد به همراه برادرانش تفنگ خود را به دست گرفته و از خانه خانواده دفاع کند.

امام سالها بعد با یادآوری این وقایع فرمودند: «من از بچگی در جنگ بودم» 7 . از جمله صحنه هایی که در جوانی شاهد بوده و به یادگار مانده و به تعریف فعالیت سیاسی بعدی او کمک کرده، شاید بتوان به اعمال خودسرانه و ظالمانه زمین داران و والیان اشاره کردسپس به یاد می آورد که چگونه یک فرماندار تازه وارد، رئیس صنف بازرگانان گلپایگان را تنها با هدف ارعاب شهروندانش دستگیر و شلاق زد .

امام خمینی تحصیلات خود را با حفظ قرآن در مکتب 9 نزدیک منزل خود که نزد یکی از ملا ابوالقاسم نگهداری می شد، آغاز کرددر هفت سالگی حافظ شد 10 . از این رو نزد شیخ جعفر، یکی از عموزاده های مادرش، فراگیری زبان عربی را آغاز کرد و دروس دیگری را ابتدا نزد میرزا محمود افتخارالعلماء و سپس از عموی مادرش، حاجی میرزا محمد مهدی فرا گرفتبرادر همسرش میرزا رضا نجفی اولین معلم منطق او بوددر پایان از اساتیدش در خمین، برادر بزرگ امام، مرتضی را باید نام برد که متوالی نجم الدین کاتب قزوینی در بادی 11 و معانی 12 و یکی از رساله های العلم را به او آموخت . - سیوطی در نحو و نحو.

اگرچه سید مرتضی - که پس از اجباری شدن نام خانوادگی در سال 1928، نام خانوادگی پسندید را بر خود گرفت - مدتی در اصفهان تحصیل کرده بود، اما هرگز سطوح بالاتر لازم برای تربیت دینی را به پایان نرساندپس از مدتی کار در اداره ثبت احوال خمین به قم رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.

سید مرتضی امام را در سال 1339 به شهر اراک (یا سلطان آباد در آن زمان) فرستاد تا از امکانات آموزشی بهتری که در آنجا ارائه می شد بهره مند شوداراک به واسطه حضور آیت الله عبدالکریم حائری (متوفی 1936) از علمای برجسته آن زمان به مرکز مهم تعلیمات دینی تبدیل شده بوداو در سال 1332 به دعوت شهروندان به اراک رسیده بود و حدود سیصد طلبه - که تعداد نسبتاً زیادی بودند - در مدرسه میرزا یوسف خان درس او را دنبال کردند.

احتمالاً هنوز تربیت امام خمینی به گونه ای نبوده است که ایشان مستقیماً زیر نظر حائری تحصیل کندسپس در منطق نزد شیخ محمد گلپایگانی کامل شد، شرح اللمعه شیخ زین الدین عاملی (متوفی 996/1558) از متون اصلی فقه جعفری را نزد آقا خواند. عباس اراکی، و تحصیلات متوالی خود را نزد شیخ محمد علی بروجردی ادامه دادحائری یک سال پس از ورود امام به اراک، دعوت علمای قم را پذیرفت تا به آنان بپیوندد و بر فعالیت های آنان ریاست کند.

قم یکی از اولین سنگرهای تشیع در ایران، به طور سنتی مرکز اصلی تعلیمات دینی و همچنین زیارتگاه حرم حضرت معصومه دختر امام موسی کاظم(ع) بوده است. شهرت آن بود، اما برای چندین دهه تحت الشعاع شهرهای مقدس عراق با منابع عالی دانش قرار داشتورود حائری به قم نه تنها باعث احیای مدارس شد، بلکه روندی را آغاز کرد که این شهر را به پایتخت معنوی ایران تبدیل کرد، روندی که با مبارزات سیاسی چهل سال بعد توسط امام خمینی (ره) در آنجا تکمیل شد.

امام پس از حدود چهار ماه به دنبال حائری به قم رفتنداین حرکت اولین نقطه عطف بزرگ در زندگی او بوددر واقع در قم بود که او تمام آموزش های عالی فکری و معنوی خود را دید و تا پایان عمر حس همذات پنداری قوی با شهر را حفظ کردبنابراین می‌توان امام خمینی را محصول قم، هر چند نه به معنای تقلیل، تعریف کردوی در سال 1359 خطاب به جمعی از زائران قمی گفت: «هر جا که باشم، شهروند قم می‌مانم و به آن افتخار می‌کنمدلم همیشه با قم و مردمش است.» 13

قم: سالهای شکل گیری فکری و معنوی (1923-1962)

امام پس از ورود به قم در سال 1922 یا 1923م، عمدتاً خود را وقف تکمیل سطح تحصیلات مدرسه ای موسوم به ستوه کردوی این کار را با تحصیل نزد اساتیدی چون شیخ محمدرضا نجفی مسجدشاهی، میرزا محمدتقی خوانساری و سید علی یسریبی کاشانی انجام داداما امام از همان روزهای اول اقامت خود در قم این تصور را ایجاد کرد که بیش از یک مرجع مهم در حوزه فقه جعفری خواهد بود.

او به موضوعاتی که نه تنها معمولاً در برنامه درسی مدرسه غایب بودند، بلکه اغلب مورد خصومت و سوء ظن قرار می گرفتند، علاقه استثنایی نشان می داد: فلسفه، در مکاتب سنتی مختلف آن، و عرفان (عرفان). او شروع به پرورش این علاقه با مطالعه تفسیر صافی، تفسیر قرآن ملامحسن فیض کاشانی (متوفی 1091/1680)، نویسنده صوفی گرا، به همراه آیت الله علی اراکی (متوفی 1994) کرد. او هم مانند او دانشجوی جوانی بودآموزش رسمی او در عرفان و رشته های اخلاقی مربوط به آن با دروسی که حاجی میرزا جواد مالکی تبریزی تدریس می کرد آغاز شد، اما این عالم در سال 1304/1304 درگذشت.

امام در فلسفه نیز به زودی از اولین استاد خود، میرزا علی اکبر حکیم یزدی که شاگرد استاد بزرگ ملا هادی سبزواری (متوفی 1295/1878) بود، محروم شدیکی دیگر از معلمان اولیه فلسفه که امام داشت، سید ابوالحسن قزوینی (متوفی 1355/1976) دانشمندی بود که فلسفه مشاء و اشراق را تدریس می کردامام تا سال 1310 که قزوینی قم را ترک کرد در حلقه ایشان بود.

