عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

۵۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

داستان کربلا-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-زمانی که من به کتاب های زیادی-درباره کربلا خواندم یک هدف را تعقیب میکردند- که بسیارترسناک بود که یکرسوائی وجنایت عظیمی که قابل وصف- واندازه گیری نبود—که اوج نفرت وناخشنودی را نشان میداد-که کاملا انسان هائی خارج انسانیت ونجابت وشرافت وکرامت ودیگرصفات ارزشمند دست به چنین رفتار غیر قابل وصف شده بودند-کهمیتوان یک دائرالمعارف درباره واقعه نوشت- که در مورداش ثانوی ندارد- هر جنایت عظیم-بدون مقدمه نیست-یک تاریخی پشت ان است-یک جریان خاص شکل میگیرد-که خودمعلول یک نفرت است  ودرطول تاریخ خود داستان قطوری است—سکوت جامعه خودنشان ترس است قهرمانان به وضع دراماتیک از صحنه خارج میشوند—ودر غربت حتی شهید میشوند- ویکخاطرات وبیانات کم یابی  را بجای میگذارند-نکته دراینجا است که شرافت عظیم وانسانیتممتاز دست هیچ اقدام وحشیانه ویا ازرویجبر وترس ایجادنمیکنند- ومواجه بی مغزهائی- کهجنبش بهحرکت دراوردند- ومنبرهارا تسخیر کردند-درحقیقت نسلرل  به سمت میرائی میکشانند-وایات قرانی برای نقش خودتعین وتبین  وبازنگری  تفسیری میکنند-ومجموعه ازاحادیث بنفع خود جمع اوری میکنند-تمام کمالات دیگران رای خودمصادر میکنند راهای رای بشرتعیننشده است اوهامی باجلوهگری درپیش پای مردمان قرار میدهند- وبسرعت  ان کیفیت که انسانها مشتاق ان بودند به زیر میکشند- ان صوفی گری وشجاعت ومطلب پردازی که موردتوجه ادبیات زمانه است را دوباره احیا میکنند گرچه جنگ داخلی تمام شدهبود ولی هنوز طردرانی داشت-کهدرافراد بخصوص سرانجام دریزیدملعون به تمام معنا ظهور وبروز پیدا کرد-وچون دراین خصوصیات یکنوع شهوت خاص وجود دارد کهبهفراموشی سپرده شدهبود وبصورت منطقی وکمال یافته خودرانشان میداد ولیدرحقیقت خاموش نشدهبود بلکه فراموش شدهبود

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایه ای که سرمبارک امام الحسین رحمت الله علیه والصواته اللهعلیه درکوفه خواند-!!

آیه ای که سر امام حسین(ع) بر روی نیزه خواند

شاید قرائت این آیه به این امر اشاره می‏ کند که جهان در ضمن معادله‏ ای حکیمانه جریان می‏ کند که یکی از جمله‏ های آن حمایت کردن خداوند متعال از مظلومان و ستمدیدگان است، بدان جهت که یاری دادن به ستمدیدگان جزئی از آن معادله به شمار می‏رود که پروردگار ما سبحانه و تعالی در همه ابعاد جهان به جریان انداخته بوده است.

 

بر اساس نقل مورخان و محدثان‌، سر مبارک امام حسین‌ آیاتی از سوره کهف و بعض آیات دیگر را به مناسبت بعد از شهادت و بر بالای نیزه و در جاهای دیگر تلاوت کرده اند.

در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا؛ (1) آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » .
موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌. (2)

در نقل دیگری آمده: وقتی راس و سر مبارک را در جایگاهی که در صیارفه برایش معین کرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : "انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا" تلاوت کرد. (3)

سر مبارک را بر چوبی نصب کرده و مردم به نوری که از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می کردند که این آیه را تلاوت فرمود: "و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون" (4) (5)

سلمه بن کهیل از سر مبارک شنید که بر نیزه می خواند: "فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم" (6) (7)

ابن وکیده گوید : از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وکیده ! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این کلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید:
ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار "اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون ؛ (8) در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را مى‏کشند" . (9)

منهال ابن عمرو گوید : سر مبارک را در دمشق بر نیزه دیدم که آیات سوره کهف تا : "ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا" تلاوت می کرد و در این جا به آشکاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب کهف قتل من و بر نیزه کردن سرم می باشد. (10)

و وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله ، دستور به کشتن او داد ، سر مبارک با صدای بلند فرمود: "لا حول و لا قوه الا بالله" . (11)

مورخان گفته ‏اند که: چون یزید بن معاویه نواده پیامبر (ص)، حسین بن علی (ع) را کشت، سر او را بر بالای نیزه گذاشت و فرمان داد تا برای عبرت مردم آن را در شهرها بگردانند، و آن سر در این مسیر پیوسته آیه مبارکه را قراءت می‏کرد.

شاید قرائت این آیه به این امر اشاره می‏ کند که جهان در ضمن معادله‏ ای حکیمانه جریان می‏ کند که یکی از جمله‏ های آن حمایت کردن خداوند متعال از مظلومان و ستمدیدگان است، بدان جهت که یاری دادن به ستمدیدگان جزئی از آن معادله به شمار می‏رود که پروردگار ما سبحانه و تعالی در همه ابعاد جهان به جریان انداخته بوده است.

