عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

۵۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

اموزه عاشورا-بخشدوم

بسم الله الرحمن الرحیم اموزه عاشورا- بخش دوم-یک نقل است زمانی اسرا را وارد کردند یزید  ژست-نارحتی به خود گرفت- وگفت- خدا قبیح کند وزشتکند پسر مرجانه را اگر بین شما واو  قرابت وقوم خویشی بود ملاحظه  شما هارامینمود واین نحوبد رفتاری  با شما نمی نمود وبه این هیت وحال شمارا روانه نمیکرد- این مطلب درست نمیتواند باشد- اولا یزید دیر به کاخ امد درثانی ابن زیاد طبق دستور عمل کرده بود – درثالث خوداش درشام بد رفتار کرده بود مروان بن حکم در کاخ خوش حالی میکرد معلوم بود یزید چنین میخواهد فت یک خنجر  باز یید سئوال کردبرای چه یک خنجر میخواهیراوندى نقل کرده: هنگامى که حضرت على بن الحسین علیهماالسلام را بر یزید وارد کردند یزید با حضرت سخن مى گفت و در صدد بود بهانه اى بدست آورد تا او را شهید کند- این مطلب درست میباشد نه تنها میخواست امام سجاد علیه السلام را شهید کند   حتی میخواست  پسران کودک هم  شهید کرد زیر را از یکی فت چه هدیه ای از من میخواهی  ایشان گفت یک خنجر باز یزید سئوال کرد برای چه یک خنجر میخواهی- گفت برای انکه تورا بکشم- ایشان گفت حقا بایدهمه شما هار کشتدر این حال که اسراء را با سرهاى بریده در دارالاماره نگاهداشته بودند مروان حکم ملعون پیدا شد چشمش که به سر بریده امام (ع) افتاد اظهار فرح و سرور نمود، وجدکنان، پاى طرب کوبان از روى تکبر به اطراف دامن خود نظر مى‏کرد و ناسزا مى‏گفت و مى‏رفت ولى برادرش که مردى صالح و دوستدار خاندان نبوت بود بنام عبدالرحمن هنگامى که آمد و چشمش به سر بریده آقا افتاد زار زار گریست و رو کرد به مردم و گفت: اى ظالمان شما که دیگر روى پیغمبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) را نخواهید دید مگر آنکه گریبان شما را بگیرد و با شما مخاصمه کند، قسم به خدا دیگر در شهر نخواهم ماند و روى یزید را نخواهم دیدابو مخنف مى‏نویسد: سهل گفت من هم داخل آن جماعت شدم ببینم به سر مطهر امام (ع) چه مى‏رسد سر منور آقا را از نیزه بزیر آوردند در میان طشتى از ذهب گذاردند و روپوشى از پرده دیبقى بر روى سر مطهر امام انداختند. اول سر مطهر آقا را خوب شستند محاسنش را شانه زدند بعد رو ببارگاه نهادند امراء کوفه که همراه سرها و اسیران آمده بودند سرها را برداشته به حضور بردند و چون وارد بارگاه شدند بعد از تعظیم سر امام (ع) را برده روى تخت مقابل یزید نهادند و سرهاى دیگر را هم به ترتیب چیدند بعد یزید از امراء کوفه واقعه کربلاء را پرسید. سر امام مظلوم (علیه السلام) را در طبقى از طلا نهاده بودند و اولین سخن یزید ناپاک با آن حضرت این بود: چگونه دیدى ضربت دست مرا؟ این جمله بخوبی نشان میدهد نیت یزید ملعون چه بوده -است وپشیمان نبوده است- بلکه خوشحال بوده است- یزید رو کرد به حضار مجلس و گفت این مرد تا زنده بود بمن افتخار مى‏کرد و مى‏گفت پدر من بهتر از پدر یزید است اى مردم پدرش با پدر من در باب سلطنت و خلافت مخاصمه کرد خدا پدر مرا بر پدرش ظفر داد و اما اینکه مى‏گفت مادرم بهتر از مادر یزید بود این راست است و اما اینکه مى‏گفت جدم بهتر از جد یزید است البته هر که ایمان به خدا و اقرار به روز جزا دارد باید پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) را از همه کائنات بهتر بداند و اما اینکه مى‏گفت خودم از یزید بهترم گویا این آیه را از قرآن نخوانده بود که مى‏فرماید: قل اللهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء الى آخر.

- نبرد برسر قدرت بین معاویه وحضرت علی علیه السلام مطرح میکند- دیگر جا شک وریب نیست معاویه بدنبال خلیفه شدن مسلمین بوده است نهانکه برشام حکومت کند- وقران را وسیله قرار میدهد-که خداوندمنان معاویه بر علی ترجیح داد پس حضرت یحی  علیه السلام که یک طاغوت ایشان بفیض شهادت رساند برتراز ان پادشاه فاسد ومفسد وظالم بود؟؟- مسئله پیروزی  وشکست باید با ملاک ومعیارهای  ارزشی ودینی  سنجیده شود- وگرنهابن ملجم مرادی  انملعون بهتراز حضرت علی علیه السلام است بله درنهایت دین توسط  امامان پاک بهقدرت میرسد و کشته شدن انان شهادت است نه شکست که خودفیض بزرگی است که نصیب همه نمیشود وگرنه باید شهادتی درکارنباشد وفیضی درکارنباشد—وعجیب است کعه پذیرفت مادر خوداش بهتراز مادر امام حسین علیه السلام نیست واین نشان میدهد مقام حضرت فاطمه علیها السلام تاچه حد روشن ودرخشان بوده است امااحضرت علی علیه السلام چون درجهت عدل وحکمت قدم برداشت مسلم بود طاغوتیان ایشانرا تحمل نمیکند ومیبایست یک برجسب دینی وعقلانی هم برای ان درست کند تامردم  نارحت نشوند وبیزاری ونفرت وممکن بود دست به اقداماتی بزنند که امروزه هم بنحوی درجریان است-ادامهدارد