معلمی که بیشترین تأثیر را در رشد معنوی امام خمینی (ره) داشت، میرزا محمدعلی شاه آبادی (متوفی 1328/1950) بودامام خمینی در بسیاری از آثار خود از وی با نامهای شیخونه 14 و عارف کمیل 15 یاد کرده و با او نسبتی مشابه آنچه مرید 16 را به مرشد خود می بندد 17 . اولین باری که شاه آبادی وارد قم شد، در سال 1307/1307 خورشیدی، امام جوان از او درباره ماهیت وحی سؤال کرد و او مجذوب پاسخی شد که دریافت کرد.

شاه آبادی به درخواست اصرار خود پذیرفت که او و گروهی از شاگردان منتخب را در فصوص الحکم ابن عربی («کتاب البیزل الحکمه») تدریس کنداگرچه این آموزش عمدتاً در مورد تفسیر داوود قیصری الفصوص بود، امام گزارش داد که شاه آبادی نیز بینش اصلی خود را در مورد این اثر ارائه کرده استاز جمله آثار دیگری که امام خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم-مختصری از زندگی نامه امام خمینی (ره).

اچ.الگار

عنوان اصلی: امام خمینی: زندگی نامه مختصری
از حمید الگار
منتشر شده توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) معاونت امور بین الملل

نویسنده

حمید الگار در انگلستان متولد شد و دکترای خود را در رشته شرق شناسی در کمبریج دریافت کرداو از سال 1965 در دپارتمان مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی کار می کند و در آنجا به تدریس فارسی، تاریخ اسلام و فلسفه می پردازدپروفسور الگار تالیفات زیادی در مورد ایران و اسلام نوشته است، از جمله دین و دولت در ایران: 1785-1906 و میرزا ملکم خان: مطالعه زندگینامه ای در مدرنیسم ایرانی.

او سال ها نهضت اسلامی ایران را با علاقه دنبال کرده استاو در مقاله‌ای که در سال 1972 منتشر شد، به تحلیل اوضاع و پیش‌بینی انقلاب «با دقتی بیشتر از همه مقامات سیاسی دولت آمریکا و همه تحلیل‌گران امور بین‌الملل» به قول نیکلاس وید که توسط مجله ساینس منتشر شد، انقلاب را پیش‌بینی کردالگار مجلدات زیادی را از عربی، ترکی و فارسی ترجمه کرداز جمله اسلام و انقلاب: نوشته ها و بیانیه های امام خمینی.

معرفی

از بسیاری جهات عجیب است که ده سال پس از رحلت ایشان و بیست سال پس از پیروزی انقلاب، زندگی نامه جدی و جامعی از امام روح الله موسوی الخمینی، چه به زبان فارسی و چه به هیچ عنوان نوشته نشده بود. زبان دیگر. . به هر حال، او به دلیل تأثیری که در خود ایران از قبل قابل توجه است، برجسته ترین شخصیت در تاریخ معاصر اسلام است و بخش بزرگی از جهان اسلام را فراگرفته و به تغییر جهان بینی و خودآگاهی بسیاری از مسلمانان کمک کرده است. .

شاید دقیقاً مرتبط بودن اهداف امام، همراه با پیچیدگی شخصیت معنوی، فکری و سیاسی ایشان بود که تاکنون هر زندگینامه نویس احتمالی را منصرف کرده بود.

با این حال، مواد موجود برای چنین کاری به همان اندازه فراوان و متنوع است که حوزه های عمل او متمایز شده استنویسنده حاضر امیدوار است در آینده نزدیک بتواند با این چالش روبه‌رو شود (این مقاله با توجه به ماهیت آن به عنوان مقاله مقدماتی، حاشیه‌های حاشیه‌ای فراوانی ندارد. فهرستی کامل از تألیفات امام، مبنای آن برای شروع شرح حال او را می توان در اینجا همراه با مروری بر منابع ثانویه یافت).

آنچه در پی می‌آید، پیش‌نویسی مقدماتی نیست که می‌خواهد مروری کلی از زندگی امام و ویژگی‌های بارز شخص ایشان به‌عنوان راهنمای اسلامی با عظمت استثنایی در اختیار خواننده قرار دهد.

دوران کودکی و تحصیلات اولیه

روح الله موسوی خمینی در 20 جمادی الاخر سال 1320 مصادف با ولادت حضرت فاطمه یکم در روستای خمین در حدود یکصد و شصت کیلومتری جنوب غربی قم به دنیا آمدخانواده او در زمینه علوم دینی دارای سنت دیرینه بودنداجداد او که از نوادگان امام موسی کاظم، امام هفتم اهل بیت(عبودند ، در پایان قرن هجدهم از سرزمین خود، نیشابور، به منطقه لکنو در شمال هند مهاجرت کردند.

در اینجا آنها در روستای کوچک کینتور ساکن شده بودند و شروع به وقف خود را به آموزش و راهنمایی مذهبی مردمی که عمدتاً شیعه منطقه بودند، کرده بودندبرجسته ترین نماینده این خاندان، میرحمید حسین (متوفی 1880)، نویسنده عقبة الانوار فی امامت الائمه الاطهار بود، اثری حجیم در موضوعاتی که به طور سنتی موضوع بحث بین سنی و شیعه بود. مسلمانان 3 .

جد امام خمینی، سید احمد، از معاصران میرحمید حسین، در اواسط قرن نوزدهم لکنو را ترک کرد تا قبر حضرت علی را در نجف زیارت کند .

سید احمد در نجف با یوسف خان از برجسته ترین شهروندان خمین آشنا شدبه دعوت او بود که سید احمد تصمیم گرفت برای رسیدگی به نیازهای مذهبی ساکنان در خمین ساکن شوداو با دختر یوسف خان ازدواج کرداین تصمیم روابط خود را با هند قطع کرد، اما سید احمد همچنان توسط معاصرانش «هندی» خوانده می‌شد، عنوانی که به نوادگان او به ارث رسیده بودحتی امام خمینی نیز در برخی از غزلیات خود از «هندی» به عنوان نام مستعار استفاده می کرد .