معنی این آیه آن است که: ای انسان! آیا چنان گمان می‏کنی که آنچه بر آنان گذشت چیزی عجیب و غریب است؟ هرگز چنین نیست

 

     
    موافقین ۰ مخالفین ۰

    شهادت سالار شهیدان بهشت حضرت عباس بن علی -عظمت- به دوست اش را تسلیت عرض میکنم-

    بسم الله الرحمن الرحیم-حضرت عباس(ع) در کلام ائمه(علیهم السلام)

     

    امام سجاد علیه السلام فرمود:« خدا عمویم عباس را رحمت کند! او خود را فدای برادرش حسین علیه السلام نمود. از جان خود گذشت و هر دو دستش قطع شد. خداوند همانند جعفر طیّار به او دو بال عطا فرمود که در بهشت با فرشتگان پرواز کند، و فرمود: عباس نزد خدای متعال مقامی دارد که تمام شهدا در قیامت به آن غبطه می‌خورند.»

     

     

    * حضرت ابوالفضل (ع) در بیان امام صادق علیه‌السلام

     

    امام صادق علیه السلام فرمود:« عمویم، عباس بن علی، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم و پایدار داشت و در رکاب امام حسین علیه السلام جهادی نیکو کرد تا به شهادت رسید.»

     

    حضرت امام صادق علیه‌السلام همواره از عمویش عباس ‌علیه‌السلام تجلیل به عمل مى‌آورد و با درود و ستایش‌هاى عطرآگین از ایشان یاد مى‌کرد و مواضع قهرمانانه‌اش در روز عاشورا را بزرگ مى‌داشت. از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى هاشم(ع) فرموده است، اینکه: «عمویم عباس بن على (علیه‌السلام) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...» (ذخیرة الدارین، ص 123 به نقل از عمدة الطالب)

     

    امام صادق علیه‌السلام از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مى‌برد:

     

    1- «تیزبینى»

     

    تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمى‌کند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى.

     

    تیز بینى از آشکارترین ویژگی‌هاى ابوالفضل العباس علیه‌السلام بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین علیه‌السلام برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مى‌شمارد، در برابر شخصیت بى مانند حضرت که بر قله‌هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مى‌ساید و کرنش مى‌کند.

     

    2- «ایمان استوار»

     

    یکى دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانه‌هاى استوارى ایمان حضرت، جهاد در کنار برادرش  بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى‌رفت و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت.

     

    3- «جهاد» با حسین علیه‌السلام

     

    فضیلت دیگرى که امام صادق علیه‌السلام براى عمویش، قهرمان کربلا، عباس علیه‌السلام نام مى‌برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان، سبط گرامى پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و آقاى جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانی‌هایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى مانند است ...

     

     

     

    * حضرت ابوالفضل (ع) در بیان حضرت مهدی علیه‌السلام

     

    حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مى‌گوید: «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، همدرد بزرگ برادر که جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایى» را لعنت کند...» (المزار، محمد بن مشهدى، از بزرگان قرن ششم)

     

    امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه‌دار در عمویش، قمر بنى هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى‌شمارد و مى‌ستاید:

     

    1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سخت‌ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ شد.

     

    2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.

     

    3- فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).

     

    4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.

     

    5- کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم، مانع از رسیدن قطره‌اى آب به خاندان پیامبر (ص) شده بودند. شعر هجران

     

    عباس نامدار چو از پشتِ زین فتاد

     

    گفتی قیامت است که مه بر زمین فتاد

     

    آه از دمی که بهر سکینه به دوش مشک

     

    لابد به راه از پیِ ماء مَعین فتاد

     

    اندر فرات راند و پر از آب کرد کف

     

    بر یاد حلق تشنه‏ی سلطانِ دین فتاد

     

    از کف بریخت آب و پر از آب کرد مشک

     

    زان پس میان دایره‏ی اهل کین فتاد

     

    افتاد بر یسار و یمین لرزه عرش را

     

    چون هر دو دست او ز یَسار و یمین فتاد

     

    فریاد از آن عمود که دشمن زدَش  به سَر

     

    وانگاه مَغْفَرش ز سرِ نازنین فتاد

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    سنت الهی- امام معصوم علیه السام- بخش دوم