بسم الله الرحمن الرحیم اموزه عاشورا- بخش دوم-یک نقل است زمانی اسرا را وارد کردند یزید  ژست-نارحتی به خود گرفت- وگفت- خدا قبیح کند وزشتکند پسر مرجانه را اگر بین شما واو  قرابت وقوم خویشی بود ملاحظه  شما هارامینمود واین نحوبد رفتاری  با شما نمی نمود وبه این هیت وحال شمارا روانه نمیکرد- این مطلب درست نمیتواند باشد- اولا یزید دیر به کاخ امد درثانی ابن زیاد طبق دستور عمل کرده بود – درثالث خوداش درشام بد رفتار کرده بود مروان بن حکم در کاخ خوش حالی میکرد معلوم بود یزید چنین میخواهد فت یک خنجر  باز یید سئوال کردبرای چه یک خنجر میخواهیراوندى نقل کرده: هنگامى که حضرت على بن الحسین علیهماالسلام را بر یزید وارد کردند یزید با حضرت سخن مى گفت و در صدد بود بهانه اى بدست آورد تا او را شهید کند- این مطلب درست میباشد نه تنها میخواست امام سجاد علیه السلام را شهید کند   حتی میخواست  پسران کودک هم  شهید کرد زیر را از یکی فت چه هدیه ای از من میخواهی  ایشان گفت یک خنجر باز یزید سئوال کرد برای چه یک خنجر میخواهی- گفت برای انکه تورا بکشم- ایشان گفت حقا بایدهمه شما هار کشتدر این حال که اسراء را با سرهاى بریده در دارالاماره نگاهداشته بودند مروان حکم ملعون پیدا شد چشمش که به سر بریده امام (ع) افتاد اظهار فرح و سرور نمود، وجدکنان، پاى طرب کوبان از روى تکبر به اطراف دامن خود نظر مى‏کرد و ناسزا مى‏گفت و مى‏رفت ولى برادرش که مردى صالح و دوستدار خاندان نبوت بود بنام عبدالرحمن هنگامى که آمد و چشمش به سر بریده آقا افتاد زار زار گریست و رو کرد به مردم و گفت: اى ظالمان شما که دیگر روى پیغمبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) را نخواهید دید مگر آنکه گریبان شما را بگیرد و با شما مخاصمه کند، قسم به خدا دیگر در شهر نخواهم ماند و روى یزید را نخواهم دیدابو مخنف مى‏نویسد: سهل گفت من هم داخل آن جماعت شدم ببینم به سر مطهر امام (ع) چه مى‏رسد سر منور آقا را از نیزه بزیر آوردند در میان طشتى از ذهب گذاردند و روپوشى از پرده دیبقى بر روى سر مطهر امام انداختند. اول سر مطهر آقا را خوب شستند محاسنش را شانه زدند بعد رو ببارگاه نهادند امراء کوفه که همراه سرها و اسیران آمده بودند سرها را برداشته به حضور بردند و چون وارد بارگاه شدند بعد از تعظیم سر امام (ع) را برده روى تخت مقابل یزید نهادند و سرهاى دیگر را هم به ترتیب چیدند بعد یزید از امراء کوفه واقعه کربلاء را پرسید. سر امام مظلوم (علیه السلام) را در طبقى از طلا نهاده بودند و اولین سخن یزید ناپاک با آن حضرت این بود: چگونه دیدى ضربت دست مرا؟ این جمله بخوبی نشان میدهد نیت یزید ملعون چه بوده -است وپشیمان نبوده است- بلکه خوشحال بوده است- یزید رو کرد به حضار مجلس و گفت این مرد تا زنده بود بمن افتخار مى‏کرد و مى‏گفت پدر من بهتر از پدر یزید است اى مردم پدرش با پدر من در باب سلطنت و خلافت مخاصمه کرد خدا پدر مرا بر پدرش ظفر داد و اما اینکه مى‏گفت مادرم بهتر از مادر یزید بود این راست است و اما اینکه مى‏گفت جدم بهتر از جد یزید است البته هر که ایمان به خدا و اقرار به روز جزا دارد باید پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) را از همه کائنات بهتر بداند و اما اینکه مى‏گفت خودم از یزید بهترم گویا این آیه را از قرآن نخوانده بود که مى‏فرماید: قل اللهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء الى آخر.

- نبرد برسر قدرت بین معاویه وحضرت علی علیه السلام مطرح میکند- دیگر جا شک وریب نیست معاویه بدنبال خلیفه شدن مسلمین بوده است نهانکه برشام حکومت کند- وقران را وسیله قرار میدهد-که خداوندمنان معاویه بر علی ترجیح داد پس حضرت یحی  علیه السلام که یک طاغوت ایشان بفیض شهادت رساند برتراز ان پادشاه فاسد ومفسد وظالم بود؟؟- مسئله پیروزی  وشکست باید با ملاک ومعیارهای  ارزشی ودینی  سنجیده شود- وگرنهابن ملجم مرادی  انملعون بهتراز حضرت علی علیه السلام است بله درنهایت دین توسط  امامان پاک بهقدرت میرسد و کشته شدن انان شهادت است نه شکست که خودفیض بزرگی است که نصیب همه نمیشود وگرنه باید شهادتی درکارنباشد وفیضی درکارنباشد—وعجیب است کعه پذیرفت مادر خوداش بهتراز مادر امام حسین علیه السلام نیست واین نشان میدهد مقام حضرت فاطمه علیها السلام تاچه حد روشن ودرخشان بوده است امااحضرت علی علیه السلام چون درجهت عدل وحکمت قدم برداشت مسلم بود طاغوتیان ایشانرا تحمل نمیکند ومیبایست یک برجسب دینی وعقلانی هم برای ان درست کند تامردم  نارحت نشوند وبیزاری ونفرت وممکن بود دست به اقداماتی بزنند که امروزه هم بنحوی درجریان است-ادامهدارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

خوش باشید که یک ضرب به کاخ عرش دعوت میشوید--!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- امریکا میگوید –یک فشنگ به ایران نفروشید-زیرا  با ان یک فنشنگ اسرائیل بلکه جهان را نابود میکند   اب نبات درست نکنند زیرا اسرار بمب هیدرژنی را پیدا میکنند—ما زنان-را  میمون رقاص کردیم-ومردان سربازان نیمه لخت نمرود بهم مشغول کردیم اجدادما روزی هفت بار   به عرش میرفتند-وحکم مقدس می اوردند—منظر کرده انبیا بخصوصخدای بزرگ مسیح علیه السلام هستیم درخواب گفته است  همه کارشمامقدس است وما پشتیبان شماهستیم – وشما سپر د اسلام ناب  رهبرمعزز ومحبوب ودانشمند ایران هستید- وتاج وتخت اسرائیل بهکمک فرشتگان وتدبیرشما روز بهروز گسترش دهید وگرنه درته جهنم-خواهید بود ونوکرانی جان فشان برای شماتهیه کردیم  دررکوع وسجودانها شکی نیست خوش باشید که یک ظرب به کاخ عرش-دعوت میشوید