اندکی قبل از وقوع انقلاب اسلامی، در بهمن 1357، رژیم شاه سعی کرد با استفاده از عناصر هندی قابل ردیابی در تاریخ خانوادگی امام، امام را به عنوان یک عنصر بیگانه و خائن در جامعه ایران معرفی کند، تلاشی که نتیجه معکوس داد. افرادی که این کار را انجام داده بودند سید احمد در زمان وفات، که تاریخ دقیق آن را نمی دانیم، پدر دو فرزند بود: یک دختر به نام صاحبه و سید مصطفی هندی، متولد 1885، پدر امام خمینی.

سید مصطفی تحصیلات دینی خود را در اصفهان نزد میرمحمدتقی مدرسی آغاز کرد و سپس در نجف و سامرا زیر نظر میرزا حسن شیرازی (متوفی 1894) که در آن زمان مرجع برجسته فقه شیعه بود به تحصیل پرداختاین یک مسیر یادگیری بود – تحصیلات مقدماتی در ایران و به دنبال آن مطالعات پیشرفته در عتبات (شهرهای مقدس عراق) – که برای مدتی طولانی در حد هنجار باقی ماند: امام خمینی در واقع اولین رهبر مذهبی برجسته بود که تربیت او کاملاً در ایران.

در ذی الحجه 1320 (اسفند 1302) حدود پنج ماه پس از ولادت امام، سید مصطفی در حین حرکت در جاده بین خمین و شهر اراک مورد حمله قرار گرفت و کشته شدهویت قاتل بلافاصله مشخص شد: جعفرقلی خان، پسر عموی فلان بهرام خان، یکی از ثروتمندترین زمینداران منطقه بودبا این حال، تعیین انگیزه ترور با قطعیت دشوار بود.

بر اساس یک روایت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رسمی شد، سید مصطفی خشم زمین داران محلی را به خاطر دفاع از کارگران فقیر برانگیخته بودخود سید مصطفی اما علاوه بر انجام وظایف دینی، کشاورز نسبتاً ثروتمندی نیز بوده است و احتمالاً قربانی یکی از اختلافات بر سر حق آبیاری شده که در آن زمان بسیار زیاد بودتوضیح سوم این است که سید مصطفی به‌عنوان قاضی شرع خمین، فردی را به‌خاطر تخطی از روزه رمضان در ملأ عام مجازات کرد و خانواده متهم با قصاص او را قصاص کردند .

تلاش های صاحبه، خواهر سید مصطفی، برای به دست آوردن مجازات قاتل خمینی ناکام ماند و همین امر باعث شد که هاجر بیوه برای استیناف به تهران سفر کند و روح الله کوچک را - بنابر آنچه نقل شده - بین بغل خود آورددو برادر بزرگترش مرتضی و نورالدین او را همراهی کردند و سرانجام در ربیع الاول 1323 (اردیبهشت 1905) جعفرقلی خان به دستور عین الدوله نخست وزیر در ملاء عام در تهران اعدام شد. وزیر وقت

امام در سال 1918 هم عمه خود صاحبه را که نقش بسزایی در تحصیلات اولیه او داشت و هم مادرش هاجر را از دست دادسپس مسئولیت خانواده بر عهده برادر بزرگترش سید مرتضی (که بعدها به آیت الله پسندید معروف شد) افتادبه نظر می رسد اموالی که از پدرشان به ارث رسیده بود باعث رفع نیازهای مادی برادران شده بود، اما آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت که به قیمت جان آنها تمام شد، ادامه یافتمملکت خمین علاوه بر خصومت‌های همیشگی بین زمین‌داران، هر وقت فرصتی پیدا می‌کرد، با یورش مردان ایل بختیاری و لر خدشه‌دار می‌شدهنگامی که یکی از رؤسای قبیله بختیاری به نام رجبعلی به شهر یورش برد، امام جوان مجبور شد به همراه برادرانش تفنگ خود را به دست گرفته و از خانه خانواده دفاع کند.

امام سالها بعد با یادآوری این وقایع فرمودند: «من از بچگی در جنگ بودم» 7 . از جمله صحنه هایی که در جوانی شاهد بوده و به یادگار مانده و به تعریف فعالیت سیاسی بعدی او کمک کرده، شاید بتوان به اعمال خودسرانه و ظالمانه زمین داران و والیان اشاره کردسپس به یاد می آورد که چگونه یک فرماندار تازه وارد، رئیس صنف بازرگانان گلپایگان را تنها با هدف ارعاب شهروندانش دستگیر و شلاق زد .

امام خمینی تحصیلات خود را با حفظ قرآن در مکتب 9 نزدیک منزل خود که نزد یکی از ملا ابوالقاسم نگهداری می شد، آغاز کرددر هفت سالگی حافظ شد 10 . از این رو نزد شیخ جعفر، یکی از عموزاده های مادرش، فراگیری زبان عربی را آغاز کرد و دروس دیگری را ابتدا نزد میرزا محمود افتخارالعلماء و سپس از عموی مادرش، حاجی میرزا محمد مهدی فرا گرفتبرادر همسرش میرزا رضا نجفی اولین معلم منطق او بوددر پایان از اساتیدش در خمین، برادر بزرگ امام، مرتضی را باید نام برد که متوالی نجم الدین کاتب قزوینی در بادی 11 و معانی 12 و یکی از رساله های العلم را به او آموخت . - سیوطی در نحو و نحو.

اگرچه سید مرتضی - که پس از اجباری شدن نام خانوادگی در سال 1928، نام خانوادگی پسندید را بر خود گرفت - مدتی در اصفهان تحصیل کرده بود، اما هرگز سطوح بالاتر لازم برای تربیت دینی را به پایان نرساندپس از مدتی کار در اداره ثبت احوال خمین به قم رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.

سید مرتضی امام را در سال 1339 به شهر اراک (یا سلطان آباد در آن زمان) فرستاد تا از امکانات آموزشی بهتری که در آنجا ارائه می شد بهره مند شوداراک به واسطه حضور آیت الله عبدالکریم حائری (متوفی 1936) از علمای برجسته آن زمان به مرکز مهم تعلیمات دینی تبدیل شده بوداو در سال 1332 به دعوت شهروندان به اراک رسیده بود و حدود سیصد طلبه - که تعداد نسبتاً زیادی بودند - در مدرسه میرزا یوسف خان درس او را دنبال کردند.