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است – سنت الهی –امام معصوم- تعداد ی سنت الهی درقران امده است- بخصوص درمورد انسان – سنتهای الهی مختلف قران واحادیث بیان میکنند-کلمه_ شی _درقران یعنی مخلوق- برای شی تعدادی سنت الهی- بیان شده است که این سنت ها  دائمی هستند وثابت هستند- مانند قوانین فلسفی که دائمی هستند- درقران میفرماید- حضرت موسی علیه السلام بنزد فرعون که رفت- او از ایشان پرسید توچه هدفی داری – درسوره– -طه –و وسوره  شعرا-ایه78 میفرماید- خدای من هرشی را که خلق کرده وسپس هدایت با او عطا کرده است-منظور حضرت موسی علیه السلام این است پس من نماینده خداوندمنان هستم ومیبایست هدایت را بعهده بنی اسرائیل را بعهده بگیریم چرا قبطی رابعهدهنمیگیرد گرگچه انهادرجریان واقع میشوند واندکی از انان هدایت را میپذیرنند ومیابیست بنی اسرائیل رابفرمان الهی به سمت فلسطین ببرند-  ایشان دلیل روشن خواست واین بیان راحضرت موسی علیه السلام پسندند تعدای معجزات انجام گرفت  کهفرعون انهاراسحر دانست وگفت دروز معین هرکس درسحر برنده شده او رهبر خواهد شد ومابقیه داستان- این هادی وراهنما بایدعلامتی از جناب الله داشته باشد-تاشناخته شود- ودرضمن به صفات ممتازه ای هم مجهز باشدکه شایسته این انتخاب  باشد- ومردم باید بدنبال چنین کسی باشند- وخودحق ندارند-که هادی الهی تعین کنند- ازجملهدرسوره حدید-ایه 22- وسوره اعلی ایه3- باز یک سنت الهی مطلق بیان میکند- هرشی اندازه هائی دارد که ماان اندازهارا مشخص میکنیم- حال این اندازه چگونه بدست میاید باز این اندازه ها توسط هادی الهی بدست  ما میاید وهراندازه دیگری باطل است- سنت تبشیر وانذار- هرچیز که باید انجام شود بشارت داده میشود دربشارت پاداش نهفته است- وهرکاری انجام نشود انذار میشود  که مجازاتدران نهفته است- این دین کلا امانت است دراعراب امانت داری  بسیارمهم بود- کلائی را به امین میسپردند وپول لازم را میدادند که روقت کاروان به مقصد خاصی برود  بهان بسپارند که فلان کس بدهد مانندپست امروز  این استعداد های انسان امانت است باید طبق هدایت از ان استفاده کند وانرا پرورش دهد بخاطر شهوات وبخاطر غفلت ها وسستی ها وغیره این فلرد به امانت داری خود عمل کرده است ومجازات میشود هیچ کس دیگری حق ساخت دین ندارد –خداوندمنان قبل از بیان حفظ امانت که یداند کاری بس مشکل است- چند ایه قبل ذهن را اماده میکند میفرماید ازتو پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- درباره زمان قیامت میپرسند- بگو علم ان درنزدخداوندمنان است-وچه میدانید شاید قیامت نزدیک باشد نزدیک هم برای عده ای است زیرا درنبرد باحق کشته میشوند- ولی انها انرا نقطه ضعف پیامبر اکرم صلواته الهعلیه واله والسلم است گویا به سه قسمت تقسیم میشوند وعدد میدهند- این یک حالتی است دراثر تربیت غلط – وعدم خودسازی  درانسان این صفت پیدا میشود—دراول لجاجت است وسپس شقاوت است عین قوچ گردن کلفت حاضر بکشتن وکشته شدن  است مانند یزید ومعاویه حال معاویه تاحدی سیاست بازبود امروزه داعش  اقای ترامپ-صدام رضاشاه وغیردر صدر اسلام پس از رحلت جانسوز پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم حکومت به اقای عمر رسید- چند سپاه با عدم درک تاکتیک نظامی به سمت ایران فرستاد شکست خوردند- ترسید گفت من دیگرسپا ه ای نمی فرستم- ایرانی مثلا قوی تراز ابرهه هستندبا فیل میایند ومکه رانابود میکنند حضرت علی علیه السلام مخالفت کردند که بایدسپا هی برود وباین تاکتیک بجنگ که فرمانده بیاد درعقب لشگر باشد وغیره عمر قبول نکرد انها دودسته شدند عثمان دردسته علی علیه السلام بود شما خدا  دراین قضیه دقت کنید ایشان فرمودندمن شخصا از رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم شنیدیم که هرگاه احتلاف ایجاد شدان دسته ای که درست است که علی علیه السلام دران دسته باشد-جناب عمر پذیرفت- از حضرت علی علیه السلام پرسیدند فرمانده لشگر کی باشد ایشان فرمودند ابن عباس - دسته عمرسخت عصبی شدند که ماحرف دسته شماراقبول کردیم وعدالت حکم میکند اینجانوبت عمر است ودسته ما بزرگتراز شما است جناب عمرهم خالدبن ولید راانتخاب کرد- وعجیب است که باوجود شواهد تاریخی مسلم  گفتنداین فتح بدست اقای عمربود واگر ایشان نبود فتحی درکارنبود-ادامه دارد

    ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

    فلسفه نماز در اسلام عزیز-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- فلسفه نماز – برگرفته از سایت حجیج- فلسفه نماز در اسلام

     

    بحث در باره ی فلسفه وحکمت نماز، در واقع آشنایی با اسرار و رموزی است که در این عمل عبادی نهفته است این نکته برای ما بسیار روشن است که هرگز خداوند متعال هیچ دستوری را بدون حکمت و علت بر بندگانش واجب نمی سازد. اگر حکمی از جانب او می رسد که واجب است یا حرام و یا مستحب و یا مکروه ، در اعمال واجب مصلحت شدیده نهفته است و در حرام مفسده شدیده و در مستحب و مکروه ، مصلحت و مفسده وجود دارد و لیکن چون مصالح و مفاسدشان زیاد نبوده به حد وجوب و حرمت نرسیده است. و به همین خاطر خداوند در مستحب و مکروه امر و نهی نکرده است. امّا در واجب  و حرام خداوند بنده هایش را الزام به انجام و ترک فعل نموده است. و این مطلب برای ما پرواضح است که خداوند چون مصالح بندگان خود را می خواسته است آنها را مکلف به انجام برخی از اعمال کرده است.

     

    واز سوی دیگر عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال مطلوب می رساند؛ مثلاً وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است وسعادت او را می خواهند و این امر از روی محبت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.

     

    و از طرف دیگر می دانیم که تمام پدیده های نظام هستی معلول و مخلوق ذات حق بوده و منشأ آفرینش آنها خالق قادری است که هستی از او نشأت گرفته است. همۀ موجودات از جمله انسان از فیض حق وجود یافته اند. و نه تنها در مقام حدوث بلکه در مقام بقاء نیازمند و محتاج او هستند.

     

    یعنی خداوند نه تنها نعمت وجود را به موجودات اعطا نموده است بلکه ربوبیت وسرپرستی آنها را نیز عهده دار است. پس خدا هم خالق است و هم ربّ، و همه موجودات به خالقیت و ربوبیت او اعتراف دارند.