موافقین ۰ مخالفین ۰

اموزه عاشورا-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- الحمد الله اموزهای عاشورا در صفحه مجازی بسیارزیاد شده است- واخیرا بخش تربیتی نسل درحال رشد است- مقایسه تربیتی  پیامبر اکرم صلواته الله علیه اله والسلم با تربیت نسل لمویان ودیگران- اگرمقایسه شود بخوبی ارزش  تربیتی  اسلام ناب مشخص میشود- بعضی علما من جمله  علامه الدهر حضرت ایت الله مرحوم  سید محمد حسین طبا طبائی-کل اسلام  واحکام درک بسمالله الرحمن الرحیم- است- که نسان همه درتمام معارف=الله مجهز باشد وهم درلطافت- الرحمن والرحیمی باشد- این نسل بوی بهشت از فرسنگ ها درک میکند  ولی مخالفین حتی از نزدیک هم درک نمیکنند – وبرعکس صدای  صیحیه= فریاد جهنم از فاصله دور درک میکنندکه گوشت تنش ان فرومیرزید وبالاجبار به ان سمت میروند- داتان هابیل وقابیل انرا بخوبی مشخص میکند ودراوج کربلا است وحرکت تاریخ به سمت همین ایه بسم الله الرحمن الرحیم—دیشب در کانال  ولایت یک غربی درباره کربلا-تاسوعا وعاشورا به انگلیسی سخنرانی میکرد-میفرمودند- داستان کربلا یک سناریو از پیش امده شده بود امام حسینعلیه السلام میفرماید یک مهلت یکروزه بهما بدهید کهمن به عبادت ومناجات خداوندمنانسخت علاقمند هستممسلم است برای سنگدلان راین رابطه قطع شده است- حضرت امام سجاد علیه السلام وقتیکهوارد کاخ یزید میشود  یک تسبیح در دست دارد وانرا میچرخاند درحایکه بایزید معلون صحبت میکند- یزید خشمگین میشود که اینچکاری است چرخاندن تسبیح در دست میفرمیاداز پدرم نقل شده است کهه ذکرگاه فرد ذکر خداوند –منانکند وکاری پیش امد درضمن کار تسبیح را بچرخاند برای او  ثواب ذکر الهی ثبت میشود ودرشب اگر ذکر میگفت وخواست بخوابد  وتسبیح درزیر متکی قرار دهد-برای اوتاصبح ذکر الهی نوشته میشود ذکر الهی درجهت بسمااالرحمن الرحیم است- اگراین ذکر وتوجه قطع شود انسان ماندسنگی سنگ دل سقوط میکند- بلا پرواز دکر است که انسان به اوج انسانیت وکمال میرساند این الرحمن الرحیمی درانسان در لطافت واحساسات پاک بیشترین تجلیی دارد-که درانبیا صلواته الله علیهم اجمعین بوضوح دیده میشود ودراوج درپیامبر اکرم صلواته الله علیه والسلم- واهلبیت او صلوات الله علیهم اجمعین اشکار میشود—حضرت زینب سلام الله درجواب یزید که عاشورا چگونه دیدی- فرمودند جمیل زیبا از طرف ما همه اش زییابی بود واز طرف دشمنان ما   همه اش  زشتخوئی بود-جنابمفسر خارجی بیان کردند درصحنه عاشورا امام حسین علیه السلام غش میکند وحضرت زینیب سلام اللعلیها غش میکند وگریان هستند ولی در کوفه در دار اماره کوفه ودرشام حضرت زینب سلام الله علیها مانندعلی علیه السلام درصحنه نبرد پرقدرت ظاهر میشوند که یزید تعجب میکند وجا میخورد درمسجه شام حضرت سجاد علیه السلام اشک  افراد دراورد-که یزیدهرگز نمیتوانست چنین کند-بعضی دانشمندا معتقد هستند که یزید یک شبه میخواست کل کشورهای اسلامی را ببلعد وامپراطوری بوجود اورد ودربنی عباس هارون الرشید ملعنون میخواست امپراطوری ایجادکند وتاحدی هم موفق بود واخر جان خودرا دراین راه گذاشت امام  اهلبیت مکرم رسول الله صلواته الله علیه اله والسلم میخواستند قلب هارا تسخیر کنند- بر اساس مقاله  خبر گذاری  دانشجو که بصورت فهرست وار جریان کاخ یزید درشام بیان کرده است کمی دقت کنیم- سر مبارک امام حسین علیه السلام  توسط خولی  درجلوی کاروان وارد شام شد-وبه اواز بلند میگفت-منم ان کسی که دشمنان  یزیدرا کشت وبخون اعشته کرد این خولی تیراندازی عجیبی بود گلو حضرتعلی اضغر  صلواته اللهعلیه را نسشانه گرفت وتیربرقلب  حضرت علی اکبر صلواته الله علیه زود که تیر های سه شعله بود وبر امام حسین علیه السلام زد-امام سجادعلیه السلام ایشان رانفرین کرد که داوند   درد  اتش واهن  را به اوبچشان- مختار بدنبال او شانسی اورا پیدا گردند اتشی را تهیه کردند واور درحالیکه به سمت اتش میراندند وان خبیث تمام جریانخودرا شرح داد  باشمشیر دوپای اور قطع کردند وبروی  دراتش افتاد وافراد دورکت نماز شکر بجای اوردند که وخواست امام سجادعلیه السلام براورده شد-ام کلثوم- باچشم گریان-گفت—ای دشمن خدا فخر میکین- به کشتن کسی  حضرت جبرائیل علیه الیلام  گهوار جنبان او بود-ه وحضرت میکائیل علیه السلام ذکر خواب اور= لالائی –گوینده- وحضرت اسرافیل  صلواته الله علیه بدوشک شنده اویعنی امام بردوش او سوارمیشد ونشانه توجه لطف شدیدالهی  به امامحسین علیه السلام نشان میدهد-و اسمش درعرش الهی-نوشته- و جداش خاتم انبیا صلواته الله علیه واله والسلم بوده ومادر اش فاطمه است صلواته الله علیها والسلمه- وپدراش قاتل مشرکین است- سرهای دیگرانب ه ترتیب پشت سر امام حسین علیه السلام وارد شام شد- وهمه پشت سر حضرت سجاد صلواته الله علیه واله والسلم واقع شدند و وارد شام شدند- مردم به شادی وطبل زنان به استقبال انهاامدند- ابتدا انهارابه خرابه بردند- تا اجازه ورود به مجلس یزید ضادر شود  سانسور خبری واختناق وتحریف دین وتاریخ بقدری است که نمیتواند تشخیص درست بدهند- فردای ان روز مامورین- یزید- برای بردن  اسیران  به مجلس وی- به خرابه امدند—و- چنان شیون ی درمرد وزن واسیران افتاد که ناله شان-به اسمان رفت—ان هارا به زنجیر وریسمان بیرون اوردند همهرابه یک ریسمان بسته بودند—حضرت امام سحاد علیه السلام فرمودند- یکسر ریسمان به گردن من-بودوسر دیگر درانتها به بازوی عمه ام صلوات الله علیها والسلمه بود—هر وقت ماکوتاهی در رفتن میکردیم- کعب نیزه وتازیانه میخوردیم- احتمالا کعب نیزه اخر دسته نیزه است زیرا در میان خیل اسیران  هم دختران کوچک بودند- وهم زنهای بلند قامت—واطفال کوچک دربغل داشتند- زنها که میایستادند- کعب نیزه و تازیه میخوردند- و صدای ناله ایشان بلند میشد- وچون زنان ومحترمات حرکت میکردند اطفال به روی هم میریختند-وروی زمین میافتادند- ودراین وقت سنگدلان ودژ خیمان ان مرد پلید- باتازیانه وکعب نیزه بچه هارا ازروی زمین بلند میکردند وباین وضع جانسوز- ودلخراش ذراری-=فرزندان= واهل پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلم را وارد مجلس ان زندیق نمودند—یزید دستور دادهبود- تا برایش تختی مرصع= جواهر نسان- اراسته کنند-اشراف وسران کوفه به دربار او بیایند-پهن شود- بهترین لباس هایش راپوشید-مرحوم محدث نورى قدس سره از دعوات راوندى نقل کرده: هنگامى که حضرت على بن الحسین علیهماالسلام را بر یزید وارد کردند یزید با حضرت سخن مى گفت و در صدد بود بهانه اى بدست آورد تا او را شهید کند. امام سجاد علیه السلام هم پاسخ مى داد در حالی که تسبیح کوچکى در دست داشت و آن را مى چرخانید. یزید گفت: این چه کارى است که من با تو سخن مى گویم و تو با تسبیح بازى مى کنى؟ یعنى مى خواست بگوید: ادب مجلس و سخن را رعایت نمى کنى.-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