احتمالاً هنوز تربیت امام خمینی به گونه ای نبوده است که ایشان مستقیماً زیر نظر حائری تحصیل کندسپس در منطق نزد شیخ محمد گلپایگانی کامل شد، شرح اللمعه شیخ زین الدین عاملی (متوفی 996/1558) از متون اصلی فقه جعفری را نزد آقا خواند. عباس اراکی، و تحصیلات متوالی خود را نزد شیخ محمد علی بروجردی ادامه دادحائری یک سال پس از ورود امام به اراک، دعوت علمای قم را پذیرفت تا به آنان بپیوندد و بر فعالیت های آنان ریاست کند.

قم یکی از اولین سنگرهای تشیع در ایران، به طور سنتی مرکز اصلی تعلیمات دینی و همچنین زیارتگاه حرم حضرت معصومه دختر امام موسی کاظم(ع) بوده است. شهرت آن بود، اما برای چندین دهه تحت الشعاع شهرهای مقدس عراق با منابع عالی دانش قرار داشتورود حائری به قم نه تنها باعث احیای مدارس شد، بلکه روندی را آغاز کرد که این شهر را به پایتخت معنوی ایران تبدیل کرد، روندی که با مبارزات سیاسی چهل سال بعد توسط امام خمینی (ره) در آنجا تکمیل شد.

امام پس از حدود چهار ماه به دنبال حائری به قم رفتنداین حرکت اولین نقطه عطف بزرگ در زندگی او بوددر واقع در قم بود که او تمام آموزش های عالی فکری و معنوی خود را دید و تا پایان عمر حس همذات پنداری قوی با شهر را حفظ کردبنابراین می‌توان امام خمینی را محصول قم، هر چند نه به معنای تقلیل، تعریف کردوی در سال 1359 خطاب به جمعی از زائران قمی گفت: «هر جا که باشم، شهروند قم می‌مانم و به آن افتخار می‌کنمدلم همیشه با قم و مردمش است.» 13

قم: سالهای شکل گیری فکری و معنوی (1923-1962)

امام پس از ورود به قم در سال 1922 یا 1923م، عمدتاً خود را وقف تکمیل سطح تحصیلات مدرسه ای موسوم به ستوه کردوی این کار را با تحصیل نزد اساتیدی چون شیخ محمدرضا نجفی مسجدشاهی، میرزا محمدتقی خوانساری و سید علی یسریبی کاشانی انجام داداما امام از همان روزهای اول اقامت خود در قم این تصور را ایجاد کرد که بیش از یک مرجع مهم در حوزه فقه جعفری خواهد بود.

او به موضوعاتی که نه تنها معمولاً در برنامه درسی مدرسه غایب بودند، بلکه اغلب مورد خصومت و سوء ظن قرار می گرفتند، علاقه استثنایی نشان می داد: فلسفه، در مکاتب سنتی مختلف آن، و عرفان (عرفان). او شروع به پرورش این علاقه با مطالعه تفسیر صافی، تفسیر قرآن ملامحسن فیض کاشانی (متوفی 1091/1680)، نویسنده صوفی گرا، به همراه آیت الله علی اراکی (متوفی 1994) کرد. او هم مانند او دانشجوی جوانی بودآموزش رسمی او در عرفان و رشته های اخلاقی مربوط به آن با دروسی که حاجی میرزا جواد مالکی تبریزی تدریس می کرد آغاز شد، اما این عالم در سال 1304/1304 درگذشت.

امام در فلسفه نیز به زودی از اولین استاد خود، میرزا علی اکبر حکیم یزدی که شاگرد استاد بزرگ ملا هادی سبزواری (متوفی 1295/1878) بود، محروم شدیکی دیگر از معلمان اولیه فلسفه که امام داشت، سید ابوالحسن قزوینی (متوفی 1355/1976) دانشمندی بود که فلسفه مشاء و اشراق را تدریس می کردامام تا سال 1310 که قزوینی قم را ترک کرد در حلقه ایشان بود.

معلمی که بیشترین تأثیر را در رشد معنوی امام خمینی (ره) داشت، میرزا محمدعلی شاه آبادی (متوفی 1328/1950) بودامام خمینی در بسیاری از آثار خود از وی با نامهای شیخونه 14 و عارف کمیل 15 یاد کرده و با او نسبتی مشابه آنچه مرید 16 را به مرشد خود می بندد 17 . اولین باری که شاه آبادی وارد قم شد، در سال 1307/1307 خورشیدی، امام جوان از او درباره ماهیت وحی سؤال کرد و او مجذوب پاسخی شد که دریافت کرد.

شاه آبادی به درخواست اصرار خود پذیرفت که او و گروهی از شاگردان منتخب را در فصوص الحکم ابن عربی («کتاب البیزل الحکمه») تدریس کنداگرچه این آموزش عمدتاً در مورد تفسیر داوود قیصری الفصوص بود، امام گزارش داد که شاه آبادی نیز بینش اصلی خود را در مورد این اثر ارائه کرده استاز جمله آثار دیگری که امام خمینی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