     

    کما این که خود خداوند در قرآن مجید می فرماید: «یسبح للّه ما فی السموات و ما فی الارض الملک القدّوس العزیز الحکیم.» (جمعه،62/1)

     

    آن چه در آسمانها و آن چه در زمین است،خدایی راکه پادشاه پاک ارجمند فرزانه است،تسبیح می گویند.

     

    وانسان که اشرف مخلوقات است بر اساس فطرت خویش به ربّانیت او مقرّ و معترف است و هر گونه شرک را از او نفی می کند و لازم است که فقر خویش و غنای خالق، کوچکی خود و عظمت ربّ را اظهار نماید و رمز نماز در همین است که بنده اظهار عبودیت و بندگی نماید. چنانچه در کلام گوهر بار امام رضا(ع)آمده است که: «علة الصلوه اَنَّها اقرار بالربوبیّهِ لِلّه – عزَّوجَّل – و خلع الأنداد و قیام بین یدّی الجبّار جَلَّ جلاله بالذّل و المسکنه و الخضوع و الأعتراف.» (ری شهری:1377، ج 5/ 376)

     

    علت نماز اقرار به ربوبّیت خدا و نفی هرگونه شریک برای او و ایستادن با خضوع  و کوچکی و بیچارگی در پیشگاه خداست.

     

    از آن جهت که آدمی مرکّب از عقل و شهوت است و نیز در فرمان برداری او هیچ گونه جبری وجود ندارد بلکه با اختیار زندگی می کند. قطعاً دارای معاصی وگناهانی هم هست، و پنج بار ایستادن در مقابل خداوند در شبانه روز در حال نماز، به معنای اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان و طلب مغفرت  در مقام عمل است. و چون هوای نفس هر لحظه او را به غفلت و سرکشی سوق می دهد  و به غرور و خودخواهی دعوت می کند و به افزون طلبی و تمامیت خواهی فرا می خواند باید در مقابل آن، عاملی باشد بسیار قوی و نیرومند که جلوی این رذایل را سد نموده و او را به سمت عزّت و عظمت انسانی سوق دهد که آن نماز است چون نماز تنها عنصر بازدارنده از رذایل اخلاقی است همانگونه که خدای متعال در قرآن مجید می فرماید: «انَّ الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر و لذکرُ اللّه اکبر» (عنکبوت،29/45)

     

    نماز انسان را از کارزشت وناپسند باز می دارد، وقطعاً یاد خدا بالاتر است.

     

    و چون در سرشت انسان فراموشی و نسیان وجود دارد و هر لحظه بیم آن می رود که انسان خود و آفریدگارش را به فراموشی سپرده و طغیان و سرکشی را پیشه خود سازد و عمری را در پستی و حیوانیت سپری نماید، نماز او را متذّکر می شود تا بر اثر غفلت و فراموشی دچار خطا و اشتباه نگردد.

     

    و بالاخره فلسفۀ نماز، حضور در پیشگاه ربوبی است و اظهار بندگی و عبودیت و اقرار به ربوبّیت پروردگار و جاودانگی بر آن ذاتی است که موجب می شود بنده در پی اصلاح و سعادت خویش برآید و به کمال انسانی خویش دست یابد، همانطور که در حدیث شریف امام (ع) می فرماید: «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصی بازداشته و از همه تباهی ها و تاریکی ها او را مانع می شود.» (ری شهری:1377، ج 5/ 376)

     

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    فلسفه وحکمت نماز-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-فلسفه وحکمت نماز- برگرفته از سایت حجیج-چکیده- هیچ یکاز اعمال عبادی وامور دینی  درحیات وزندگانی  انسان- بی تاثیر نیست بلکه هریک از انها درحد خودموثر واقع میشوند ومیزان تاثیر انها بنابر اهمیتی است که شارع مقدس( همه العباد از حکمت مقدس سرچشمه گرفته است) – ( همه خلوقات هرکدام مانند نماز هستند)—درباب تاثیر نماز- اثار وبرکات زیادی رابرشمرده اند—که یکی از انها حل مشکلات دنیوی انسانها است- یعین نماز میتواند بسیاری از مشکلات ومعضلات نماز گزار رادرامور زندگانی مادی اش ازبین ببرد- وانهارا از سر راه او بردارد—همچنین اسرار وفوائد- معنوی بیشماری – بر اقامه نمازمترتب هست—که موجب میشود-تاریکی  راز قلب انسان بزداید(موتور حرکت وجهش از روی گناهان و وارلد کردن ابشار حب الهی در دریاچه قلب- وانگیزه وشجاعت برای مبارزه با تاریکی ها وطاغوتیان وشیطاتین- هرچه خوبان دارند ان تنها دارد- ولذت بردن از صفات الهی )---- ودرپایان از سخنان حضرت امام رحمت الله عارف صدر نشین وتکیه داده برمتکی توکل- شیر بیشه شجاعت عبد ذلیل گریان عاشورا) سالک دراین زمینه بهرهجسته ایم-گزینشی انتخاب شده است—اولا به دلیل صد ها ایه وحدیث—که مردم را به تعقل .تفکر-فرا –میخواند—وهیچ مکتبی  به اندازه اسلام اندیشیدن دعوت نکرده است-ثانیا یکی از انتقاد های  که قران بر مشرکان وبت پرستان(و- دنیا پرستان)- بخاطر تقلید کورکورانه وبی دلیل انها است(که) از نیکان خویش-(داشتند)-ثالثا-خود قران(واحادیث) بارها درکنار بیان احکام ودستورات-نورانی خویش –  به دلیل ان هم اشاره کرده است- امامان معصوم(ع) هم در روایات زیادی به بیان حکمت ها وارار عبادت پرداخته اند-ودانشمندان مصسلمان نیز به تالیف کتابهائی پیرامون این موضوع اقدام کردند-( عظمت نماز ازاین حدیث-که حضرت زهرا علیها السلام زمانی که درشب عبادت میکردند فرشتگان نوری را میدیدند که چشم انهارامیزند واز زمین چنین انتظاری نیست!!منشاان چیست انراا زخداوندمنان طلب کردند حضرتحق فرمودند حضرت فاطمه سلام الله علیها درنماز هستند ونشان میدهد چقدرنماز میتواند نورانیت ایجاد کند)- به علاوه- باپیشرفت دانش  بشری- روز-به-روز- ازپرده از  اسراراحکام الهی ودستورات دینی –برداشته میشود- وهرچه از عمر اسلام میگذرد- برعظمت وجلوه ای  ان افزوده گردد-(برعکس از اندیشه های باطل- تاریکی  انها مشخص میشود)- تاریکی  انها مشخص میشود) ا توجه به همه نکات فوق، یادآوری می شود که:

    توجه به همه نکات فوق، یادآوری می شود که:

     

    1-  لازم نیست دلیل همه احکام را، همه مردم درهمه زمان ها بدانند. گاهی دلیل برخی از آنها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آن را روشن می سازد.

     

    2-  درفلسفه احکام، تنها نباید نظر به فواید وآثار مادّی آنها داشت و تنها به بعد اقتصادی وبهداشتی آنها توجه کرد واز اثار روحی ومعنوی وآخرتی آن غافل ماند.

     

    3-  کسی که خدا را حکیم ودستورهایش را براساس حکمت می داند نباید به خاطر اینکه امروز دلیل حکمی را نمی داند از انجام آن تخلّف کند.

     

    4-  اگر گوشه ای از اسرار حکم خدا را دانستیم، نباید فکر کنیم  که به اسرار احکام الهی واقف گشته ایم، مگربا عقل محدود انسانی می توان به عمق احکامی که از علم بی کران الهی سرچشمه می گیرد پی برد ؟

     

    معنا و مفهوم نماز

     

    نماز در لغت به معنای پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، خم شدن برای اظهار بندگی واطاعت(فرهنگ عمید:1354،ج2،واژه صلاه/694) و یکی از فرایض دین و عبادت مخصوصی است که مسلمانان پنج نوبت در شبانه روز به جا می آوردند. نماز یعنی خدمت و بندگی، فرمان برداری، سر فروآوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام. نماز، داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نماز رابطه معنوی مخلوق با خالق است. نماز یعنی دل کندن از مادیات و پرواز دادن روح، یعنی پا را فراتر از دیدنی ها و شنیدنی ها نهادن.

     

    اهل لغت، صلوه را مشتق از تصلیه می دانند، به معنی مستقیم کردن چوبهای خمیده- (از طریق نزدیک کردن آنها به آتش و حرارت) است.(المنجد:1377،ج1، واژه صلاه/603) گویی نمازگزار با توجه به مبدأ هستی و با حرارتی که در أثر صعود به سوی شمس حقیقت معنوی کسب می کند، کژی های نفس را که در أثر توجه به غیر خدا ایجاد شده است تعدیل می نماید.

     

    نماز سرود یکتا پرستی و زمزمۀ دلنشین فضیلت و پاکی و تمرین وظیفه شناسی و سپاس به درگاه احدیت است. نمازهای پنجگانه همانند نهرهای آبی هستند که انسان روزانه پنج بار چرک و آلودگی جسم خود را درآن شسته وزنگار نیستی و هوی و هوس و سیاهی ترس ها واضطراب ها را به وسیله آن از جان و دل می زداید.

     

    پیامبر اکرم (ص) به هنگام رسیدن وقت نماز می فرمود: «بلال ما را با اعلام رسیدن وقت نماز آرام ساز» که «ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب » (رعد،13/28)

     

    آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد.(قرآن کریم،ترجمه محمد مهدی فولاد وند)

     

    وامام صادق(ع) می فرمود: « هرگاه برشما به علت فشار زندگی هموم وغموم وارد شد وضوگرفته، به مسجد درآئید و دو رکعت نماز کنید تا ناراحتی شما رفع شود، که خداوند می فرماید: «واستعینوا با لصّبروالصلوه إنّ اللّه مع الصابرین» (بقره ،2/153)

     

    ازشکیبایی ونمازیاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.

     

    در زندگی بوعلی سینا هم می خوانیم که هرگاه برای حل یک مسأله دشوار خود را در بن بست می دید دو رکعت نماز می خواند و پس از آن مشکلش حل می شد.

     

    نماز امری است الهی که تحقق آن همانند سایر امور، دارای ظاهر و باطن است که در متون دینی به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصویر ظاهری نماز همان است که با اعمال مخصوصه انجام می گیرد و حفظ آن نیز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارت است از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دل بستگی به ذات ربوبی، اعتماد و رکون به وجود سرمدی و محو شدن در مقابل ذات یکتایی که در مقابل عظمت و جلالت او قیام نموده است.

    ازشکیبایی ونمازیاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.

    در زندگی بوعلی سینا هم می خوانیم که هرگاه برای حل یک مسأله دشوار خود را در بن بست می دید دو رکعت نماز می خواند و پس از آن مشکلش حل می شد.

    نماز امری است الهی که تحقق آن همانند سایر امور، دارای ظاهر و باطن است که در متون دینی به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصویر ظاهری نماز همان است که با اعمال مخصوصه انجام می گیرد و حفظ آن نیز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارت است از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دل بستگی به ذات ربوبی، اعتماد و رکون به وجود سرمدی و محو شدن در مقابل ذات یکتایی که در مقابل عظمت و جلالت او قیام نموده است.