شعری از علامه الدهر مرحوم ایت الله محمد حسین طبا طبائی رحمت الله علیه-مهرخوبان

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-شعری از علامه الدهر حضرت ایت الله جناب اقای محمد حسین طبا طبائی  رحمت الله علیه-

مهر خوبان دل و دین از همه بی پـروا بُـرد

                                    رخ شطـرنج نـبرد آنـچه رخ زیـبا بـرد

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت

                                       از سمک تا به سهایش کشش لیلی برد

من به سرچشمه خورشید نه به خود بردم راه

              ذره ای بـودم و مـهر تـو مـرا بـالا بـرد

من خس و بی سرو پایم که به سیل افتادم

                                   او کـه می رفت مرا هم به دل دریـا بـرد

خم ابـروی تو بود و کـف مینـوی تو بـود

                                 که به یک جلوه ز من نام و نشان یکجا برد

خودت آموختیم مهر و خودت سوختیم

                                 با بـرافروخـته رویی کـه قـرار از مـا برد

همـه یـاران به سر راه تـو بـودیم ولـی

                                 خم ابـروی تو مرا دیـد و ز من یغـما بـرد

همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت

                                        همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایمان- عقل--ترحمون- تفلحون- غفران -اطاعت-

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- فرصتی برای نگاه کردن به کتاب سترگ رهبر معزز انقلاب- رحمت الله علیه- بیشترین بحث های عقلانی درتمام مکتاب  جهانی متعلق به اسلام عزیز انهم شاخه شیعه است- قران مجید میفرماید  هرگاه برخورد با جاهلین کردید یعنی کسانی اهل عقل وفهم درست نیستند بانها وارد گفتمان نشوید باجملات  محبت امیز دور شوید-ودراحادیث میزان سنجش افراد به میزان کاربرد عقلانی  انها بطوری که خواب عالم-از بیداری جاهل باارزش تر است-اما خدواندمنان اول نگاه اش به جاهل  بعدبه عالم یعنی میخواهد جاهل را عالم کند بحثهای ایمان- تقوا-مسئولیت-اطاعت از خداوندمنان وپیامبر اکرم صلواته الله علیه-ترحم کردن مغفرت-تماما عقلانی هستند ومتاسفانه ان معنای عقلانی تبدیل به معنای احساساتی شده است-که بفور در دیگر ادیان دیده میشود-ایمان ازروی عقل وباتکیه باتحقیقت برجسته واستدلال منطقی انسان بقدری کوشش کند  که به ارامش روحی وعقلانی برسد وبقول قران ازشک رها پیدا کند- تقوا جلوگیریاز مریض شدن روانی است- یعنی بخوبی مرض وسلامت را تشخیص دهد وجلوگیری از مریض شدن روانی بکنداطاعت ازخداوندمنان ورسول هم بایدعقلانی باشد-اطاعت تنها ازخداوندمنان   چون قران دامنه وسیع دارد هرکس میتواندبگوید تفسیرمن از قران درست است حتی مشرکین هم ممکن است از قران دلیل بیاورنند- وشناخت راه درست از راه بدعت سخت میشود خداوند منان کسانی که راه خدارا انتخاب کردند-با کلامات-تفلحون – ترحمون الی مغفرت- غفران   بیان کرده است وملی معنای واقعی انها درک نمیشود-عدم تقوا-عدم اطاعت ازخداوندمنان ورسول اشوگناه ضربات به روح ضربه میزند وفرد مدتی درراه غیرالهی  سپری –مریض روائی میشودمردم تصور میکنند ممانند بچه ای دردیکته ده غلط دارد معلم میگویدمن بخشیدم نمره بیست- اینطور نیست معلم کمک میکند-که این ده غلط را یادبگیرد- اینمعنای تفلحون وترحمونو کمغفران است وچونمدتی عقب افتاده است معلم با اوبیشتر کار میکند-

موافقین ۰ مخالفین ۰

نقد کلیپ مفتضح-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-یک کلیپی- تهیه شده است- این کلیپ بیان میکند –حقایقی از شما سیه وهشت سال پنهان کردند- کلیپ- بنام- کمی  خرد-بدون تعصب- سئوال این است که چرا هشت سال-این جنگ طول کشید-جنگی با دومیلیون- ومعلول -  و ویرانی پنجاه شعهر و300 روستا نابود- و1000هزار میایارد دلار –خسارت امکان اش بس  وجود داشت وپس از هفت روز  سازمان ملل اعلام اتش بس کرد ودرطول جنگ اعلام میکند  بارها عراق اعلام اتش بس کرده است-ولی امام الخمینی- رحمت الله علیه اتش بس را رد کرد وپسار فتح خرمشهر- سازمان ملل منتحد- قطعنامه 511- برای اتش بس اعلام کرد- وبازعراق پذیرفت- وامام الخمینی-رحمت الله علیه نپذیرفت- عربستان اعلام کرد شصت هزار غرامت میپردازد چرا ایران نپذیرفت- اولین سئوال این است چرا بعداز نپذیرفتند اتش بس از طرف ایران انراپذیرفت که میزان بسیاراندکی بود – وامام الرحمان این جنگ نعمت است ودانشگاه انسان سازی است اول از همه-تمام کشورهای جهان-بجز فقط لیبی وکره شمالی موافق این جنگ بودند- وچین بی طرف بود وبهه ردو- سلاح فروخت- علت اش دشمنی با اسلام بود-من مقرارت اسلامی قبول دارم وحقوق بشر اسلامی قبول دارم ولی صلح طلب هستم- اینترس وجود داشت حداقل کشورهای اسلامی که بانک شرق وغرب بودند درتحتتاثیرات کشورهای خود بخصوص برای مسئله فلسطین انهاهم قیام کنند وشیشه عمر اقایان بزمین زده شود- اگر عراق واقعا  میخواست صلح ایجاد شود بایداز مرز ایران حداقل پانزده کلیومتر عقب نشنینی کند ویاخوداش مین های کاشته جمع کند ویانقشه مین ها رابدهد درجنگ کویت امریکائی به صدام گفتند زمانی ما صلح میپذریم  که ارتش عراق دربغداد باشد- وتمام نقشه مین داده شود وسربازان به خانه بروند ولی صدام گفت با اسلحه بخانه بروید- چرا غرب این کار کرد برای انکه ایران از ترس ناگهانی بیرون امد-حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسم قرارداد صلح با مکه رابست واز شعیب  ابو طالب رحمت الله علیه والسم  بیرون امد چیزی نگشت کهحضرت جبرائل علیه السلام نازل شد وخبر کشتن شدن حضرت رحمتاللهعلیه واله والسلم-داد ومداوم