جهش در قران-

ربسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بحثی درباره داروین- تا قبلاز داروین شناخت موردی بود جریانی نبود- یعنی سلسله مراتبی  ودرطول حرکت-داروین جمله درمسیحیت است خداوندمنان جهان رامداوم تکامل میدهد فیلسوفان سابق انرا برای رشد انسان تعریف میکردند- اقای داروین برای  طبیعت همگفتممکن است باشد این مطلب درست است وخداوندمنان درقران میفرماید بروید مبدا  خلقت را پیداکنیدوبعدتکامل هم درک کنید تازمان خودتان- وچون نمیدانستند که خداوندمنان چگونه تکامل میدهد- یک فرضیه رابیان کرد شایداینطور است- این فرضیه چهار قسمت میشودمبدا حیات دراب است تک سلولی  ودراب تکامل پیدا میکند ویکی از موجوداابی به خاک میاید وتبدیل به  سلسله پرندگان میشود که اوج ان عقاب است- ویک سریدرخاک میشود انسان- قسمت اخرهم کو ها  دریاها ودرختان  وغیره این نظریه ه اساس برترکیب هم است- رفتند مثلا اثبات کردند فلان گاو درهند  از دونوع گاو قبلی بوجود امده است مرغ هم همینطور از دوپرنده بوجود امده است که بال کوچکترشده است ووزن بیشترشده است وخیلی جاها دلیل ترکیبی تکامل راپیدا نکرددجهش  تدریجی است مثلا درهحلقه بیادجهش شود تاموجود بعدی بوجود بیاید اینحلقه را حلقه های مفقوده نام گذاشتند علم راباید اثبات کرد شعار ی که نمیشود اثبات شود- جناب دکتر سحابی رحمت الله علیه معروف  فرمودند جهش هم در قران امده است درخلقت انسان- خداوندمنان دراحادیث  بیان شده است که حضرت جبرائیل رحمت الله  رافرستادوفرمود از چهارخاک هرکدام یکمزه دارد راباهم بااب  ترکیب کن بدن انسانهم چهارمزه دارد –  وبعداورا دراب بگذار تالجن شود لجن توسط  یک سری ذره بینها لجن میشوند این ذربینها دراب بودند خداوندمنانیکجا نطفهای زن ومردرا نجس گفته است ودراینجا لجن میگوید که فردمغرورنشود هردو اینها بسیارکوچک هستند یعنی لطیف بهمین معنا است بسیار کوچک   چنین  ساختمانی باید  ازمایشگاه عظیم ومیکرسکوپ های عظیم باشدتاانهارا بسازد زمین که چنین خواصی ندارد وکسی هم نمیتوانداز لجن چیزی بسازد وبه او گرما بده تاخشک شودتمام موجودات ذره بینی مردند- اینخاک حرارات دیده چگونه بدن حضرت ادم وحوا شد دیگر بیان میشود تا انجا گوشت واستخوان وغیره ساخته شد وبعد روح دران دمیده شد- ام علم انسان نطفهمرد ونطفه زن ترکیب میشود میرسد به یک شرایطی مثل توت میشود یککره از میوه توتمرحلهتوت دکتر گنتر در دانشگاه شیراز فرمودند هوش شمارا میخواهم تشخیص دهم چگونه این رشد میکند کسی جوابی نداشت ایشان گفتندسلول  درانزمان غیرهوازی است یعنی به اکسیژن و  ماده غذای نیاز ندارد این انرژی یادر نطفه مرد وزن بوده است ویا از حرارات بدن مادر نیروی میگرفته است درست بدن راتقسیم بدو مساوی میکند ومثل هم عمل میشود بهمحث که رگها وخون  ایجادشد وبه بندناف  بستهشدند  سلول های هوازی میشوند  جهش ها خوبی انسان میبیند—یک تحقیقات پزشکی جناب دکتر پیاژهمعروف که روانشناس کرده است که بتواند وضعیت عصبی انسان راتشخیص دهد اخرین قسمت ساخت سلول عصبی است  ساخت این سلول باجریان برق یکسلول خام راتبدیل به سلول عصبی میکند درنتجه  ایجادپرش در عضلات میشود در  درستها وپا ها وگردنحرکت ایجا د میکند خانم ها اینموقع میگیوند که داردفوتبال بازی میکند ولگد میزند وناراحت هستند ضربه بع شکم میزند بچه هوشیار است سعی میکند کهضربه کم شود تاحدی موفق است ولی اعصاب او کامل نخواهدشدلذا نباید ضربه زدر

موافقین ۰ مخالفین ۰

اخبار کشور ونزوئلا از خبرگذاری امریکا نیوز-!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم- اخبار اصلی انگلیسی امروز 13 ژوئن 2023 ریسی در کاراکاس

خبر آقای ریسی در کاراکاس اخبار اصلی امروز 13 ژوئن 2023 - نظرات را ببینید - دولت می گوید تولید بنزین "پایدار" است. پل روی دریاچه دوباره بسته شد. رئیس جمهور ایران می رود. امروز 13 ژوئن 2023 با 5 خبر برتر ونزوئلا آشنا شوید - اینها 5 خبر برجسته ونزوئلا در این سه شنبه، 13 ژوئن 2023-1 است. به گفته دولت، تولید بنزین در پالایشگاه کاردون "پایدار و عادی" است.- مرکز پالایش پاراگوانا ناظر این مرکز با وجود صف های کیلومتری که در بیشتر مناطق کشور در پمپ بنزین ها وجود دارد از مردم خواست تا آرامش داشته باشند. در اینجا بیشتر بخوانید - همچنین بخوانید- مردم ونزوئلا به دلیل کمبود سوخت با بحران جدیدی روبرو هستند

 

2. Yukpas دوباره پل روی دریاچه Maracaibo را ببندید

گروهی از مردم بومی یوکپا برای دومین روز متوالی دسترسی به پل ژنرال رافائل اوردانتا بر روی دریاچه ماراکایبو را بستند. یوکپاها از وزیر مردمان بومی، کلارا ویدال، خواستند تا به قول ادعایی که به آنها داده بود، به آنها برای تمام صنایع دستی که انجام می دهند، پرداخت کند. ادامه مطلب را اینجا بخوانید -رئیس جمهور ایران به سفر خود به کاراکاس پایان داد

ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران روز سه شنبه به سفر رسمی خود به کاراکاس پایان داد. او به طور رسمی توسط نیکلاس مادورو، رئیس دولت ونزوئلا بدرقه شد. امضای 25 تفاهم نامه بین دو بزرگوار تایید شد. رئیسی گفت-وی از پذیرایی که از وی پذیرفته شد قدردانی کرد و به مردم به دلیل «مقاومت» در برابر تحریم‌های اقتصادی خارجی تبریک گفت. اینجا بیشتر بخوانید-.همچنین بخوانید

سفر رئیس جمهور ایران به ونزوئلا بخشی از یک "حمله" است- کریم خان، دادستان ارشد دیوان کیفری بین‌المللی، تصریح کرد که از سرگیری تحقیقات در مورد جنایات ادعایی علیه بشریت در ونزوئلا به اتاق مقدماتی اول بستگی دارد، روندی که ادامه دارد. ادامه مطلب-چراجنایات امریکا واسرائیل هیچگاه جنایت نیست  بلکه دفاع از حقوق بشر ادعا میشود مورد رسیدگی درمحاکم بیناللمللی رسیدگی نمیشود؟؟- Corpoelec با نرخ تکی 67 بولیوار (کمی کمتر از 3 دلار)، پس از سال ها یارانه به دلیل خاموشی های متعدد در آن منطقه، شروع به شارژ خدمات برق از زولیایی هایی کرد که داده های خود را در طرح جدید Borrón y Cuenta Nueva به روزغربی کردند. - فاکتور در ایمیل ها می رسد. در اینجا بیشتر بخوانید - همچنین بخوانید