     

     

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    شعر عاشورائی- بخش دوم-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-شعر حسینی –از خانم زهرا نقوی- بخش دوم-در شب اخر-شب قبل از پایان-به ارامی دردرون چادرها گام زدم-شاهد مشکهای خشک شده-اویزان  به چادرهابودم-بچه ها بازبان خشک جون صفحه سنگ- غلطان درلبان سوخته شده –انان صدای بلند امواج ارا که بشدت روان بودند اگاه ومیشنیدند-که درنزدیکی انان بود- اوباشان همراه به رودخانه را سد کرده بودند-من شاهدبودم که مادری شیری-برای تغذیه فرزند اش نداشت-که حداقل تشنگی بچه را برطرف میکرد-تاخون به گلونازک اش  برسد(شخصی است- تا می درخم بجوش اید)خواهر معظمه-  اش  زا که بهمرتبه اعلا رسید- وسپس درنقش مادری – پسران خودرا برای سلاخی فردا اماده میکرد-فلباشسریع باز میگشت بارها تافقط احساساش برای بردارباشد- گریه اش برای فردا که شاهدافتادن خورشید پرجلال ودرخشان برخاک بیابان دشت وسیع نینو نگه داشته بود- خانمی که  همه چیز داشت ولی تنها ایمان پرصلابت باقی مانده بود-تابرای-او ایمان استثنائی خاص باشد

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    سیاست امروزی امریکا-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است بدنبال یک نظریک متخصص درباره- پیداشدن گاز-ترکیه  در دریا- انرا تکتیک انحرافی برای  قوت قلب دادن به ملت میدانست-ترکیه درزمان خلافت اقای اردوغان-مداوم روبه تیرگی گذاشته است- ترحیمات  امریکا عدم سرمایه گذاری-جهانی- سقوط ارزش پول لیره ترکیه ومشکلات کورنا بخصوص درجهت  گردشگری- وغیره- وسیاست  گیچ کننده-درحالیکه بااسرائیل رابطه تنگاتنگی دارد – واسرائیل سرمایهگذاری بالائی درترکیه کرده است درخیلی موارد ضد اسرائیل-عمل میکند- حفاری در دریا کارامریکابود-که متوقف شد گرچه اقای اردوغان فرمودند  درظرف سه سال وارد مدارمیشود  ویک مسئول وزارتی فرموده است-که دراطراف ان چاه های دیگر زده میشود- بیشتر جنبه روحیه بخشی دارد-مندیروز خواستم سری به روزنامه معروف- حریت بزنم- باز نمیشد با فییلترشکن وارد شدم-کامپیوتر قفل کرد بانود انلاین که یکیازبهترین انتی ویروس های امریکا است بیان کرد مانمیتوانیم- ویروس انر را پاک-کنیم از کلینر استفاده کنید درحدود128 ویروس-وارد شده بود که بارها کیننر پاک میکرد گاهی فقط 12تای انرا پاک میکرد-من زمانی روزنامه رادیدم- بسیار تعجب کردم- یک روزنامه بسیارقوی بود که همه کهمقاله داشتندکه بسیارهمبود عالیترین تخصص هاراداشتند واخبار زیادی داشت وستون نظریاتمردم فوقالعاده قوی وبسیاربود بشدت تنزل کرده چیزی زیاد برای گفتن ندارد وتنها چهار مقاله دارد که سه تاان سیاسی نیست فقط یک مقاله سیاسی دارد توصر مکین این ویروس ها کارامریکا است- زیرا بعدازکودتا دراین روزنامه پاک سازی عجیبی شد که بعضی ازانها زندان رفتند- ودرب اش مدتی بسته بود ومامورین اطلاعات در داخل روزنامه بودند حال روزنامه طرفدار دولت است- واقعا جای تاسف است که درزمان-سکولار وضع بهتری دارد تا زمان خلافت—این مقاله سیاسی-مقاله بدی نیست- یک نکته جالب دارد-دوران ارامش ویقین وقابل محاسبه-تمام شده است دوران شعارهای مفتکی است- هرلحظه ممکن است حدیک شعارتمام شود وشک اور شود- امایکنکته مسلم است مسائل ترکیه مستقل حل نمیشود در رابطه ترکیه- امریکا حل میشود ولو بهگاز دست پیداشود که هنوز وضع اش مشخص نیست- وباتولید گازهم وضع مشخص نیست-ترکیه برای انکه مسئله داخل  ساکت کند  باید  مسئله به جای دیگربرود- یکی بحران لبیی است که درحال  ساکت شدن اتشفشا ناست مسئله مصر است انجاهم ساکت شده است مسئله یونان است که شکایت به سازمان ملل متحد رفته است- داعش است که اخیرا درحال کشف انها هستد- پ پ کا-هزاراندی کشفشدند وتبدیل به پ پ کا خنثی شدن – زمانی کرد  باوجودانکه سنی ومسلمان است درجه دو است وهیچگونه اراد ه ای ازخودندارد- طبیعی است سربشورش میگذارد وخلافت را بزیر سئوال میکشاند ایشان میگوید که پ-پ- کا تابحال48000 را کشته است- ودرلیست امریکا- انگلستان-تروریست است پس همکاری امریکا باانها درقتل این افراد شریک هستند درحالیکه امریکا چندی قبل به کمک پ-پ کا امد که بخاطر حقوق بشرازانها-حمایت کند وخلافت نپذیرفت واقای ترامپ هشدار داد-وتحریم کرد دخالت یک کشوراجنبی  کافر ومعلوم الحال- ازامت  سنی- بسیار خنده اور است امید است که اقایان اندکی با اسلام بازی نکنند که خدای نکرده اسمانهم وارد معرکه شود-انشاالله