-مکه جنگ افروزی کرد-تا فتح مکهویهودیان همین تاکتیک زدند یک ضربه میزدند ودرقلعه مخفی میشدند زمان حضرت علی علیه السلام معاویهمدوام به سرحدات کوفه حمله میکردوافرادی رامیکشت که وانمود کند کوفع ضعیف است وحضرت علی مداوم مردم کوفه شماتت میکردن چرا انرا پاسخ نمیدهیدبجنگید  وترس نداشته باشید چون شما مظلوم هستید خداوندمنان با شما است ودشمن خوداش میداد  ظالم است ضعیف میشود  مگرانکه افراد خاطی  مجازات کند وغرامت جنگی ودیه افراد پرداحت کنندقول بدهند دیگراین کارا نخواهند کرد میبایست صدام اعدام شود وغرامت پرداخت شود وافرادی دست داشتندمجازات شوند ویاموردعفو واقع شوند همین بازی اسرائل دراورد مداوم برنامه صلح دایجاد شد ومداوم اسرائیل پیروزی بدست اورد- دریمن همین کار میکردند درویتنام همین کار کردند- درهمان زمان صدام الان میکرد صلح را میطلبم کشتی ها مداوم اسلحه به کویت میاوردند- هدفاز صلح ریدن زمان بودنه واقعا صحل واقعی دلیل انهم عراق از زمینماخارج نشد- وعذر خواهی نکرد دلی اش مشخص است عراق درلمرز هیچگونه امادگی های مختلف-نداشتوضعیت ما بهتربود درحال ساختن  شاختمان عظیم برای پشتبانی از  واحد ها بود او تصور میکرد این لشگر به جلو بیایند ایران تسلیم میشود وصلا امادگی  سیستمی کردن ان تعدا د لشگر نداشت بعنوان مثال حملات اولیه دهها  تانک-نفرگرفته میشد اینها دکوربودند راننده نداشتند زیرا تعلیمات رانندگی انها بلد نبودئد- میخواستند به ظاهر مرحله به مرحله پیشبروند که افکارعمومی اماده برای یک جنگ تمام عیار اماده کنند که بزیر کشیدن حکومت ایران زیاد غیرمنطقی درجهان جلوه کند- کشور 54 توخانه درمقابل 16 توپخانه داردکهدم از صلح نمیزند ولی نمیدانست هجوم های شبانه چه وحشتی در دل انها ایجاد میکند  وجراحت انها بقدریبود افراد زیادمجرح شده را درمیدان تیرخلاص میزدند وهمینموضوع باعث شدهبود که جناب وزیرامورخارجه- سابق عراق که کرد بودند فرمودند صدامدستور داد سربازان بهخاک عراق بازگردند تاغیرت دفاع عراق پیدا کنندواندکی وضعغ بهتر شد بیان میکند درکلیپ وضع ایران بهم ریخته بودودرست نمیشد تنها جنگ  انرانجات یداد امقانه ترین مطلب است انر باالمان نازی مقایسه کرده است- المان قویترین تکنولوژی جهان رادراختیار داشت اولین بار جت جنگی ساخت ومشک های دور پرواز ساخت امادگی جنگ داشت- ایران دروضع بسیارضعیفاقتصادی بود ومشکلات عدیده ای داشت و وتعداد سربازان بسیارز کم کرد میزان سال سرباز ی  را یکسال کرد ودرمرز قبلا هیچگونه امادگی جنگی نداشتدرمن درتربیت معلم دروقت  زنگ استراحت درسراسر با دانشجویان گفتمان داشتم- یک دفعه در سراسر باز شد سردار  سپاه نیریز وارد جوانی باقد کوتاه وچهره سوخته وبسیار جدی  وعصب کشیده بچه های نیریزبه من گفتند ایشان سردار نیریز است  و ایشان ازمن ادرس اطاق ریاست سئوال کرد معلوم امده است اجازه بگیرد بچه  های نیریزبه جبهه بروند-من به ایشانگفتم یک تمنا من از شما دارم این بچه ها ازلحاظ اخلاق وهوش واستعاد  عالی هستند ولی سواددینی کم دارند دفعه بعد شما به مسئولین بگ.ئی بچه  ها باسوادتر بیایند- ایشان نارحت شد فرمودند مسئول انتخب هرفرد ی برای هرشغلی  سپاه ومسئول اش من هستم دستور این است ک45 نفر برای کنکور من اسامی بدهم- باور کنید دغدغه کشندهمن همین است جنگ  مورد دوم است من مداوم بهتمام روستا وهمه سرمیزنم وتمام کارهای افرادبسیج وسپاه کردند درشناخت افراد بازرسی میکنم تااین چهل وپنچ-نفرانتخاب بشوتند ساواد کل همین اندازه است شماخودات رانبین بله یک چندنفری از این ها هستند که اینها سردم داران منافقین هستند- بعدا شرح میدهم که اینهادوتای انها دانشجوی حقوق تهران بودند میگفتند  مارکس ولنین وایل سونگ ومائو بیاینند از مسعود رجوی انقلابی بودن را یادبگیرنند یکدهکده بسیارفقیری داشتن اموزش پروش انجا یک جنایت سنگین کرد   وکسی انجا قبلا نمتوانست جیک بزند وحتی حق داشت داخل نیریز شود وحلبی اباد درست کند که بعدا اجازه داند وحضتا ایت الله علی فقیه اعجوبه سیاست  دران زمان درانتهای نیریز به سمت ان روستا دوطرف حلبی اباد شد  وخواستند بیمارستان درست کنندوایشان فرمودتاوضع یک طرف درست نشود حق خراب کردن ندارید وسپس فرمودند ازانها باید کارگر بگیرید وحتی کارمند بگیرید وبه انهاوام دادند وخانه سازی کردندوحلبی ابادرا جمع کردند-این دونفر شایعه کرده بودند دران روستا ایل سونگ ونلسون مندلا  ولینی ومائو ودیگرا بیایندازمسعود رجوی مملکتداری و انقلابیذ بودن را یاد بگیرنند وشبها برای دهکده شما خواب نداردوکمتراز تهران شدن راقبول نکنید ومن قول میدهم- انروستا مانندتهران کنم- ایشان فرمودندمن منت میکشم این بچه هابه سپاه بیایند- ومن انهارسپاهی میکنم اما نکته بعداز سه روز سمت سپاهی میدهم یغعنی ریس گردان تانک اینجا است جنایت شاه مشخص میشود حداقل  باید پنج برابر یکنبرد مل  کادر نظای درستشود امریکا بیست وپنج برار موردنیاز است