بدتر شدن خاموشی ها به دلیل جیره بندی در نیمی از ونزوئلا این نشان از جنایات آمریکا و بخشی از آن در کشور قهرمان ونزوئلا است، در حالی که پالایشگاه به خوبی کار می کند و کمبود پالایشگاه احساس می شود. آنها فروش لوازم آرایشی تقلبی را محکوم می کنند

ویلما اوسونا، مدیر کل اتاق لوازم آرایشی و بهداشتی و محصولات مرتبط ونزوئلا (Caveinca)، گفت: حضور لوازم آرایشی برند تقلبی در ونزوئلا افزایش یافته است و این باعث کاهش 60 درصدی در فروش این کالا شده است. بیشتر بخوانید- قیمت دلار در ونزوئلا امروز- نرخ رسمی ارز در ونزوئلا این دوشنبه Bs است. 27.02 در هر دلار، در حالی که دلار بازار موازی، مرجع در اقتصاد غیررسمی، به طور متوسط ​​Bs است. 28.38

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

اقای حجت کلاشی-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- اقای حجت کلاشی  مخصوصا  اسم ایشان اوردم که در تفکرات خوداش تجدیدنظر بکند- ایشان فرمودند منشور جدید درجرجتان یعنی دانشگاه جورج تان که  درمسائل فرهنگی کار میکند وشهرت دارد بودجه قابل ملاحظه انرا  از سازمان متعلق به سیا  است متعلق وجاسوسان  سیا برای هرکشوری درانجا تعیلمات  فرهنگی یادمیگیرند ایشان به مشروطه پادشاهی معتقد است- که یک دروغ شاخدار فرمودند ایران درجهموری کمتر پیشرفت کرده است- واصولا جمهوری  درست عمل نمیکند—برای انکه متوجه شوند چین امد جلوی پشرفت اقتصادیکه  یکه تازجهان  امریکا بود گرفت پس بگویم امریکا  عقب گرد کرد برای انکه قبلا اقتصاددنیا را  دردست داشت  ویاسیاست امریکادرخاورمیانه ورشکست شده است اگرایران نبود ورشکست نمیشد – قبلا یک اصطلاح انگلیسی وفرانسوی درباره ظرفیت بود درجهت مادی ومعنوی که به ان کپسیتی  گفته میشود ولی امرزوه اخیرامتوجه شدم درانگلیسی ظرفیت معنوی وعلمی والنسی گفته میشود که قبلادرشمی بوده است ویکمقاله بسیارجالب بهانگلیسی از بینات رهبر انقلاب رحمت الله علیه درباره ظرفیت معنوی  بیان کردند که بسیارجالب است از تعداد دانشگاه ها وتعداد دختران دردانشگاه وغیره اقایان درکور شدن وکر شدن ولال شدن استاد هستند وظرفیت مادی هم تاانجا که امکان است درحال پیشرفت هستندغرب خیلی سعی میکندپیشرفت معنوی را کند  ولی قدرت اش محدود است ولی کند کردن پیشرفت مادی قدرت بیشتری دارد-   ولی خوب کم کم مسائل حل میشود-اثارسو کارانها بخودشان برمیگیردد-یک مثالی بیاورم-ترکیه درزمان سابق که اسم انرا دراختیار ترکیه بود- امدند غرب سرمایهگذاری عظیمی درترکیه  کردند ژاپونبزرکترین کارخانه رنگ ساز ی درترکیه اورد ومونتاژماشینهای خوداش ایتالیا ده پالیشگاه عظیم نفت راکنارهم ساخت وغیرهحتی اسرائیل هواپیمای ها کوچکواتبوس وقطارمترو وغیر همه دخالت داشتندیک ارتش عظیمی  راهم ناتو ساخت ودرانجا فراهم اوردترکیه بزرگتیرن ارتش درحال  حاظر سرباز بودپزشکی انهارا چندین کشور اورپای وامریکا بعهده داشتن حتی بلژِیک همین کهبین امریکا وشوروی صلح شد-ناتو فقیرشد  ازالمان وانگلستانچهارکوچکدصد میگرفت ونود ش شدرصد امریکا میداد ولی ابرای ترکیه پانزده درصد میدادوهشتاوپنج  باید ترکیه میداد  یک فیلم من دیدم ا زیک فرودگاه نظامی ترکیه انواع هواپیما چه جنگی چه بارکش ومسافربرانواع هلی کوپتر انواع ماشینهای رادا انواع نفربر چیپ وغیره  باندرانشان داد ولیه به اندازه یک حیات بسیارکوچک خالی بود- چهدلیلی دارد که ترکیه چنین ارتشی داشته باشد  شرق که به ترکیه حمله نمیکند  ترکیه مثلاکراین قربانی جنگ بین ابرقدرتها میشود  معلوم است  اقتصاد ترکیه بابحران شروع شودزیرانه خرید سابق است ونه سرمایه گذاری جدید است ودرخاورمیانه تنهاخطر برای ترکیه ایران است که ایران  اخلاق وتفکرات سیاسی خودرادراینمدت نشان داده است- نکته جالب میفرمیاند ما عقاید اسلامی راقبول نداریم باز دلیل اورده است ایران بشدت عقب رفته است؟؟ ومیفرمایدباجریان خانم مهسامنشورماتغیر کرذد؟؟ حالادرغرب مردم فکرد که ایشان یک ایدولوگ بسیار عظیمی بوده است- چندسطرایشان دربار منشور ملی صحبت کرده است-|؟ شمابیانات حضرت زهر سلام الهعلیها خواندهاید وسخنرانی هایی خانم حضرت زینب کبرای صلواته الله علیها شنیدید- درست مانند بت که اقای ابوسفیان شبه ها الهام ات بت رادرک میکرده است وصبح بیان میکرده است- غرب برای انکه زنان وارد علوم سخت کند وکارها ی سختکه متاسفانه روس ها مبتکران بودند وبعدچینی ها وسپس کمونیست ها تصور میکردنددرکارهای مردانه سود استوپیشرفت است ولی خانم هادرخانه نقش سود اوری ندارند بایدسوداورشوند وبسیار مصرف کننده که برخلاف فطرت خانم ها استکه باتحقیرانها باعث شد تن به این نوعکارها بدهند وگرنه تحقیر میشوند وبحران های زیادیدبوجود امد زیرا هیچ مردی نمیخواهد بامرددیگرازدواج کندلذا سکس را  که اصلانبیادمطرح کردویک امرخاصی است تنهانشان زنان نیست زنان درعقل وشعور قدرت خودرا اثبات کردند درسیاست درمبارزه با استبدادودردفاع از مذهب راستین- دربارافغانستان میخواندم خانم یک روحانی شیعه که ده فرزند داشت وشوهراش در مبارزه باکمونیست  شهید شده بودهمهانهارا بخوبی برسرانجام رساند  پس بیخود برایخودتان لقمه نگیرید وبیاید درمقابل  اسلام عزیزناب زانو بزنید وتلمذ کنید وعلم  حقیقی و واقعی  را یادبگیرید