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    بحران هویت واندیشه--نسل سوخته-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریا ت شخصی است-نسل سوخته کیست-این موضوعدرطول تاریخ روشنفکران دربار ه اش بحث کردندباعناوین مختلف ویک حقیقت باطنی واحد- قران مجید کسانی که مرده هستند واز دین ناب دور هستند وحاضر بقول دین ناب نیستند مرده میداند  انسان نمیتواند با تمدن فکری خود- خودرا احیا وزندهکند بلکه خودرا میسوزاند- والعصر – ان الانسان لفی خسر  انسان درخسران است مگر  ایمان ناب بیاورد وعمل صالح کند-یک نکته عمیقی دارد- ان این است احیا برگرفتن مدرک نیست ورفا نیست- باازادی مطلق نیست- استقامت در گفتن حق وصبر کردن است-ولو انسان به هیچکدام از ان شروط نرسد که انها درجاخودهم چناچه درچهارچوب- اسلامی هم باشدنرسد-سعی کند-مایوس نشود ویاس پیدا نکند-کنار نکشد-وفریب نخورد-یک حدیثی عجیبی است- خداوندمنان فردی که زاهد وباتقوا بوده است- دستور میدهد که ایشان به جهنم  بفرستند- فرد تعجب میکند-خداوندمنان میفرماید-تودر دنیا زحمات زیای دبرای درک دین کشیدی- ولی دهمیشه درمقابل کفر ارزش انهاراکم میدانستنی –تو دین من را خفیف میدانستی پس منراخفیف میدانستی  مسئله فروتنی یک امر اخلاقی است ولی مسئله عقاید یک بحث عقلانی وارزشی است غرب زده درزمان قبل هم یک نسل سوخته است-حال میفهمد – ازشمال ایران  تا جنوبی ترین نقطه ایران درجبهه وحدت واشترام ایدلوژی بود وهمه یکسان میفمهد- این پدیده یک معجزه است حال کسی که وحدت زبان دارد –وحدت  به خاک- دمکراسی معتقد است به رفاه معتقد است به حقوق بشر معتقد است به غرب گرائی معتقد است دارد- به فرهنگ باستانهم معتقد است-ولی به هم اعتمادندارد وهرکس تحلیل ونتجه گیری ایشان مورد کنکاش قرارداد دشمن ن فرد میشودوبه خانه اش- برای گفتمان راه نمیدهاد- هرکس به غیراندیشه من  میاندیشد-دشمن است- وحاضر به استقامت نیست- زیرا بیست وپنج سال کاریازپیشنرفته است- چرا این ارزش ها سازنده نیست اینهاارزش های  حاشیه ای هستند ارزش های اصلی راگم کرده است بین اندیشه درونی واجرایان دربیرون وقفه وتعطیلی افتاده است  تقریبا انچنان قران میفرماید دراوهام است- وخودرا میسوزاند بدون انکه بداند- ونسل بعد درخارج دیگر برای ایشان ان ارزشی که خودقبول داشت-قبول ندارد ومصرف نسلی دارد از جهتی دربهت است چراین ارزشها کارائی لازم راندارندومومنین دربهت وشگفتی هستندکهچگئنه این ارزشها انسان راباور وامیدوار وعقلانی حتی  جوانان کالیفرنیا میگویند جوانان ایر انی مارا برای انکه ازامریکاجداشویم کمک کنند-قران مجید همین حرف رامیزند- که کفر درختی است زیاد رشد نمیکند وبا  باد شدید کنده میشود-اما ایمان دانه ای است که درخاک قرا ر میگید وسپس نمو میکند وسرانجام درمقابل طوفانها ایستاد است- درحالیکه قبلا بنحو دیگری تصور میکرد- ایران را درحالت خففقان میبند- به غرب میرود-کتاب ها ی ایدولوژِی غربی که درایران عاشق انهابود- دویستنسخه بیشر فروش نداردتنهاموزیک وکارهای هنری ونوروز عامل جذب است-ان فضا ازادی ایشان دوقطبی کرده است نمداندچگونه بندبازی کند خطرناکترینموقعیت همین است که میبایست یک طرفه شود که نمیشود وبحران هویت ایجادمیشود وهمهچیز را دگرگون میکند  جبرو اختیاری که عاقلانه نیست- البته سرانجام افرادمتفکربوجود خواهند امد وراه را نشان خواهندداد-انشاالله

    موافقین ۰ مخالفین ۰

    خاطره از کاظمین-!!

    بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- وارد فرودگاه بغداد شدیم- وراهی کاظمین- هتل شیک ولوکسی بود چند قدمی درب  را گیت گذرگاه امامین کاظمین صلواته الله علیهم الجمعین-جهان سوم هم فرهنگی غنی تراز غرب دارند وهم سابقه زیاد دارند بعلل مختلف- درتمام موارد ظاهری  اثار تمدنی خودرا ازدست دادنند-ویکپارچه سرتسلیم برفرهنگ وتمدن غرب فرود اوردند- این گذر گاه سعی کردندر دو طرف مغازه ها بصورت غربی باشد –جز مغازها ی اجیل فروشی  ومانندان مابقیه همه کالای غربی وشرقی است- تمام اثار  تمدنی  اسلامی را بزمین زدند درحال ساخت هتل وسوپرمارکت وخانه ها بصورت غربی درحال ساخت است- من که میخواستم به انگلستان بروم مدتی مهمان دائی بودم که کاربورس و ویزا را درست کنم- ساعت شش صبح با ماشین ایشان به دبیرستان ایشان میرفتم که ریاست دبیرستان  با ایشان بودتقریبا نیمساعت  زمان میبرد وبعد ساعت ده ما بایشان ازدبیرستان بیرون میامدیم- وچنذ منرامیرساند که مکان رایادبگسرم وسپس ایشان به دبیرستان باز میگشت – ایشان پیچ رادیورا  میکرد- ومیفرمودند  مثلا صبح خیر بود حالا حال میکنی- جناب اقا میفرمودند من مردهارا خوب میشناسم الان پشت چشم قرمز هستید زنان زیباروی را میبنید وحال میکنید خانمه میفرمود یخ کنی- همه مرد ها سرتا پا یک کرباس هستند به جای انکه دعائی بخونیدازپروردگار طلب رزق وحل مشکلات کنید-من درهرحال تصور میکردم هوش ایرانی است-بعد فهمیدم تقلیداز اروپا است- که میفرمایند که  زن پلیس وبامرد پلیس که دلیل انتخاب زیبائی است-درحال دل وقلوه دادن هستند پشتسرانها جیب برو جیب میزنند-جوانهابه دختران زیباروی سلام کنید همه رادیوی سفارت امریکا میگرفتند که کلاموزیک وترانه و موزیک رقص میگذاشتند هرنیم ساعت بزبان انگلیسی سه خیر ازامریکا میداد دریک اجیل فروشی مغازه بانام ایتالیائی ودکراسیون ایتالیا ئیتمام شیشه های اجیل درپیش خون بسیار طولی از ایتالیا امده بود انها پربودند وفقط ویترین بودند-  پشت سشرایشان از این شیشه ها نازک تر طبقه  طبقه رفته بود بالا-یک مجسمه سرباز رومی دراندازه نستبتا وکوچک بانیزه رومی میز بغل دست بسیار دیدنی-بایک الیاژ بسیار زیبا تیرهمانند رومی بغل دست بود خوداش لباس برند ایتالیا پوشیده بعدا معلوم شد که ایشان اجداداش اجیل فروش بودند وبه ایتالیا مهاجرکرده بودند- وانجا اجیل میفروختند تنها ایشان پس ازمدتی به ایران باز گشته بودمنطقه  اروپای سالها قرن  نوزدهم که تنها ماشین ها ی برند میتوانست نجا حرکت کند ویا پارک کند رادیو موزیک رقص ازرادیو پخش میکرد- یکجوانی  بسیار زیباتراز فریدون فرخ زاد درهمه مایه ها- لباس شیک فراگ سیاه پوشیده بود وپای رقص گرفت-من درانگلستان درس رقث صگرفتم تقریباهمه میگیرنند وبسیار سخت است برای انکه نمره بیاورم- بیک کلاس خصوصی معرفی کردند- که مبلغ کمی من میدادم واصلا تمرین دربیرون نمی کردم اتفاق یک دخترخانم دانشجوی ایرانی انجابود انخنم من رابه ایشانمعرفی کرد ومقداری ما باهم بدون که دستهم رابگیریم میرفصیدیم- ایشان رفت یک خامی تقریبا سی ساله بود قد بلند  ومویبور کرده است شروع به زمزمهترانه کرد ویکمی هم جلو وعقب- رفت- ایشان تا امداخباربدهد پیج رادیو تغیرداد بهیک زبان خارجی کهمن نمیتوانستم تشخیص بدهم من فقط انگلیسی وفرانسه والمانیبلد بودم گفتم شمامنتظر اهنگ هستید گفت  وبعدمن گفتم ایا زبان اسپانیائی است گفت نه زبان ایتالیائی است وداستان بین کرد وفرمودند زبان ایتالیائی زبان مادری منهم است- امام الراحل دستوردادند مغازه اسم خارجی رابردارند بعضی هامعترض بودند-حتی بعضی از دانشجویان-که ما- ده ها سم خارجیداریم ازتلفه ورادیو وماشین وغیره تو امریکا اسم مغازه شیراز است هیچ جا دردرکشورهای  بسیار پیشرفته –خودباختگی فرهنگی ندارند- مثلت یک ایتالیائی درلندن اسم مغازه اش ونیز است ویالمانی گوته است ویافرانسوی پاریس است ولی خودباختگی نیست که اسم خارجی بهتراز اسم داخلی است بعد درروزنامه خواندم ساواک پول میداده است به مغازه هادرحدودهشتهزارتومان که اسمخارجی بگذارید وماافرادخودمان به سمت شما میفرستیم اینهم یکنوع پدری است- هتل   طبقه اول یک طرف اطاق بود ودرطرف دیگر رستوران-غالیا در خارج  درطرف ررستوران شیشه میکنند  وایشان نکردهبود براساس معیار اسلامی فقط چند پنچره به سبک عربی به اصطلاح خارجی عربسک- از سنگ فیروزهای بسیار خوشرنگ  ماند  گل نیلفری پیچ درپیچ وسط ان بازبود- شاه عباس میخواست گنبد مسجد شاه مثل نقاشی فرش کند- مخالفت کردند وفرمودند باید عربسک شود وایشن پذیرفت وبه جای رنگ سبز رنگ صورتی مغز پسته راقبول کرد زیزا به پسته علاقه زیادی داشت وعلما مجبورشدن که انراقبول کنند وعثمانی گنبد رسول اکرم صلواته الله علیه حاضرنشدن که عربسک کنند سبز کردند-ادامهدارد

    موافقین ۰ مخالفین ۰