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

زاده لیلی مرا مجنون نکن-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریاتشخصی است-جناب عمان سامانی  ومکتب او-ساقیا باده اکسیر حیاتست بیار-تاتن خاکی من  عین بقا گردانی- فرشتگان- یامتنی را مدام بیان میکنند که درستایش خداوندمنان است- ویاد در ستایش مداوم مطلب جدیدی گفته میشود که همچنان ادامه دارد—انسان- اول ازطریق اثار افعال الهی جذب خداوندمنان میشود که خود یک مرحله از ایمان است- وسپس بهمرحله درک صفات میرسد ومیخواهد ازاین صفات بهره نظری وعملی ببرد که مرحله عرفان است-معصومین علیهم السلام الله- بهمرحله ذات میرسند  اشکالی نداردکه انسان بهاین درجه برسد ولی  اختلاف زیادی بامعصومین علیهم اسلام الله دارد- بالترین درجه ایمان است- توقف- بهرچه ازدوست وامانی/ چه کفر( باشد) ان حرف چه ایمان- ایمان سطح پائین از بین نمیرود ولی کارائی دیگر ندارد-هم خداوندمنان سب ساز است وسبسوز یعنی هم  احیا میکند وهم میمیراند  بخصصو درجریان حرکت انسان هم خودانسان سبب ساز است وهم سبب سوز وشرط طس طریق عرفانی  که از منزلی به منزلی بالاتر میرود-این سیر سلوک-عرفانی  جناب عمان سامانی درکربلامطرح میکند- این کربلا جواب خداوندمنان به صحبت فرشتگان است- شیفتگی  امام حسین علیه السلام به نوجوانش اش حضرت علی اکبر صلواته الله علیه والسلم درکربلامشخص میشود هم امام حسین علیه السلام الله میخواهد بهمعبود خداوندمنان برسد هم حضرت علی اکبرصلواته الله علیه والسلم میخواهد به معبودخود –خداوندمنان برسد-دراخر شعرمیگوید-چون تورا اوخواهد از من –رونما- رونماشو-جانب او-رو نما-شعر-درجواب- شکر از –تنگ - شکرقند- ریخت—شکر از لب های-شکرخند –ریخت- گفت- کای فرزند-مقبل  امدی-  افت جان- رهزن دل امدی- کرده ای ازحق- تجلی ای  پسر- - زین تجلی- فتنه ها داری بسر---راست بهر فتنه- قامت کرده ای-وه کرین قامت قیامت کرد های- نرگست با لاله درطنازی است سنبلت باارغوان دربازی است--- ازرخت مست غروم  میکنی—از مراد خویش دورم میکنی—گه دلم پیش تو گاهی پیش او است( درنظام طولی اشکالی ندارد)-رو- که دریک دل- نمیگنجد-دو دوست- بیشاز این  بابا- دلم راخون   مکن- زاده لیلی! مرامجنون نکن—پشت پا –برساغر حالم مزن—نیش بردل – سنگ بر بالم مزن—خاک غم بر فرق-بخت-دل-مریز  بس نمک بر لخت لخت دل-مریز—همچو چشم خود-برقلب دل-متاز—همچو زلف-خود پزیشانم مساز- حایل ره، مانع مقصد مشو

بر سر راه محبت، سد مشو

لن تنالو البر حتی تنفقوا

بعد از آن، مما تحبون گوید او (3)

نیست اندر بزم آن والا نگار

از تو بهتر گوهری، بهر نثار

هر چه غیر از اوست، سد راه من

آن بت است و غیرت من بت شکن

جان رهین و دل اسیر چهر توست (4)

مانع راه محبت، مهر توست

آن حجاب از پیش چون دور افکنی

من تو هستم در حقیقت، تو منی

چون تو را او خواهد از من رو نما

رو نما شو، جانب او رو، نما (5)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایدولوژی-یا اقتصاد-؟؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-یکی از شخصیت- های اقتصادی  درباره توسعه-فرمودند- که ایران این اشتباه را کرد-که دنبال- ایدولوژِی کردودرحالیکه میبایست دنبال اقتصاد برود- ایشان قبول واهدکرد خداوندمنان بهتر میداند- ایدولوژی میفرماید-که تاز مان ظهور زیاد ثروتمند نشوید زیرا وحشی ها- بخاطر ثروت استعمار میکنند ومیکشند- البته حدیثی است که قیامی  ا زقم شروع میشود  وانزمان ایران قدرت نظامی  همه دفاعی دارد وهم هجومی دارد- تازمانی که قدرت دفاعی انسان نداشته باشد صلاح نیست که زیادثروتمند شود-موردهجوم وچپاول واقع شود جناب اقای عمر ازرسول اکرم صلواته اله علیه واله والسلم پرسید چرا بابلی  ها ثروتمند هستند وما نستیم- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-جوابدادند انها کاری به اخرت ندارند-خداوندمنان رحمت خودرادردنیا به انهامیدهددرثانی برای مردم این وضع بهتر است- سپس درجائی فرمودند  خداوندمنان حضرت جبرائیل علیه السلام رافرستادپیامبر اگرناراحتی هستی –منکوه احد را طلا میکنم- حضرت رسول اکرم صلواته الله علیهواله والسلم ازحضرت جبرائیل علیه السلام سئوال کنم قبول بکنم فرمودندخیر همین وضع خوب است- فرهنگ جامعه هم مهم است تاریخ نشان میدهد کشورهای ثروتمند ولی بدون ارتش قوی –چپاول شدند وبه به بردگی کشیده شدند-وزمانی که فقیر شدند مبارزات شروع شد انها کنار کشیدند ولی درفکر چپاول تا انتهای تاریخ هستند واز راه ای مختلف چپاول میکنند هم از لحاظ خارجی وهم از لحاظ داخلی میبایست ظرفیت پیدا شود واین ظرفیت را تنها ایدولوژی میدهد از جناب عثمان گرفته تادیگران-حتی تقوامخودرا وتاامت خودرا ونژادخودرا چپاول  وحشتناک کرد حالاچپاول مادی  بکنار انهارافریب دادوخود را  خلفای بعدی که جنایت کاربودن اسوه کرد هرگاه از معاویه سئوال میشد اینراه شما راه اسلام نیست میگفت شمادیندارد هستید ویا اهل مدینه انها درمقابل چپاول عثمان ساکت هستند وهرچه بکند باجان ودل قبول میکنند پس شماحرفی نزنید وباز نیمه وحشی  بخاطر ثروت دنیا ایشان راکشتند تمام قضای خلفای  برای ثروت دنیا بود فقرا نجات پیدا میکردند وکم کم به سمت شیعه حرکت کردند درتغیرانها نقش سازنده داشتند وانهاهم حتی امامان پاک وانسان دوست کشتند –که جریان شیعیان ساکت وخاموش شود وطغیان ها شروع شددرهرحال ایدلوژی مهم است غرب هم ایذدولوژی سرمایه داری  باعث پیشرفت شد وامروز باعث شکست امریکا میشود  حدیث است درسراسر جهان هرپرچمی –که بلند شود  وپیشرفت ایجادکند بعلت حماقت ها کهدربطن ان ایدولوژی است انرا سرنگون میکند تنها ایدولوژی اسلاامی است-که از طرف خداوند  منان تاقیامت عهددار پیشرفت جامعه است  ودراین مشهوراست نفا باعث بدبختی ما شد  واین بدبختی نوید اگاهی وشناخت غرب شد وایدولوژی ناب الهی سکان رابدست گرفت- وچون مطابقت با اهداف الهی دارد پیش خواهد رفت  ومسائل انطور که میبایست حل کند حل خواهد کرد