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایات شیطانی-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-ایات شیطانی –درانگلستان  کسی از  دانشمندان وتحصیل کردگان تعدادبیشماری سئوال کنید نظرشما کدام است خداوندمنان اینجهان راخلق کرده است یا انسان ازماده لق شده است میگویدمن-نمیدانم ولی من سکولار هستم وزندگانی خودم راخودم  طراحی میکنم-  این امر  بروی جوانان وبخصوص جوانان  جهان سوم بسیارتاثیر گذار است- ایرانیان یکدفعه عاشق  انقلاب شدنددراوا خررضا شاه والدین وعلما مخالف بودند ومیخواستند یکزندگانی مانند غرب داشته باشند ومنجمله تاحدی  ازادی جنسی تاقبلاز ازدواج هم داشته باشند مانندغرب-میبایست انهاراتفهیم گرد بخوبی مسائلرا روشن کرد که این داستان در داستان ایات شیطانی بسیارمهم است- درک صحیح دادن وتمرین عقلانی کردند کار پیامبران است- درک صحیح  از شهوات مفسده باز کار پیامبران است  باید اینچنین بود اینمطلبرا  سلمان رشدی بخوبی اثبات میکند اگر راست میگفات گهعاشق دختر عموی اش بوده است واورا  بوسیده است وبخاطران شکنجه های زیاد راتحمل کرده است میبایست درانگلستان با او ازدواج میکرد-اصولا چرازن نگرفت چون راه شهوات بخوبی باز بود- ایشان بیان کرده است طبق بعضی کتب اهل سنت- که بپدرش نشان داده است کهپیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بارها اشتباه کرده است وبعدتوبه کرده است یک نمونه بیاورندکه پیامبراکرمصلواته علیه واله والسلم توبه کرده است درکتب اکثریت شیعه واهل تسنن  تمام اینکارها کارمعاویه علیه العنت وامویان حتی مروان بمن حکم گفتهبوده است جایز است برای شکست شیعیان هرحدیثیراجعل کرد وبیاید من پاداش را میدهم وشیعیان درشام دستورداد بقتل برسانید- سوره نجم باستارگان شروع میشود-اعراب هرچیزی وشی که هوار  تلطیف کند وبخصوص باران بیاورد  برای انهامبارک وبابرکت وحتی مقدس بود- نجم بعضی ستارگان کهمیامدند ومیرفتند  هوا تلطیف میشد وباران میامد  برای انها بسیارمهمبود واز جمله لکلک ویا مرغ ماهی خواهر وقتیکه به مکه میامد  باران میامد وها تلطیف میشد غرانیقدجمع غرنوقیعنی مرغ ماهی خوار است-که درجهان شرقهم اینمرغ بسیارمحترم است وشایدبه همین علت مثلا دربین زردتشیتان ایران وهند- وجالب است اینهامیتواند تابهشت پرواز کنند وارد بهشت شوند اگربخشی ازیک انسان انهابخورند وانها انرا دربهشت قی میکند وانسانکامل بوجود میاید همین سئوال از امام صادق علیه السلام پرسیدند ساده لوحی چقدراست؟؟ امام علیه السلامفرمودند مقام  انسان بالاتراز این حرف ها درنزد خداوندمنان است  خداوند اورا مثل قبل احیا میکند- امام علیه السلام درتفسیرنجم فرمودند کهستارگان امان از پایان یافتن   کائنات هستند تازمانی پابرجا هستند وما امام از باقی ماندن زمین هستیم درکانزمان ناقص یود درحقیقت امان اسمان وزمین امام علیه السلام وقتیکه عمر امام الزمان روبه اتمام است قیامت برپامیشود—افول امام علیه السلام بدست خداوندمنان است عد راجه حضرتمحمد علیه السلام بیانمیکند که از اندیشه خوداش نیست هرچه میگوید از وحی است که به او رسیده است- اعراب درصدر اسلام امدندبه پیامبر اکرم صلواته الله علیه اله والسلمگفتند ماحاضر هستیم همه بت هارانابود کنیم جزسه بت که عبارت اللات یعنی خدای زن  درشرق خدای زن فراون بوده است مثلا ناهید- الغزی از  خدای زن پر عظمت- المنات ک خدای زنی که تقدیر سرنوشت افراد میکندومانند پرندگان تابهشت  میتوانند پرواز کنند وشفاعت انهاقابل قبول برای خداوندمنان است این سهتا بپذرید وهر کس خواست موحدشود بشود وهرکس خواست مشرک بشود بتواندمشرک باشد- اینسته کنارهم درنزدیکی کعبه بودندحضرت جبرائیل علیه السلام امد کنار اینبت هاقرار گرفت یک لگدزد به یکی از انها ان بت افتاددویدن عده ای این بت را بسختی بلند کردندیکعرب تماشا میکر امد جلو روبهمشرکین گفت این بود درمقابلیک لگدتاب نیاوردونتوانست خودرابلند کرد میتواندمشکلات مردم راحل کندمیتواند پرواز کند پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم ازیان که یک عرب بعقل رسیده است سخت خوشحال شد وبهسجده رفت شیطان بصورت فردی  ظاهربود گفت پیامبر صلواته الله علیه واله والسلم  برای طرح مشرکین سجده کرد حضرت جبرائیل ایه اورده است جریان این نیست-لذا اقای سلمان رشدی بقول استاد ایتالیالی کفراش مسلم است ریس چاپخانه انهم بخوبی میفهیمده است این کفرگوی کرده است گفته است این یک رمان مجیکال است- ایابرای حقایق دنی رومان مجیکال مینویسند کلمه مجیک یعنی سحرامیز درحقیقت یک لغت فارسی  هخامنشی است دراندوره علمای مذهبی راشمن میگفتند- که اینها کسانی که مرض سخت میگیرفتند وداروئی نداشتندمعالجه میکردندبا اوراد ودعا به این مژیک گفته میشد که بنام سحرامیز ترجمه کردند که امروزه درافریقا وهندوستان ومصر وچین هم   اسیای  جنوب شرقی نمونه های دارد- ویادرد راکاهش دمیدادند کهفردبتواند کار روزمره خودرا انجام دهد ادبیات مجیکال یاسحرامیز – به این معنا است یک داستان اقعی  بسیار درد اوررا بصورتی تلطیف وشدت درد راکم میکنند که فرد زیادناراحت نشود  این رومان  درامریکا ی لاتین  افراد ضد حکومت وانقلابی ولو انقلابی اخلاقی باشند   جریان بیچارگان از مردمان که سیاست مداران باخشنوت میگویند ما چاره ای نداریم درحقیقت اینکارامریکا جنایت کار است خم به ابرو نمیاوردبا رومان مجیکال تاحدی  فشاررا کم میکنند اواین افراد  افرادمنطقی ونسانهای شریف  وبدون چاره معرفی میکند که هرکار  ازدست انهابرامد کردندولی روزگارانها خوبنشد وسرچشمه هم امریکا است که تاحدی سیاست مداران راضی باشند

موافقین ۰ مخالفین ۰

تفسیر ایه چهل سوره برائت-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-تفسیر ایه چه سوره برائت- براساس تبین  حضرت رهبر معزز متین .عادل-وپرانگیزه رحمت الله علیه پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم صاحب عصمت استودرضمن خصوصیات بشری وانسانی دارد کهدرجهت مثبت دراوج است- ممکن است از چیز خوشش بیاید واز امری وچیزی  نفرت پیدا کند یاروح اش گشاده شودزمانی که متوجه میشود فردی دین را بخوبی درک میکند- وزمانی ناخشنودشود و قلباش تنگشود ک متوجه شود از دین  جداشدند- خداوندمنان خیلی سریع پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم به ارامش تبدیل میکند چه توسط عوامل درونی وچه توسط عوامل خارجی  واز هجوم مسائل روانی جلوگیری میکندکه  جریان  تبین وتبلیغ خدشه دارنشودوبرای مومنین هم تاحدی چنین است- ولی برای کفار  ومشرکین این نحونیست- ومیبینم کهاخلاق جهالیت رابعضی هابعللینتواستنداز خود دور کنند- بعنانمثال خصلت حضرت سلمان فارسی رحمت الله علیه- وحتی دست بجنایت زدند پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله السلم-  ترس از مرگ وترس از انکه پیروانی زیادندارد- یا ازازار وغیره واذیت نداشتند بیشتر نگرانی ان معظم له بدبختی وفلاکتی بود که افرادرا ازینکه ایمان بیاورند ویا ایمان کامل بیاورندبوده است- ایه 71 سوره برائت میفرماید یطیعون الله ورسوله- زمان ندارد به اصطلاح مطلق است پیامبر ازخداوندمنان بصورت مطلق اطاعت میکنند حتی درتمام موارد مثلاباافراد طبق وحی الهی صحبت وعمل میکند حال این وحی مستقیم باشد ویا علومی از باری تعالی اخذ وگرفته باشد وحی غیرمستقیم است پس شما هم چنین باشید لا باید امام باشد تاچنین شود نتجه شه میشود ایدولوژی ِشما روی به کمال وبالارونده است وکفر ایدلوژی اش روبه پیاین است وپاینرونده است  به مظاهر ثروتهای دنیایی نگاه نکنید که فربینده است خداوندمنان حواسش به مومنین است

موافقین ۰ مخالفین ۰

نظر یک استاد اسلام شناس ایتالیایی-!!

بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است در جستجوی مقالات دراره امام باعظمت امام الخمینی عزیز رحمت اله علیه بزبان ایتالیایی اولین راخواستم کپی یک اعلامیه بزبان فارسی امد  شما ازجریان خصوصی خارج شدید وامکان دزدیدن کارت اعتباری غیره ووجود  دارد  وسپس اینترنت راقطع کرد تصور میکنم کارایران  باشد- درهرحال مقاله یک استاد همکار دردانشگاه ناپولی در دا نشکده اورینتال بخش اسلام شناسی بنام استاد- دبوراه اسکولارت  درباره تاثیر حکم  قتل سلمان رشدی  منافق وریس انتشاران ناصرین رامورد بحث قرارداده است-ولی متاسفانه تبحر لازم درمسائل فتوانداردولی چند سئوال جالب دارد-ایشان بیان کرده است کهسلمان رشدی دریک فستیوال ادبی مورد ضربه چاقو گرفت  وازحال رفت-بودن انکه قبلا دادگاهای برای او تشکیل شود دراسلام جرم عضی از گناهان کبیره مشخص شده است-رویتجرم برایهرکس  مشخص میشود ومیتواندحکم را اجراکند مثلا باغی یعنی کسی درجاده فردیرا یاجمعی تهدید به مرگ کند ولو کاری نکندحکم اش کشتن است حال فرض کنید ایشان فرارکرد به انگلستان ودر انجا گفتن براسا س قوانینماحم اش کشن نیست مثلاپانزده سال حبس است این مسئله چگونه حل میشودبله بهایران برگردد حکم اش کشتن است وایشان بازمیفرمایدزمان داردیازمان ندارد وایا  مفتیبعدی میتواندانراملغی کند یا نمیتواندملغی کند درحقیقت زمان نداردولی امکان اینکه  یک مصلحت ممکن است مسئله را  تغیر دهد یاغی کسی درشهر یکنفر راتهدید بقتل کند انهم حکم اش اعدام است یاکسی یک فسادرا عمدا وباگاهی درسطح جامعه میخواهدگسترش دهد واقدام همکرده است مفسد فی العرض است وحکم اش اعدام است حال هم تخصصی هم داردمثلا درجاسوسی کمکی است  نیازمند فتوا است- ایشان بیان کردند علمای اسلامی درطول تاریخ اجازه چنین حکم های رانمیدادند باعث خجلت بنده وسرکار اولین باردرمصردارالفتا درست شد ولی دراسلام  حکم  نیازمند  همکاری دستجمعی نیست ومفتی یامجتهد ازاد است که طبق منابع اسلامی حکم صادر کند-تاثیرات علما در مسائل زندگانی برای اولین بار در زمان عثمانی برای ریس  علما بوجود امد خوشبختانهماامروز درصدرکشورها  که علمایاسلامی برمسائل نظارت کامل دارند-ادامهدارد

 

موافقین ۰ مخالفین ۰