موافقین ۰ مخالفین ۰

توحید درقران-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-توحید درقران-کلمه توحید به معنای یکی بودن-چیزی است ومعروف است توحید کلمه وکلمه توحید-ولی در اصطلاح متکلمان-علم واقرار به یکتائی خدای تعالی وشریک نداشتندر ذات وصفات وافعال است درصفات وافعال خداوندمنان یک سری صفات و افعال  نازله به انسان داده است-چرا برای انکه هم صفات وافعال خداوندمنان  را بخوبی بشناسد وقدر بداند- در قران اله واحد- الله الواحد—لا اله الا الله- الله یعنی ال اله-درتوصیف اله- حرف زیاد است بعضی گفتند هرچیزی که انسان را شیقته وحیران میکند-اله است وبعضی گفتند انسان بهرچیز متوسل شود مشکل اش حل شود وتاحدی مادی نباشد اله است- بعضی انسان درمشکلاتکه  فکر میکند حس میکند با روحی درتماس است کهاوراراهنمائی میکند یکنوع تخیل اشراقی دارد انهم اله است وگاهی خوداش یک اله خلق میکند  وازاو استمداد میپذیرد- وانواع دیگر  ال پیشوندی است که معناهای زیادی دارد دراصطلاح میگویند حرف تعریف- یکی معنا هابسیارممتازبودن است نظیر نداشته باشد ویاکم نظیر باشد-یک ظنزی درشیراز اسا کسی بازی بدهند وسرانجام اورا مایوس کنند میگویند ال ام کرده است که بعضی خانواده دختر چنینمیکنند ایشانمیفرمود خداوندمنان بااین ال اش مارا ال کرده است- علامه حضرت ایت الله سید محمد حسین طباطبائی رحمت الله-میرماید ازخداوندمنان بخاطر ممتازبودن درتمام ابعاد باید فعل ممتاز باشد- امادنیاممتاز نیست چرا چون برای ازمایش است باید بالاوپاین داشته باشد درجائی نقص داشته باشد چون بهشت وروداش شرط دارد-همین قص نشاندهند ان است که دنیا محل عبور است شرایط پیدا کردن است ولی بشر باید بدنبال بهترین اردنیائیبرود ولی  دربعضی موارد یا امکان فعلاندارد ویا امری دیگردرمقایسه جلو ان  بهترین  را میگیرد- امادرمعنویت باید بهترین باشد-دوم انسان به حس بیش از عقل بهامیدهد- اینطور قضاوت میکند ممکن است عقل فریب بخورد ولی حس فریب نمیخورد اما حضرت علامه طباطبائی  رحمت الله علیه میفرماید دانشمندان هفتصد مورد در فریب حس شاختندولی عقل با ملاک های عقلانی هرگز اشتباه نمیکند انکس میگوید عقل اشتباه میکند- بهره ا یاز  درک عقل نداشته است- درفریب حس خداوندمنان بقول امام صادق علیه السلام عقل را گذاشته است که با استدلال عقلانی پی به حس راستین ببرد-هرچه وسایلی که به شناخت حسی کمک میکند ضعف حس را بهتر مشخص میکند-حس را گسترش میدهد-توحید  درقران بسیارمفصل است ازهمه مهمتر درتمام ابعاد است-امروز  بقول حضرت ایت الله العظمی  شهید جناباقای مرتضی مطهری علیه السلام ورحمت الله علیه علم یک طول دارد ویک عرض دارد ویک عمق دارد  عمق اش به خداوندمنان میرسد ویک رابطه سلسله مرتبیدارد که رابطه علت ومعول دارد که به ان طول میگویند وبهضی ها درعرض مطالب است که میتواد باهم ترکیب شود انهارادردرعرض میگویند- خداوندمنان این طریق بیان کرده است- بعنوان مثال-  اقسام توحید- تمثیل توحید- تکذیب توحید- احتجاج برای توحید- استکبار دربرابر توحید- توحید نظری  وغیره است- سئوالاتی که درقران مطرح میشود بسیارمهم است-اول از جانب خداوندمنان ودوم ازطرف افراد- امروزه یک روش اموزش است درس را تنها برتکنیک سئوال جواب  عمل میکند بچه هم از این طریق رشد پیدا میکند- گرچه درمراحل اول وت زیادگرفته میشود ولی سئوال کردن وجواب منطقی گرفتن درانسان نهادینه میشود که بسیارمهم است- فرق حس وعقل از لحاظ فقهی – حس دلیلی ندارد که  رفع مسئله کندولی عقل رفع مسئله میکند ولوفرد اشتباه کرده باشد- البته سعی نهائی میخواهد-یک سئوال خداوندمنان کرده است- مالکم من اله  غیره براساس حافظه میگویم بیست وچهار با  این سئوال مطرح شده است وهربا یک پسوند جدید دارد-جواب ساده ان این است به کدام دلیل وچرا دنبال اله دیگرمیروید-؟؟-بعنوان مثال ازاقوام گذشته خداوند منان بیان میکند روی اینمطالب  یک مطلب  درطول تاریخ دوام دارد حائز اهمیت است چه مثبت وچه منفی- این سئوال از قوم  عاد که پیامبر ان قوم حضرت هود هستند چناچه شخص عاد از فرزندان حضرت نوح علیه السلام باشند وانها ازقوم عرب  باشند اثبات انرامن ندیدم-  چون احتمال مدهند بعضی این قوم در یمن بودند وبعضی در حاشیه بیابان معروف ربع الخالی که بین عربستان ویمن است- ولی این قوم بعنوان قوم قبلازتاریخ نیست  زیرا تاریخ مجازی تقسیم میکنند زمانی که خط وکتابت دارندبعدازتاریخ هستند واگرما خط وکتابت پیدانکردیم انها ماقبلاز تاریخ هستند ومسلم است ارسال پیامبر  صلواته علیه نشان تمدن است-تمدن بهمعنای انکه در  شناخت  علوم مادی پیشرفت قابل ملاحظه کرده باشند از بیابان گردی خارج شدهباشند  دال بران یست کهتمدن معنوی بالائی داشته باشند اختلاف زیادی بین غرب واسلام است تمدن معنای ان فرق میکند- غرب بیشتر به تمدن مادی تکیه میکند- واسمحضرت هود هفت بار درقران امده است که بطرق مختلف اثبات توحید کرده است وهربار پسوند تغیر میکند انها درجواب میخواهند  ریشه این سئوال بزنند ویک دلیل برای اش بتراشند کهاول هیج انسانی لیاقت پیامبری ندارد ودوم شخص خداوندمنان این شرکارا ساخته است- یکبار  پسوند افترا داده میشود یعنی دورغی کهجعلی وساختگی است ویکبار تقوا میشود هرجا تقوا مطرح میشود یکنشانه ازترس نسبت به خداوندمنان است-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

توکل امام علیه السلام-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- امام حسین علیه السلام- منطقه کربلا رسید درانجا کشاورزی میکردند ونخل پرورش میدادند- ازیک فرد زارع امام حسین علیه السلام پرسیدند- اسم این منطقه چیست- فرد گفت طف- طف یعنی بسیار گرم- وامام علیه السلام اسم پرسیدند اسم دیگر اینجا چیست- فرمود نیینوا- نینوا اسم یکشهر باستانی  است که بعلت گناه زیادمداوم زلزله وسیل انرانابود کرد باز امام علیه السلام سئوال کرد که اسم- دیگر اینجا چیست ؟؟ گفت کرب وبلا که پشت سرهم تلفظ شود یشود کربلا-حضرت پناه خداوندمنان از کرب وبلا بسیاری علت اش درک نمیکنند چرا امام پناهده شد به خداوند از کرب وبلا امام درطول مسیر چندبار پیامبر اکرمصلواته الله علیه واله والسلم خواب دید که  خداوندمنان میخواهد توراشهید بینید واهلبت تورا اسیرببیند یک دفعه قبلاز رسیدن به مکه این اتفاق افتاد وامام علیه السلام درجواب برادرش محمدبن حنفیه که ایشان گفتمن اجازه رفتن به شمانمیدهم امام اینخواب رابیان کردن وبعداز مکه بازامامعلیه السلام خواب دیدن وزمانی که پیک حضرت عظمت مسلم بن عقیل رحمت الله علیه رسیدند وجریان را گفتند وگفت امام علیه السلام از امدن منصرف شوید باز امام علیه السلام چنین گفتند اما چرااز کرب وبلا امام به-خداوندمنان-متوسل میشود اینعمل حتی برایامام علیه السلام مشکل است توکل میخواهد که این امرا بخوبی عملکند انسان  خیلی وقت میگوید مرگ اسان است اما اغلب زمانی که مرگ رادرک میکنند خیلی سخت است- وبایدائمه اطهارعلیهم االسلام الجمعین بفریاد فرد برسد- شخصی به امام موسی بن جعفر علیه السلام نامه ای  نوشت-چند نصیحت اخلاقی بکنید امام موسی جعفرعلیه  هفت نصیحت کرد- وباز ایشان نامه نوشت که بیشتر نصیحت کنید امام موسی جعفر علیه السلام هفتاد نصیحت اخلاقی نوشتند- باز ایشان نامه نوشت بیشتر نصیحت کنید امام  علیه تا  هفتصدنصیحت-نوشتند باز نامه نوشت فرمودندهمین قدربس است اگرمن بنویسم شما عمل نکنید  مورد غضب الهی واقع میشوید- ایشان نامه نوشت شما چند نصیحت را عمل میکندحافظه من میگوید امام علیه السلام نوشتند- بیش ازسه هزارنصیحت – اینجا است وقتیکه وحی بر پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم نازل میشود چهره ایشان برفروخته میشود اززیربغل عرق ماننر براران سرازیر میشود شکم شتر تا نزدیکی زمین کشیده میشودکه خداوندمنان هم باابهت وهمه با مطالب زیادی که بسیارسخت است نازل میشود- سناریو کرب بلا امام درنقش معلم استمعلم کلاس اول رفتاروکردار وگفتار باید تاثیر گذار برای دانش اموز کلاس اول  باشد تا نزدیک ظهور امام الزمان  علیه السلام تاثیر گذار باشدماسفانه تعزیه ماراه غلو های بیخودی رانشان میدهند که اتفاقا ان تاثیر واقعیرا نشان نمیدهند همان نقشرا باید بازی کرد توکل اینجا بهمین معنااست این نقش بخوبی عمل شود که الان دکترها وپرستاران ودیگرافراد بایدبازی کنند خطرمرگ هم است ولی برگ بدون اجازه الهی نمیافتد توکل برای اجرا دقیق عمل پزشکی است درتمام ابعاداش  که پل هدایت افراد بخوبی عمل شودتاثیرات امام حسین علیه اینجا مشخص میشود ان سفیها که باز گشتنداز کربلا درطول راه وشهر خود بهافراد میرسیدند از اسب پیاده میشدندوجریان را میگفتند.تقاضای پول میکردند وان افراد که اصلاشیعه نبودند خیلی تعجب میکردند که مثلا کدام حیوان وحشی  هستی  ازکدام جنگل امدی من پولدارم بتونمیدهم واگرمزاحم شوی همین جا ترا بقتل میرسانم –ودرضمن قران میفرماید  بالغ امر دستورات ما درمنتهای کمال است- فرض کنیم امام حسین علیه السلام هزار سال زنده بود ویک میلیون حدیث گفته بودوقتیکه انگیزه نیست دنبالاش بروند-چه فایدهای دارد اما حسین علیه السلام انگیزه ایجادکرد ان احادیث ائمه اطهارعلیهم اسلام اجمعین بیان کردند واین حادثه به اندازه هزازکتاب-تاثیر ومطلب اوخت کهدرک ان انزمان بسیارمشکل بود یعنی درست برعکس انچه امویان میخواستند بدست اورند وسرانجام که میبایست بدستورمعاویه تمام خاندان رسول اکرم صلواته الله علیه والله والسلم نابود کنند انها یزیدملعون بااحترام بهمدنیه فرستاد وخودمنکر دستور این فاجعه عظمی  شد- انها ئیکه همکاری نکردند ضربات سختتری  خوردندکه امروزه فراموش شدهاند-امیداست مااز کرب وبلا-درس  وشناخت دقیق جریانات سیاسی  رادرک وفهم کنیم- وبه تکلیف بخوبی عمل کنیم وموتظب افات  های ضد تکلیف باشیم وتوکل کنیم وخودسازی کنیم با توکل به خداوندمنان -انشالله

موافقین ۰ مخالفین ۰